فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۸٬۶۳۱ مورد.
منبع:
بشارت ۱۳۷۹ شماره ۲۱
بررسی تأثیر شیوه های تدریس مبتنی بر تکنیکهای خلاقیت در آموزش و یادگیری دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
این مقاله شیوه های تدریس خلاقیت آفرین را مورد بررسی قرار می دهد. در این مقاله خلاقیت و یادگیری تعریف و تشریح شده است. همچنین ضرورت پرورش خلاقیت در دانش آموزان، عوامل آموزشگاهی مؤثردرخلاقیت، موانع خلاقیت وویژگی های دانش آموز خلاق بیان شده و درپایان روش های تدریسی که موجب پرورش خلاقیت می شوند موردبررسی قرارگرفته است.
یافته های این مقاله نشان می دهد که پژوهش، بستری مناسب برای تقویت و گسترش روحیة ابتکار، نوآوری وخلاقیت است. معلم به عنوان ایجادکنندة شرایط و تسهیل کنندة یادگیری دانش آموزان می تواند از طریق نوگرایی، انعطاف پذیری، عدم اجبار دانش آموزان به حفظ و انباشت ذهنی، شوخ طبعی، پرهیز از راهبردها و روش های قالبی آموزش، زمینه سازی برای ابراز وجود شاگردان و افزایش اعتماد به نفس در آنان، تحریک حس کنجکاوی فراگیران و بالاخره توأم ساختن آموزش با پژوهش به آموزش خلاق و پرورش خلاقیت در کودکان و نوجوانان بپردازد.
مترفان از نگاه قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بیماری تسویف
جوانان در خدمت مهدی (عج)
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۷ شماره ۷۴
حوزه های تخصصی:
ماهیت و قلمرو تعلیم و تربیت اسلامى
حوزه های تخصصی:
سه نگرش در تعلیم و تربیت اسلامى وجود دارد. در نگرش نخست تعلیم و تربیت اسلامى به منزله نظامى توصیفى است که از طریق بررسى آثار دانشمندان مسلمان مىتوان بدان دست یافت. در نگرش دوم، نظامى استنباطى است که بر اساس آن، مىتوان با استفاده از متون دینى براى همه مسائل تعلیم و تربیت، پاسخى فراهم آورد. در نگرش سوم، تعلیم و تربیت اسلامى به منزله نظامى استنباطى ـ تأسیسى تلقى شده است که در آن برخى مسائل و مباحثِ مربوط به تعلیم و تربیت از متون اسلامى استخراج مىشود و دسترسى به برخى موارد دیگر بر اساس روشهاى تجربى و پیشفرضهاى دینى، انجام مىگیرد.
در این نوشتار سعى برآن است که با عنایت به مطالب فوق، بااشارهاى کوتاه به ماهیت و تاریخچه تعلیم و تربیت اسلامى به منزله رشتهاى دانشگاهى، روشهاى تحقیق و دستاوردهاى آن نیز مورد بررسى قرار گیرد.
راهنمای تربیت
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۷ شماره ۲۴۳
حوزه های تخصصی:
سعادت از دیدگاه مسکویه
حوزه های تخصصی:
چکیده
یکی از مباحث بنیادی در فلسفه اخلاق بحث سعادت است. سعادت، غایت مطلق ومطلوب نهایی تمام فعالیتهای عقلانی و فضایل اخلاقی است. کلید سعادت، معرفت نفس است و به واسطه تأثیر و تأثّر متقابل روح و بدن سعادت حقیقی انسان با تحقّق تمامی کمالات روحی و جسمی حاصل میشود. سعادتمند کسی است که از قویترین لذّتها، اعم از لذّتهای ذاتی، عقلی، فعلی و دائمی بهرهمند است. با توجه به ابعاد شناختی و اخلاقی انسان، هرگز نمیتوان بدون تحصیل علم و حکمت و تهذیب اخلاق بدین سعادت نایل شد. از آنجا که شکوفایی وبهرهگیری از عقل عملی تنها در عرصه جامعه امکانپذیر است، با انزوا و گوشه نشینی کسب سعادت محال است.
اخلاق در ورزش با رویکرد بازی منصفانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از متفکران اخلاق معاصر، معتقدند ورزش در رشد فردی و اجتماعی تاثیر داشته و ورزش هر جامعه، چون آیینه ای انعکاس دهنده فرهنگ آن جامعه است. با این تفاوت که ورزش ضمن تاثیرگذاری، می تواند از ارزشهای جامعه نیز، تاثیر بپذیرد.بنابر این، ورزش مقوله ای است که در یک جامعه می تواند مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و ... را تحت الشعاع خود قرار دهد. در میان تمام مسائل فوق، آنچه از همه بیشتر مورد بی مهری واقع شده، بحث فرهنگی و اخلاقی ورزش است، موضوعی که در جوامع مختلف و از جمله جامعه خودمان، کمتر به آن پرداخته شده است. شاید به جرات بتوان گفت، در یک رویداد ورزشی خواه کوچک یا بزرگ، آنچه به آن زیبایی می بخشد، نمایش ارزشهای اخلاقی است. احترام به قوانین، به حریفان، به داوران و تماشاگران، به همراه گذشت، بردباری، جوانمردی، عدم خشونت و تهاجم، به کار نبردن الفاظ زشت، استفاده نکردن از داروهای نیروزا(دوپینگ) و مسائلی از این دست از آن جمله هستند.
در این مقاله سعی شده است، اخلاق ورزشی با رویکرد بازی منصفانه ورزشی مورد بررسی قرار گیرد. محوریت فضایل، بازی، رقابت منصفانه، احترام به قوانین و توافق، برداشت های متفاوتی است که از این نوع بازی ارائه شده است. بر این اساس، این نوع بازی در کل جامعه ورزشی، اعم از ورزشکاران، مربیان، داوران، تماشاگران و رسانه ها و تعامل نوع ورزش با اخلاق و مشکلات اخلاقی مرتبط با هر حوزه مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
مقصد رشد اخلاقی
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۸ شماره ۲۶۵
حوزه های تخصصی:
تبارشناسى اخلاق نیچه و بررسى آن از دیدگاه مکاینتایر
حوزه های تخصصی:
چکیده
این مقاله در ابتدا به بررسى آراى نیچه در اخلاق مىپردازد و سپس بیان مىکند که فیلسوف اخلاق معاصر آقاى السدیر مکاینتایر تنها دو گزینه متقابل در فلسفه اخلاق ترسیم مىکند که اخلاق نیچه و اخلاق ارسطوست. علت این انحصار شکست طرح روشنگرى است. پس براى نشان دادن برترى اخلاق ارسطویى باید نشان داد که اخلاق تبارشناسانه نیچه اشتباه است. این مقاله نشان مىدهد که اخلاق نیچهاى داراى مبناى مدللى نیست. نیچه گرچه تمامى فیلسوفان عصر روشنگرى را بر خطا مىداند و آراى ایشان را به سخره مىگیرد ولى در نهایت معلوم مىشود که نیچه خود نیز یکى دیگر از مظاهر متعاقب این تفکر بوده و نمودى دیگرى از اخلاق لیبرالیستى فردگرایانه است.