فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۸۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
پوپولیسم در دهه های اخیر از طریق احزاب و جریانات راست افراطی، پس از یک دوره فترت (در آلمان و ایتالیای بین دو جنگ)، به صحنه سیاسی دموکراسی های اروپایی بازگشته است. بازگشت پوپولیسم به صحنه سیاسی کشورهای اروپای غربی در قالب جریانات راست افراطی، ریشه در شکست احزاب سنتی در پاسخ کافی و مناسب به مسائلی چون جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ، سرعت و مسیر ادغام در اتحادیه اروپا، مسئله مهاجرت و مهاجران، افول اهمیت ایدئولوژی ها و سیاست طبقاتی، کاهش علاقه مردم به مشارکت سیاسی و بدبینی و عدم اعتماد شهروندان به سیاست مداران دارد. احزاب راست افراطی، در چند دهه ی اخیر توانسته اند با شعارهای پوپولیستی، نه تنها حضور ملموسی در حیات سیاسی این جوامع داشته باشند، بلکه موفقیت های قابل توجهی نیز در فرآیندهای انتخاباتی کسب کرده اند. پوپولیسم راست افراطی در این جوامع، تنها مدلی از پوپولیسم در دهه های اخیر می باشد که در جامعه شناسی سیاسی امروز از آن تحت عنوان نئوپوپولیسم یادشده و مباحث قابل اعتنایی در محافل آکادمیک غربی پیرامون آن مطرح شده است. مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، ضمن بازخوانی مباحث نظری درخصوص پوپولیسم، به بحث از پوپولیسم جبهه ی ملیِ فرانسه و تبعات قدرت گیری این حزب، به عنوان برجسته ترین نماینده راست افراطی در صحنه سیاسی فرانسه می پردازد.
نظریه «بازنمایی» و انگاره های معنایی گفتمان رسانه ای آمریکا از اسلام و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد «ساخت گرایانه بازنمایی» به عنوان یکی از رویکرد های نظریه «بازنمایی» نقش محوری در حوزه رسانه ای آمریکا دارد. بر اساس این رویکرد، از آنجا که رسانه ها به ساخته شدن «نظام های یادآوری کننده تعاریف» کمک می کنند، بازنمایی های رسانه ای در شکل دادن به نگرش های عمومی نسبت به «دیگران»(دشمنان) تأثیرگذار هستند و ذهنیت و دانش عمومی یک جامعه یا گفتمان را بر اساس تصویر یا انگاره ای که خود برمی سازند در قبال غیر یا غیرخودی تولید و توزیع می نمایند. ایالات متحده ، برای بیش از سه دهه است که شکل گیری موج جدید اسلام گرایی بعد از انقلاب اسلامی را که محوریت و مرجعیت آن را ج.ا.ا بر عهده داشته، با وقایع ایران پیوند زده اند. به این ترتیب، در منظر تحلیلگران، استراتژیست ها و مقامات آمریکایی ایران هراسی و اسلام هراسی به گونه غیرقابل تفکیکی در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر مورد تعریف و تفسیر قرار گرفتند. مقاله حاضر در تلاش است تا از رهگذر نظریه «بازنمایی سوگیرانه» به تبیین یکی از مهم ترین ابزارهای سیاست خارجی آمریکا در موضوع اسلام و هراسی و ایران هراسی بپردازد. نگارندگان بر این باورند که رسانه های آمریکایی، نقش محوری و تعیین کننده در «بازنمایی سوگیرانه» از چهره اسلام سیاسی و جمهوری اسلامی ایران دارند.
جریان شناسی گروه های مذهبی سازمان مجاهدین خلق پس از انشعاب ایدئولوژیکی (( از سال 1354 تاتا 1360)
حوزه های تخصصی:
یکی از سازمان های سیاسی و مخفی دوران پهلوی با رویکردی مذهبی، سازمان مجاهدین خلق بود ، که در سال 1344 تشکیل شد، سازمان مجاهدین خلق بود. اعضای اصلی آن این سازمان، جوانان مسلمانی بودند که هدفشان مبارزه بر علیه ضدعلیه حکومت با طرد هرگونه خط مشیخط مشی مسالمت آمیز و اتخاذ روش مسلحانه بود. بنیان گذاران آن محمد حنیف نژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیک بین بودند. بر اثر ضربه ای که در سال 1350 از طرف ساواک به سازمان وارد شد، رهبران اصلی آن اعدام شدند و با نفوذ افراد مارکسیست در کادر رهبری، آنان به این جمع بندی رسیدند که دین اسلام جواب گوی اهداف سازمان برای عملیات چریکی و مسلحانه نیست. آنان با اذعان به اینکه مارکسیسم می تواند جایگزین ایدئولوژی اسلامی شود، از اسلام به سمت مارکسیسم تغییر ایدئولوژی داده دادند و دچار انشعاب فکری شدند.
