فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۸۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحولات جهان عرب پس از سال 2011 شرایط ترتیبات سیاسی و امنیتی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را دگرگون ساخته است. این تحولات که تحلیل گران غربی آن را «بهار عربی» می نامند و ما آن را «بیداری اسلامی» می خوانیم، پدیده ای بی نظیر در این منطقه جغرافیای سیاسی محسوب می شود که سیاست خارجی تمام بازیگران منطقه ای از جمله جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرار داده است. در همین راستا، این پرسش مطرح می گردد که عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی ایران در قبال تحولات نوین خاورمیانه کدامند؟ فرضیه نوشتار این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، در ارتباط با تحولات جدید منطقه، تحت تأثیر عوامل ایدئولوژیکی و واقع گرایی بوده است. در این نوشتار سعی بر آن است با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با تأکید بر گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به تبیین موضع گیری جمهوری اسلامی ایران در قبال انقلاب های تونس، مصر، لیبی، یمن و تحولات بحرین و سوریه پرداخته شود.
جایگاه نظام سیاسی در نگرش های فلسفی به زبان: نشانگی، تصویری و کاربردی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفکر پیرامون نسبت زبان و اندیشه، رابطه ای است که در فرآیند تاریخی معکوس شده است؛ یعنی اگر در دوران قدیم، زبان ابزاری برای بیان اندیشه و فهم آدمی بود، در دوران جدید زبان نه تنها ابزار اندیشه نیست، بلکه این اندیشه است که محصول زبان و موقعیت نشانه ای زبان است. در این مقاله از منظر نسبت زبان و اندیشه یا زبان و جهان به موضوع مورد نظر یعنی «نظام سیاسی» پرداخته شده است. در این جا، مفهوم نظام سیاسی را به عنوان مدلول زبانی در نظر گرفتیم که جامعه در پی یافتن آن است. بدین صورت که نسبت زبان و جهان را متناظر نسبت زبان در هر یک از نظریه های سه گانه (نشانگی، تصویری و کاربردی) با نظام سیاسی مورد جستجو قرار داده شده است. یعنی نظام سیاسی آن چیزی است که از طریق زبان یا نشانه های زبانی سیمای خود را نمایش خواهد داد و افراد جامعه از این طریق در پی دست یافتن به آن هستند. چه بسا حکمی که بین زبان و جهان در هر کدام از نظریه های سه گانه روا باشد را بتوان بر محدودة مفهومی نظام سیاسی تعمیم داد. اگر نظام سیاسی در رویکرد نشانگی خود را با جهان ماوراء تنظیم کرده و درپی وحدت با آن امر و معنای مطلق و ثابت است، ولی طبق نظریة تصویری، دیگر خبری از جهان ماوراء نیست، اما همان کمال بینی و منطبق بودن با امر واقع در آن وجود دارد و می توان به یک نظام سیاسی دست یافت که طبیعی، جهانشمول و مطابق واقع بوده و هیچ نقضی نداشته باشد. در نظام کاربردی از آنجا که معنا در فرآیند کاربرد برساخته می شود، در نتیجه معنا در همه جا و همیشه یکسان نخواهد بود و چنین وضعیتی، فضا را برای ممکن و محتمل بودن معانی متعدد، همواره باز نگه می دارد. این نگاه سبب می شود بتوان نظام سیاسی ای طرح و تدوین کرد که ناشی از توافق عمومی و عملی جامعه باشد. افراد جامعه ای که در فرآیند زندگی اجتماعی و بسته به نیازها و ضرورت ها، قواعد نظام سیاسی را تغییر داده و زندگی خود را سامان می دهند.
