قرآن در یک تقسیمبندى دو بخش اساسى دارد: سورههاى مکى دربردارندهى اصول حاکم و تغییرناپذیرند، و سورههاى مدنى نحوهى الگوسازى منطقى و صحیح را بیان مىدارند . باید گوهر دین را به مردم عرضه کرد و آنان را از احکام ظاهرى دور ساخت . عقلانیت موجود در اندیشهى غربى، فردگراست; حال آنکه در تفکر توحیدى، مبناى سنجش خداست، و نه انسان .
نویسنده در پى یافتن پاسخى براى این پرسش است که «مذهب، چگونه در این برهه تاریخى و در این زمینه بهخصوص، به موضوع مورد بررسى در ذهن بسیارى از مردم تبدیل شده است؟». شکسته شدن انحصارهاى روشنفکرى، آموزش همگانى و ارتباطات جمعى و بهخصوص تعدد رسانهها و عرضه گسترده عقاید، از جمله عواملى هستند که از نظر نویسنده مقاله در ایجاد تحول مورد بحث مؤثر بودهاند.
این مقاله ضمن اشاره به بحران موجود بر سر راه انسان اجتماعى معاصر، به راه حل «همدلى اجتماعى» مىپردازد و چهار اصل را که براى رسیدن به همدلى مورد نیاز است، برمىشمارد
این گفتوگو به پدیده جهانى شدن و رابطه آن با فرهنگ مىپردازد. جهانى شدن، علاوه بر تأثیر عمیق در حوزه اقتصاد و سیاست، موجب شده است علوم اجتماعى نیز به جاى مطالعه اجتماع، کل جهان را به عنوان یک واحد مورد مطالعه قرار دهند.
این مقاله با هدف تبیین لایه های اقتصادی ‘ فرهنگی ‘ تبادل اطلاعات ومدیریت سیاسی جهان در بحث جهانی شدن نوشته شده است. لایه اقتصادی جهانی شدن به عنوان لایه رویی این فرایند در دوصورت نظام های فضا منطقه ای جدید وشرکت های جهانی بررسی شده و در هر دو شکل به کم رنگ شدن تأثیر حد و مرزهای جغرافیایی بر فرایندهای اقتصادی و آفرینش اقتصاد بی وزن پرداخته است . لایه فرهنگی با دو آینده نگری اضمحلال هویت های ملی و گرایش به فرهنگ عمومی جهانی با ماهیتی لیبرال دموکراسی مطرح است . لایه تبادل اطلاعات به عنوان محرکه های اصلی تحولات جهانی در زمینه های فرهنگی ‘ اجتماعی و سیاسی به تعریفی نو از فاصله با ماهیت عملکرد این واژه پرداخته است. لایه مدیریت سیاسی جهان با ماهیتی متفاوت از سازمانهای بین المللی امروزی که براساس دولت ملتها بنا شده است‘ درصدد یافتن راه حل های همگانی برای شکل گیری جامعه مدنی جهانی است .