طاهره اردکانی

طاهره اردکانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

تعیین طیف فرصت تفرجی در مناطق بالقوه گردشگری با استفاده از معادلات ساختاری (مورد مطالعه: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی تفرجی طیف فرصت تفرجی مدل سازی معادلات ساختاری نشانزد محیط زیستی قابل قبول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 885 تعداد دانلود : 892
ارزیابی اثرات گردشگری به دلیل افزایش رو به تزاید جمعیت و حساسیت بالای منابع تفرجی طبیعی، اهمیت خاصی پیدا می کند. در این تحقیق، سعی بر آن است که با معرفی فرایند طیف فرصت تفرجی در زمینه مدیریت اثرات بازدیدکننده، توسعه گردشگری درحد ظرفیت برد امکان پذیر گردد. محدوده مورد مطالعه بخشی از استان گلستان (سه شهرستان گرگان، کردکوی، علی آباد) است. از مدل سازی معادلات ساختاری برای به دست آوردن ارتباطات بین عوامل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که طیف فرصت تفرجی تحت تاثیر عامل تعدیل گر ویژگی های جمعیت شناختی نیست. بنابراین،97 درصد از تغییرات سازه طیف فرصت تفرجی با سازه های دسترسی، مدیریت، تعامل اجتماعی، چارچوب مقررات، پذیرش اثرات بازدیدی، استفاده های غیرتفرجی تبیین می شود. رابطه همه سازه ها به غیر از استفاده های غیرتفرجی با طیف فرصت تفرجی در سطح 1 درصد مثبت و معنی دار است. معادله رگرسیونی به دست آمده در این پژوهش می تواند در برنامه ریزی گردشگری خصوصا در مناطق مشابه بالقوه گردشگری مورد استفاده مدیران جهت توسعه گردشگری قرارگیرد. انتظار است که با کاربرد مدل های معادلات ساختاری در بخش گردشگری، اثرات منفی این فعالیت بر طبیعت به حداقل برسد.
۲.

مقایسه و اعتبار سنجی دو رویکرد بهینه سازی کاربری ها در آمایش سرزمین شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمایش سرزمین بهینه سازی MOLA MDCHOICE اعتبارسنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 724 تعداد دانلود : 101
یکی از مهم ترین مسئله ها در آمایش سرزمین، رفع تعارض میان کاربری های متضاد و یا رقیب در یک مکان است. این امر باید با توجه به میزان مطلوبیت و در نظر گرفتن پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی آنها انجام شود. بدین منظور رویکردهای مختلفی شکل گرفته است که هر کدام برای رفع این تعارضات به شکلی این کار را انجام می دهند. هدف این تحقیق مقایسه دو رویکرد بهینه سازی تخصیص کاربری چندهدفه زمین (MOLA) و انتخاب چندبُعدی (MDCHOICE) است. نخست نقشه های حاصل از دو رویکرد برای محدوده شهرستان گرگان تهیه شدند و سپس این نتایج با روش های آماری و بوم شناختی و سنجه های سیمای سرزمین مقایسه شدند. نتایج مقایسه مبتنی بر پارامترهای آماری و بوم شناختی حاکی از برتری رویکرد تخصیص کاربری چندهدفه زمین بود. به منظور اعتبارسنجی بنابر نتیجه مرحله قبل، نقشه حاصل از رویکرد MOLA به عنوان نقشه مرجع و رویکرد دیگر به عنوان نقشه مورد مقایسه، استفاده گردید. سپس، میزان شباهت و میزان توافق نقشه ها به کمک الگوریتم های مختلف موجود در نرم افزارهای ایدریسی و MCK، بررسی گردید. نتایج حاصل از بکارگیری هر یک از الگوریتم ها، شاخص های مفیدی مثل مقایسه طبقه به طبقه و سلول به سلول و انواع دیگری از ضرایب کاپا مانند کاپای هیستو، کاپای مکانی و کاپای فازی را ارائه کردند که به-نوع خود باب مباحث تکمیلی در روش های مقایسه را باز می کند. درنهایت، به عنوان یک نتیجه گیری فرعی پیشنهاد می شود برای مقایسه نقشه هایی که به روش های مختلف مدلسازی شده اند و یا در اعتبارسنجی ها، بجای ضریب کاپای معمول یا استاندارد، از انواع مختلف کاپا که میزان توافق در مکان و تعداد را نشان می دهند، استفاده شود.
۴.