تحلیل تطبیقی گرایش سیاسی دانشجویان علوم انسانی؛ مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست که در واقع عرصه مدیریت جامعه است و وظیفه تنظیم قواعد حاکم بر روابط سیاسی میان نیروهای اجتماعی را دارد از دیدگاه اقشار، طبقه ها، نیروها و گروه های مختلف اجتماعی قابل بررسی است. در این میان دانشجویان نیز به عنوان یک قشر یا نیروی اجتماعی هستند که نگرش و نگاه آنان به سیاست و مقولات مربوط به آن حائز اهمیت و قابل بررسی است. همچنین به نظر می رسد محصلین رشته های مختلف بر حسب رشته آن ها، به لحاظ رفتار و نگرش، نسبت به امر سیاسی گرایشات متعدد و متفاوت داشته باشند. تفاوت هایی که به لحاظ روشی و محتوایی بین علوم طبیعی و علوم انسانی وجود دارد، محیط مورد مطالعه آن ها و نیز موضوع ها و پدیده هایی که در هر یک از علوم فوق مورد مطالعه دانش پژوهان آن قرار می گیرد، همه و همه از جمله مباحثی است که بر گرایش سیاسی آنان اثر می گذارد. پژوهش حاضر که با روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و بر مبنای روش خوشه ای چندمرحله ای، بر روی 264 نفر (بر اساس جدول مورگان) از دانشجویان دانشگاه تهران انجام گرفته است نشان می دهد که بین رشته های مختلف تحصیلی (فنی و مهندسی، علوم پزشکی، علوم انسانی و ادبیات و هنر) و گرایش سیاسی دانشجویان (ابعاد گرایش سیاسی: مشارکت سیاسی، مشروعیت سیاسی، هویت سیاسی، جریان سیاسی و قدرت سیاسی) رابطه وجود دارد. بدین صورت که دانشجویان گروه علوم انسانی نسبت به دانشجویان سایر گروه های تحصیلی به لحاظ گرایش سیاسی با هم تفاوت معناداری دارند. بر مبنای یافته های پژوهش حاضر، صحت فرضیه فوق از آنجاست که دانشجویان گروه علوم انسانی در سه بعد از ابعاد پنج گانه گرایش سیاسی-یعنی مشارکت سیاسی، جریان سیاسی و هویت سیاسی- نسبت به دانشجویان سایر گروه ها باهم متفاوت اند، اما در دو بعد دیگر از ابعاد گرایش سیاسی تفاوت معناداری بین گروه های مختلف تحصیلی مشاهده نشده است.
جهانی شدن و بحران نفوذ در دولت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران از مفاهیم اساسی و کلیدی در علوم سیاسی- اجتماعی به شمار می رود و تمامی دولت ها به گونه ای با آن مواجه می شوند. دولت ها مجبورند برای رفع بحران، استراتژی های مختلفی را در معرض آزمون قرار دهند. زیرا ناآشنایی با بحران می تواند دولت را با مشکلات نهادی و غیر نهادی مختلف مواجه سازد و مشروعیت و کارآمدی آنها را دچار نوسان سازد. یکی از این دولت ها، دولت جمهوری اسلامی ایران است که قصد بر این است تا در این مقاله تأثیر بحران زای جهانی شدن بر کارآمدی آن را با عطف به بحران نفوذ بررسی کنیم و ببینیم که جهانی شدن چگونه ممکن است باعث بحران نفوذ در دولت جمهوری اسلامی ایران شود. روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است و نیز از منظر و رویکرد نهادگرایی برای تبیین بهتر مسئله استفاده شده است.
مقایسة امر سیاسی و جامعة سیاسی مطلوب در اندیشة هابرماس و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر دو نظریة رقیب، دموکراسی رایزنانة هابرماس و دموکراسی مجادله ای موفه، خود را به عنوان بدیلی برای دموکراسی لیبرال طرح کرده اند. به نظر می رسد هر نظریة سیاسی بر تعریفی از امر سیاسی و متناسب با آن جامعة سیاسی مطلوب بنا شده است. بر این اساس، می توان این پرسش ها را طرح کرد: هابرماس و موفه امر سیاسی را چگونه تعریف می کنند؟ و، متناسب با این تعاریف، جامعه سیاسی مطلوب آنان چه ویژگی هایی می یابد؟ به نظر می رسد هابرماس امر سیاسی را کنش زبانی میان سوژه های عقلانی اخلاقی در عرصة عمومی به منظور دست یابی به مفاهمه می داند. بر اساس این تعریف، جامعة سیاسی اجماعی شکل خواهد گرفت که نه تنها روابط عقلانی اخلاقی، خودآیینی، و مصالحه بر آن حاکم خواهد بود، بلکه وحدت جای تعدد و تکثر را خواهد گرفت. در مقابل، موفه امر سیاسی را کنش خصومت آمیز میان سوژه های متعارض در بستر اجتماعی می داند. بر اساس این تعریف، جامعة سیاسی مجادله آمیزی بر مبنای منطق هژمونی شکل می گیرد که در آن عنصر دشمنی به مخالفت بدل می شود. روش این پژوهش هرمنوتیک متن محور است.
