فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۷۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
زنجیرههای تامین کنونی در محیطی فعالیت میکنند که همواره به دنبال بهبود و کااه هزیناه هاا و اساتفاده از
راهکارها و راهبردهایی در این جهت هستند. راهبرد ناب یکی از این راهبردها است که به زنجیرههای تامین در
جهت حذف ضایعات به عنوان اصلیترین هدف کمک مای کناد. از ایان رو، ایان تحییاد در راساتای حراحای
الگویی برای زنجیره تامین ناب با تاکید بر محیط فعالیات پلایا اسات. ایان تحییاد از لحاات روش توصایفی -
تحلیلی و از لحات هدف کاربردی است. جامعه آماری این تحیید، شاام کلیاه مادیران و کارشناساان زنجیاره
تامین پلیا و نمونه آماری شام 106 نفر است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاناد. در
این تحیید پا از بررسی مدلهای مختلف زنجیره تامین نااب و اساتخرام مولفاه هاای آن، باا اساتفاده از روش
دلفی دو دور، مولفهها مطابد با شرایط سازمان پلیا بومیسازی گردید و با استفاده از پرسشنامه محیاد سااهته
احلاعات، جمعآوری و با به کارگیری روش معادلات ساهتاری و نرم افزار PLS دادههای تحیید مورد تحلی
قرار گرفت. نتایج حاص از تحیید بیانگر آن است که ابعاد زنجیره تامین نااب پلایا شاام عناصار مادیریتی،
تولید و هدمات، راهبردی، تامین کنندگان و مشتری مداری میباشد.
مدل سازی تفسیری- ساختاری ریسک های زنجیره تأمین صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط پیچیده و غیرقابل پیش بینی زنجیره تأمین، هر تلاشی برای کاهش یک ریسک می تواند منجر به
کاهش یا افزایش دیگر ریسک ها شود؛ بنابراین دست یافتن به تصویری کلی از ریسک های زنجیره تأمین و
روابط بین آنها ضروری و منجر به استراتژی کاهش ریسک مؤثرتر و جامع تر می شود. هدف این مقاله شناسایی
و استخراج ساختار روابط ریسک های بالقوه زنجیره تأمین با به کارگیری رویکرد مدل سازی تفسیری-
ساختاری می باشد. در این مقاله، با مطالعه ادبیات تحقیق و بر اساس روش دلفی و روایی محتوایی ریسک های اصلی
زنجیره تامین صنعت پتروشیمی شناسایی شده و سپس با استفاده از فرآیند مدل سازی تفسیری- ساختاری مدل
نشان دهنده روابط بین ریسک ها استخراج و در نهایت بر اساس قدرت هدایت و وابستگی دسته بندی می شوند. نتایج
نشان داد که ریسک های محیط خارجی زنجیره تأمین )ریسک های طبیعی، سیاسی/اجتماعی، خط مشی و اقتصاد
کلان( در سطوح پایین مدل قرار گرفته و دارای بیشترین تأثیرگذاری بر دیگر ریسک ها بوده و عامل ظهور و یا
تشدید ریسک های محیط صنعت )بازار محصول و رقابت، بازار نهاده ها و ارتباطات و همکاری( و محیط سازمانی
)ریسک های عملیاتی، مالی، استراتژیک، تعهد و فرهنگ سازمانی و کارکنان( می باشند.
استفاده از روش خوشه بندی و روشTOPSIS برای انتخاب تأمین کنندگان با محدودیت عرضه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی زنجیره تأمین معمولاً دو مشکل اساسی دارد. مشکل اول زمانی ظاهر می شود که تعداد تأمین کنندگان، محصولات و اقلام بسیار زیاد باشند. امروزه به خاطر پیچیدگی سیستم های تولیدی، تأمین کنندگان با محدودیت هایی مواجه هستند. این همان مشکل دوم است. یکی از محدودیت ها این است که تقاضاها باید توسط تأمین کنندگان به طور کامل ارضا شوند. در این مقاله، این مشکل از طریق خوشه بندی اقلام و تأمین کنندگان و نیز استفاده از روش TOPSIS حل می شود. روش پیشنهادی در شرکتی تولیدی به عنوان مطالعه موردی پیاده سازی می شود. در انتها نتایج به دست آمده از روش پیشنهادی با روش DEA که نتایج شان مشابه است، مقایسه می شود.
