فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲٬۸۶۳ مورد.
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۳۵
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مؤلفههای خوشبینی در نهجالبلاغه است. نویسنده با استفاده از روش تحلیل متون دینی، درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا مفهوم خوشبینی در منابع اسلامی دارای همان مؤلفههایی است که در روانشناسی مطرح شده است؟ جستوجو و تحلیل آموزههای نهجالبلاغه نشان میدهد که خوشبینی از سه مؤلفه تشکیل شده است: «توجه انتخابی»، شامل توجه مثبت به ویژگیهای خداوند، زیباییهای جهان، ویژگیها و رفتار مثبت افراد، افکار و گفتار مثبت، امکانات و نعمتهای خداوند، نقاط مثبت خود، و توجه بیشتر به نتایج کارها تا مشکلات آن است. «تفسیر منطقی»، به: امتحان دانستن سختیها و مشکلات، موقتی دانستن رویدادهای مثبت و منفی، نقش خدا، خود و دیگران در وقوع رویدادها اشاره دارد. «انتظار مثبت» نیز نشان میدهد فرد خوشبین، به انتظار کمک از خداوند، انتظار وقوع رویدادهای خوشایند، و انتظار عملکرد درست از سوی دیگران باور دارد.
نسبیت و اطلاق در اخلاق از دیدگاه استاد شهید مطهری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۶ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم فلسفه اخلاق، بررسی مطلق بودن یا نسبیّت احکام اخلاقی است. اندیشورانی که خاستگاه احکام اخلاقی را اراده افراد یا قرارداد میدانند، به طبع اخلاق را نیز نسبی خواهند دانست؛ زیرا خواست افراد متغیر، و قراردادها تغییرپذیرند.
از آنجا که استاد شهید مطهری گزارههای اخلاقی را انشایی میداند، این توهم به ذ هن میآید که از نظر وی احکام اخلاقی، نسبی هستند.
در این مقاله میکوشیم با توضیح مراد استاد از انشایی بودن گزارههای اخلاقی ، نظر او را در زمینه کلیت و اطلاق، و رد نسبیت اخلاقی ارائه دهیم. از این رو، ناگزیر به دیدگاه استاد شهید درباره موضوع و محمول گزارههای اخلاقی نیز نظری افکندهایم.
تاریخچهای از علم اقتصاد در جایگاه علمی اخلاقی
حوزه های تخصصی:
چکیده
نگاهی گذرا به تاریخ عقاید اقتصادی نشان میدهد که دانش اقتصاد در بستر اخلاق رشد کرده و تا مدّتها یکی از اقسام حکمت عملی (یا دانشهای عملی Practical Sciences) قلمداد میشده است؛ اما به علل گوناگون از جمله پیشرفت چشمگیر علوم طبیعی و برترییافتن روش تجربی و نیز اتخاذ روششناسی پوزیتیویستی در علم اقتصاد، رفته رفته دانش اقتصاد از دغدغهها و مسائل اخلاقی جدا میشود.
بخش اوّل این مقاله مروری کوتاه بر پیوند علم اقتصاد و فلسفه اخلاق تا پیش از آدام اسمیت و اشارهای به این نکته است که اقتصاد در سنت ارسطویی، بخشی از حوزة مطالعاتی گستردهتری بوده، اخلاق و سیاست را نیز در بر میگرفته است. این تقسیمبندی و نگرش به اقتصاد در قرون وسطا نیز استمرار مییابد.
بخش دوم مقاله به بررسی اقتصاد از دیدگاه آدام اسمیت میپردازد. اگرچه بیشتر صاحبنظران مدعیاند که علم اقتصاد جدید را اسمیت و کتاب تأثیرگذار او، ثروت ملل، بنیانگذاری کرده است، در واقع باید گفت: این تفسیری است که علاقهمندان اقتصاد اثباتی از آرای اسمیت عرضه میکنند و او را مبدع اقتصاد جدید برمیشمارند. دقتها و بازکاویهای جدید در آثار اسمیت نشان میدهد نگرشی که وی به دانش اقتصاد داشته است با تعاریفی که امروزه از اقتصاد میشود، بسیار متفاوت است.
در بخش سوم مقاله که دورة زمانی پس از اسمیت تا 1900 را در برمیگیرد، با مروری بر دیدگاههای مالتوس، ریکاردو، استوارت میل، مارشال و ... نشان داده شده است که اگرچه بخشهای فنی اقتصاد را بهطور قابل ملاحظهای این دانشمندان توسعه دادهاند، عموم آنان همچنان اقتصاد را دانشی میدانستهاند که در خدمت اهداف اخلاقی است.
بخش چهارم مقاله نیز به افول دیدگاه اخلاقی و تسلط دیدگاه اثباتی بر اقتصاد میپردازد.