در پی این اتفاق افراد مذهبی، مانند سید مجید شریف واقفی از گروه مارکسیستی جدا شدند و به شیوه های مختلف گوناگون به مخالفت با سازمان مخالفت پرداختندکردند. در پی به شهادت رسیدن شریف واقفی توسط به دست بخش مارکسیستی ، شاخه یه مذهبی رسماً از سازمان جدا شد.
اکنون پرسش علمی پژوهش این است، با توجه به انشعاب در سازمان، جناح مذهبی سازمان چه عملکردی از خود نشان داد؟ به چند جریان تقسیم شد و هرکدامهر کدام از این گروه ها، چه تفکری را برگزید و چه نقشی در انقلاب ایفا کرد.
پژوهش پیش ِرو با استفاده از روش مصاحبه ای، کتابخانه ای و اسنادی به شیوه ی شیوه توصیفی- تحلیلی به ابهامات مقاله پاسخ خواهد داد. ازاین رو،از اینرو فرضیه ی فرضیه پژوهش این است، گروه های مذهبی سازمان مجاهدین خلق پس از انشعاب ایدئولوژیکی در سال 1354 هرکدام با تفکرات خاص خود در راه پیشبرد انقلاب تلاش کروشیدند، برخی از این گروه ها (( مهدویون- فریاد خلق- هسته های مذهبی- میثمی و امت واحده) با الهام از آراء و اندیشه های امام خمینی و دکتر شریعتی برای پیوستن به انقلاب، به رهبری امام به راه خود ادامه دادند و برخی دیگر (گروه رجوی) با تفکر برتری جوییبرتری جویی و اصل پیشتازی، خود را صاحب اصلی انقلاب برشمردند و به مبارزه با انقلاب پرداختند.
مبانی دینی سرمایه اجتماعی و نسبت آن با حکمرانی خوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بحث سرمایه اجتماعی مبحثی نوظهور است که از دهه 1970 در ادبیات توسعه در کنار سایر سرمایه ها فیزیکی، انسانی و اقتصادی مطرح شده است و مفهومی میان رشته ای به ویژه در رشته های علوم سیاسی، اقتصاد و جامعه شناسی است؛ امّا مفهوم آن که به روابط و پیوندهای انسان ها مربوط می شود و موجب همکاری متقابل آحاد جامعه و استحکام پایه های اجتماع و سیاست می گردد، در آموزه های دینی به ویژه دین اسلام به وفور یافت می شود.
دینِ اسلام دینی اجتماعی است و دستورهای آن بر اساس همبستگی و پیوستگی افراد شکل گرفته است. آموزه های دین اسلام در ابعاد اعتقادی، اخلاقی و مناسکی آن منجر به پیدایی و تقویت سرمایه اجتماعی در شکل درون گروهی در مرحله اول و برون گروهی در مرحله بعد می گردد.
همچنین میان حکمرانی خوب و سرمایه اجتماعی پیوند وثیقی وجود دارد. مهم ترین جنبه الگوی حکمرانی خوب، ابتنای آن بر مشارکت فعال مردم و نهادهای مدنی است که آنان بخشی از حکمرانی تلقی می شوند. شایان ذکر است آنچه اهمیت بیشتری دارد کیفیت این بخش از حکمرانی است؛ چرا که در این الگو صرفاً مشارکت مردم مورد توجه نیست، بلکه کیفیت مردم و نهادهای مدنی و مناسبات و ارتباط آنها و به عبارتی سرمایه اجتماعی است که بسیار مهم محسوب می گردد. این مقاله در پی بیان ویژگی ها و مؤلفه های سرمایه اجتماعی به گونه ای است که امکان شکل گیری حکمرانی خوب را فراهم سازد.
