فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۷۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
نویسنده مقاله که یک عالم سنی است، براساس بحث «مقاصد شریعت» به بررسی و بازخوانی تاریخی آیات 34و 35 از سوره نساء پرداخته است. وی معتقد است اهداف شریعت روشن است و اگر آنها را تاریخ مدارانه، جامعهشناسانه و مردمشناسانه مطالعه کنیم به این نکته خواهیم رسید که اگر اباحه تنبیه بدنی آن هم به صورت اباحه کراهت برای شرایطی، مناسب بود پس میتوان نتیجه گرفت که مقصود خداوند این است که هر گاه این شرایط از بین رود حکم اباحه نیز از میان خواهد رفت و اینک باید از کتک زدن به صورت قطعی منع کرد.
نقش زنان تحصیل کرده در تشکیل و تحکیم خانواده
حوزه های تخصصی:
مراد از «زنان تحصیل کرده»، بانوان آموزش دیده در مراکز آموزشی جدید و یا سنتی میباشند. در این نوشتار، تمرکز عمده بر نقش زنان تحصیل کرده برای خودشان است و سپس نتیجه بحث به نقش آنان برای دیگران تعمیم داده میشود. نقش زنان تحصیل کرده در رابطه با تأسیس و تحکیم خانواده، در فضاهای متفاوت، آثار گوناگونی را به دنبال دارد. در اینجا، نقش زنان تحصیل کرده، در چهار مرحله ذیل مورد بررسی قرار گرفته است: 1. آغاز آشنایی؛ 2. عشقورزی؛ 3. خواستگاری و 4. گذار از خواستگاری تا ازدواج. سپس، نقش زنان تحصیل کرده برای دیگران در حیطههای پژوهشی، آموزشی، مدیریتی مورد تأمل قرار گرفته است. در ادامه، نقش ایشان پس از تأسیس خانواده، بررسی شده است. در این زمینه، ابتدا نقش فردی آنها در تدوین برنامه خانواده، شیوه مواجهه با مسائل جدید و سپس نقش آنها برای دیگران مورد بحث واقع شده است. در نهایت، با جمعبندی از مباحث سابق، نظام خانواده و نقش زنان تحصیل کرده در قالب «تئوری سیستمی» ترسیم و معرفی گردیده است.
جریان شناسی گروه های مذهبی سازمان مجاهدین خلق پس از انشعاب ایدئولوژیکی (( از سال 1354 تاتا 1360)
حوزه های تخصصی:
یکی از سازمان های سیاسی و مخفی دوران پهلوی با رویکردی مذهبی، سازمان مجاهدین خلق بود ، که در سال 1344 تشکیل شد، سازمان مجاهدین خلق بود. اعضای اصلی آن این سازمان، جوانان مسلمانی بودند که هدفشان مبارزه بر علیه ضدعلیه حکومت با طرد هرگونه خط مشیخط مشی مسالمت آمیز و اتخاذ روش مسلحانه بود. بنیان گذاران آن محمد حنیف نژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیک بین بودند. بر اثر ضربه ای که در سال 1350 از طرف ساواک به سازمان وارد شد، رهبران اصلی آن اعدام شدند و با نفوذ افراد مارکسیست در کادر رهبری، آنان به این جمع بندی رسیدند که دین اسلام جواب گوی اهداف سازمان برای عملیات چریکی و مسلحانه نیست. آنان با اذعان به اینکه مارکسیسم می تواند جایگزین ایدئولوژی اسلامی شود، از اسلام به سمت مارکسیسم تغییر ایدئولوژی داده دادند و دچار انشعاب فکری شدند.
در پی این اتفاق افراد مذهبی، مانند سید مجید شریف واقفی از گروه مارکسیستی جدا شدند و به شیوه های مختلف گوناگون به مخالفت با سازمان مخالفت پرداختندکردند. در پی به شهادت رسیدن شریف واقفی توسط به دست بخش مارکسیستی ، شاخه یه مذهبی رسماً از سازمان جدا شد.
اکنون پرسش علمی پژوهش این است، با توجه به انشعاب در سازمان، جناح مذهبی سازمان چه عملکردی از خود نشان داد؟ به چند جریان تقسیم شد و هرکدامهر کدام از این گروه ها، چه تفکری را برگزید و چه نقشی در انقلاب ایفا کرد.
