فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۵۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
بازار خودروهای لوکس یکی از حوزه های تجاری است که تراکنش مالی بسیار زیادی دارد بنابراین رقابت در این صنعت را بسیار جذاب کرده است. از سوی دیگر قواعد حاکم بر خرید و فروش خودروهای لوکس با سایر کالاها و خدمات متفاوت است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی بومی برای سنجش نگرش مصرف کنندگان خودروهای لوکس خارجی در ایران انجام شده است. مطالعه حاضر از منظر هدف یک پژوهش بنیادی است که با روش آمیخته صورت گرفته است. همچنین از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده ها یک پژوهش پیمایش مقطعی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 19 نفر از خبرگان تجربی و نظری در حوزه مورد مطالعه است. در بخش کمی نیز از دیدگاه 400 نفر از مشتریان خودروهای لوکس خارجی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه می باشد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون، مدلسازی ساختاری تفسیری و حداقل مربعات جزئی استفاده گردیده است. نتایج نشان داده است مدیریت تجربه مشتری و مدیریت کیفیت قطعات و ایمنی خودروهای لوکس به عنوان متغیرهای مستقل هستند. این عوامل بر منزلت و جایگاه اجتماعی، انحصارطلبی مصرف کنندگان، به کارگیری توانمندی فناورانه و آپشن های کاربردی خودروهای لوکس تأثیر می گذارند. این متغیرها نیز ارزش ادراک شده برند و بازاریابی خودروهای لوکس را تحت تأثیر قرار می دهند. در نتیجه درگیری مشتریان و اعتماد و رضایت آن ها افزایش خواهد یافت. در نهایت رضایت، اعتماد و درگیری مصرف کننده بر نگرش مصرف کننده تأثیرگذار خواهد بود.
طراحی شبکه مضامین تشخیص فرصت های کارآفرینانه در حوزه گردشگری درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترویج و رونق گردشگری درمانی، نیازمند فعال شدن اقدامات کارآفرینی از حیث شناسایی فرصت های موجود در زمینه گردشگری درمانی می باشد. برای رشد و توسعه این صنعت در کشور نیاز است تا عناصر مرتبط با تشخیص فرصت در حوزه گردشگری مورد شناسایی و بررسی قرار گیرد؛ لذا هدف پژوهش حاضر، دستیابی به درک بهتری از مضامین اصلی تشخیص فرصت های کارآفرینانه در حوزه گردشگری درمانی است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی انجام شده است. پژوهشی توسعه ای - کاربردی می باشد که با روش میدانی صورت گرفته است. از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. با استفاده از روش تحلیل مضمون به تجزیه وتحلیل داده ها پرداخته شده است. از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 15 نفر کارآفرین و خبره حوزه گردشگری درمانی برای مصاحبه انتخاب شدند. پس از تجزیه وتحلیل داده ها، 44 مضمون پایه در قالب 5 مضمون سازمان دهنده شناسایی گردید. مضامین سازمان دهنده شامل نوع شناسی فرصت، محیط کسب وکار، تکنولوژی، عوامل فردی و عوامل محیطی می باشند و شبکه مضامین بر اساس یافته ها ارائه گردید.
شناسایی و طراحی مدل خوشه بندی قابلیت های خدماتی در صنایع کوچک ایران با استفاده از رویکردهای تحقیق در عملیات نرم: تبیین میک مک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنایع کوچک نقش قابل توجهی را در توسعه کسب و کار و در بهبود وضعیت اقتصادی دارند. با این حال مطالعات نشان می دهد که این صنایع از قدرت رقابت پذیری کافی برخوردار نیستند و پیچیده تر شدن محیط رقابتی، چالش های عمده ای برای این صنایع بوجود آورده است. تشخیص موقعیت رقابتی منوط به شناسایی منابع ایجاد رقابت پذیری است. از دیدگاه مبتنی برمنابع، ارائه خدمات بطور عمده به منابع و قابلیت های سازمان بستگی دارد تا در بلندمدت مزیت رقابتی پایدار را ایجاد نماید. براساس دیدگاه مبتنی برمنابع به صورت جامع از طریق مطالعه گسترده پیشینه پژوهش، 28 شاخص از ادبیات موضوع جهت شناسایی و تعیین قابلیت هایی که بیشترین تأثیر را در مزیت رقابتی صنایع کوچک ایران بوجود می آورند استخراج گردیدند. سپس با استفاده از روش دلفی فازی، پرسشنامه هایی از 13 شاخص گزینش شده، مبتنی بر روش های مدلسازی ساختاری تفسیری و تحلیل عملکرد-اهمیت تهیه و در پانل خبرگان صنایع کوچک تکمیل و پس از اخذ نظرات خبرگان و تجمیع نظرات، مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که شاخص های "گرایش به بازار"، "تفکیک فعالیتها و سطح متمرکزسازی"، "برنامه ریزی، کنترل و ادغام فعالیتها"، کیفیت تعاملی" و "کیفیت شرکت" شاخص های زیربنایی می باشند و همچنین شاخص های "رهبری"، "بازاریابی عملیاتی" و"گرایش به بازار" می توانند جایگاه شرکت های صنایع کوچک را در بازار رقابتی حفظ و مزیت رقابتی را ایجاد نمایند.