زمینه های نظری سکولاریسم در مغرب زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین در دوره ای طولانی از تاریخ مغرب زمین نقشی محوری، تعیین کننده، و مشروعیت بخش در عرصه های مختلف حیات سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی آن دیار داشته است. بنابراین، در این پژوهش بر آنیم تا نشان دهیم عقب نشینی دین از بیش تر قلمروهای ذی نفوذ قبلی اش، به ویژه اجتناب از دخالت در حوزة سیاست، و ظهور آموزة سکولاریسم و نهادینه شدن آن، که با قرون جدید آغاز شد، حادثه ای صرفاً تاریخی نیست، بلکه زمینه های نظری یا همان الهیات مسیحیت بسترهای لازم را در پذیرش نهادمند سکولاریسم فراهم و تسهیل کرد. به عبارت بهتر، زمینه هایی از پیش مهیا در خوانش سکولاریستی از الهیات مسیحیت چنان مساعد بود که همة گروه های متداخل در جریان مذهبی ، اعم از ارتدوکس و اصلاح طلبان، به پذیرش آن، به مثابة برترین قرائت سیاسی از دین، مجاب شدند. البته، زمینه های اجتماعی را در استقبال از سکولاریسم نمی توان نادیده گرفت، که سزاوار کوششی جداگانه است
فراتحلیل پژوهش های انجام شده در خصوص نقش عوامل موثر بر بسیج همگرایانه اقوام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی فراتحلیل پژوهش های انجام شده در خصوص قومیت در ایران است. برای این منظور با استفاده از روش فراتحلیلی، مطالعاتی گردآوری شد که به قومیت پرداخته بود. برای گردآوری مطالعات از کلیدواژه های مرتبط استفاده شد و جست وجو در سایت ها و پایان نامه های تحصیلات تکمیلی دانشگاه ها صورت پذیرفت. در نهایت مطالعاتی که با معیارهای ورود به فراتحلیل همخوانی داشتند گزینش و اطلاعات مورد نظر برای آزمون فرضیات با پرسشنامه معکوسی استخراج شد که نویسنده تهیه کرده بود. از ده مطالعه گزینش شده آمار های مناسب برای محاسبه اندازه اثر و اطلاعات مورد نیاز دیگر ثبت و با نرم افزار CMA2 به محاسبه اندازه اثرها و تجزیه و تحلیل فرضیات اقدام شد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که در مجموع متغیرهای مستقل شناسایی شده بر بسیج سیاسی همگرایانه و هویت ملی مؤثر بوده است. مقدار اندازه اثر تلفیق شده 708/0 (708/0 = d) بوده و به لحاظ آماری نیز معنادار است. از آنجا که این مقدار در دامنه ای بین 8/0 تا 7/0 قرار دارد، طبق دسته بندی کوهن متوسط ارزیابی می شود. نتایج همچنین نشان می دهد متغیرهایی نظیر داشتن مبنای نظری، احترام به آداب و رسوم، مذهب و زبان اقوام، استفاده از نخبگان اقوام در مناسب سیاسی یا رویکرد تعاملی با دولت ،تأکید بر اشتراکات و افتراقات مذهبی و احساس تبعیض اقتصادی و فرهنگی به لحاظ آماری تأثیر معناداری بر بسیج سیاسی همگرایانه اقوام و هویت ملی داشته است. برای دستیابی به بسیج سیاسی همگرایانه اقوام و هویت ملی و همبستگی ملی باید کاهش محرومیت و تبعیض اقتصادی، تأکید بر اشتراکات مذهبی، احترام به زبان وآداب و رسوم و رعایت قانون مربوط به اقوام را مد نظر قرار داد
پدیدارشناسی تکنیک های امام علی (ع) برای صلح (مطالعة موردی عهدنامة مکتوب خطاب به مالک اشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صلح شعاری است که از غایت های علم سیاست محسوب می شود. برای این که صلح از حالت شعاری بیرون بیاید و در واقعیت عینی و وجوه اجتماعی و سیاسی عملیاتی شود نیاز به تکنیک دارد. امام علی (ع) یکی از بزرگان و اندیشمندان اسلامی است که در نامه اش به مالک اشتر، کارگزار خود، شیوه های اجرایی و کاملاً عملی برای رسیدن به صلح را ترسیم می کند. در این پژوهش بر شش تکنیک راهبردی امام علی (ع) در اندرزنامه به مالک اشتر با عنوان: 1. تکنیک متافیزیکی، 2. تکنیک تفهمی و پدیداری، 3. تکنیک تقدم عمل بر دانش (واقع گرایی)، 4. تکنیک نیت خوانی نکردن، 5. تکنیک بردباری و خاموشی خشم و 6. تکنیک تواضع و درویشی اشاره می کنیم و با استفاده از تحلیل محتوای نامه با روش پدیدارشناسی به نقد و ارزیابی اندیشه آن بزرگوار در مورد صلح می پردازیم. چهارچوب تئوریک به کاررفته در این پژوهش تکنیک های قدرت برگرفته از آثار مارتین هایدگر و میشل فوکو و جورجو آگامبن است، که در مورد اخلاق جایگاهی اندرزنامه نویسی اسلامی به کار گرفته شده است.