پژوهش پیش ِرو با استفاده از روش مصاحبه ای، کتابخانه ای و اسنادی به شیوه ی شیوه توصیفی- تحلیلی به ابهامات مقاله پاسخ خواهد داد. ازاین رو،از اینرو فرضیه ی فرضیه پژوهش این است، گروه های مذهبی سازمان مجاهدین خلق پس از انشعاب ایدئولوژیکی در سال 1354 هرکدام با تفکرات خاص خود در راه پیشبرد انقلاب تلاش کروشیدند، برخی از این گروه ها (( مهدویون- فریاد خلق- هسته های مذهبی- میثمی و امت واحده) با الهام از آراء و اندیشه های امام خمینی و دکتر شریعتی برای پیوستن به انقلاب، به رهبری امام به راه خود ادامه دادند و برخی دیگر (گروه رجوی) با تفکر برتری جوییبرتری جویی و اصل پیشتازی، خود را صاحب اصلی انقلاب برشمردند و به مبارزه با انقلاب پرداختند.
روسپیگری و سکوت سنگین قانون
حوزه های تخصصی:
امروزه «فحشا» یا «روسپیگری» در جهان به عنوان یکی از سودمندترین تجارتها درآمده است. کشور ایران هم از آفات و آسیبهای این جرم در امان نیست. لذا، اتخاذ سیاستهای پیشگیرانه از اشاعه فساد و فحشا در جامعه و ممانعت از متلاشی شدن خانوادهها ضروری است. کلمه «روسپیگری» نه تنها در قوانین جزایی ایران (از جمله قانون مجازات اسلامی) تعریف نشده است، بلکه حتی مجازات این افراد هم در قانون معین نیست و قضات در اینگونه موارد احکام مربوط به «زنا» و «جرایم بر ضد عفت و اخلاق عمومی» را اجرا مینمایند. البته، با تحقیقات انجام شده در فقه شیعه که دکترین قانون جزای ایران است، میتوان ثابت نمود که کلیه عوامل «روسپیگری»، «تشکیل فاحشه خانه»، «مشتریان روسپیان» و... با تحقق شرایطی از مصادیق، «افساد فیالارض» و «محاربه» است. بنابراین، در ابتدا باید خلأهای قانونی در این مورد جبران گردد. سپس، بدون هیچ مسامحهای برخوردهای حقوقی همراه با اجرای راهکارهای فرهنگی اجرا شود.
قوم مداری و اثر آن بر روابط بین قومی درایران
حوزه های تخصصی:
قوم مداری، نوعی تلقی فرهنگی است که براساس آن اعضای یک قوم ارزش ها، هنجارها و شیوه زندگی قوم خود را برتر از دیگر اقوام می دانند و براساس دیدگاه های قالبی درباره دیگر اقوام قضاوت می کند. به همین جهت در جوامع چندقومی، قوم مداری، یک مانع فرهنگی برای شکل گیری و گسترش روابط بین قومی است. تحلیل ثانویه ی داده های یک تحقیق در بین هشت قوم ایرانی شامل ترک، کرد، لر، عرب، فارس، بلوچ، ترکمن و طالش نشان می دهد که اولاً قوم مداری در نزد همه اقوام ایرانی بالاست، در عین حال کمترین قوم مداری از آن عرب ها و بیشترین قوم مداری از آن قوم بلوچ است. ثانیاً قوم مداری از یک سو سبب تضعیف روابط همزیستانه ی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از سوی دیگر باعث تشدید روابط تعارضی در بین اقوام می گردد و ثالثاً قوم مداری مانع از شکل گیری تنوع هویت جمعی(قومی) در شبکه روابط بین قومی می گرد
کارآمدی و منزلت نخبگان: بررسی منزلت روحانیت در بین جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی مقبولیت، مشروعیت و ارتباط آنها با کارآمدی روحانیت در ایران و منزلت آنان نزد جوانان می پردازد. چارجوب نظری این مطالعه مبتنی بر نظریه نخبه گرایی است و فرضیه این تحقیق بیان می دارد که کارآمدی و ناکارآمدی حکومت بر مقبولیت و آنگاه بر مشروعیت حکومت در نزد جوانان تاثیر گذار بوده و این امر از طریق مقولاتی چون عمل گرایی، پیشرفت، موفقیت عملی، منطق گرایی ناشی از ساختار اجتماعی محقق می گردد. برداشتی منقح نشده از یگانگی دین و سیاست سبب تسری هرچه بیشتر دیدگاه اداری- دولتی پدرسالار می شود که طی آن دولت حتی علی رغم خواست خود، مسئول همه چیز می شود و این در حالی است که دولت قادر به پاسخ گویی به تمامی چالش های پیش رو نیست. این عدم توانایی که به صورت ناکارآمدی متجلی می شود.
اجرای طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاه آزاد
حوزه های تخصصی:
طرح تفکیک جنسیتى در دانشگاه آزاد اسلامى که در سالهاى گذشته با شکست روبهرو گشت، دوباره از سوى برخى مسئولین دانشگاه در حال پىگیرى است. این طرح در سطح دانشگاهها با استقبال مواجه نخواهد شد و اصولاً بایست دانشجویان را به سطحى از فرهنگ و دانش رساند که دختران و پسران دانشجو مشکلى در کنار هم نداشته باشند. طرح تفکیک جنسیتى مورد تأکید امام خمینى قدسسره و رهبرى نیز قرار نگرفته است. تحقیقات نیز نشان مىدهد که درصد بالایى از دانشجویان، ارتباط اجتماعى دختران و پسران را در دانشگاه راحت و عادى تلقى مىکنند و دلیلى براى تفکیک جنسیتى وجود ندارد.
بررسی جایگاه دهیاری ها به عنوان نهادهای میانجیگری بین دولت و مردم (مورد مطالعه روستاهای شهرستان نجف آباد)
حوزه های تخصصی:
دهیاری یکی از نهاد های جدید در توسعه ی روستایی است که در دهه ی اخیر جهت اداره و مدیریت توسعه ی روستایی ایجاد شده است. اگر توسعه بر مبنای نیاز مردم انجام شود، مناسب تر و صحیح تر خواهد بود که این کار در سطح محلی توسط دهیاری ها انجام گیرد. از این رو دهیاری به عنوان نماینده ی دولت در روستاها نقش بسزایی در حل و فصل مشکلات و مسایل روستاییان به دولت بر عهده دارد. سؤال اصلی این تحقیق بررسی جایگاه دهیاری ها به عنوان نهاد میانجیگری دولت و روستاییان در شهرستان نجف آباد است. روش مورد استفاده در این تحقیق روش تحقیق کمی است که در آن رابطه ی روستاییان با دهیاری با استفاده از پرسشنامه ی سنجیده شده است. برای تحلیل رابطه ی بین روستاییان با دهیاری از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که روستاییان با وجود اینکه رضایت نسبتاً بالایی از دهیاران دارند، از سازمان های متولی توسعه ی روستایی که در روستاها به فعالیت می پردازند، رضایت نسبتاً خوبی ندارند. همچنین براساس ضریب همبستگی r پیرسون، رضایت از دهیاریها با رضایت از دولت رابطه ی معناداری دارد و این رابطه قابل تعمیم به جامعه ی آماری می باشد که رضایت از دهیاریها باعث افزایش رضایت از دولت می گردد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که دهیاران در برخی از وظایف سازمان های متولی توسعه ی روستایی، می توانند به عنوان نهاد میانجیگری بین روستاییان و دولت بکار روند.
نظارت قضایی بر مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظارت قضایی و حاکمیت قانون نسبت به سازمان ها و مقامات عمومی از جمله شاخصه های نظام های مردم سالار و تضمین کنندة حقوق فردی و اجتماعی افراد جامعه به شمار میآیند. مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی نیز به عنوان یکی از مصادر امور عمومی که با برخورداری از اقتدارات ناشی از قدرت عمومی دارای جایگاهی معتنابه در صحنه های مختلف امور اجتماعی و اداره امور عمومی جامعه گردیده اند از این امر مستثنی نمیباشند. نظارت قضایی بر اینگونه مؤسسات میتواند ابزار مؤثری در پاسخگویی و مسئولیت پذیری مؤسسات مزبور و تضمین حقوق افراد در برخورد با این مؤسسات به شمار آید. برای تحقق چنین هدفی وجود حاکمیت قانون و معیارهای بنیادین آن در خصوص نظام حقوقی این مؤسسات از ضروریات میباشد. لیکن با بررسی مؤلفه های حاکمیت قانون نسبت به این مؤسسات مشاهده میشود که در این خصوص مؤسسات مزبور از ضعف اساسی برخوردار میباشند.
مقاله حاضر سعی دارد با بررسی مفهوم حاکمیت قانون و عناصر بنیادین آن به عنوان اساس نظارت قضایی و اعمال این معیارها در خصوص نظام حقوقی مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی، به بررسی نظارت قضایی بر این مؤسسات بپردازد.
سی سال جابجایی طبقات اجتماعی در ایران
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد رفاه،درمان،آموزش رفاه توزیع درآمد و ثروت
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات قشربندی و نابرابری اجتماعی
شاخص های توسعة انسانی و فرهنگ سیاسی دموکراتیک (تحلیل ثانویة داده های پیمایش ارزش های جهانی برای استان های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن تاریخ توسعه در ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن دیدگاه های نظری توسعه در ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات سیاسی، بین الملل و توسعه ارتباطات و توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات سیاسی، بین الملل و توسعه ارتباطات سیاسی
اهمیت نقش ارزش های توده در گذار به دموکراسی در سال های اخیر برجستگی خاصی یافته است. اگرچه دیرینه شناسی مفهومی حکایت از تأکید اندیشمندانی مانند ارسطو و افلاطون بر اهمیت نقش ارزش های شهروندان در سیاست دارد، اما در دهه های اخیر و به طور خاص با مطالعة «فرهنگ مدنی« آلموند و وربا بود که توجهات بیش از پیش به این سو رهنمون شد. مطالعة حاضر نیز در همان راستا، البته با طرح نظریات و تجربیات نو، دربارة ارزش ها انجام گرفته است.
داده های مورد استفاده برای آزمون فرضیة اصلی تحقیق از مجموعه داده های پیمایش جهانی ارزش ها (WVS)، موج پیمایش سال های 2005 تا 2008 اخذ شده است. این پیمایش در ایران در سال 2007 با 2667 نمونة آماری به انجام رسیده است. در این مجموعه داده ها استان محل سکونت پاسخگو در یکی از متغیرهای آن ثبت شده است. لذا امکان مقایسة میزان ارزش هایرهایی بخش پاسخگویان به تفکیک استانی مهیا شده است. در این پژوهش استان هایی که تعداد نمونة آن ها در مجموعه داده ها زیر 40 نفر بود حذف شدند. در جریان این امر استان های ایلام، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، سمنان، کهکیلویه و بویراحمد و یزد از مجموع 30 استان موجود در مجموعه داده ها حذف شدند و استان های خراسان جنوبی و شمالی نیز به لحاظ آنکه داده های توسعة انسانی آن ها در سال 1384 (سال نزدیک به پیمایش WVS) به تفکیک در دسترس نبود، با استان خراسان رضوی ادغام شد و در کل با نام استان خراسان در تحلیل ها آمده است. همچنین داده های مربوط به استان های کردستان، کرمانشاه و زنجان در مجموعه داده های پیمایش جهانی ارزش ها WVS نیز دارای نواقصی بود که از تحلیل های ما حذف گردید. لذا تحلیل نوشتار حاضر مبتنی بر 21 استان از مجموع استان های ایران بوده و با در نظر گرفتن استان های خراسان جنوبی و شمالی که داده های آن ها در استان خراسان رضوی ادغام شده اند در مجموع تحلیل ها مبتنی بر 19 استان باقی مانده خواهد بود. نتایج حاکی از ارتباط معنی دار میان وضعیت شاخص توسعة انسانی (HDI) و زیرمجموعه های آن یعنی درآمد سرانه، امید به زندگی و سطح آموزش با ارزش های رهایی بخش یعنی نوع دموکراتیک فرهنگ سیاسی است. یافته ها همچنین نشان از آن دارند که شاخص توسعة انسانی به تنهایی بیش از 2/28 درصد از واریانس گونة دموکراتیک فرهنگ سیاسی در استان های ایران را تبیین می کند.
حجاب و سیاست
حوزه های تخصصی:
برخورد با بدحجابی صرفا مسئلهای سیاسی است و جناح حاکم در مجلس و دیگر مراکز قدرت، به دلیل انگیزههای سیاسی، مقابله با بدحجابی را سرلوحه کار خود قرار داده است. با این وجود در لزوم مجازات مرتکبین گناه در جامعه اسلامی، میان فقها اختلاف نظر وجود دارد و جمهوری اسلامی نظریه لزوم مجازات را در قانون خویش آورده است و ازاینرو، بیحجابی را مستوجب مجازات دانسته و با آن برخورد میکند، ولی با بسیاری از گناهانِ بدتر از بدحجابی برخورد جدی نمیکند که خود گویای سیاسی کاری در تعیین اولویتهای نظام اسلامی است.