بین المللی سازی یکباره یا تدریجی؟ موردکاوی فرآیند بین المللی سازی سه کسب وکار دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراجعه به مدلهای بین المللی سازی رایج دنیا و نیز مشاهده فرآیند کلی آن، حاکی از تفاوتهای عمده در این مدل ها و مسیر پیش روی شرکت ها برای طی این فرآیند است، به نحوی که می توان بین المللی سازی به صورت سنتی و تدریجی را در یک سوی طیف و تولد شرکت بین المللی از ابتدا، موسوم به بین المللی سازی یکباره را سوی دیگر طیف بین المللی سازی دانست. در این مقاله برآنیم تا ضمن بررسی تجربه فرآیند بین المللی سازی سه شرکت دانش بنیان ایرانی، مشابهت و افتراق آن را با مدل های یادشده بررسی نماییم. برای تحلیل مذکور، پس از بررسی مبانی نظری، از اطلاعات مستخرج از مطالعه موردی فرآیند بین المللی سازی سه شرکت دانش بنیان فعال در حوزه سلامت در طول ده سال استفاده گردید. در ادامه، چارچوب مفهومی تحقیق با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا در قالب بیست گام بین المللی سازی شرکت ها در چهار دسته کلی استخراج شد. پس از تایید چارچوب توسط گروه کانونی، پرسشنامه ای با استفاده از گام های شناسایی شده طراحی و در اختیار 46 خبره فعال در حوزه بین المللی سازی قرار گرفت. خروجی تحلیل عاملی انجام شده در ادامه، مبین تأیید ابعاد چارچوب پیشنهادی توسط خبرگان است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فرآیند بین المللی سازی در محدوده مورد مطالعه، به مدل های سنتی و گام به گام نزدیک تر بوده و قابل تفکیک به چهار مرحله کلی می باشد که می توان آن را در مراحل توانمندسازی، صادرات آزمایشی، صادرات منظم و فعال در حوزه بین الملل توصیف کرد.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های مشارکت ذی نفعان در توسعه کارآفرینی گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترویج و توسعه کسب وکارهای گردشگری مستلزم مشارکت تمامی ذی نفعان در این صنعت است. بخش کارآفرینی گردشگری نیز از این امر مستثنی نیست و به منظور ایجاد طرح و برنامه های لازم برای مشارکت ذی نفعان در توسعه کارآفرینی گردشگری نخست باید ابعاد و مؤلفه های آن شناسایی شود. بر همین مبنا تحقیق حاضر باهدف شناسایی ابعاد مشارکت ذی نفعان در توسعه کارآفرینی گردشگری (موردمطالعه: شهر یزد) صورت گرفت. این تحقیق از نظر روش اکتشافی و توصیفی و تحلیلی محسوب می شود. محقق نخست به مرور ادبیات و پیشینه تحقیق پرداخته و ابعاد مشارکت را از ادبیات جمع آوری کرده است و پس از آن مصاحبه نیمه ساختاریافته ای را با خبرگان گردشگری ترتیب داده و باتوجه به قاعده اشباع نظری مصاحبه ها به تعداد 23 رسیدند و پس از آن مقوله جدیدی در مصاحبه یافت نشده و در اینجا مصاحبه ها به اتمام رسید. با استفاده از روش کیفی (کدگذاری باز و محوری با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای) به تحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج نشان داد ابعاد و مؤلفه ها شامل ابعاد روان شناختی (ویژگی های شخصیتی، نگرش فردی افراد)، اجتماعی - فرهنگی (باورها و اعتقادات، سرمایه اجتماعی، فرهنگ سازی، ارزش ها)، اقتصادی (تسهیلات اقتصادی، تعاون اقتصادی، وضعیت اقتصادی، مشارکت در اقتصاد)، نهادی - سیاسی (قوانین و مقررات، حیطه قدرت، اراده سیاسی، دیپلماسی خارجی، تشکل نهادی)، محیطی - جغرافیایی (موقعیت مکانی، کالبد محیطی، موقعیت زمانی) و تکنولوژیک (زیرساخت فناوری) است. نتایج این تحقیق می تواند در راستای برنامه ریزی مقاصد جهت توسعه کسب وکارها و کارآفرینی های گردشگری به کار گرفته شود.
