مقالات
حوزه های تخصصی:
مطالعات پسا استعماری مجموعه ای از ره یافت های نظری است که، با تأکید بر پیامدهای استعمارگرایی، به تحلیل گفتمان استعماری می پردازد. از جهتی، نقد پسااستعماری در پی فهم موقعیت کنونی از طریق بازاندیشی و واکاوی و تحلیل انتقادی تاریخ استعماری گذشته است که بیش از آن که درباره هند، افریقا، امریکای لاتین، خاورمیانه، و اروپا باشد، دربرگیرنده خیال پروری ها و سرهم بندی ها و دریافت های یک جانبه غربی دربارة «غرب» و «شرق» است. به طور کلی، مطالعات پسااستعماری تلاشی متن محورانه در جهت وارونه سازی چشم انداز غربی به دیگریِ غیرغربی است. دامنه وسیع موضوعات مورد علاقه مطالعات پسااستعماری را از نظریه و نقد ادبی تا مطالعات اقتصاد سیاسی و پژوهش درباره حکومت های استعماری و مسئله هویت و مطالعات فرهنگی در بر می گیرد. این امر باعث ابهامات و مناقشاتی در برخوردهای نخستین مخاطبان و پژوهشگران با این حوزه از مطالعات شده است و تدقیق در رویکردهای این مطالعات ضروری می نماید. مقاله حاضر بر آن است تا به این سؤال پاسخ دهد که ماهیت و ادعای مطالعات پسااستعماری چیست و چه رویکردهای درون مطالعاتی دارد. در پاسخ به این سؤال، سعی می شود از ره گذر بررسی مطالعات پسااستعماری و رویکردهای متضاد آن به شناخت هر چه صحیح و دقیق تر این حوزه مطالعاتی دست یابیم.
فلسفه تکنولوژی و نظریه روابط بین الملل: به سوی یک هستی شناسی نوین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از ماهیت تکنولوژی و نسبت آن با نظریه پردازی روابط بین الملل در بسترهای زمانی و مکانی مختلف اهمیت یکسانی نداشته است. تحولات مربوط به انقلاب در فناوری اطلاعات و ارتباطات، به جهت تأثیرگذاری عمیق بر فرماسیون اقتصادی اجتماعی جوامع و بازصورت بندی نظام اقتصاد سیاسی بین الملل، موضوع تکنولوژی و مکانیسم عملکرد آن را از حاشیه به متن فرایند نظریه پردازی این حوزه آورده است. در این راستا پرداختن به جایگاه و نقش تکنولوژی در روابط بین الملل نیازمند تأمل و تعمق فلسفی در باب سرشت تکنولوژی و نسبت آن با واقعیت روابط بین الملل است. مفروض فلسفه تکنولوژی این است که پدیده مذکور را نمی توان به چهره تکنیکی و مصنوع آن تقلیل داد، بلکه این پدیده با ساخت و تکوین واقعیات و معنابخشی به آن یعنی با مبانی فرانظری هستی شناسانه و معرفت شناسانه تفکر سروکار دارد. پرسشی که در مقاله حاضر پردازش می گردد این است که تحولات تکنولوژیک چه تأثیری بر ساختار اقتصاد سیاسی و روابط بین الملل برجای گذاشته و چه نسبتی با فرایند نظریه پردازی در این حوزه برقرار می کند؟ مدعای مقاله این است که تحولات تکنولوژیک به مثابه عنصر اصلی بازصورت بندی نظام اقتصاد سیاسی جهانی چهارچوبی را برای تحلیل در اختیار فرایند نظریه پردازی اقتصاد سیاسی و روابط بین الملل قرار می دهد.