تفکر روشن فکران عصر قاجار و امکان گذار از نظریه حکومت به دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عالم قدیم، با توجه به مفروض بودن ماهیت دینی اجتماع سیاسی و نظم مطلوب، حکومت در کانون نظریه پردازی قرار داشت. با ورود اندیشه های متجددانه به عالم ایرانی در عصر قاجار، شاهد فروپاشی بداهت این باورها و ضرورت بازاندیشی در آنها هستیم. روشن فکران در عصر قاجار متصدی چنین امری بودند. آنها چه میزان در بازاندیشی این باورها موفق شدند؟ روشن فکران برای بازاندیشی در باورهای به میراث رسیده از عالم قدیم، با موانع عملی مواجه بودند. از این رو آنها به جای پرداختن به بنیان های اجتماع سیاسی و دولت، استعمال درست اختیار سیاسی را - همانند متفکران عالم قدیم - موضوع اصلی نظریه پردازی خود قرار دادند. ولی بازاندیشی درباره ترتیبات سیاسی و نحوه کاربست اختیار سیاسی توسط حکومت، بدون دریافتی از ماهیت اجتماع سیاسی ممکن نبود. از این رو روشن فکران با پذیرش نظریه ای ضمنی درباره اجتماع سیاسی و با بهره گیری از دو شاخص «خیر عمومی» و «حقوق عامه»، به بازاندیشی در نظریه سلطنت و رابطه شریعت و نظم سیاسی پرداخته، نظریه جدیدی درباره حکومت عرضه کردند. اما نتیجه این رویکرد، خلق تنش تدریجی میان باورهای قدیم و جدید از نظم سیاسی و پدیدار شدن نظریه های سیاسی نوسازی شده فقهی بود. این نظریات با وجود تلاش برای مقاومت در برابر تصورات جدید از نظم سیاسی، برای اولین بار ناچار شدند که ماهیت اجتماع سیاسی و نه خصوصیات حکمران مطلوب را موضوع دقت نظر خود قرار دهند. در نتیجه، پدیدار شدن تفکر روشن فکری توانست پرسش از ماهیت دولت و اجتماع سیاسی را در کانون نظریه پردازی سیاسی متفکران ایرانی قرار دهد و راه را برای گذار تدریجی از «الگوی حکومت محور» به «الگوی دولت محور» نظریه پردازی سیاسی بگشاید.
شورش های اجتماعی و مساله ی محرومیت نسبی (مطالعه موردی: قیام 15 خرداد در ورامین)
حوزه های تخصصی:
اهمیت قیام 15 خرداد در پیروزی انقلاب اسلامی امری نیست که بر کسی پوشیده باشد. در واقع اگر بخواهیم بر نقطه عطفی در روابط میان دولت و ملت در رژیم انگشت بگذاریم، باید بر همین امر تاکید کنیم. پیروزی هر انقلابی به مجموعه ای از عوامل عینی و ذهنی وابسته است؛ از جمله؛ رهبری، سازماندهی نیروها و نارضایتی عمومی که عمدتا در شکل خشونت های اجتماعی نظیر اعتصابات، تظاهرات، شورش ها و جنگ داخلی بروز می یابد. انقلاب اسلامی سال 1357 نیز خارج از این قاعده نمی باشد و در پیروزی آن تمامی این عوامل را می توان به نوعی جستجو کرد. صرف نظر از عوامل دخیل در پیروزی انقلاب ها، شورش های اجتماعی بحثی اساسی در نظریه های انقلاب هستند که به واسطه ی همین اهمیت، نظریه های مختلف کوشیده اند آن را توضیح دهند. یکی از مهم ترین این نظریه ها، نظریه محرومیت نسبی می باشد. تا آنجا که به انقلاب سال 57 مربوط می شود، بدون تردید مهم ترین این شورش ها را باید در شورش اجتماعی 15 خرداد سال 1342 جستجو کرد. مقاله حاضر می کوشد با تمرکز بر یکی از مهم ترین کانون های این شورش اجتماعی یعنی منطقه ی ورامین و در پرتو نظریه محرومیت نسبی به بررسی زمینه های شکل گیری این شورش اجتماعی بپردازد.