تربیت سیاسی
تحلیل و نقد چهار مکتب اخلاقى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نقش اخلاق اسلامی در رساندن انسان به کمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اخلاق اسلامی در رساندن انسان به کمال است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل اسنادی است. جامعهٴ تحقیق، شامل منابع دست اول (قرآن کریم و آثار مربوط و منتسب به پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) و دیگر بزرگان دینی) و منابع دست دوم (آثار برآمده از منابع غنی اسلامی) است که در کتاب ها، نشریات، پایان نامه ها، سایت های اینترنتی مذهبی و پژوهش ها و تحقیقات مرتبط با موضوع این تحقیق می باشد. نمونه گیری به شیوهٴ هدفمند انجام شده و بر این اساس، از منابع مرتبط با موضوع تحقیق، استفاده گردیده است. ابزار پژوهش نیز فیش برداری بوده است. در این تحقیق، به این مسائل پاسخ داده شده است: 1 اهمیت و جایگاه اخلاق در اسلام چگونه است؟ 2 نقش اخلاق در زندگی فردی و اجتماعی از منظر قرآن کریم و معصومان(ع) چیست؟ 3 انگیزه های دستیابی افراد به کمال کدام است؟ 4 اصول و روش های اخلاقی در رساندن انسان به کمال از دیدگاه قرآن کریم و معصومان(ع) کدام است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد روش های اخلاقی ای که قرآن کریم و پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) ذکر کرده اند ، مسیر رسیدن انسان به کمال را روشن کرده است که با عمل به آن ها می توان به کمال حقیقی، دست یافت. در پایان نیز پیشنهادهایی برای کاربردی نمودن این تحقیق بیان شده است.
نظریه ی «حیّ متأله» در سنجه ی آموزه های قرآن و عترت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
از دیدگاه آیت الله جوادی آملی، تعریف انسان عبارت است از: حیّ متأله. این مقاله درصدد است با روش تحلیل منطقی، نظریه ی «حیّ متألّه» در تعریف انسان را موردبررسی و نقد قرار داده و نظریه ای ارائه نماید که سازگاری بیشتری با آیات و روایات دارد. از جهت روشی، اولاً روش قرآن در معرفی مهم ترین ویژگی های ذاتی انسان، با مسیر پیموده شده در این نظریه یکسان نیست و ثانیاً حتی در حد استشهاد بر این نظریه، مراجعه ای به روایات صورت نگرفته است. از جهت مبنایی، این نظریه بر انگاره ی «حیوان بالفعل و انسان بالقوه بودن انسان در هنگام ولادت» استوار شده که با مستندات قرآنی و روایی سازگاری ندارد. ازنظر محتوایی، علاوه بر اینکه در این نظریه، حیات متألهانه ویژگی بالفعل ذاتی نیست، سعه ی شمولی آن نیز افراد بسیار اندکی را شامل می شود و آیات قرآن عامل خروج از انسانیت و سقوط به دوزخ را عدم بهره مندی از عقل دانسته و روایات نیز مهم ترین ویژگی ذاتی انسان را عقل معرفی کرده اند.
اخلاق در ورزش با رویکرد بازی منصفانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از متفکران اخلاق معاصر، معتقدند ورزش در رشد فردی و اجتماعی تاثیر داشته و ورزش هر جامعه، چون آیینه ای انعکاس دهنده فرهنگ آن جامعه است. با این تفاوت که ورزش ضمن تاثیرگذاری، می تواند از ارزشهای جامعه نیز، تاثیر بپذیرد.بنابر این، ورزش مقوله ای است که در یک جامعه می تواند مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و ... را تحت الشعاع خود قرار دهد. در میان تمام مسائل فوق، آنچه از همه بیشتر مورد بی مهری واقع شده، بحث فرهنگی و اخلاقی ورزش است، موضوعی که در جوامع مختلف و از جمله جامعه خودمان، کمتر به آن پرداخته شده است. شاید به جرات بتوان گفت، در یک رویداد ورزشی خواه کوچک یا بزرگ، آنچه به آن زیبایی می بخشد، نمایش ارزشهای اخلاقی است. احترام به قوانین، به حریفان، به داوران و تماشاگران، به همراه گذشت، بردباری، جوانمردی، عدم خشونت و تهاجم، به کار نبردن الفاظ زشت، استفاده نکردن از داروهای نیروزا(دوپینگ) و مسائلی از این دست از آن جمله هستند.
