فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۲٬۷۴۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله مفهوم همبستگی ملی و عوامل موثر بر آن را در قالب یک چارچوب مفهومی بیان و در ادامه نقش و تاثیر گردشگری بر هر یک از عوامل موثر مورد بررسی قرار می دهد. مفهوم همبستگی در تاریخ اندیشه علوم اجتماعی، سیاسی و انسانی سابقه ای طولانی دارد و منظور از آن هماهنگی میان اجزای تشکیل دهنده کل نظام اجتماعی است. همبستگی ملی مفهومی دو سویه داشته که هم بر تمایزات و هم بر اشتراکات دلالت می کند. این مفهوم از یک سو با تاکید بر مشترکات، ما را پیرامون محوری واحد همبسته و متعهد می سازد و از دیگر سو ما را از دیگران باز می شناساند. ایران ما کشوری متنوع، متکثر و مرکب از اقوام و خرده فرهنگ های گوناگون است که در میان آنها عناصر هویتی، دینی، ذهنی، تاریخ مشترک و جغرافیای واحد از اهمیتی بسیار برخوردار است. پیش زمینه تقویت همبستگی ملی در یک جامعه، وجود شناخت مشترک خرده فرهنگ ها از یکدیگر است و زبان فارسی به عنوان میراث فرهنگی مشترک در این میان نقش تسهیل کننده این شناخت را دارد و بدیهی است که گسترش ایرانگردی در قالب گردشگری، زیربنای برقراری شناخت مشترک و درک متقابل میان خرده فرهنگ ها محسوب می شود.
ایران در آیینه مطبوعات جهان
حوزه های تخصصی:
نگرش تازه به جنگ و نفت
حوزه های تخصصی:
ایران هراسی: دلایل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هراس از ایران و تهدید پنداشتن آن به طور وسیعی در میان دولت های منطقه خاورمیانه و نیز در پهنة جهانی وجود دارد. در این مقاله دلایل این پدیده و نیز پیامدهای آن بر موقعیت بین المللی ایران را مورد بررسی قرار می گیرد. ایران هراسی، معلول دو دسته عوامل ساختاری و غیرساختاری است. قدرت، مجاورت جغرافیایی و قدرت تهاجمی، از علل ساختاری ایران هراسی هستند و نیات تهاجمی و ترویج ایران هراسی از علل غیرساختاری آن محسوب شده اند. پیامد ایران هراسی، شکل گیری ائتلافی چرخ ـ پره ای با محوریت امریکا و با اتخاذ استراتژی های موازنه گری سخت و نرم برای محدود کردن ایران است.
تحصیل و سیطره امر سیاسی - بخش دوم
حوزه های تخصصی:
تاثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار کوشش می شود تاثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان با رویکردی توصیفی، تحلیلی نمایانده شود. فرض اصلی مقاله این است که هر چند مهلفه های فرهنگ سیاسی در ایران همچون: فرهنگ آمریت، تابعیت، عدم تساهل و سعه صدر، خشونت و سیاست گریزی سبب کاهش مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان در طول تاریخ گردیده است، لیکن در مقاطع خاص تاریخی مشارکت سیاسی افزایش یافته است. چنانکه در انقلاب مشروطه، مشارکت سیاسیِ عملی به طور چشمگیری افزایش یافت و حتی زنان نیز برای اولین بار دست به فعالیت های سیاسی زدند. به طور مشخص در انقلاب اسلامی ایران، مشارکت سیاسی زنان به کمال رسید. در این انقلاب برای نخستین بار زنان نقشی و سهمی برابر با مردان یافتند. این انقلاب تجلی مشارکت سیاسی در ایران بود. هر چند اندک اندک از گرمی آن کاسته شد.