ارتش، مالیات ستانی و دولت سازی در ایران؛ رهیافتی در جامعه شناسی مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درحالی که در دولت سازی در ایران عموماً به یک رابطه یک سویه علّی- معلولی میان ارتش و دولت سازی فروکاسته شده است، این مقاله با بهره گیری از رهیافت جامعه شناسی مالی با عبور از نگرش مبتنی بر تعیین کنندگی یک جانبه از نوعی تعیین کنندگی چندجانبه میان ارتش، مالیات ستانی و دولت سازی دفاع می کند. بر این اساس، مقاله از یک سو نشان می دهد که ارتش در فرایند دولت سازی ایران، زمان ها یی در مقام کارگزار مالیات ستانی ظاهر شده است، اما از سویی دیگر مشخص می سازد که مالیات ستانی نیز از طریق تأمین منابع مالی ارتش، رابطه ای دوسویه یا دیالکتیکی را میان آن ها برقرار ساخته است. سپس از متن همین رابطه دیالکتیکی، روابط متنوع و متکثر دیگری ظاهر شده است که بخشی از فرایند دولت سازی در ایران را به پیش رانده است و ناچار دولت مدرن در ایران را به ترکیبی از رابطه متقابل و چندجانبه میان این اجزا به ظاهر متجزا تبدیل نموده است. این شیوه تحلیل درنهایت، مشخص می سازد که مطالعه برخی پدیده ها ی سیاسی بیش از آنکه نیازمند روش ها ی علّی- معلولی و یک سویه باشد، مستلزم روش ها ی بدیلی مانند روش دیالکتیکی و چندسویه است.
تحلیل فرایند دموکراتیک سازی در افغانستان (1907- 2008م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله تحلیل فرایند دموکراتیک سازی در افغانستان در بازه زمانی 1907- 2008م است. ادعای مقاله این است که در طول یکصد سال اخیر (1907- 2008م) افغان ها در قالب چهار دوره تاریخی «نهضت مشروطه خواهی» (1907- 1928م)، «دوره دموکراسی» (1946- 1953م)، «دهه قانون اساسی» (1963- 1973م) و «دولت های موقت، انتقالی و جمهوری اسلامی» (2001- 2008م) در جهت دموکراتیک سازی مناسبات سیاسی و اجتماعی جامعه شان کوشش کرده اند؛ با این حال در افغانستان «دموکراسی» استقرار نیافته است. پس از اثبات این ادعا، سؤال پژوهش: «چرا فرایند دموکراتیک سازی در افغانستان به استقرار دموکراسی منجر نشده؟» مطرح شده است. درادامه، پس از استدلال انتقادی درباب نظریه های دموکراتیک سازی، شروط علّی «توسعه اقتصادی- اجتماعی»، «جامعه مدنی»، «الگوی مناسبات دموکراتیک نخبگان سیاسی» و «نقش عوامل بین المللی و خارجی» برای تبیین مسئله پژوهش در هر دوره تاریخی مطرح شده است. روش این پژوهش تطبیقی- تاریخی و روش داوری آن تحلیل روایتی- تاریخی و روش توافق است. یافته های تجربی بر آن دلالت دارند که اگر در افغانستان ساختارهای اقتصادی- اجتماعی توسعه یابد، با شرط وجود جامعه مدنی و الگوی مناسبات دموکراتیک میان نخبگان سیاسی و نقش مثبت عوامل خارجی و بین المللی، دموکراتیک سازی رخ می دهد.
سودمندگرایی سیاسی و مردم سالاری دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن 16 میلادی تا اوایل قرن بیستم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی کلیات جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی نظریه های روابط بین الملل سایر
«سودمندگرایی سیاسی» در عداد گرایش های کلیدی در رویکرد به مردم سالاری شناسایی شده است. این اصل به یک معنا، نقشی محوری و تاریخی در تعین بخشی به نظریه های جدید مردم سالار بر عهده داشته است. مردم سالاری دینی، نظریه ای مردم سالار به حساب می آید؛ با این حال و به رغم اهمیت و نقش سودمندگرایی در اندیشه مردم سالاری، به نظر می رسد بحث محصل و مؤثری در باب نسبت سودمندگرایی و مردم سالاری دینی ارائه نشده است. با لحاظ این مسئله، این نوشتار به امکان تطبیق سودمندگرایی سیاسی بر مردم سالاری دینی می پردازد. بنا بر ادعای نوشتار سودمندگرایی سیاسی، به ویژه آنگونه که در شناخته شده ترینِ تقاریر آن توسط جان استوارت میل توضیح یافته است، بر بنیاد نظام های اخلاقی بنا نهاده می شود؛ نظام هایی که از جمله می توانند دینی باشد. این دیدگاه در مقابل رویکرد شناخته شده، اما کمتر مورد پژوهش واقع شده ای در جامعه علمی ما قرار می گیرد که سودمندگرایی را در تضاد با دین و نظام اخلاقی برآمده از آن معرفی می کند. تذکر این نکته ضروری است که این نوشتار در پی توضیح نسبت معرفتی میان سودمندگرایی سیاسی میلی و مردم سالاری دینی است. طبعاً برای اثبات نحوه سازگاری یا توافق یک نظام ویژه اخلاق دینی با سودمندگرایی، به حسب موضوع باید تلاش و بررسی تازه ای انجام گیرد و از جمله، دلالت های مردم سالاری دینی به صورت تطبیقی با دلالت های سودمندگرایی مورد تأمل و موضع تحقیق قرار گیرد.
گفتمان رعیت و راعی در نظام اندرزنامه ای دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مؤلف پژوهش حاضر درصدد است اصطلاح «رعیت» را از ظهور تا رواج آن در تاریخ ایران میانه بررسی و تبیین نماید. این مفهوم، که مطابق احادیث پیامبر، در آغاز به منظور مسئولیت پذیری به کار رفته، در دوره های بعدی به «اطاعت» و «تبعیت» صرف و سپس به «ملکیت مطلق» تغییر معنا و ماهیت داده است. مدعای تحقیق آن است که نظام اندرزنامه ای دوره اسلامی، به خصوص دوره سلجوقی، تأثیر به سزایی در تطور و چرخش مسیر حقوق و مسئولیت ها و جایگاه رعیت و راعی داشته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اندرزنامه نویسان این دوره در تغییر مفهوم رعیت از مسلمانِ مسئولِ متعهد، که مد نظر حدیث پیامبر اسلام بوده است، به تابعِ صرف حکومت ها و ایجاد نظام شبانی تأثیر داشته اند. این مفهوم به رابطه «ملکیت» و «تبعیت» تأویل و به تدریج در دوره های متأخرتر با تأثیر عوامل دیگر کاملاً به واژه ای دگرگون شده با مفهوم «مالکیت صرف» و «تابعیت محض» تبدیل شده است.
عناصر مشروعیت یابی در نظامهای سیاسی و مردمسالاری دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حقیقت مشروعیت خود جزیی از یک شبکه مفهومی هم بسته و به هم تافته قلمداد می شود که بدون لحاظ نمودن پیوست ها و گسست هایش با مفاهیم و مؤلفه های سازنده این شبکه، نمی توان به حصول درک مناسب و معتبری درباره آن امیدوار بود. کلید فهم مفهوم مشروعیت در شناسایی خصلت چندبعدی آن می باشد که برای فهم صحیح آن نباید دچار تقلیل گرایی شد و باید به تمام ابعاد آن توجه کرد و هر گونه تقلیل گرایی در این رابطه باعث قربانی شدن حق مطلب می باشد. از آنجا که هر حکومتی که دچار عدم مشروعیت شود، دیگر مانند گذشته نمی تواند قدرت خود را اعمال کند، بلکه به زور خام برای حکمرانی متوسل می شود، در این نوشته ما به این بحث متمرکز خواهیم شد که چگونه دولت ها برای خود مشروعیت سازی می کنند تا به قدرت خود دوام و تداوم بخشند. در این مقاله، تأکید روی عوامل مشروعیت بخش قدرت در نظام های سیاسی و مردم سالار دینی مورد بررسی قرار خواهد گرفت
جریان شناسی نیروهای سیاسی در بین سال های 1357-1362(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان شناسی سیاسی نیروهای سیاسی از عوامل تعیین کننده در علم سیاست است، نشناختن این جریا ن ها باعث می شود تا شکاف هایی میان گروه ها و تفاوت ها درک نشود. این مقاله در نظر دارد تا براساس عوامل گوناگون، منازعه و رقابت میان جریان های سیاسی سال های نخستین انقلاب اسلامی را بررسی و تحلیل کند. در واقع باید گفت که جریا ن های سیاسی از طریق سازمان های سیاسی گوناگون خود مهم ترین عامل برای هر تغییراتی در سیاست هستند و تا زمانی که از جریان های سیاسی و سازمان های آنها شناخت دقیقی نداشته باشیم، نمی توانیم به عمق تغییرات سیاسی در کشورها پی ببریم. این مقاله در نظر دارد با پشتیبانی چارچوب مفهومی منازعه و رقابت و با روش جریان شناسی ابعاد پنهان سیاست سال های نخست انقلاب اسلامی را تبیین و مجادلات جریان ها و گروه های سیاسی را تشریح کند. در این مقاله تلاش می کنیم تا هر پنج جریان سیاسی اصلی بین سال های 1357-1362 را نشان و منازعات حاکم در میان آنها را شرح دهیم
نسبت سنجی بوم شناسانه الگوی حکمرانی خوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نهادهای بین المللی حکمرانی خوب را در پاسخ به اوضاع نامطلوب جوامع در حال توسعه ارائه کردند. این الگو بیشتر بر مهندسی اجتماعی تکیه دارد تا بر مهندسی فنی. الگوهای مهندسی اجتماعی بر رویکردهای شهروندمدار تأکید دارند و بخشی از حکمرانی را بر عهده شهروندان و به تعبیری جامعه مدنی می گذارند. در الگوهای جدید نحوه تعامل دولت و شهروندان از اهمیت برخوردار است و دولت ها بازیگر اصلی به شمار نمی آیند؛ بلکه بازیگران مختلفی از جمله دولت و نهادهای مدنی و شهروندان سهمی در حکمرانی دارند. ازآنجاکه طراحان این الگو اجرای آن را متناسب با زمینه ها و شرایط زیست بوم هر یک از جوامع درحال گذار می دانند، این نوشتار با رویکردی بوم گرایانه به دنبال ارزیابی این الگو با زیست بوم ایرانی است. بنابراین به دو جنبه توجه کرده است: نخست، جنبه های فرهنگ دینی که اساسی ترین رکن هویت جامعه ایرانی است و دیگری، ظرفیت های محیطی برای انطباق یا عدم انطباق این الگو در ایران. بررسی ها نشان می دهد شاخص ها و ویژگی های حکمرانی خوب در سطح کلان توسط آموزه های دینی قابل استناد است، اما این شاخص ها به لحاظ معنایی و انطباق با آموزه های اسلامی تفاوت هایی دارند. به لحاظ محیطی نیز ظرفیت های قانونی این الگو را پشتیبانی می کنند؛ اما موانع ساختاری و کارکردی اجرای آن در جامعه ایران را با مشکل روبرو ساخته است.
واکاوی رفتار سیاسی جبهه ملی چهارم در تحولات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی (از آبان تا بهمن 1357)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از مشروطه تا انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران احزاب
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ انقلاب اسلامی ایران (بررسی ریشه ها و عوامل)
در تاریخ مبارزات مردم ایران، که به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید احزاب و گروه های متعدد، دخالت داشته اند، اما نقش آفرینی آنان در بطن حوادث منتهی به پیروزی انقلاب یکسان نبوده است. بلکه هر یک، استراتژی مبارزاتی خاصی را دنبال کرده اند. در این راستا جبهة ملی جریانی بود که به شیوه مبارزة پارلمانی علیه رژیم گرایش داشت، اما در چند ماهه منتهی به پیروزی انقلاب به تغییر رفتار در روند مبارزاتی خویش روی آورد. با توجه به این امر، این مقاله درصدد است تا ضمن ارزیابی عملکرد جبهه ملی در اوج تحولات انقلابی به این پرسش پاسخ دهد؛که چرا جبهة ملی به رغم روند مبارزاتی خویش به همراهی با انقلابیون مذهبی به رهبری امام خمینی پرداخت؟ نگارندگان بر این باوراند که جبهه ملی از یک سو، با آگاهی از ناکارآمدی رویکرد مبارزاتی خویش در فضای تازه و ازسوی دیگر، با توجه به سازش ناپذیری رهبری نهضت در مخالفت با حکومت پهلوی و براندازی آن، به همگامی با انقلابیون مذهبی پرداخت اما در این مسیر تنها به نقشی حاشیه ای اکتفا کرد و نتوانست نقش قابل توجهی ایفا کند.
روایت پردازیِ هویت سیاسی اجتماعی ایران در منابع تاریخ نگاری دورة قاجار (1210-1250 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محور تحلیل تاریخی نگارندة مقاله این است که هویت سیاسی اجتماعی ایران در نیمة اول قرن نوزدهم چه ابعادی داشته و چگونه منابع تاریخ نگاری در بازنمایی معانی و مفاهیم آن به ایفای نقش اجتماعی پرداخته اند. دستاورد بحث حاضر نشان می دهد که برخی معانی و مفاهیم هویتی در منابع تاریخ نگاری، متأثر از وضعیت عصر تأسیس، درصدد جست وجو و کشف خاستگاه ایرانی در جغرافیای سرزمینی ایران برای قاجاریان، انتساب آنان به حکومت های مختلف پیشینی، کاربست القاب شاهان ایران باستان برای حکام جدید و مواجهة نظامی فکری ایران با دنیای بیرونی منجر به انتقال معانی جدید و مفاهیم هویت بخش از جمله ملت، دولت، کشور ایران، ایران زمین، وطن، ایران مدار و فرمانروای ایران شد که نوعی تأکید مورخان بر دالِ مرکزی مفهوم «ایرانِ سیاسی» در روایت پردازی از تاریخ به عنوان عاملِ هویت ساز بوده اند. این مسئله در آثار تاریخ نگارانة عصر تأسیس یعنی رستم التواریخ، ملوک الکلام، شمایل خاقان، تاریخ جهان آرای مروزی و تاریخ محمدی به منزلة گفتمان مسلط هویتی منعکس شده است. روایت هم زمان و متناقضِ «غیریت سازی مرجعیت سازی» از مفهوم فرنگ توسط دنبلی و خاوری صورت گرفته، مفهوم شاهنشاه اسلام و اندیشة شاه نایب امام زمان و برگزیدة فقها از سوی خاوری شیرازی و پردازش تاریخ به زبان گروه های عوام در روایت رستم الحکماء در چهارچوب گفتمان هویت اجتماعی مطرح شده است.
تحلیل سخنان حسن روحانی و باراک اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و تأثیر آن بر روابط آتی ایران و آمریکا براساس «نظریه کنش گفتار»
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تحلیل سخنان مقام های سیاسی جهان و تأثیر آن بر روابط کشورها با یکدیگر به شدت مورد استقبال گرفته است. در این راه یکی از نظریه های مطرح برای تحلیل نظریه کنش گفتاری استین است. نظریه ای که با گذشت زمان اهمیت آن بیش از پیش گشته و امروز به عنوان یکی از نظریه های مطرح در عرصه زبان شناسی و تحلیل سخنرانی های مقام های سیاسی در خصوص موضوعات مختلف به شمار می رود. در این مقاله تلاش می شود تا با استفاده از نظریه آستین و نوع نگاه وی و «سرل» یکی دیگر از نظریه پردازان مطرح کنش گفتار به زبان به عنوان عاملی برای کنش به تحلیل سخنان روسای جمهور دو کشور ایران (حسن روحانی) و ایالات متحده آمریکا (باراک اوباما) پرداخت. بعد از طرح مساله در ابتدای مقاله تلاش خواهد شد تا با تعریف و بررسی نظریه کنش گفتار و موضوعاتی که پیرامون آن وجود دارد و دسته بندی سخنان روسای جمهور بر اساس ماهیت و بار معنایی جملات در قالب کنش های اعلامی، تعهدی، عاطفی و ... به تحلیل سخنان روسای جمهور دو کشور پرداخته شود و در نهایت با تحلیل این سخنان به نوع نگاه دو طرف و کشورهایشان درباره یکدیگر و احتمال تغییر روابط میان ایران و آمریکا در آینده نزدیک دست یافت.
مرور تطبیقی جریان وهابیت
حوزه های تخصصی:
در این نوشته، فرقه ی وهابیت - شاخه ی انحرافی جریان سلفی گری- از نگاه جریان شناسانه وتطبیق آن با اصول و معیار های اسلامی به اختصار مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است؛ بر این اساس، بنیان گذاران فکری وتبلیغی وهابیت، آموزه های این جریان، میزان سازگاری آن ها با آموزه های اسلام، آثار اجرایی تفکرات این جریان، و نیز موافقان و مخالفان این گروه مورد بحث واقع شده است. در واقع نوشته حاضر در صدد پاسخ به این پرسش اساسی است که جریان وهابیت که به عنوان یکی از جریان های مذهبی اسلام معرفی می شود تا چه اندازه با معیارهای مسلم اسلامی منطبق است؟ و فرضیه تحقیق، بر این استوار است که این جریان با توجه به عملکرد های آن، دارای مبانی و آموزه های سازگار با مبانی وآموزه های اسلامی نیست.
ارزیابی عملکرد مجالس شورای اسلامی در نظام جمهوری اسلامی ایران (مورد مطالعه: مجلس سوم تا هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد و جایگاه حقوقی و تقنینی پارلمان در نظام های مردم سالار از یک سو و روابط قوای مقننه و مجریه در این نظام ها از سوی دیگر، نقش مهمی در فرایند خط مشی گذاری عمومی و نیز کیفیت پاسخ گویی دستگاه بوروکراسی به منتخبین سیاسی و نمایندگان مردم ایفا می کند. هدف این پژوهش مطالعه جایگاه مجلس شورای اسلامی در نظام سیاسی جمهوری اسلامی و مقایسه این نظام با نظام های متداول ریاستی در مقطع زمانی 1390-1368می باشد. در این تحقیق پنج متغیر ترکیب احزاب سیاسی، عملکرد تقنینی مجلس شورای اسلامی، استقلال مجلس در قانون گذاری، عملکرد نظارتی مجلس و رابطه مجلس با دیگر نهادهای حاکمیتی بررسی و با استفاده از داده های آرشیوی و با استراتژی تحقیق کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از سال 1368 و به دنبال بازنگری در قانون اساسی، جایگاه و تأثیرگذاری مجلس شورای اسلامی به عنوان یک قوه مستقل رو به تنزل نهاده و نظام سیاسی ایران به یک نظام ریاستی گرایش بیشتری داشته است
رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات نوین خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
تحولات جهان عرب پس از سال 2011 شرایط ترتیبات سیاسی و امنیتی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را دگرگون ساخته است. این تحولات که تحلیل گران غربی آن را «بهار عربی» می نامند و ما آن را «بیداری اسلامی» می خوانیم، پدیده ای بی نظیر در این منطقه جغرافیای سیاسی محسوب می شود که سیاست خارجی تمام بازیگران منطقه ای از جمله جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرار داده است. در همین راستا، این پرسش مطرح می گردد که عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی ایران در قبال تحولات نوین خاورمیانه کدامند؟ فرضیه نوشتار این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، در ارتباط با تحولات جدید منطقه، تحت تأثیر عوامل ایدئولوژیکی و واقع گرایی بوده است. در این نوشتار سعی بر آن است با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و با تأکید بر گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به تبیین موضع گیری جمهوری اسلامی ایران در قبال انقلاب های تونس، مصر، لیبی، یمن و تحولات بحرین و سوریه پرداخته شود.
زمینه های نظری سکولاریسم در مغرب زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین در دوره ای طولانی از تاریخ مغرب زمین نقشی محوری، تعیین کننده، و مشروعیت بخش در عرصه های مختلف حیات سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی آن دیار داشته است. بنابراین، در این پژوهش بر آنیم تا نشان دهیم عقب نشینی دین از بیش تر قلمروهای ذی نفوذ قبلی اش، به ویژه اجتناب از دخالت در حوزة سیاست، و ظهور آموزة سکولاریسم و نهادینه شدن آن، که با قرون جدید آغاز شد، حادثه ای صرفاً تاریخی نیست، بلکه زمینه های نظری یا همان الهیات مسیحیت بسترهای لازم را در پذیرش نهادمند سکولاریسم فراهم و تسهیل کرد. به عبارت بهتر، زمینه هایی از پیش مهیا در خوانش سکولاریستی از الهیات مسیحیت چنان مساعد بود که همة گروه های متداخل در جریان مذهبی ، اعم از ارتدوکس و اصلاح طلبان، به پذیرش آن، به مثابة برترین قرائت سیاسی از دین، مجاب شدند. البته، زمینه های اجتماعی را در استقبال از سکولاریسم نمی توان نادیده گرفت، که سزاوار کوششی جداگانه است