Designing a transformational leadership model for the employees of health and treatment centers in Tehran utilizing the theme analysis method
حوزه های تخصصی:
To create a transformational leadership model for staff members of Tehran's health and treatment facilities, the present study was carried out. To present the model, a qualitative approach has been employed. Academic journalists and administrators of related institutions were part of the study's target population. The data collecting technique was semi-structured interviews. Theme analysis was used in open, central, and selective coding throughout the data analysis process. The results of the interviews revealed that the four components of the transformational leadership model used by the staff at the Tehran health and treatment center are persuasion, network building, capacity building, and entrepreneur orientation. These dimensions' sub-components consist of energizing, bolstering positive behaviors, organizational networks, the spirit of collaboration and engagement, confidence in capacity, belief in success and development, opportunism, and inventive and creative behaviors. The present approach aids the managers of these centers in laying the groundwork for the growth of productive and positive employee behaviors that will help them reach their objectives.
تاثیر کاربرد دانش، سرمایه اجتماعی و کنشگری تجارت الکترونیک بر چابکی سازمانی در پاسخ به بحران کرونا (مورد مطالعه: شرکت های صادراتی استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوع بیماری کرونا سناریوی اقتصاد جهانی را از نظم خارج کرده است. مکانیسم قرنطینه و فاصله گذاری اجتماعی وضعیت سختی را برای تجارت جهانی فراهم کرده است. در واکنش به همه گیری بیماری کرونا کشورهای سراسر جهان، از جمله ایران محدودیت های موقتی را بر صادرات برخی کالاهای پزشکی و برخی از مواد غذایی اعمال کردند تا کمبود احتمالی منابع کلیدی را کاهش دهند. در این راستا مطالعه حاضر به بررسی پیوند بین سرمایه اجتماعی، خلق مشترک دانش، کنشگری تجارت الکترونیک، حافظه سازمانی و کاربرد دانش در دستیابی به چابکی سازمانی در دوران بحرانی کووید-19 می پردازد. بنابراین از نظر هدف پژوهشی کاربردی و از نظر نحوه ی گردآوری اطلاعات توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری متشکل از مدیران شرکت های صادراتی استان گلستان بوده که میزان حجم نمونه با توجه به محاسبه گر حجم نمونه برای معادلات ساختاری از نرم افزار SAMPLE POWER، 156 نفر تعیین گردید. در نهایت پرسشنامه میان 180 نفر از مدیران شرکت های صادراتی استان گلستان بصورت تصادفی ساده توزیع شد و تعداد 160 پرسشنامه تکمیل شده برگشتی تحت پوشش تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزیی (PLS) قرار گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از آنست که سرمایه اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری در خلق مشترک دانش و کنشگری تجارت الکترونیک دارد. در مورد چابکی سازمانی نتایج نشان می دهد کنشگری تجارت الکترونیک و کاربرد دانش نقش مهمی در بوجود آمدن آن دارند در صورتی که خلق مشترک دانش نتوانسته است تأثیر مثبتی در دستیابی چابکی داشته باشد.
