جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال 14 تابستان 1403 شماره 51 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، وضعیت دسترسی دارایی های معیشتی در میان روستاهای شهرستان مریوان مورد سنجش و تحلیل قرار گرفت. ماهیت این پژوهش توصیفی-تحلیلی، کمّی-کیفی و روش گردآوری، مبتنی بر روش پیمایشی است. در بخش کمّی، نحوه دسترسی به دارایی های معیشتی و در بخش کیفی، راهبردهای موجود روستاییان در ارتباط با دسترسی به دارایی ها و تأمین معیشت، مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کمّی مشتمل بر سرپرستان خانوار روستایی شهرستان بود که با بهره گیری از فرمول کوکران و روش توزیع طبقه ای، 320 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده در میان سرپرستان خانوار، دربرگیرنده 56 متغیر قابل اندازه گیری، پنج بُعد اصلی (انسانی، مالی، طبیعی، فیزیکی و اجتماعی) دارایی های معیشتی، توزیع شد. در بخش کیفی، مصاحبه های عمیق با افراد گوناگونی انجام شد که به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی شناسایی شدند. تجزیه وتحلیل یافته ها در بخش کمّی با آزمون تی تک نمونه ای و در بخش کیفی با روش تئوری بنیادی نشان دادند که سطح دسترسی روستاییان شهرستان مریوان با توجه به میانگین نامناسب محاسبه شده برابر با 2.64 در سطح معنی داری 0.05، در وضعیت رضایت بخشی قرار ندارد. تنها در بُعد دارایی های طبیعی بود که به صورت شکننده و نسبی، وضعیت دسترسی تا حدی رضایت بخش ارزیابی شد. همچنین 63 ضعف در قالب مؤلفه های ضعف برنامه ریزی، سیاستگذاری و مدیریتی توسعه ای؛ نامناسب بودن محیط کسب وکار منطقه؛ مدیریت امنیتی مرز؛ ضعف قوانین و حمایت ها؛ ضعف در زیرساخت های کالبدی مورد نیاز توسعه اقتصادی؛ کمبود سرمایه مردم محلی و ضعف های اجتماعی-فرهنگی، مهم ترین علل و عوامل و کاستی هایی بودند که وضعیت نامناسب موجود دسترسی روستاییان شهرستان مریوان به دارایی های معیشتی را موجب شده اند. فروش دارایی ها، افزایش فشار بر منابع آب و زمین، مهاجرت، کاهش مصرف، افزایش مصرف پس اندازهای مالی، قرض گرفتن، وام گرفتن، روی آوردن به مشاغل کاذب و قاچاق کالا (کولبری و واسطه گری) افزایش ساعات کار و اجاره دادن زمین ها؛ مهم ترین، راهبردهای اتخاذی روستاییان است.
ارزیابی عناصر شهرهای اسلامی- ایرانی در برندسازی مکانی بافت های تاریخی (نمونه موردی: بافت تاریخی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یک شهر اغلب دارای پندارهای قابل شناسایی خاص یا ارزش های درونی ادراک شده از ساکنان آن است. برندسازی شهری ریشه در خلق و برجسته کردن هویتی از ارزش های متنوع دارد که همواره با شنیدن نام یک شهر، تصویری در ذهن ما تداعی می شود؛ این تصویر می تواند شامل ابعادی چون تصویر اجتماعی، تصویر اقتصادی، تصویر کالبدی یا تصویری که از گذشته تاریخی آن شهر داریم، شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی عناصر شهرهای ایرانی-اسلامی در برندسازی مکانی در بافت تاریخی شیراز است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-تحلیلی است و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس انجام شده است. روش گردآوری داده ها به دو صورت اسنادی و از طریق فیش برداری (شامل کتاب، مقالات فارسی و لاتین، پایان نامه ها) و میدانی (پرسشنامه و برداشت میدانی) به دست آمده است. پس از تبیین شاخص های مرتبط با موضوع، پرسشنامه ای ساختاریافته در قالب طیف لیکرت تدوین و توسط کارشناسان تکمیل شد. در این پژوهش 9 مورد از عناصر بافت تاریخی شیراز که جزو عناصر سازنده شهر ایرانی-اسلامی هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد، شاه چراغ با شاخص اولویت 85/0 رتبه اول، ارگ کریم خان نیز با شاخص اولویت 83/0رتبه دوم، بازار وکیل با شاخص اولویت 64/0 رتبه سوم و مدرسه خان با شاخص اولویت 11/0 رتبه نهم را در برندسازی مکانی بافت تاریخی شیراز دارند. براساس نتایج به دست آمده مسائل مربوط به دلپذیری، محرک بودن و هیجان انگیز بودن فضا در ایجاد تصویر ذهنی مطلوب تأثیر زیادی داشته است. شاه چراغ بزرگ ترین مزیت گردشگری شیراز است که بازدیدکنندگان می توانند با انجام برنامه ریزی و مهیاکردن شرایط محیطی مناسب از این موهبت ویژه استفاده کنند. با این حال تخریب های گسترده و ساخت وسازهای خارج از اصول شهرسازی می تواند ضربه جبران ناپذیری بر این پتانسیل ویژه برندسازی شیراز وارد سازد. در راستای برندسازی شهری شیراز، برخورد ضابطه مند و بر اساس اصول شهرسازی، شناسایی واقعیت های جامعه و تلاش برای رفع موانع و کمبودها و مشارکت و نظارت ذی نفعان، مشارکت و همکاری همه سازمان های تأثیرگذار اقتصادی، مدیریت شهری، سازمان های فرهنگی و آموزشی و سازمان های مردم نهاد ضروری هستند.