در این مقاله سعی شده است، اخلاق ورزشی با رویکرد بازی منصفانه ورزشی مورد بررسی قرار گیرد. محوریت فضایل، بازی، رقابت منصفانه، احترام به قوانین و توافق، برداشت های متفاوتی است که از این نوع بازی ارائه شده است. بر این اساس، این نوع بازی در کل جامعه ورزشی، اعم از ورزشکاران، مربیان، داوران، تماشاگران و رسانه ها و تعامل نوع ورزش با اخلاق و مشکلات اخلاقی مرتبط با هر حوزه مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
تبارشناسى اخلاق نیچه و بررسى آن از دیدگاه مکاینتایر
حوزه های تخصصی:
چکیده
این مقاله در ابتدا به بررسى آراى نیچه در اخلاق مىپردازد و سپس بیان مىکند که فیلسوف اخلاق معاصر آقاى السدیر مکاینتایر تنها دو گزینه متقابل در فلسفه اخلاق ترسیم مىکند که اخلاق نیچه و اخلاق ارسطوست. علت این انحصار شکست طرح روشنگرى است. پس براى نشان دادن برترى اخلاق ارسطویى باید نشان داد که اخلاق تبارشناسانه نیچه اشتباه است. این مقاله نشان مىدهد که اخلاق نیچهاى داراى مبناى مدللى نیست. نیچه گرچه تمامى فیلسوفان عصر روشنگرى را بر خطا مىداند و آراى ایشان را به سخره مىگیرد ولى در نهایت معلوم مىشود که نیچه خود نیز یکى دیگر از مظاهر متعاقب این تفکر بوده و نمودى دیگرى از اخلاق لیبرالیستى فردگرایانه است.
مقصد رشد اخلاقی
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۸ شماره ۲۶۵
حوزه های تخصصی:
سعادت از دیدگاه مسکویه
حوزه های تخصصی:
چکیده
یکی از مباحث بنیادی در فلسفه اخلاق بحث سعادت است. سعادت، غایت مطلق ومطلوب نهایی تمام فعالیتهای عقلانی و فضایل اخلاقی است. کلید سعادت، معرفت نفس است و به واسطه تأثیر و تأثّر متقابل روح و بدن سعادت حقیقی انسان با تحقّق تمامی کمالات روحی و جسمی حاصل میشود. سعادتمند کسی است که از قویترین لذّتها، اعم از لذّتهای ذاتی، عقلی، فعلی و دائمی بهرهمند است. با توجه به ابعاد شناختی و اخلاقی انسان، هرگز نمیتوان بدون تحصیل علم و حکمت و تهذیب اخلاق بدین سعادت نایل شد. از آنجا که شکوفایی وبهرهگیری از عقل عملی تنها در عرصه جامعه امکانپذیر است، با انزوا و گوشه نشینی کسب سعادت محال است.
جایگاه و حقوق فرزندان در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات خانواده ها در روابط والدین با فرزندان عدم توجه آنها به تربیت و پرورش فرزندان است که این امر ناشی از عدم شناخت آنها از جایگاه فرزندان و وظایفشان در برابر آنان است. از این رو این پژوهش بر آن است که با بهره گیری از آیات قرآن کریم، تفاسیر معتبر و روایات معصومین(ع)، که مفسر و عدل آیات قرآن هستند، وظایف والدین را در مقابل فرزندان بررسی، و فرمانهایی را استخراج کند که در کیفیت تربیت فرزند مؤثر است؛ این فرمانها شامل حقوق مادی و معنوی ـ اخلاقی است که مراحل پیش از تولد و پس از آن را در بر می گیرد. از رهیافتهای مهم این پژوهش این است که خداوند اساس تربیت بشر را بر محبت خویش استوار گردانیده است و از این رو کانون خانواده نیز بر محبت اعضا نسبت به یکدیگر شکل می گیرد. این محبت همراه با اجرای دیگر فرمانهای الهی موجب استحکام خانواده و کاهش تنشهای موجود در آن می شود.
وجدان اخلاقی
حق حیات و سلب آن از منظر اسلام و حقوق بین الملل بشر با تأکید بر عملیات انتحاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حق حیات و ممنوع بودن سلب آن، در اسلام و اسناد بین المللی حقوق بشر پذیرفته شده است، گرچه به دلیل وجود مبانی نظری متفاوت، تفاسیر مختلفی در این باره دیده می شود. از دیدگاه اسلام، حق حیات، حقی الهی است که به بشر عطا شده و انسان ها به حفظ آن مکلف اند. حفظ نفس از مقاصد شریعت است و محروم کردن انسان ها از این موهبت الهی، اگر به ناحق صورت پذیرد، حرام است. با این حال، در مسائلی نظیر جهاد، عملیات استشهادی، ایثار و ... ، به مسلمانان اجازه داده شده است حیات مادی خود را در معرض خطر قرار دهند. در این صورت سلب حیات، ارزشمند و بافضیلت قلمداد می شود. این در حالی است که در نگاه اسناد بین الملل عام حقوق بشر، حق حیات حقی بنیادین، مطلق و پایه سایر حقوق تلقی شده و سلب ناشدنی و اعراض ناپذیر است. از این منظر به حیات به عنوان عطای خداوندی نگریسته نمی شود. مطالعه موردی عملیات انتحاری در دو دیدگاه پیش گفته نشان می دهد چون انسان از موهبت حق حیات برخوردار است این نوع عملیات که عموماً علیه انسان های بی گناه است، ممنوع تلقی می شود. البته چون عملیات استشهادی و آزادی بخش در ماهیت و محتوا با عملیات انتحاری متفاوت اند، از این جهت مستثنا هستند.