واکاوی نقش پاسخگویی به بازار بر عملکردصادراتی با نقش میانجی مزیت رقابتی در میان شرکت های کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش شدت رقابت و نیازهای در حال تغییر مداوم مشتری، در بازارهای بین المللی، پاسخگویی به تغییرات محیطی به یک عامل موفقیت حیاتی تبدیل شده است. فلذا شرکت های کوچک و متوسط صادرکننده، باید چشم انداز بسیار پویایی را جهت پاسخگویی به نیازهای بازار و رقابت شدید مدیریت کنند. ازاین رو، این شرکت ها نیاز به توسعه مهارت های بازاریابی منحصر به فرد برای عملکردصادراتی برتر دارند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش پاسخگویی به بازار بر عملکردصادراتی با نقش میانجی مزیت رقابتی و تعدیل گری مهارت های بازاریابی است. جامعه آماری این تحقیق، شرکت های صادراتی کوچک و متوسط است. تعداد اعضای جامعه براساس پایگاه اطلاع رسانی شرکت های کوچک و متوسط 340 شرکت بود که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری در دسترس تعداد نمونه 150 نفر برآورد گردیده و پرسشنامه ها تکمیل شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد «بومی سازی شده» برگرفته از تحقیقات خان و خان (2021) و بوسو و همکاران (2019) متشکل از 28 سوال استفاده شد. پرسشنامه ها از لحاظ روایی و پایایی مورد تأیید قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس. تجزیه و تحلیل شدند. بررسی نتایج این تحقیق نشان داد که پاسخگویی به بازار با ضریب 328/2، مزیت رقابتی با ضریب 394/2، مهارت های بازاریابی با ضریب 610/4 بر عملکرد صادرات تأثیر مثبت و معنی داری دارند؛ و نتایج نشان دهنده نقش میانجی مزیت رقابتی با ضریب 357/2 در تأثیر پاسخگویی به بازار و عملکرد صادراتی می باشد؛ همچنین مهارت های بازاریابی با ضریب 197/1 نقش تعدیل کننده در رابطه بین پاسخگویی به بازار و عملکرد صادراتی ندارد.
نقش بازاریابی داخلی در ارتقای رفتار مشتری مداری با تبیین نقش میانجی رفتارهای هیجانی (مورد مطالعه: مهمانداران خطوط هوایی بین الملل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر رفتار مشتری مداری با تبیین نقش میانجی رفتارهای هیجانی است. تحقیق حاضر بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی و همچنین بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی می باشد. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و میدانی به کار گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مهمانداران خطوط هوایی بین الملل شرکت هواپیمایی ماهان می باشد و برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری در دسترس و فرمول کوکران استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که ارزش نیازها، خودمختاری، بازیگری عمیق و بازیگری ظاهری به طور مستقیم تأثیر معناداری بر رفتار مشتری مداری دارد. این در حالی است که بازیگری ظاهری و بازیگری عمیق در رابطه بین خودمختاری و رفتار مشتری مداری نقش میانجی دارد و بازیگری عمیق نیز در رابطه بین ارزش نیازها و رفتار مشتری مداری نقش میانجی دارد. همچنین ارزش نیازها بر بازیگری ظاهری تأثیر معناداری ندارد.
بررسی تاثیر مالکیت برند و تفاوت قیمتی برند داخلی و خارجی بر قصد خرید با تعدیل گری قوم گرایی مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قوم گرایی مصرف کننده باعث افزایش حس میهن پرستی و تقویت هویت قومی و هویت فرهنگی می شود. در حالیکه مطالعات پیشین نشان می دهد که قوم گرایی بر قصد خرید کالا با برند داخلی یا خارجی اثر می گذارد نقش تفاوت های قیمتی کالای خارجی و داخلی بر قصد خرید و اینکه اثر قوم گرایی تا چه میزان می تواند اثر تفاوت قیمتی را بر تمایل به برند داخلی یا خارجی خنثی می نماید کمتر موردتوجه قرارگرفته است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مالیکت برند و ادراک مصرف کننده از تفاوت قیمتی برند داخلی و خارجی بر قصد خرید با نقش تعدیل گری قوم گرایی مصرف کننده می باشد. در این تحقیق جامعه آماری ساکنین شهر تهران می باشند . روش نمونه گیری این تحقیق، روش نمونه گیری در دسترس است و با توجه به نامحدود بودن جامعه بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) حجم نمونه 384 نفر برآورد گردیده . برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه و برای جمع آوری داده ها از برند اسنوا و ال جی به عنوان نمونه ای از برند داخلی و خارجی استفاده شده است . روش نمونه گیری در دسترس بوده . نتایج نشان می دهند که مصرف کنندگانی که سطوح بالایی از قوم گرایی را دارا هستند کمتر تحت تأثیر تغییرات قیمتی قرار می گیرند و در هر حال از تولیدات با برند داخلی حمایت می کنند. هم چنین مصرف کنندگان قوم گرا هنگامی به حمایت برند ایرانی خواهند پرداخت که قیمت برند خارجی در حال افزایش باشد البته در حالتی که قیمت کالای ایرانی نیز در حال افزایش باشد این گروه از مصرف کنندگان دست از حمایت نمی کشند ولی شدت آن کمتر می گردد.