مدیریت ریسک عرضه در زنجیره تأمین صنعت خودرو: نظریه ای برخاسته از داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارائه مدل فرایندی مدیریت ریسک عرضه در زنجیره تأمین صنعت خودرو است. مدل فرآیندی مدلی است که چرایی ورود خودروساز به فرآیند مدیریت ریسک عرضه و چگونگی این فرآیند را تشریح می نماید. با اتکاء به رویکرد نظریه برخاسته از داده ها و نتایج حاصل از ۱۳مصاحبه عمیق با ۱۰ تن از مدیران و کارشناسان زنجیره تأمین صنعت خودرو، چارچوبی نظری برای این موضوع صورت بندی شد. بر مبنای این چارچوب، مقوله فرآیند ادراکی-اسنادی چرایی ورود خودروساز به فرآیند مدیریت ریسک عرضه را تبیین می کند. همچنین چهار مقوله عوامل بسترساز، عوامل اقتضایی، اهداف و فرآیند مواجهه چگونگی مدیریت ریسک عرضه را توسط خودروساز تشریح می نمایند.
رویکرد بهینه سازی استوار در انتخاب تأمین کننده و تخصیص سفارش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیریت مناسب زنجیره تأمین، یکی از مسائل پیشروی بنگاههای اقتصادی است که تمامی فعالیتهای سازمان
را به منظور تولید محصولات و ارائه خدمات تحت تأثیر قرار میدهد. به تبع آن انتخاب تأمینکننده نیز به دلیل
دخالت داشتن معیارهای کمی و کیفی مختلف از قبیل کیفیت، قیمت، انعطافپذیری و زمان تحویل بسیار
دشوار و پیچیده بوده و ابزار دقیق و مناسب خود را میطلبد. از طرفی دیگر محیط رقابتی امروز به دلیل ماهیت
متغیر خود، بر عدم اطمینان و ابهام موجود در تصمیمگیریها افزوده است. مسأله انتخاب تأمینکنندگان نیز از
این قاعده مستثنی نیست و استفاده از روشهای بهینهسازی استوار در چنین شرایطی مناسب به نظر میرسد. لذا
در تحقیق حاضر که هدف انتخاب تأمینکننده و تعیین مقدار سفارش محصولات با در نظرگرفتن تمامی
محدودیتها، برای دستیابی به کمینهکردن هزینهها و بیشینهکردن مطلوبیت خرید در شرایط عدم قطعیت می-
باشد، از آن استفاده شده است. در این مقاله ابتدا مدل قطعی چند هدفه برای حل مساله ارائه میشود، سپس
مدل قطعی با استفاده از روش استوار مبتنی بر سناریو به مدل استوار تبدیل و با استفاده از روش LP متریک،
حل میشود و میزان سفارش بهینه هر محصول، در هر دوره، از هر تأمینکننده بدست میآید. همچنین برای
تعیین وزن هر یک از تأمینکنندگان، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی) AHP ( بکار گرفته شده است.
مدل بهینه سازی دو هدفه هزینه و کربن دی اکسید در زنجیره تأمین حلقه بسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر توجه به لجستیک معکوس و خصوصاً یکپارچگی آن با لجستیک مستقیم امری مهم در کاهش هزینه های زنجیره تأمین به حساب آمده است. در این مقاله یک زنجیره تأمین بسته طراحی شده است که به صورت چندهدفه، چندمحصولی و چنددوره ای می باشد. توابع هدف شامل حداقل سازی هزینه های حمل ونقل بین مراکز و هزینه پردازش داخل مراکز و مراکز ساخته شده و همچنین حداقل سازی کربن دی اکسید منتشر شده در داخل مراکز و کربن دی اکسید منتشر شده در اثر حمل ونقل بین مراکز می باشد. برای این منظور از یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح مختلط استفاده شده است و مسئله جزء مسائل NP Hard می باشد. برتری این مدل نسبت به مدل های گذشته در نظر گرفتن چند محصول و چند دوره در دو هدف مربوطه می باشد همچنین مدل مربوطه محدودیت تولید کربن دی اکسید را در بین مراکز و داخل مراکز در نظر می گیرد. در راستای یکپارچه سازی مدل ابتدا دو هدف هم فاز شده و با استفاده از روش برنامه ریزی چندهدفه به یک هدف تبدیل می شوند. در راستای اعتبارسنجی مدل و تأثیر اوزان توابع هدف چند مسئله طراحی شده و با CPLEX 12.3 حل شده است و در پایان، نتایج مورد تحلیل قرار گرفته است.
کاربرد مدیریت ارزش در انگلیس
حوزه های تخصصی:
بررسی ارزش زمانی پول در زنجیره ی تأمین تحت برنامه ی مدیریت موجودی توسط فروشنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت موجودی توسط فروشنده (VMI) به عنوان یکی از موفق ترین روش ها در زمینه ی بهبود، یکپارچگی و ساده سازی زنجیره ی تأمین شناخته شده است. با توجه به این که در مطالعات پیشین تأثیر ارزش زمانی پول در مدل های تحلیلی VMI بررسی نشده است، ازاین رو در این مقاله مدل های زنجیره ی تأمین دو سطحی شامل یک تولیدکننده و چند خرده فروش تحت برنامه ی VMI با درنظرگرفتن ارزش زمانی پول و بدون توجه به آن توسعه داده شد. با استفاده از آزمون فرض آماری استنباط شد که خطای ناشی از درنظرنگرفتن ارزش زمانی پول در مسئله ی تحت بررسی قابل توجه است. این امر نشان دهنده ی اهمیت توجه به ارزش زمانی پول در تعیین سیاست های بهینه ی بازپرسازی تحت سیستم VMI است. درنهایت اثر پارامترهای مختلف بر خطای مذکور بررسی شد.
مدیریت موجودی کالا و ویژگی های هیأت مدیره: نقش تعدیلی رقابت در صنعت و چرخه عمر شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موجودی کالا از مهم ترین و پیچیده ترین شرکت ها برای مدیریت در سطح شرکت و در سطح اقتصاد کلان است. تفکیک مالکیت از مدیریت در شرکت های جدید منجر به استدلال های متعددی درباره ارتباط بین مالک و مدیر شده است. جنسن و مکلینگ (1976)، این سناریو را به عنوان ارتباط نمایندگی بیان کرده و استدلال کردند که نماینده (برای مثال مدیر اجرایی)، منافع شخصی را ترجیح خواهد داد. بنابراین، سازوکارهای نظارتی داخلی و خارجی برای کاهش تضاد منافع، ضروری هستند. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین ویژگی های هیأت مدیره، رقابت در صنعت، چرخه عمر شرکت و مدیریت موجودی کالاست. نمونه مورد استفاده دربرگیرنده 155 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1385 تا 1392 است. برای پردازش و آزمون فرضیه ها از الگوی اثرات ثابت و روش حداقل مربعات تعمیم یافته برآوردی استفاده شده است. نتایج نشان داد که اندازه هیأت مدیره، استقلال هیأت مدیره و رقابت در صنعت ارتباطی مستقیم و معنادار با مدیریت موجودی کالا دارند. علاوه بر این مشخص شد که مدیریت موجودی کالا طی چرخه عمر شرکت، متفاوت است. با استفاده از معیار چرخه عمر دیکینسان مشخص گردید که در مراحل رشد و بلوغ، مدیریت موجودی کالا بهینه تر بوده و در مراحل معرفی، عدم ثبات و افول غیربهینه تر است. ضمناً نتایج بررسی ها نشان داد که رابطه مستقیم بین استقلال هیأت مدیره و مدیریت موجودی کالا در شرکت هایی که در مرحله افول هستند، قوی تر است.
بررسی امکان توسعه حمل ونقل کانتینری در حوزه دریای خزر (مطالعه موردی: بندر انزلی)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به منظور بررسی ارتباط بین منابع ، قابلیت خدمات تدارکات ، قابلیت نوآوری و عملکرد حمل و نقل کانتینری در بندر انزلی انجام شده است . که این امر می تواند اثر مثبت و معناداری بر روی منابع و توانایی های لجستیک خدمات و قابلیت های نوآوری داشته باشد. توسعه حمل ونقل کانتینری در بندر انزلی نیاز به افزایش میزان ترانزیت کالای کانتینری، صادرات، صادرات مجدد و ایجاد ارزش افزوده دارد . همانگونه که کشور سنگاپور ظرف 50 سال به این چنین توسعه ای دست یافت بنابراین به منظور انجام این پروژه با استفاده از روش AHP تجهیزات و امکانات این بندر مورد ارزیابی، با استفاده از روش ایشیکاوا مشکلات موجود در این بندر مورد بررسی و در مراحل بعدی هزینه های حمل و نقل کانتینری با استفاده از مدلهای ریاضی و تجزیه و تحلیل نقاط ضعف و قوت با استفاده از مدل SWOT مورد ارزیابی قرار گرفته است. از آنجائی حمل و نقل کانتینری در بنادر منجربه ایجاد یک دروازه بزرگی خواهد شد که زمینه مناسبی را جهت تقویت وضعیت این شهرستان در زمینه های پژوهش و استراتژیهای توسعه منطقه ای را فراهم می سازیم. بنابراین با توسعه ترانزیت کالای کانتینری از بندر شهید رجایی به بندر انزلی و از بندر انزلی به بندر آستراخان ، استفاده بهینه از ظرفیت و منابع موجود ، کاهش هزینه های حمل ونقل و ایجاد ترمینال کانتینری در بندر انزلی می توان شاهد شکوفایی این بندر بود. برای مقابله با افزون زمان، قابلیت اطمینان و هزینه مورد نیاز زنجیره تامین ، عدم تعادل در تجارت و دسترسی و ظرفیت محدودیت در میان برخی از تحولات که در ساخت آن به طور فزاینده دشوار و به دور از مزایای کامل از کانتینری می باشد.
شناخت و ارزیابی پارادایم های لجستیک و شکل گیری پارادایم لجستیک یکپارچه
حوزه های تخصصی:
اجرای عملیات به هنگام با کاربرد ارتباطات الکترونیک جهت انتقال سریع مواد و قطعات به حط تولید
حوزه های تخصصی:
فرآیند ساخت از روابط غیر خطی و پیچیده ای پیروی می کند. ولی رفتار دو متغیر هزینه تولید و کیفیت محصول در این روابط نقش مهمتری دارند. کنترل بهینه تولید با خطی سازی فرآیند ساخت امکان پذیر می شود و سیستم تولید به هنگام با ارائه راهبردی منطقی،کوشش می نماید تا معادله های تولید را ساده و ممکن سازد.
طراحی تطبیقی مدل نابی-چابکی زنجیره تامین با رویکرد مدلسازی ساختاری-تفسیری و دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از سازمانها و شرکتها با رقابت بسیار زیاد و محیط نامطمئنی مواجه هستند که به واسطه نوآوریهای تکنولوژی و نیازهای در حال تغییر مشتریان شدت پیدا کرده است و تمرکز بر مهندسی ارزش و استفاده بهینه از منابع به شدت روبه افزایش می باشد. در چنین محیطی رویکردهای تک بعدی گذشته در زنجیره تامین دیگر قابلیت و توانایی خود را از دست داده اند یکی از راههای مقابله با چنین چالشهایی استفاده از تلفیق دو پارادایم نابی و چابکی است . ازاین رو با هدف تدوین مدلهای نابی- چابکی زنجیره تامین ،بررسی گسترده ای در ادبیات موضوع صورت گرفته ا ست.