نقش و رویکرد آیت الله سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی در مواجهه با نهضت مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهضت مشروطیت ایران نقطه عطف و عصر نوینی در فرایند کلی اندیشه سیاسی شیعه به شمار می آید. این برهه تاریخی آغازگر نخستین رویارویی عمیق بین اسلام و غرب در ایران جدید است. در این دوره، طرح مفاهیم و پرسش های تازه در پهنه ایستار های پیشین و سنتی علمای شیعه، اندیشه و ادبیات سیاسی شیعه را وارد مرحله ای از بازشناسی، بازپروری، و پاسخ گویی به شرایط و دگرگونی های نو نمود. از همین رهگذر، این واقعه به نوبه خود و به عنوان یک تجربه تاریخی، نقش مهمی را در روند تحولات و مواضع علما در انقلاب اسلامی ایفا نموده است. بنابراین، در این مقاله کوشش شده تا با بهره گیری از روش تحلیل تاریخی، به این پرسش مهم و اساسی پاسخ داده شود که مهم ترین علت عدم مداخله و حتی مخالفت آیت الله سیدمحمدکاظم یزدی با نهضت مشروطه چه بوده است؟ با توجه به اسناد و مدارک موجود به نظر می رسد که مهم ترین علت اتخاذ موضع منفعل و مخالفت ایشان با مشروطه ریشه در نوع نگاه و درک ایشان به واسطه شبکه اطلاع یابی خود درباره شرایط ایران و احساس انحراف و عدم انطباق و حتی ضدیت مسیر و اهداف نهضت مشروطه با موازین شرع مقدس اسلام داشته است.
تحولات آرای اخوانی ها، از حسن البنا تا راشدالغنوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله نشان دادن این نکته است که بر خلاف آن چه معمولاً در ایران اندیشیده می شود، تفکر اخوانی یک تفکر یک دست و یک پارچه نیست و در بین متفکران شاخص اخوانی تفاوت های قابل ملاحظه ای وجود دارد. در این مقاله ما چهار اندیشمند را از دو نسل متفاوت اخوان برگزیده ایم و با بررسی دیدگاه های آن ها سعی کرده ایم نشان دهیم که آن اندیشه ای که تفکر اخوانی را به یک کلیت یک دست فرو می کاهد، اندیشه ای ساده انگار و نادرست است. به این منظور به بررسی دیدگاه های حسن البنا و سیدقطب از نسل سنتی اخوان و یوسف القرضاوی و راشد الغنوشی از نسل جدید متفکران اخوانی پرداخته ایم. نتایج تحقیق نشان می دهد که اندیشه اخوانیِ نسل پس از البنا و سیدقطب، تغییرات قابل توجهی کرده است و برخی از متفکران شاخص اخوانی در اندیشه های نسل اول و ازجمله خود البنا تجدیدنظرهای اساسی کرده اند. ضمن آن که در هر دوره خاص نیز تفاوت های نسبتاً قابل توجهی بین دیدگاه های اخوانی ها وجود داشته و دارد
مبانی و مؤلفه های مفهومی اقتصاد سیاسی بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اقتصاد سیاسی بین الملل
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اقتصاد سیاسی بین الملل تاریخ اقتصاد سیاسی بین الملل
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اقتصاد سیاسی بین الملل اقتصاد سیاسی بین الملل و نظام برتن وودز
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اقتصاد سیاسی بین الملل اقتصاد سیاسی بین الملل بعد از فروپاشی نظام برتن وودز
این مقاله به بررسی بنیان های نظری و ساختار مفهومی اقتصاد سیاسی بین الملل می پردازد. سؤال اصلی مقاله این است که تعامل نیروهای سیاسی و اقتصادی چگونه به تکوین و قوام یابی اقتصاد سیاسی بین الملل انجامیده است؟ متغیرهای مختلفی شامل توسعه فزاینده به هم وابستگی اقتصادی، تنش زدایی در مناسبات غرب و شرق، فروپاشی سیستم برتون وودز، خیزش حمایت گرایی نوین، و مسائل بحران انرژی در تکوین این دیسیپلین نقش اساسی داشتند. در تبیین نحوه تعامل منطق های اقتصاد و سیاست در عرصه بین الملل به نگرش سه مکتب لیبرالیسم، رئالیسم، و مارکسیسم اشاره شده و همچنین در پاسخ به چیستی کارکرد و رسالت این دیسیپلین به معرفی دو مکتب امریکایی و بریتانیایی پرداخته شده است. از حوزه های موضوعی متنوعی که اقتصاد سیاسی بین الملل را تشکیل می دهند، پنج موضوع اهمیت اساسی دارند: تجارت بین الملل، مالیه بین الملل، شرکت های چندملیتی، روابط شمال جنوب، و هژمونی. در کلیه این حوزه ها، تعامل دوجانبه ای میان نیروهای اقتصادی و سیاسی وجود دارد.