زن، اشتغال و فرهنگ
حوزه های تخصصی:
توجه به نقش زنان در تشکیل خانواده و تربیت فرزندان و تفاوت نگرش در این زمینه، مسئله اشتغال زنان را تحت تأثیر قرار داده است. نویسنده سعی کرده است تا با توجه به جایگاه زن مسلمان ایرانی و سیاستگذاریهای دولت جمهوری اسلامی ایران و بررسی باورهای دینی و توجه به قوانین حقوقی ناظر بر امور خانواده، به برخی از معضلات توجه کند و آراء متفاوت در این زمینه را بیان و نقد نماید. در بررسی باورهای دینی و باورهای فرهنگی، به نمونههایی از قرآن کریم و سنت نبوی مراجعه شده است تا معلوم شود هر نوع سیاستگذاری در خصوص زنان، حقوق و وظایف آنان و به ویژه مسئله اشتغال، مبتنی بر نوع نگرش نسبت به زن است. اساسا این بحث در گروی نگرش به انسان و جایگاه او در نظام هستی است. بررسی موانع فرهنگی اشتغال زنان و پیشنهادهایی برای رفع آن، هدف اساسی مقاله میباشد.
نقدی بر منشور حقوق و مسئولیت های زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شورای محترم عالی انقلاب فرهنگی منشوری با عنوان «منشور حقوق و مسوولیت های زنان در جمهوری اسلامی ایران» به تصویب رسانده و آن را یک سند مرجع در سیاستگذاری امور فرهنگی و اجتماعی و نیز مبنای معرفی و تعیین جایگاه زن در نظام جمهوری اسلامی ایران در مجامع بین المللی تلقی نموده است.اصل این اقدام و تلاش تدوین کنندگان پیش نویس منشور ستودنی است، اما شایسته بودن یک اقدام هرگز مانع نقد و بررسی مفاد آن نمی شود. در این نوشته کوتاه سعی شده است مهم ترین ایرادهای وارد بر منشور بیان گردد.
درآمدی بر علل بیگانه هراسی و بیگانه ستیزی در فرهنگ سیاسی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ای که مقاله حاضر به آن خواهد پرداخت، بررسی علل بیگانه هراسی و بیگانه ستیزی در فرهنگ سیاسی ایران (با تاکید بر علل ذهنی و فرهنگی) است. رویکرد نویسنده در انجام این تحقیق، رویکردی فرهنگی است؛ به عبارتی، نویسنده از مَنظر فرهنگ سیاسیِ شکل یافته ایرانی که حاصل تجارب تاریخی این ملت طی قرون گذشته است، موضوع پژوهش را «واکاوی» کرده و بر این باور است که ریشه های شکل گیری و اتخاذ چنین رویکردی در فرهنگ سیاسی ایرانیان (هم توده های جامعه و هم نخبگان سیاسی) را باید در «ساخت ذهن»، نوعِ «بینش» و نحوه «نگرش»، در فرهنگ ایرانی، نسبت به جهان هستی و تفسیری که از این جهان ارائه می کند، جست وجو کرد. همچنین نگارنده بر این باور است که تجارب تلخ گذشته این ملت، از یورش اقوام مهاجم به سرزمین شان و نیز مداخله فزاینده قدرت های خارجی در امور داخلی ایران، در تعمیق چنین بینشی نقشی اساسی داشته است.
نقش احزاب در سیاست پس از انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
احزاب و گروه های سیاسی در تاثیرگزاری بر قدرت و ایفای نقش در عرصه سیاسی ـ اجتماعی در نظام های مردم سالار دارای جایگاه مهمی هستند. بررسی این مسئله در جمهوری اسلامی ایران و پس از سه دهه فعالیت پرفراز و نشیب احزاب ضروری به نظر می رسد. از این رو، در این نوشتار به نقش و کارکرد احزاب در چهار عنوان؛ از قبیل، دوره های آنارشیسم حزبی، انفعال و محدودیت، قاعده مندی و تثبیت، شکوفایی و افکارسازی پرداخته شده و تحلیلی از نقش آنها در سیاست ارائه شده است.