در نتیجه این کار ومصاحبه با آگاهان 15 عامل اصلی موفقیت زنجیره تامین ناب- چابک شناسایی شدند.سپس این فاکتورها وارد پرسشنامه ای شده و در اختیار آگاهان زنجیره تامین دو شرکت مطرح گرماساز ایران قرار گرفت. نتایج بدست آمده با رویکرد مقایسه تطبیقی از دو تکنیک مدل سازی ساختاری – تفسیری و دیمتل بدست آمدند که در نتیجه آن دو نقشه استراتژی جداگانه برای نابی- چابکی زنجیره تامین ارایه شدند.ارتباطات بدست آمده در مدل سازی ساختاری – تفسیری و دیمتل نشان داد که استفاده از IT ، مدیریت ، آموزش و توسعه کارکنان ،طراحی شبکه تامین و استاندارد سازی فرایندها پایه و اساس نابی – چابکی را تشکیل می دهند ودر پی بینشی که نقشه استراتژیک دیمتل و مدلسازی ساختاری-تفسیری به مدیران ارایه می کند می تواند به آنها در برنامه ریزی استراتژیک برای بهبود نابی- چابکی زنجیره تامین کمک کند
بررسی عملکرد زنجیره عرضه پیاز در استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیاز یکی از محصولات عمده آذربایجان شرقی است. استان آذربایجان شرقی رتبه نخست تولید این محصول در کشور را دارا می باشد، که علاوه بر تامین نیاز استان، بخشی از نیازهای سایر استان ها و همچنین خارج کشور را تأمین می کند. این محصول دارای مشخصاتی مانند دائمی بودن تفاضا برای آن، خواص غذایی و دارویی، شرایط خاص نگهداری و انبارداری است که آن را از دیگر محصولات متمایز کرده است. این مجموعه عوامل موجب شکاف عرضه و تقاضای پیاز و بروز نوسانات قیمتی و کمبود ذخیره در بازار می شود. بنابراین، لزوم مطالعه و بررسی زنجیره عرضه و بازار پیاز دارای اهمیت است. با توجه به اهمیت موضوع و به دلیل سهم بالای استان آذربایجان شرقی، این استان به عنوان مطالعه موردی مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، در این مقاله نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید زنجیره عرضه پیاز، با استفاده از مدل پورتر – به عنوان چارچوب مطالعه رقابت پذیری –مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به نتایج به دست آمده، راهکارها و پیشنهاداتی برای بهیود زنجیره عرضه و رفع موانع و مشکلات آن ارائه شده است.
به کارگیری رویکرد تلفیقیQFD فازی و TOPSIS در انتخاب تأمین کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب تأمین کننده یک مشکل چند شاخصه است که هر دو عوامل کیفی و کمی را در برمی گیرد. برای برخورد با این مشکل، تکنیک های مختلفی پیشنهاد شده است. با تکیه بر داده های محض ریاضی، این تکنیک ها، اشکالات قابل توجهی دارند. خصوصاً هنگامی که بخواهیم عوامل کیفی را که در انتخاب تأمین کننده بسیار مهمند و به آسانی قابل اندازه گیری نیستند را در نظر بگیریم. بعضی از رویکردهای ابتکاری، مبتنی بر تکنیک های هوش مصنوعی از قبیل منطق فازی با موقعیت های تصمیم گیری خیلی خوبی هماهنگ می شوند، به خصوص زمانی که تصمیم گیرندگان قضاوتهای ناهمگنی را بیان می نمایند. در این پژوهش با ترکیب منطق فازی و خانه کیفیت (HOQ)، معیارهای کیفی در فرایند انتخاب تأمین کنندگان جلو بندی در شرکت سازه گستر سایپا در نظر گرفته می شود. سپس روش TOPSIS اتخاذ می شود تا سنجه های کمی را مورد توجه قرار دهد. نهایتاً با ترکیب تکنیک هایFUZZY-QFD و TOPSIS، تأمین کنندگان جلو بندی نیسان در این شرکت انتخاب و رتبه بندی خواهند شد. توجه به هر دو معیارهای کیفی و کمی، نکته مهم به کار رفته در این پژوهش است و متدولوژی مورد استفاده نیز جنبه نوآورانه آن محسوب می گردد. تعداد کارشناسان محدود مربوط به هر قطعه و در دسترس نبودن برخی معیارهای کمی، از محدودیت های موجود در راستای انجام این تحقیق بوده است.