جریان های سلفی؛ از انقیاد تا افراط گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلفیه به صورت یک جریان فکری مذهبی به شیوه ای انتقادی در بین جامعه اهل سنت ظاهر شد، به تدریج رنگ سیاسی به خود گرفت، و درنهایت به یک جریان فکری سیاسی تبدیل گردید. با وجود این، پس از مدتی منازعات فکری و عقیدتی موجب اختلاف میان رهبران و طرفداران این جریان گردید. دسته ای از آن ها به نام «جامیه» در کنار حکومت قرار گرفتند و اطاعت از سلطان را لازم دانستند. دسته دوم «سروریه» نام گرفتند که با تشکیک در تقلیدگرایی و با فردی سازی فتوا زمینه خروج بر سلطان را فراهم کردند. دسته سوم به نام «قطبیه» نسخه بیگانه را برای کشورهای اسلامی نفی کردند و شعار جهادگرایی و حق مجازات سلطانی که رفتار اسلامی نداشته باشد را تبلیغ کردند. و درنهایت، دسته چهارم تشکیک در تقلیدگرایی سروریه و جهادگرایی قطبیه را درهم آمیختند و به نام «القاعده» مبارزه جهانی و افراط گرایی را عملیاتی نمودند. در مقاله حاضر با گزارشی از این جریان های سلفی، چگونگی تحول پدید آمده در جریان سلفیه، از انتقاد تا افراط گرایی، توضیح داده می شود. از دیدگاه حاکم بر مقاله، مهم ترین عامل این تحول، شرایط سیاسی اجتماعی حاکم بر کشورهای اسلامی و فرایند های حاکم بر مناسبات این کشورها در نظم جدید جهانی است.
نقش نخبگان سیاسی در رشد و توسعه متوازن جوامع معاصر آسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نقش و تأثیرات نخبگان در سه کشور ایران، ژاپن، و ترکیه بررسی شده است که در مجموع نقش نیروی انسانی و اندیشه نخبگان سیاسی و علمی در به کارگیری ظرفیت های داخلی و بین المللی به عنوان الگو و مدلی برتر نسبت به سایر عوامل می تواند درجه اهمیت آنان بر جنبه های مختلف توسعه را نشان دهد. رویکرد رهبران و نخبگان این کشورها در فراهم نمودن زمینه های رشد سیاسی، آموزشی، و اقتصادی بر اساس عوامل مرتبط با امر توسعه متوازن تجزیه و تحلیل شده است و همچنین، به ضعف و کاستی برخی از کشورهای مورد مطالعه از جمله ایران در جهت عدم حرکت متوازن به سوی توسعه فراگیر و پلورالیسم، خصوصاً در دوران پهلوی ها، از منظر تاریخی، سیاسی، و اجتماعی اشاره شده است. همچنین بر تفاوت بین رشد و توسعه از نظر تمرکز رشد بر کمیت از یک سو و توسعه از سوی دیگر تأکید شده است. روش توصیفی و تحلیلی و نیز الگوی تطبیقی با استفادة حداکثر از ظرفیت ها و مقتضیات برای شناخت هرچه بهتر پارامترهای تأثیرگذار در موضوع و اهداف تحقیق و پژوهش روش این پژوهش بوده است. نتایج نشان می دهد که نخبگان سیاسی تأثیرات مثبت و بعضاً منفی در روند رشد و توسعه متوازن جوامع مورد تحقیق داشته اند.