نقش و رویکرد آیت الله سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی در مواجهه با نهضت مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهضت مشروطیت ایران نقطه عطف و عصر نوینی در فرایند کلی اندیشه سیاسی شیعه به شمار می آید. این برهه تاریخی آغازگر نخستین رویارویی عمیق بین اسلام و غرب در ایران جدید است. در این دوره، طرح مفاهیم و پرسش های تازه در پهنه ایستار های پیشین و سنتی علمای شیعه، اندیشه و ادبیات سیاسی شیعه را وارد مرحله ای از بازشناسی، بازپروری، و پاسخ گویی به شرایط و دگرگونی های نو نمود. از همین رهگذر، این واقعه به نوبه خود و به عنوان یک تجربه تاریخی، نقش مهمی را در روند تحولات و مواضع علما در انقلاب اسلامی ایفا نموده است. بنابراین، در این مقاله کوشش شده تا با بهره گیری از روش تحلیل تاریخی، به این پرسش مهم و اساسی پاسخ داده شود که مهم ترین علت عدم مداخله و حتی مخالفت آیت الله سیدمحمدکاظم یزدی با نهضت مشروطه چه بوده است؟ با توجه به اسناد و مدارک موجود به نظر می رسد که مهم ترین علت اتخاذ موضع منفعل و مخالفت ایشان با مشروطه ریشه در نوع نگاه و درک ایشان به واسطه شبکه اطلاع یابی خود درباره شرایط ایران و احساس انحراف و عدم انطباق و حتی ضدیت مسیر و اهداف نهضت مشروطه با موازین شرع مقدس اسلام داشته است.
شکل گیری مؤتلفة اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله علل تشکیل مؤتلفه در قبل از انقلاب اسلامی ایران است که براساس قرار دادن مؤتلفه در قالب پایگاه طبقاتی اعضای آن، یعنی «قشر متوسط سنتی شهری» نوشته شده است. بدین ترتیب که نخست ویژگی های این قشر بررسی شده؛ سپس با تفکیک خصایص این قشر: سنت گرایی و تمایل زیاد به مذهب، حساسیت در مسائل جنسی و امور خانوادگی، مخالفت با تجمل گرایی، بدبینی به نمادهای بیگانه، نگرش منفی به مؤسسات مالی مدرن، تهدید موقعیت اقتصادی ، زوال جایگاه اجتماعی و ارتباط نزدیک با روحانیت شیعه، به تطبیق این ممیزه ها با مؤتلفه در آن برهه پرداخته شده است تا علل شکل گیری این گروه سیاسی- مذهبی واکاوی شود.