زون بندی خلیج چابهار با استفاده از مدل تصمیم گیری چند متغیره جهت کاربری تفرج متمرکز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفرج متمرکز ساحلی پهنه بندی ارزیابی چند متغیّره منطق فازی خلیج چابهار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 131 تعداد دانلود : 254
رشد و توسعه اقتصادی– اجتماعی در چند دهه اخیر منجر به روی آوردن جوامع انسانی به ایجاد فرصت های گردشگری شده که امروزه به مثابه راهی در پر نمودن اوقات فراغت، کاهش تأثیر تنش های زندگی متمرکز شهری و صنعتی محسوب می شود. در کنار تمام مناطق متنوع ایران، سواحل جنوبی ایران نیز یکی از قطب های سیاحتی کشور به شمار می رود و در این بین خلیج چابهار با برخورداری از چشم اندازهای منحصر به فرد و نیز به سبب همجوار بودن با مناطق آزاد صنعتی و تجاری نقش مهمی در فراهم کردن اکوتوریسم دارد. در حال حاضر علی رغم اهمیت موضوع، مطالعه مشخصی به منظور مکان یابی پهنه های مناسب تفرج و برنامه ریزی درباره آن انجام نشده است. در این راستا طی تحقیق حاضر اقدام به پهنه بندی منطقه خلیج چابهار با استفاده از روش ارزیابی چند متغیره و با تکیه بر معیارهای اکولوژیکی و برخی معیارهای اقتصادی- اجتماعی گردید. معیارهای مورد استفاده در این تحقیق شامل خاک، رطوبت نسبی، پایداری سازند زمین شناسی، فاصله از منابع آب سطحی، فاصله از جاده، فاصله از دریا، فاصله از بندر، فاصله از مراکز شهری و روستایی، فاصله از مکان های تاریخی، فاصله از گسل و مراکز نظامی و همچنین فاصله از تاًسیسات خاص بودند. استانداردسازی معیارها با استفاده از تئوری فازی صورت پذیرفت و نقشه محدودیت ها با استفاده از تئوری بولین تولید شد. برای وزن دهی به معیارها از روش مقایسات زوجی در قالب تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد و سپس با روش ترکیب خطی وزن داده شده، لایه ها با هم ترکیب شده و شاخص مطلوبیت سرزمین محاسبه شد. در این منطقه 554 هکتار از محدوده در قالب 13زون برای تفرج متمرکز شناسایی شد و نشان داد که وجود محدودیت ها و حساسیت های محیطی، تحقق گردشگری را در جوار آبهای خلیج ناممکن ساخته است.
۵.

کنترل و مدیریت اثرات بازدیدکننده در مکان های اکوتوریسمی

کلید واژه ها: ظرفیت برد اثرات بازدیدکنندگان طرح مدیریتی اکوتوریسم کنترل اثرات بازدیدکنندگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 275 تعداد دانلود : 599
هر زمانیکه بازدیدکنندگان به یک مکان توریستی قدم میگذارند باعث ایجاد یک تاثیر منفی در آن منطقه میشوند و این حقیقتی اجتناب ناپذیر است. یک برنامه اکوتوریسمی بسیاری از فعالیت های مربوط به استفاده های عمومی و بازدیدی را که هم اثر مثبت و هم اثر منفی دارد به کار میگیرد و یک طرح مدیریتی اکوتوریسم، درصدد کاهش این اثرات میباشد. پس یکی از راهبردهای بنیادی مدیریت اکوتوریسم، کنترل و مدیریت کردن اثرات بازدید کنندگان است. برای دستیابی به موفقیت در طرح مدیریتی باید میزان تاثیر فعالیت ها بر محیط زیست طبیعی و پیرامونی کاملاً شناخته شود. کنترل و پایش دقیق این اثرات نیازمند یک طرح کلی مدیریت مکان است. در این طرح، ذینفعان مشتاق و افرادی که آموزش دیده اند ، نیز مشارکت دارند. با این توضیحات اولین روش توسعه یافته برای نشان دادن اثرات توریسم از موضوع و مفهوم ظرفیت برد، گرفته شده است. مفهوم ساده تری از ظرفیت برد، تعداد محدود شده بازدید کننده است که میتواند بسیاری مواقع به عنوان راه حلی برای کاهش اثرات در مناطق کوچک بکار گرفته شود. در این تحقیق سعی شده است مباحث مربوط به ظرفیت برد وپایش فعالیت های بازدیدی مطرح گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان