درخت حوزه‌های تخصصی

اندیشه سیاسی در غرب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۹۵۱ مورد.
۱۶۲.

بازاندیشی فلسفه اراده نیچه در چالش با حقیقت فرهنگ مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عقلانیت قدرت فرهنگ اخلاق زرتشت عقلگرایی نهیلیسم ابرانسان فلسفه اراده ، قدرت دانش اراده معطوف به قدرت خواست قدرت،

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۰ تعداد دانلود : ۹۰۳
داوری درباره نیچه به عنوان منتقد فرهنگ مدرن و آغازگری نو در فرهنگ و اندیشه روزگار جدید، کاری است بس مشکل. ولیکن پرداختن به اسباب نقد اخلاق، فلسفه و فرهنگ دوران گذشته تلاشی است که فریدریش ویلهلم نیچه در قالب فلسفه اراده خویش بدان همت گمارده و بدین‌سان استلزامات تباهی اراده انسانی و زندگی او را گوشزد کرده است. نیچه در این آغازگری نو، در واکنش به فرهنگ و گفتمان حاکم بر قرون هجده و نوزده میلادی درصدد بازآفرینی نیروهای زندگی (اندیشه و اراده یا عقل و زندگی) در قالب خواست قدرت است تا با تأکید بر خصلت آفرینندگی انسان و آفرینش ارزش‌های جدید، انسان مدرن را در جایگاهی قرار دهد که لازمه شناسایی و شناخت اوست. در این مقاله سعی شده تا نشان دهیم کار مهم نیچه در بازنمایی فلسفه اراده‌اش، نقد حقیقت و عقلانیت فرهنگ مدرن غربی از زمان سقراط بدین‌سو از طریق تغییر گفتمان حاکم، و نقد هر نوع اصول فکری عام و بازگشت به عامل اراده و توانایی فرد انسان است.
۱۶۳.

بررسی مقایسه ای دیدگاه های هگل ، مارکس و کرامشی در باره دولت و جامعه مدنی

کلید واژه ها: خانواده دولت جامعه مدنی جامعه سیاسی جامعه بورژوازی دولت شهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹۱ تعداد دانلود : ۴۸۱۹
هدف این مقاله بررسی مقایسه ای آرای سه تن از نظریه پردازان تضادگرا، یعنی هگل، مارکس و گرامشی در باره دولت و جامعه مدنی و مناسبات بین آن دو است. هگل جامعه مدنی را به منزله ترکیبی از سه نظام اقتصادی، حقوقی و انسجامی (پلیس و اصناف) قلمداد می کرد که بین خانواده و دولت قرار می گیرد و در نهایت، جانشین دولت می شود و مارکس از جامعه مدنی به عنوان حوزه کار و زندگی روزمره که حوزه ای صرفاً اقتصادی و غیرسیاسی است، نام می برد. بر خلاف هگل و مارکس، گرامشی جامعه مدنی را به مثابه فضایی فرهنگی قلمداد می کند.نتیجه این تحلیل نظری ـ تطبیقی نشان می دهد هر چند هر سه نظریه پرداز تضادی اصول فلسفه هر چند اجتماعی مشترکی را پایه های تحلیل خود قرار داده اند، نتیجه گیری آنها از الگوسازی جامعه با یکدیگر فرق دارد. هگل طرح سه وجهی خانواده ـ جامعه مدنی ـ دولت را جانشین طرح کلاسیک دو وجهی خانواده ـ دولت شهر ارسطو نمود. همچنین الگوی مارکسیستی زیربنا (جامعه مدنی) و روبنا (دولت)، در نزد گرامشی به الگوی زیربنا (اقتصاد) و روبنا (جامعه مدنی ـ نهادهای غیردولتی + دولت) تغییر پیدا کرد. دولت گرامشی یک دولت ترکیبی است که از رضایت (سلطه) + زور (قدرت) تشکیل شده است و از این رو، هم زیربنایی است و هم روبنایی.
۱۶۸.

مک فرسون و دنیای واقعی دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لیبرال دموکراسی مفهوم بازاری ذات انسان مفهوم دموکراتیک ذات انسان مک فرسون مالکیت نامحدود فردی اصالت فرد انحصارطلبانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۱ تعداد دانلود : ۶۴۹
مقاله حاضر بر بررسی رویکرد انتقادی مک فرسون به نظریه لیبرال دموکراسی و نیز بازسازی وی از این نظریه و نقد آن متمرکز شده است. مک فرسون ضمن استدلال در اثبات ابتنای شالوده این نظریه بر دو ادعای حداکثری (ادعای حداکثرسازی منافع فردی و قدرت فردی) و یا در واقع، بر دو مفهوم از ذات انسان (مفهوم ذات انسان به مثابه مصرف کننده و تصاحبگر مرزناشناس و مفهوم ذات انسان به مثابه رشددهنده و به کارگیرنده استعدادهای انسانی اش)، بر روی تناقض (غیرمنطقی بودن) این دو ادعا یا دو مفهوم از ذات انسان تاکید می ورزد و معتقد است نظریه لیبرال دموکراسی نمی تواند به ادعای دوم خود که مبنای هر نظریه ای در باب دموکراسی است، جامه عمل بپوشاند. از این رو، ابتدا استدلال مک فرسون در این زمینه تبیین خواهد شد و سپس ویژگی ها و خصوصیات بازسازی وی که مبتنی بر طرد مفهوم بازاری ذات انسان است، توضیح داده می شود و در پایان نیز، ضمن نقد رویکرد انتقادی مک فرسون به مهم ترین عاملی که قدرت نقد وی را از مفهوم «اصالت فرد انحصارطلبانه» کاهش می دهد، اشاره می شود.
۱۷۳.

اندیشه: جان لاک و فلسفه تجربی

۱۷۴.

گستره شمول قانون ملل رولز(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۷ تعداد دانلود : ۷۳۰
فلسفه سیاسی جان رولز در مباحث مربوط به خوانش لیبرالی از عدالت، در سه دهه اخیر نقشی تعیین کننده داشته است و بدون تردید نظریه عدالت وی در شکل دادن به مفاهیم به کار گرفته شده در استدلالهای رایج در مباحثات روزمره در مورد عدالت و سیاست در غرب معاصر تاثیر بسیاری گذاشته است. از همین روست که آثار وی، به ویژه کتاب های «نظریه ای در باب عدالت» و «لیبرالیزم سیاسی»، به عنوان مهم ترین آثار اندیشه سیاسی سده بیستم شناخته شده اند. رولز در کتاب قانون ملل، نظریه عدالت به مثابه انصاف را به حوزه روابط و حقوق بین الملل تعمیم می دهد و از همین روست که مباحث آن به لحاظ فلسفی شایان توجه است.در نوشتار حاضر ابتدا به طور مختصر چهارچوب و مباحث اصلی قانون ملل توضیح داده خواهد شد. در بخش دوم به برخی نقدهایی که بر مباحث رولز در این کتاب نوشته شده، اشاره خواهد شد. سومین بخش نیز به ارزیابی نظریه رولز از منظر گستره شمول آن در روابط میان ملت ها می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان