آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

سیاست که در واقع عرصه مدیریت جامعه است و وظیفه تنظیم قواعد حاکم بر روابط سیاسی میان نیروهای اجتماعی را دارد از دیدگاه اقشار، طبقه ها، نیروها و گروه های مختلف اجتماعی قابل بررسی است. در این میان دانشجویان نیز به عنوان یک قشر یا نیروی اجتماعی هستند که نگرش و نگاه آنان به سیاست و مقولات مربوط به آن حائز اهمیت و قابل بررسی است. همچنین به نظر می رسد محصلین رشته های مختلف بر حسب رشته آن ها، به لحاظ رفتار و نگرش، نسبت به امر سیاسی گرایشات متعدد و متفاوت داشته باشند. تفاوت هایی که به لحاظ روشی و محتوایی بین علوم طبیعی و علوم انسانی وجود دارد، محیط مورد مطالعه آن ها و نیز موضوع ها و پدیده هایی که در هر یک از علوم فوق مورد مطالعه دانش پژوهان آن قرار می گیرد، همه و همه از جمله مباحثی است که بر گرایش سیاسی آنان اثر می گذارد. پژوهش حاضر که با روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و بر مبنای روش خوشه ای چندمرحله ای، بر روی 264 نفر (بر اساس جدول مورگان) از دانشجویان دانشگاه تهران انجام گرفته است نشان می دهد که بین رشته های مختلف تحصیلی (فنی و مهندسی، علوم پزشکی، علوم انسانی و ادبیات و هنر) و گرایش سیاسی دانشجویان (ابعاد گرایش سیاسی: مشارکت سیاسی، مشروعیت سیاسی، هویت سیاسی، جریان سیاسی و قدرت سیاسی) رابطه وجود دارد. بدین صورت که دانشجویان گروه علوم انسانی نسبت به دانشجویان سایر گروه های تحصیلی به لحاظ گرایش سیاسی با هم تفاوت معناداری دارند. بر مبنای یافته های پژوهش حاضر، صحت فرضیه فوق از آنجاست که دانشجویان گروه علوم انسانی در سه بعد از ابعاد پنج گانه گرایش سیاسی-یعنی مشارکت سیاسی، جریان سیاسی و هویت سیاسی- نسبت به دانشجویان سایر گروه ها باهم متفاوت اند، اما در دو بعد دیگر از ابعاد گرایش سیاسی تفاوت معناداری بین گروه های مختلف تحصیلی مشاهده نشده است.

تبلیغات