آسیب شناسی شکاف های اجتماعی و ارائه راهبردهایی برای تقویت همبستگی ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد با اتکاء به یافته های پژوهش های میدانی، وضعیت چهار شکاف اجتماعی عمده در جامعه ایران (شکاف های نسلی، جنسیتی، قومی و مذهبی) را آسیب شناسی کند و راهکارهایی برای تحکیم همبستگی اجتماعی و همگرایی ملی و تقویت الفت و دوستی در جامعه ایران ارائه نماید. نتایج بررسی ها نشان می دهد شکاف های اجتماعی فوق، شکاف های فعالی در جامعه ایران نیستند، اما در میان مؤلفه های گوناگون همبستگی اجتماعی و همگرایی ملی، نگرش جوانان، زنان، اقوام ایرانی و هم وطنان اهل سنت به مقوله هایی چون «عدالت اجتماعی»، «اعتماد عمومی» و «کارآمدی نهادها و مسئولین»، چندان مثبت نیست و اصلاح سیاست ها و برنامه ریزی های منتج به «کاهش فقر و تبعیض»، «افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی» و «افزایش تعاملات فرهنگی» در جامعه به ویژه در مناطق درگیر کشور برای تحکیم همبستگی اجتماعی، تقویت وحدت ملی و افزایش الفت و دوستی در جامعه ضروری است. تمرکز زمانی این پژوهش بر دهه 1380 می باشد
طراحی الگوی هستی شناسی و معرفت شناسی مردم سالاری دینی در مقایسه با الگوی لیبرال دموکراسی
حوزه های تخصصی:
تفکر اساس همه تمدن ها است و اساس تمدن جدید معرفت شناسی و هستی شناسی است؛ که امروزه به یکی از ویژگی های اصلی علم سیاست تبدیل شده است. براین اساس، برای درک مقایسه دو نظام سیاسی مردم سالاری دینی با لیبرال دموکراسی نیازمند نگاهی معرفت شناسانه مبتنی بر روش شناسی های جدید هستیم. فرض اساسی نوشتار حاضر بر این اصل استوار است که تحولات نظامهای سیاسی در ارتباط کامل با تحولات پارادایمیک معرفت شناسانه و هستی شناسانه است. لذا سوال اصلی بیان می دارد که طراحی الگوی معرفت شناسانه و هستی شناسانه مردم سالاری دینی چگونه تأثیری بر مقایسه آن با لیبرال دموکراسی داشته است؟ بی شک امروزه نمی توان بدون نگاه معرفت شناسانه، به مقایسه و درک صحیحی از نظامهای سیاسی دست یافت. لذا با توجه به بدیل بودن نظریه مردم سالاری دینی و رویارویی آن با لیبرال دموکراسی، فرضیه حاضر که به رئالیسم انتقادی نزدیک می باشد طراحی الگوی هستی شناسی و معرفت شناسی این دو ساختار سیاسی و مقایسه آن دو را منوط به نگاه روش شناسی رئالیسم انتقادی می داند.
جریان شناسی تقریب مذاهب اسلامی (بخش دوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در ادامه ی بخش نخست آن می باشد که با همین عنوان در شماره اول فصلنامه ی «پژوهش های منطقه ای» در پائیز 1392 منتشر شده و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است. در بخش نخست، مباحث مقدماتی که نقش تعیین کننده ای در تبیین موضوع و تحلیل مسائل پیرامونیِ آن دارد، مورد اشاره قرار گرفت. در همین راستا برخی از ابعاد مفهوم شناسی تقریب، خاستگاه معرفتی آن، موانع درونی و بیرونی تقریب، ارزش و جایگاه آن، اهمیت کارکردی آن و...، مورد بحث و بررسی قرار گرفت تا تحلیل و تبیین روشنی از محل نزاع ارائه گردد. سپس تلاش شد از طریق بازشناسی دلائل متعدد جریان های ضد تقریبی، گزارش تحلیلی روشنی از رویکردهاى گوناگون طیفِ مخالفان تقریب، ارائه شود و انگیزه آنان مورد واکاوی قرار گیرد. موافقان تقریب، با رویکردهای مختلف به این مقوله نگریسته و با نگرش های متنوع به تحلیل آن پرداخته اند، مجموعه ی مباحث مرتبط با موضوع تقریب مذاهب اسلامی و مسائل پیرامونی آن را می توان با رویکردهای مختلف از قبیل: «رویکرد تاکید بر مشترکات»، «رویکرد همزیستی مسالمت آمیز»، «رویکرد سیاسی اجتماعی»، «رویکرد علمی فقهی»، «رویکرد امت محور» و... مورد مطالعه قرار داد و بازشناسی کرد. در مقاله حاضر، پس از یادآوری چند بحث زیربنایی تقریب مذاهب اسلامی، مقوله ی تقریب با رویکرد تأکید بر مشترکات، مورد بازشناسی قرار گرفته است.