تاثیر فدرالیسم کردستان عراق بر هنجارهای سیاسی و قومیتی کردهای ایران
حوزه های تخصصی:
کردها یکی از دو قوم اصلی موسس نظام سیاسی امپراتوری ایران بوده اند. در این مقاله نوع مشارکت سیاسی آینده ایرانیان کرد در ساختار سیاسی عراق پس از 2003 مورد بررسی قرار گرفته است. با مفروض گرفتن تعهد کردهای ایرانی به لایه هویت ایرانی خود، سوگیری سیاسی توافقات کردهای ایران با حکومت مرکزی به سه شکل می تواند باشد: ادامه تمرکزگرایی در نظام تک ساخت، تمرکززدایی اداری و ساختار چند ساخت فدرالی.تصرفات نظامی عثمانی در ایران موجب پخش شدن کردها در چهار کشور خارج از فرهنگ ایرانی (ترکیه، روسیه، سوریه، و عراق)، و سیاسی شدن آنان گردید. نتیجه این سیاسی شدن، روی آوردن بعضی از گروه های سیاسی کرد به بن گرایی قومی یا بنیادگرایی دینی در کشورهای گوناگون شد. اما تاسیس حزب ایران به رهبری یک کرد ملی گرا و رهبری جبهه ملی از سوی دو کرد، و سخن گویی مدیریت هفتم و هشتم سیاسی - اجرایی در دوران جمهوری اسلامی، نشان از آگاهی بخش عظیمی از جمعیت کرد ایران به لایه های مختلف هویت خود دارد.با وجود این آگاهی کردها از سابقه تاریخی مشترک با ایران، گه گاه مناقشات بن گرایانه قومی در مقابله با لایه هویت ملی از مسایل درون مرزی دیگر کشورها نشات گرفته و به درون فضای سیاسی ایران نیز کشیده می شود. از لحاظ این ماهیت دوگانه آرمانی و آرزوی هیجان گرایانه، با احتساب خطرات ناشی از بن گرایی سیاسی قومی - طبقاتی یا بنیادگرایی دینی، هم قدرت های بزرگ مخالف احیا امپراتوری منسوخ قومی - فرقه ای هستند، و هم کشورهای منطقه نسبت به آثار امنیتی آن بر تمامیت ارضی خود بیمناک مانده اند.حضور کشورهای منطقه در دوران گذار از عوامل داخلی ای است که فرهنگ معنابخش قومی و دینی را به سطح خلقیات متعصبانه دگرستیز در منطقه وارد کرده است. این افول معنا به سطح خلقیات تحریک شده، به احتمال زیاد از عوامل داخلی است که در پیچیدگی مساله کردها تاثیر دارد. در این مقاله سعی شده تا با نگاهی صرفا علمی و دور از هر گونه تعصبات خاص سیاسی و مذهبی، موضوع مورد بررسی قرار گیرد. مولفین در نظر دارند تا با تجزیه و تحلیل اثرات فدرالیسم در کردستان عراق و تاثیر آن بر هنجارهای سیاسی و قومیتی کردهای ایران، به بررسی موضوع بپردازند.
دولت مدرن و خودکامگی (بررسی موردی دولت رضاشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های حکومت ها و دولت های ایران خودکامگی و یکه تازی است. نظریه هایی بسیاری در باره ی تبیین این مطلب مطرح شده است. از نگرش های ساختاری ( نظیر نگرش های مارکسیستی) گرفته تا نگرش هائی که به وجه تاریخی و کنشگر/کنشگران (نظیر نظریه پاتریمونیالیستی یا نظریه سلطانیسم) تلاش کرده اند که علل برآمدن این شیوهی حکومتی را بیان کنند با این همه اغلب از یک نکته غفلت می شود و آن این است که ساختارهائی که موجد خودکامگی و استبداد هستند، قادرند که بر این شیوه حد زنند. این ساختارها به همان سان که مانع پیش برد اهداف دموکراتیک می شوند، محدودکننده ی خودکامگی و استبداد هم هستند. فرمان های پادشاهان معمولاً از همان آغاز، در گیرودار بوروکراسی یا محیط اجتماعی گیر می کنند و کم رنگ می شوند. هدف این مقاله نشان دادن شواهد در این زمینه برای دولت مدرن دولت رضاشاه است. اهمیت نظری اثبات این نکته از این جاست که فرض متعارف استبداد مطلق این دولت را به چالش می کشد. ما با ارائه ی شواهد متعددی نشان داده ایم که چگونه طوفان خودرائی و استبداد در مقابل موانع ساختاری و تاریخی انرژی خود را از دست می دهد. ظرفیت و توان قدرت سلطه، سازوکارهای بوروکراتیک، محدوده ی وسیع جغرافیائی، نیروهای اجتماعی (نهاد دین، نهاد بازار، اقوام و ایلات، روشنفکران و نخبگان) و نیروهای خارجی از پارامترهایی است که بر این قدرت یکه تاز و استبدادی حد زده اند.