مقایسه تطبیقی محله های جدید و قدیم شهر اصفهان بر اساس رویکرد شهر ایرانی- اسلامی (نمونه موردی: محله های شهشهان و بهارستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، شهرهای ایرانی اسلامی به شدت تحت تأثیر جهانی شدن قرار گرفته اند، که این تأثیرات منجر به دگردیسی و ایجاد ابهامات در تجلی کالبدی آنها گشته است. این دگردیسی به واسطه انتشار فرهنگ بیگانه، از هدایت های اساسی تعالیم وحیانی در ساخت شهر ایرانی اسلامی دور شده و تغییرات قابل ملاحظه ای را در ساختار شهری به وجود آورده است. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی محله های جدید و قدیم شهر اصفهان بر اساس رویکرد شهر ایرانی- اسلامی می باشد. لذا دو محله (محله قدیمی شهشهان و محله جدید بهارستان) در شهر اصفهان انتخاب شد. در این زمینه 39 شاخص در قالب چهار اصل: مسجد محوری (ارتباط انسان با خدا)، درون گرایی (ارتباط انسان با خود)، محله محوری (ارتباط انسان با جامعه) و طبیعت گرایی (ارتباط انسان با جهان هستی) انتخاب شد. در گام بعدی، با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه و مطالعات میدانی، داده های پژوهش گردآوری شد. در مرحله بعد، اطلاعات جمع آوری شده وارد نرم افزار spss شد. نهایتا وضعیت دو محله مورد مطالعه از حیث شاخص های شهر ایرانی اسلامی با استفاده از آزمون تی مستقل مقایسه شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که میانگین دو گروه در دو محله مورد مطالعه در 23 شاخص تفاوت معنی داری دارند و همچنین میانگین اکثریت شاخص ها در محله شهشهان بسیار بالاتر از محله بهارستان است. بیشترین اختلاف بین دو محله مورد مطالعه به ترتیب در بخش های مسجد محوری، درون گرایی، محله محوری و در مرتبه آخر طبیعت گرایی است. نکته حائز اهمیت آنکه این دو محله در بخش طبیعت گرایی به غیر از دو شاخص وجود حیاط در منزل و وجود باغچه در حیاط واحد مسکونی، اختلاف بسیار ناچیزی دارند.
واکاوی شکنندگی در محلّات بافت تاریخی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محلّات بافت تاریخی شهرها، درگذر زمان دچار ازهم گسیختگی گردیده است، به طوری که شهرها را به شدت تحت فشار قرارداده و دچار نوعی شکنندگی زودرس کرده است. هدف این پژوهش، تحلیل شکنندگی در 24 محله بافت تاریخی شهر ارومیه می باشد. نوع تحقیق، کاربردی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد تحلیل به طریق پیمایش و با ابزار پرسشنامه از نمونه آماری متشکل از تعداد 30 فرد خبره گردآوری شده اند. 14 شاخص بر اساس نظرات نخبگان و نیز موجود بودن اطلاعات انتخاب گردیده و در نرم افزار GIS لایه های اطلاعاتی برای آن ها ایجاد شده است. برای محاسبه وزن شاخص ها، از روش FUCOM و برای تحلیل داده ها، از روش تصمیم گیری CoCoSo استفاده گردیده است. نتایج نشان می دهد که در بافت تاریخی شهر ارومیه، 8 درصد محدوده در پهنه شکنندگی خیلی کم، 21 درصد در پهنه شکنندگی کم، 29 درصد در پهنه شکنندگی متوسط، 28 درصد در پهنه شکنندگی زیاد و 14 درصد در پهنه شکنندگی خیلی زیاد واقع گردیده است. محلّات درویشلر، آغداش، دوشابچی خانا، خان باغی و خانباباخان در پهنه شکنندگی خیلی زیاد، محلّات صحیه، جارچی باشی، تندیرچیلر، شورشورا و هزاران در پهنه شکنندگی زیاد، محلّات بازارباش، ارگ، دلگشا، یوردشاهی و نوگچر در پهنه شکنندگی متوسط، محلات یئدی درمان، آغ زمیلر، سیدجواد، مهدی القدم و یونجالیق در پهنه شکنندگی کم و محلات نائب عسگر، خطیب، قره آغاج و دوچیلر در پهنه شکنندگی خیلی کم واقع شده است.
تبیین سناریوهای استقرار شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا درکلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای هوشمند، به عنوان حوزه های شهری به هم پیوسته، توسعه یافته و ساخته می شوند و در آن عناصر تعبیه شده می توانند، بین خود و با کاربران ساکن در آن ها تعامل داشته باشند. در ساخت شهرهای هوشمند، اینترنت اشیا پتانسیل جمع آوری اطلاعات در مورد محیط شهری، ارائه خدمات جدید به شهروندان، تسهیل زندگی روزمره آن ها و افزایش قابلیت زندگی در شهر را دارد. در پژوهش حاضر، تلاش شده با مشارکت مدیران، مسئولان و خبرگان دانشگاهی، پیشران های کلیدی تاثیرگذار بر شهرهوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا، شناسایی و در نهایت سناریوهای مؤثر بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا تدوین شود. پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات، کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی (مصاحبه) است. بابررسی منابع علمی 26 عامل مؤثر بر شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا، شناسایی شد که در 6 بُعد دسته بندی شدند و در مجموع با 25 نفر، شامل مدیران سازمان های مرتبط و متخصصان دانشگاهی، مصاحبه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها براساس تکنیک آینده پژوهی بوده است. از جمله: تحلیل ساختار، تحلیل اثرات متقابل براساس نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد. نتایج نشان داد تعداد 8 سناریو ممکن، پیش روی استقرار شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا وجود دارد که تعداد 1 سناریو در حالت سازگاری قوی و پایدار (ناسازگاری صفر) و 7 سناریو در حالت سازگاری ضعیف قرار دارند. سناریو اول که یک سناریو با جهت مثبت است، دارای امتیاز اثر متقابل 123 و ارزش سازگاری 2 است، در حالی که سناریو دوم که گویای شرایط نامطلوب برای آینده شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در کلانشهر مشهد است، دارای مجموع امتیاز اثر متقابل 20- و ارزش سازگاری 1- می باشد. سناریو سوم نیز دارای ارزش سازگاری 1- بوده و با امتبار مجموع اثر متقابل 27 می تواند از سناریوهای محتمل برای آینده شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در کلانشهر مشهد باشد.
تأثیر فقر شهری برالگوهای رفتاری شهروندان (نمونه موردی: محلّه شیرآباد زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی و شهرگرایی بالاخص در کشورهای در حال توسعه، یکی از پدیده های فراگیر اجتماعی در عصر حاضر به شمار می آید و نابرابری های اجتماعی، فقر، افزایش فساد و جرم و جنایت، بحران های زیست محیطی، اختلاف طبقاتی، نبود رفاه اجتماعی، مرگ و میر زودرس، بدمسکنی و بی مسکنی و اسکان غیر رسمی، از پیامدهای آن است. وجود این گونه نابرابری ها در شهرها و محله های محروم و حاشیه نشین، ازجمله محله شیر آیاد زاهدان، باعث ایجاد تضاد درجوامع و نهایتاً بروز رفتارهای خشونت آمیز می شود. از این رو؛ با بررسی فقر شهری و الگوهای رفتاری متأثر از آن، سعی در ترویج الگوهای رفتاری متجانس و باهویت شهروندان شده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی وضع موجود فقر شهری و تأثیر آن بر الگوهای رفتاری است. محدوده مورد مطالعه، محله شیرآباد زاهدان می باشد. پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و براساس راهبرد پیمایش انجام شده است. ابتدا ادبیات و مبانی موضوع بررسی شد تا معیارها احصاء شوند. سپس با مراجعه به جامعه خبرگانی (100 نفر)، این معیارها در قالب مؤلفه های 6 گانه نهایی شد. در گام بعدی، در میدان و به روش مشاهده و مصاحبه، وضع موجود این معیارها مورد سنجش قرارگرفت. براساس سنجش وضع موجود و تحلیل نتایج آزمون تی تک، میانگین امتیاز هر شش مؤلفه از مقدار متوسط (3) به طور معنی داری بیشتر بود. بنابراین گزاره های پژوهش مورد تأیید قرارگرفت. به این معنی که شناسایی 6 مؤلفه و 40 معیار به وجود آورنده فقر شهری، در شکل گیری مدل نهایی پژوهش، مورد پذیرش و تأیید کارشناسان و متخصصان قرارگرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ در بررسی نقش فقر شهری برالگوهای رفتاری شهروندان، مدل پیشنهادی می تواند بسیار کارآمد باشد. مؤلفه های فقر شهری که برالگوهای رفتاری تأثیرگذار هستند، براساس یافته های پژوهش شامل: مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، کالبدی، زیرساخت و خدمات پایه و زیست محیطی می باشند.
مکان یابی پناهگاه های شهری مبتنی براصول پدافند غیر عامل (نمونه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطابق قانون برنامه چهارم توسعه، یکی از محورهای اساسی موضوع امنیّت ملی، بحث پدافند غیر عامل است. فضاهای امن و پناهگاه ها، از بخش های حائز اهمیت در بحث پدافند غیر عامل هستند. در این پژوهش، شهر سنندج با توجه به این که یکی از شهرهای مهمّ و دارای اهمیت نظامی در غرب کشور است، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی است. برای مکان یابی پناهگاه های شهری از چهار معیار: کاربری های سازگار، کاربری های ناسازگار، کاربری کالبدی و ایمنی و همچنین زیرمعیارهای مؤثر مراکز با عملکرد پشتیبانی(مراکز فرهنگی، آموزشی، درمانی و ورزشی، آتش نشانی، صنعتی و خطرناک، مراکز حساس و مهمّ، تراکم جمعیت، نقاط پرتراکم، فضاهای باز و سبز، معابر اصلی، شیب و فاصله از رودخانه) استفاده شده است. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیاییGIS و مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP، مکان ها در پنج طبقه، با اولویت های بسیار مناسب تا بسیار نامناسب، جهت استقرار و احداث پناهگاه های شهری به دست آمده اند. نتایج نشان می دهد که مناطق مرکزی شهر سنندج دارای وضعیت های مناسب، نسبتاً مناسب و بسیار مناسب، از حیث استقرار پناهگاه هستند. این مکان ها شامل خیابان های: انقلاب، نمکی، امام، گلشن، چهارباغ، صلاح الدین ایوبی، طالقانی، استقلال، پاسداران، شهدا، قسمت هایی از خیابان کارگر، کمربندی عباس آباد و بلوارهای: بیست وهشت دی، دوازده فروردین، کردستان، بعثت و بلوار علامه حمدی است که می توانند به عنوان مکان های مطلوب برای احداث پناهگاه، مورد توجه قرار گیرند.
تبیین نقش کیفیت محیط محلّه های مسکونی در بهزیستی روان شناختی ساکنان (نمونه موردی: محلّه غیر رسمی سایان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رواج رویکرد تعامل فرد با محیط در مطالعات کیفیت محیطی، وضعیت محیط زندگی شهروندان به ویژه در سکونت گاه های غیررسمی، مورد تردید و سوال می باشد. زیرا این سکونت گاه ها می توانند آثار جبران ناپذیری بر وضعیت روحی و روانی ساکنان برجای گذاشته و در کیفیت زندگی آنان مؤثر باشند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر تبیین نقش کیفیت محیط کالبدی و عملکردی محله غیررسمی سایان شهر زنجان، در بهزیستی روان شناختی ساکنان است. پژوهش حاضر، در زمره پژوهش های اکتشافی - تحلیلی قرار می گیرد. رویکرد پژوهش کمّی بوده و از نظر کاربست نتایج، می توان آن را در زمره پژوهش های کاربردی به شمار آورد. گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز ازطریق مطالعات کتابخانه ای و روش های میدانی انجام گردیده است. گردآوری و ارزیابی داده های مرتبط با کیفیت محیط، ازطریق پرسشنامه محقق ساخته بوده و جهت ارزیابی وضعیت بهزیستی روان شناختی ساکنان از پرسشنامه 54 سوالی «ریف» استفاده شده است. نمونه آماری مورد مطالعه شامل 134 پلاک مسکونی است که به صورت سیستماتیک و با مراجعه به درب منازل مورد پرسش گری قرارگرفته اند. جهت تجزیه و تحلیل شاخص های اثرمحور و بررسی روابط آن با وضعیت بهزیستی روان شناختی ساکنان، از مدل سازی معادلات ساختاری و از نرم افزار «Smart PLS» سوده برده شده است. داده های مشاهده کارشناسی نیز با استفاده از روش تحلیل کیفی مورد ارزیابی قرارگرفته اند. براساس نتایج به دست آمده؛ سازه بهزیستی روان شناختی در محله غیررسمی سایان به میزان 266/0 توسط کیفیت محیط کالبدی و عملکردی تببین می گردد. این مهمّ بیش از همه ازطریق کیفیت محیط کالبدی با ضریب معناداری 186/3 و ازطریق 3 مولفه بهداشت محیطی، خوانایی و اصالت محیط بر وضعیت بهزیستی روان شناختی ساکنان محله غیررسمی سایان، مؤثر واقع می گردد و نشان دهنده نقش معنادار کیفیت محیط کالبدی و عملکردی بر بهزیستی روان شناختی ساکنان است