نقش روشنفکران و کشورهای همسایه در نوسازی های دوره ی رضاشاه
حوزه های تخصصی:
به رغم مطالب فراوانی که درباره ی مدرنیزاسیون دوره ی رضاشاه نوشته شده است؛ هنوز ابهاماتی درباره ی آن وجود دارد. به خصوص به نظر می رسد درباره ی نقش دولت در تدوین سیاست های نوسازگرایانه (و نه در اجرای آن که بی شک از آن دولت است) اغراق شده است. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که اگر نیروهای اصلی تدوین کننده ی پروژه های نوسازگر این دوره به خوبی شناخته نشود، شناخت ماهیت این نوسازی به اشکالات فراوان مواجه خواهند بود. بدین ترتیب سؤال اصلی این است که «منابع و دلایل تدوین سیاست های نوسازی های دولت رضاشاه چه بوده است؟» فرضیه ی این مقاله این است که «نوشته های روشنفکران به خصوص در سال های به قدرت رسیدن رضاشاه (1304-1299) منبع اصلی و فشار همسایه-های بیشتر مدرن ایران (روسیه/شوروی و ترکیه) از دلایل مهم تدوین این سیاست ها بود».
زیست قدرت در اندیشه سیاسیِ فوکو، آگامبن، و نگری: از جامعه انضباطی تا جامعه کنترلی جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحول مفاهیم سیاسی و اجتماعی تابعی از تحول فرماسیون یا وضعیت واقعیِ نیروهاست. بر این پایه، می توان این ایده ها را در دستگاه نظری میشل فوکو مطرح کرد: مفاهیم برساخته فوکو، با ورود جامعه سرمایه داری به عصر اطلاعات، دست خوش تحول شده است. زیست قدرت، تقریباً، کلیدی ترین مفهومی است که با دگرگونی شرایط عینیِ اِعمال آن و با دگرگونیِ میدان واقعیت تولید سرمایه دارانه، از سوی طیف عمده ای از اندیشمندان، بازبینی و مجدداً شاکله بندی شده است. در این پژوهش، پس از مروری کوتاه بر پیشینه کاربرد مفاهیم زیست قدرت و زیست سیاست و معرفی دیدگاه های برخی از نظریه پردازان سنت انگلوامریکن، تلقی فوکو از این مفاهیم را مطالعه می کنیم. سپس، در بخش های دیگر این پژوهش، بر اساس اندیشه های جورجو آگامبن، آنتونیو نگری، و مایکل هارت، به بررسی گسست در سنت فوکویی مطالعات قدرت زیستی می پردازیم. در پایان، کاستی های اندیشه سیاسی و تاریخی فوکو را برمی شماریم و برای امکان یا امتناع کاربست روش شناسی ها و نظریه های وی در وضعیت استثناییِ پایدار یا وضعیت سرمایه داری اطلاعاتی واقعاً موجود ملاحظاتی را مطرح می کنیم.
امکان سنجی برقراری دموکراسی کثرت گرا در اندیشه «شریعتی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار با هدف بررسی دیدگاه «علی شریعتی» درباره ماهیت انسان و رابطه آن با دمکراسی انجام شده است. با توجه به اینکه شریعتی در زمانه خود یکی از روشن فکران دینی تأثیرگذار بر فضای معرفت شناختی جامعه بوده است، تحلیل های متفاوتی درباره آرای شریعتی، به ویژه دمکراسی در محافل علمی و آکادمیکی صورت گرفته است، به طوری که برخی صاحب نظران اظهار می کنند که شریعتی به دمکراسی چندان روی خوش نشان نداده و حتی مخالف آن بوده است و عده ای دیگر بر این باورند که وی اعتقاد به دمکراسی متعهدانه داشته است. از این رو در این مقاله با روش اسنادی از نوع منابع دست اول، ضمن تشریح دیدگاه ایشان درباره ماهیت و نقش انسان در فرایندها و ساختارهای اجتماعی به ویژه دمکراسی، با ارائه ادله و شواهدی از آثار شریعتی، برداشت های یادشده مورد نقد قرار گرفت و با توصیف دمکراسی کثرت گرایانه، آثار شریعتی با معیارهای دمکراسی در قالب نظریه «رابرت دال» تحلیل شد. بررسی ها نشان داد که شریعتی نه تنها با دمکراسی مخالفتی نداشته، بلکه قائل به دمکراسی کثرت گرایانه بوده است.