تاریخ فردا
حوزه های تخصصی:
فساد درون سازمانی ایران در پرتو شخصیت اقتدارگرا و ساخت پاتریمونیالیسم سنتی و ایلیاتی جامعه
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی رابطه ی فساد درون سازمانی با اقتدارگرایی شخصیت و ساخت پاتریمونیالیسم سنتی در ایران می باشد. نویسندگان این مقاله معتقدند که تعاملات ناسالم درون خانواده ی ایرانی که نتیجه ی اقتدار فرا قانونی پدر است، منجر به شکل گیری شخصیتی اقتدارگرا می شود که به واسطه ی فقدان امنیت در درون خانواده، دارای ترمزهای روحی و روانی بسیاری است و این موانع روانی باعث می شوند تا فرد از یک طرف با خودخواهی همه چیز را برای خود بخواهد و با نزدیکی به مقامات قدرت سعی در کسب قدرت داشته و از سوی دیگر سعی دارد تا بر زیردستان سلطه براند. میل به تحت سلطه گرفتن دیگران و زیر سلطه دیگران قرار گرفتن به منظور کسب قدرت، انجام هرگونه عملی از جمله رشوه، پارتی بازی و تملق و چاپلوسی و... را برای فرد توجیه می کند. به علاوه ساختار جامعه ی ایران از یک طرف در طول تاریخ استبدادی و مبتنی بر پاتریمونیالیسم سنتی بوده و از سوی دیگر بنیانی ایلیاتی داشته است. لذا تعلق واقعی افراد به قبیله، طایفه و خانواه ی خود می باشد و در واقع این سازمانها بوده اند که افراد، خود را در درون آنها تعریف می کنند. بنابراین ورود «سازمان» به شکل وارداتی در دوران مشروطه، بدون داشتن بستر لازم و بر فراز شخصیت های دارای ویژگی های دوگانه و متناقض گونه ی تسلیم طلبی و سلطه جویی همراه با تعلق به فرهنگ طایفگی باعث می شود تا از یک طرف فرد با شخصیت دارای سرخوردگی های روانی به پست و مقام خود در سازمان نه به چشم یک مسئولیت بلکه به دیده ی فرصت نگاه کند و در نتیجه به دنبال جاه طلبیهای شخصی خود باشد و نیز سعی کند تا با احساس تعلق به خانواده و ایل خود، افراد خانواده،طایفه و قبیله ی خود را وارد سازمان کنند که نتیجه محتوم و گریز ناپذیر آن ناکارایی سازمان و فساد بالای درون سازمانی می باشد.
دانشجو و چالش های سه گانه
حوزه های تخصصی:
تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر نظریه های روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 یکی از تحولات سیاسی و بین المللی مهم به شمار می رود. ماهیت فراملی انقلاب اسلامی، موقعیت بین المللی ایران و اهمیت راهبردی خلیج فارس و خاورمیانه، حکایت از آن دارد که انقلاب ایران یک رویداد و پدیده بین المللی است.
هدف این مقاله، پاسخگویی به این پرسش اساسی است که انقلاب اسلامی ایران چه بازتابی در نظریه روابط بین الملل داشته است؟ انقلاب اسلامی ایران از طریق ارایه ارزش ها، هنجارها، باورها و نظم سیاسی ـ اجتماعی نوین از یک سو و احیای اسلام سیاسی، بیداری اسلامی، تقویت جنبش های اسلامی و برانگیختن واکنش ایدئولوژی های معارض از سوی دیگر، نقش تعیین کننده ای در تضعیف بنیادهای نظری سنتی روابط بین الملل و ظهور و توسعه نظریه های انقلاب، جنبش های اسلامی و دین در چارچوب معناگرایی داشته است.
درآمدی بر مولفه های اساسی محیطی در چشم انداز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال 1382 شاهد ظهور نخستین سند ملی توسعه در تاریخ کشور از سوی مقام معظم رهبری است. بسیار حائز اهمیت است که به مدد مؤلفه های اساسی محیطی و از طریق آینده پژوهی بتوانیم حرکت کشور را در راستای این سند متناوباً پایش کنیم و چهره ایران آینده را ترسیم نماییم. یک روش کلاسیک در روندشناسی تحولات، استفاده از شاخص هایی است که از سوی مجامع و نهادهای بین المللی تعریف و ارائه شده است. با این حال به نظر می رسد که اقتضائات چشم اندازگرایانه و زمینه گرایانه، ما را به بازتعریف این مؤلفه ها، فرا می خواند. تحقیق حاضر، مؤلفه های اصلی تغییرات محیطی کشور را با توجه به اقتضائات، برشمرده، بازتعریف نموده و اهمیت آنها را بر آینده ایران، تشریح نموده است.
توسعه در ژرفا
سیاست خارجی و آینده نفت و گاز کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات عرصه بین الملل، امروزه پیوند میان سیاست خارجی و اقتصاد را امری اجتناب ناپذیر ساخته است؛ به طوری که داشتن اقتصادی پویا و جهانی بدون اعمال سیاست خارجی فعال، تعاملی و اثرگذار، امری محال است. در این میان، بحث انرژی به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های اقتصاد جهانی، دارای جایگاه خاصی است، به ویژه برای ایران که ضمن داشتن سابقة پر فراز و نشیب در رابطة نفت و سیاست، یکی از تولیدکنندگان اصلی نفت و گاز جهان نیز به شمار می رود. ازاین رو، این نوشتار ضمن بررسی رویکردهای مختلف در عرصة انرژی (شامل دیدگاه های ابزاری، مصرفی، امنیتی و توسعه ای) و مطالعة جایگاه نفت در حوزة سیاست خارجی، به برخی نکات کلیدی در پیوند نفت و سیاست خارجی می پردازد و بر نقش تعیین کنندة دستگاه سیاست خارجی کشور در حفظ ظرفیت های انرژی برای بهبود شرایط اقتصادی ایران از طریق تقویت تعاملات بین المللی تأکید می کند.