نیروهای اجتماعی شبکه ای: مفهوم نوین جامعه شناسی سیاسی جدید ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی نیروهای اجتماعی در فضای علمی جداساز پارادایم مدرن، کلیه مطالعات به سمت توجه به لایه بندی ها و گروه بندی ها هدایت می شود. برای این لایه ها و گروه بندی ها، مرزها و ثبات مشخصی فرض می شود و درنتیجه شناخت واقعی نیروهای اجتماعی دچار ضعف و نقصان می گردد؛ بنابراین با آشکار شدن ضعف پارادایم مدرن از نظر مبانی معرفت شناختی و ابزارهای شناخت، با تلاش برای عرضه ابزارها و قالب های جدید معرفتی، شاهد شکل گیری مفاهیم تازه ای هستیم که فضای علمی متفاوتی را ایجاد کرده است؛ ازاین رو سزاست با خروج ذهنی و علمی از پارادایم های مسلط و رها شدن از قید و بندهای آن، پرسش های مختلفی طراحی شود و در فضای متفاوتی به این پرسش ها پاسخ داده شود. در این مقاله سعی بر آن است تا مدل هایی برای مطالعه نیروهای اجتماعی عرضه شود که بیانگر واقعیت اجتماعی درحال دگرگونی و بدون مرزبندی مشخص باشد؛ ازاین رو نمی توان ویژگی های فرهنگی ثابت و مداومی برای نیروهای اجتماعی در نظر گرفت. امروزه مفروض کردن شناخت اجتماعی در وجوه فرهنگی آن به صورتی شبکه ای برای بررسی نیروهای اجتماعی جامعه ایران، امری ضروری است و به نظر می رسد شناخت مبتنی بر قشربندی و جداسازی (طبقه، گروه، حزب، شأن وغیره) چندان مفید فایده نباشد. درخواست های اجتماعی، مبنای شناخت و بررسی نیروهای اجتماعی شبکه ای و چگونگی عملکرد آنها را می توان به عنوان مفهوم نوین جامعه شناسی سیاسی جدید ایران در قالب«امر سیاسی» تلقی کرد.
جامعه شناسی سیاسی موبایل: تأثیر تلفن همراه بر زندگی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود آنکه بر اساس آمارهای معتبر، تلفن همراه به فراگیرترین فناوری ارتباطی عصر ما تبدیل شده است، مطالعه و بررسی آن به مثابه رسانه ای تأثیرگذار بر عرصة سیاست جوامع، توجه چندانی را به خود جلب نکرده است. مطالعات انجام شده پیرامون بحث جامعه شناسی سیاسی موبایل انگشت شمارند. اندک مطالعاتی نیز که تلاش کرده اند به ابعاد غیرفنی این فناوری نوظهور و پرنفوذ بپردازند، بیشتر به بررسی جنبه های اجتماعی و فرهنگی آن پرداخته و به تعبیری بیشتر شایسته عنوان جامعه شناسی موبایل هستند تا جامعه شناسی سیاسی موبایل. ما در این بررسی مقدماتی تلاش خواهیم کرد تا به مطالعه اجمالی تأثیر تلفن همراه به مثابه یک ابزار ـ رسانة سیاسی جدید بر ابعاد مختلف زندگی سیاسی بپردازیم. بررسی تأثیر تلفن همراه بر رفتار انتخاباتی و رأی دهی، بسیج اعتراض ها، سازمان دهی و بازنمایی جنبش های اجتماعی و نیز تأثیر آن بر دموکراسی و گسترش یا تحدید حوزة عمومی، چهارچوب اصلی بحث ما را تشکیل خواهد داد. در این مطالعة مقدماتی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای تلاش خواهیم کرد تاآنجاکه امکان دارد ادعاهای خود را با استناد به شواهد عینی، ملموس کرده و به اثبات برسانیم.
کندوکاوی روش شناختی در کتاب جریان شناسی سیاسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف نقد روشمند کتاب جریان شناسی سیاسی در ایران به نگارش در آمده است. بررسی شکلی، روشی و محتوایی اثر مهم ترین بخش مقاله است که در حول نقد روشی و محتوایی آن تمرکز یافته است. در متن، پیشنهادهای سازنده و توصیه های اصلاحی مناسبی برای بهبود ابعاد روشی و محتوایی اثر ارائه شده است. سرفصل این نکات به ترتیب زیر است: ضرورت بررسی انتقادی ادبیات موضوع، لزوم بررسی تاریخی و تبارشناختی مفهوم جریان شناسی در ادبیات سیاسی ایران، معرفی منابع علمی و آثار اصلی مورد استفاده برای نگارش جریان شناسی سیاسی و به طور کلی، توجه مناسب و پایبندی اصولی به معیارهای روشی در پژوهش های علوم انسانی که متأسفانه در این متن توجه درخوری به آن ها نشده است.