Analysis and investigation of the relationship between the Glass ceiling syndrome and Organizational Silence
حوزه های تخصصی:
Organizational silence is perceived as a social phenomenon that occurs at the organizational level and affects many organizational characteristics. These organizational characteristics include efficiency, performance, decision making, management processes, culture, and employees' perceptions of the factors affecting silent. The glass ceiling states that women and minorities fail to reach the upper levels of the hierarchy. They approximate the leading positions at the organization, but rarely obtain it. This frustration makes them presume that there is a glass ceiling. The glass ceiling makes employees withhold from expressing their ideas and always remain silent. Organizations are required to encounter crossing the glass ceiling. Acquiring different skills, being intimidated to perform activities, self-confidence, stability in achieving goals, enlightened and conscious thinking can trigger women in achieving managerial professions.
بررسی ضرورت فهم عمیق تر بدنه دانشی مدیریت استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه مطالعاتی مدیریت استراتژیک با سرعت رشدی چشمگیر، در طول حدود هفت دهه، به یک حوزه دانشی مستقل تبدیل شده است. این رشد سریع در کنار تمایل اجتماع علمی مدیریت استراتژیک به ارزیابی حوزه دانشی خود، توجه برخی از پژوهشگران را به مطالعه درباره حوزه دانشی مدیریت استراتژیک جلب کرده است. این پژوهش برای فهم عمیق تر بدنه دانشی مدیریت استراتژیک صورت گرفته است. بدین منظور با روش تحقیق کیفی و با استفاده از روش مرور نظام مند در پایگاه علمی اسکوپوس، پس از غربال گری، 83 مقاله مهم منتشر شده در مجلات انگلیسی زبان در بازه زمانی 1950 تا 2020 برای استخراج اطلاعات انتخاب شدند. نتایج بررسی ها به تفکیک در قالب حوزه های دانشی زیر بنا و همسایه در مدیریت استراتژیک، مکاتب و رویکرد ها، موضوع و طبقه بندی ها و همچنین دامنه واژگان آن قابل اشاره است که به تفصیل کامل در خود مقاله ارائه شده است.
The role of strategic branding in sustainable competitive advantage
حوزه های تخصصی:
Branding is an operational strategy to distinguish the industry, besides at present time, companies and organizations are not only pursuing competition for owning the market of products and services, but also making effort to align customers' mental perceptions with themselves (product/ brand) .Nowadays, the brand is no longer just a potent mechanism available for managers. Branding is a strategic requirement that supports organizations to make more profits for customers as well as sustainable competitive advantages. Sustainable competitive advantage is essential to maintain the survival of organizations at present competitive environment. Competitive advantage is an invisible structure and is inherently complex and demanding to identify due to its latent nature.
تحلیل اهمیت - عملکرد عوامل مؤثر بر ارزش گذاری شرکت های نوپا جهت ورود به بازارهای داخلی و بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از یک الگوی مناسب ارزش گذاری در راستای تأمین مالی و جذب سرمایه شرکت های نوپا به منظور توسعه کسب وکار و ورود موفق به بازارهای داخلی و بین المللی امری ضروری است. هدف پژوهش شناسایی عوامل مؤثر و تعیین میزان اهمیت و عملکرد هر یک از آن عوامل مؤثر بوده است. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی – اکتشافی با استفاده از فن دلفی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات این پژوهش، پرسشنامه ای مشتمل بر تعداد 55 سؤال بر اساس ادبیات نظری حوزه شرکت های نوپا بوده است. جامعه آماری این پژوهش خبرگان نظری و تجربی در حوزه علم کارآفرینی، بازاریابی و شرکت های نوپا هستند که 30 نفر از آن ها به روش نمونه گیری غیر تصادفی و در دسترس انتخاب شده اند. با استفاده از فن آنتروپی شانون، آزمون کای اسکوئر (کای دو) و ماتریس عملکرد-اهمیت داده ها مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است که بر این اساس متغیرهایی نظیر سطوح نوآوری شرکت، چگونگی ارتباط مشتری هم از بعد اهمیت و هم از بعد عملکرد در وضعیت مناسبی جهت استمرار قرار داشته و متغیرهایی نظیر جذابیت ایده/محصول، قدرت و کیفیت تیم کارآفرین از بعد اهمیت در سطح بالایی قرار داشته ولیکن از بعد عملکرد در وضعیت مناسبی قرار نداشته و مستلزم تمرکز بیشتر خط مشی گذاران و مجریان مربوطه است.
تأثیر آموزش کارآفرینی و هویت اجتماعی کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه دانشجویان؛ نقش میانجی خودکارآمدی کارآفرینی
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 18
حوزه های تخصصی:
پیشبرد زمینه های کارآفرینی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل توسعه اقتصادی، بیش از پیش مورد توجه ارکان مختلف جامعه قرار گرفته است. یکی از مهم ترین اقدامات برای افزایش کارآفرینی در قشر جوان، آموزش کارآفرینی در دانشگاه ها است. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه میزان تأثیر آموزش های کارآفرینی ارائه شده در دانشگاه و نیز تأثیر هویت اجتماعی کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه فنی و حرفه ای بر قصد کارآفرینی آنان با توجه به نقش میانجی خودکارآمدی کارآفرینی نگاشته شده است. ابزار سنجش در این مطالعه پرسشنامه ای بود که پس از تأیید روایی و پایایی آن، در اختیار کلیه دانشجویان دانشگاه فنی و حرفه ای واحد شهرستان ارومیه که درس کارآفرینی را در مجموعه دروس خود گذرانده بودند قرار گرفت. نتایج تحلیل آماری تعداد 276 پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای SPSS 23 و Smart PLS 3 و روش تحلیل معادلات ساختاری_حداقل مربعات جزئی، حاکی از آن بود که خودکارآمدی کارآفرینی دانشجویان در رابطه بین هویت کارآفرینانه با قصد کارآفرینی، نقش میانجی دارد، لیکن آموزش های کارآفرینی نتوانسته اند به طور مستقیم یا غیرمستقیم ارتباطی معنادار با گسترش قصد کارآفرینانه دانشجویان داشته باشند. توصیه می شود تا دانشگاه فنی و حرفه ای به منظور بهبود اثربخشی آموزش های کارآفرینی خود ارتباط این آموزش ها با ویژگی های فردی، از جمله هویت اجتماعی کارآفرینانه در دانشجویان را مد نظر قرار دهد.
واکاوی تأثیر کووید-19 بر زنجیره تامین شرکت های تجارت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی تأثیر کووید-19 بر استحکام، تاب آوری و پایداری زنجیره تامین شرکت های تجارت الکترونیک است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است که با روش مقطعی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه فروشگاه های زنجیره ای تجارت الکترونیک در شهر سمنان است. از آنجا که تعداد واحدهای مستقر در این شهر محدود به چندین فروشگاه زنجیره ای تجارت الکترونیک است؛ بنابراین با توجه به محدود بودن جامعه آماری، حجم نمونه آماری 136 نفر با استفاده از جدول مورگان در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر، روش نمونه گیری مورد استفاده در مطالعه حاضر، نمونه گیری در دسترس است. علاوه بر این، از چهار پرسشنامه استاندارد برای سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. همچنین برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در این مطالعه با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SmartPLS انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که کووید-19 بر تاب آوری و استحکام زنجیره تامین تأثیری منفی و معنادار دارد. تاب آوری و استحکام زنجیره تامین بر زنجیره تامین پایدار و پیامدهای نیرومندی زنجیره تامین تاثیر مثبت و معنادار دارد.
شناسایی فراروندهای موثر بر آینده بازاریابی گردشگری پساکرونا (با رویکرد تحلیل ساختاری، تاثیرات متقابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تاثیرات که کرونا بر اقتصاد، اجتماع و حیات صنایع گذاشته و مشکلاتی که به ویژه برای صنعت گردشگری به همراه داشته است آینده نگاری و شناسایی روندها و فراروندهای موثر بر آینده صنعت گردشگری پساکرونا برای ادامه حیات این صنعت ضروری است. هدف این پژوهش شناسایی فراروندهای موثر بر آینده بازاریابی گردشگری پساکرونا است. بنابراین پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسنادمعتبر ومصاحبه فهرستی ازفراروندها و روندهای کلیدی آینده گردشگری پساکرونا شناسایی شد، سپس با بهره گیری ازروش های آینده نگاری، روش تحلیل ساختاری- تاثیرات متقابل، ماتریس تاثیر متقابل طراحی شدبا نظر 14 نفر از خبرگان پژوهش و اجماع نظرات آنها درباره تاثیر عوامل بر یکدیگر ماتریس تکمیل شد. با تحلیل داده های بدست آمده از ماتریس با استفاده از نرم-افزار میک مک، میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری هر کدام از عوامل و پراکنش عوامل از جمله پایدار و ناپایدار مشخص و ارزیابی شده و تمامی روندها در قالب متغیرهای دووجهی، متغیرهای تنظیم کننده، متغیرهای تاثیرگذار، متغیرهای وابسته و متغیرهای مستقل مشخص و دسته بندی شد و نهایتا براساس تحلیل های نرم افزاری صورت گرفته روندهای راهبردی موثر شناسایی و مشخص گردید که عبارتند از: جهان مجازی، افزایش توجه به بهبود سبک زندگی مردم در توسعه فناوری، ارزش های اقتصادی، کانال-های دیجیتال، مراقبت های بهداشتی، اینترنت اشیا، رشد ادغام بازارها، استقرار فناوری جدید، نگرانی اپیدمی ها، نوآوری به عنوان رشد پایدار، تغییر باورها و ارزش ها و اعتقادات، تحول اجتماعی و اقتصادی، اهمیت زنجیره تامین، بازارهای در حال ظهور، دستیابی به فناوری پیشرفته، انعطاف پذیری، چابکی، هوش مصنوعی، تحول بخشی؛ این متغیرها به عنوان بازیگران اصلی در آینده گردشگری پساکرونا محسوب میشوند.
ارائه مدل بهبود عملکردصادراتی شرکت های صنایع غذایی در استان کرمانشاه با محوریت استراتژی لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باوجود افزایش شمار شرکت های صادرات صنایع غذایی در استان کرمانشاه ایران، نیازمندی های اساسی این شرکت ها به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته و دست اندرکاران فضای کسب وکار پرریسکی را شاهد هستند. در این راستا ضرورت ارائه مدلی برای بهبود عملکرد صادراتی شرکت ها با تأکید بر نقش جهت گیری استراتژیک لجستیک احساس می شود. در این پژوهش با استفاده از از نظریه داده بنیان، رفتار استراتژیک لجستیک شرکت های صادرکننده مواد غذایی استان کرمانشاه مطالعه شده است. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان و مدیران ارشد شرکت های صادرکننده مواد غذایی استان است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق گردآوری شده اند و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها، با انجام کدگذاری باز تعداد 76 مفهوم استخراج شده است. در مرحله کدگذاری محوری، این مفاهیم در قالب 16 مقوله دسته بندی شده اند. در انتها، بر اساس مدل پارادیمی نظریه داده بنیان، مقوله ها در قالب 6 بعد عوامل علی (چالش های عمومی صادراتی، کیفیت لجستیک برای کالاهای صادراتی و عملکرد توسعه ای شرکت ها)، پدیده محوری (توانمندی های استان در زمینه صادرات مواد غذایی)، عوامل مداخله گر (هزینه های ارتقاء لجستیک کالاهای صادراتی، سبک مدیریت در شرکت های صادراتی، ویژگی های ساختاری شرکت ها و منابع انسانی )، شرایط زمینه ای (نقش حاکمیت و ارتباطات و بازاریابی)، استراتژی ها (استراتژی های زیرساختی، استراتژی های حمایتی، استراتژی های تحول دیجیتال و استراتژی های عملیاتی) و پیامدها (نتایج مطلوب مستقیم و نتایج مطلوب غیرمستقیم) دسته بندی شده اند. .
تأثیر سرمایه اجتماعی بیرونی بر عملکرد صادراتی با تبیین نقش میانجی قابلیت های پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه گذشته، صادرات به عنوان یک فعالیت بازرگانی حیاتی در اقتصاد ملی کشورها رشد سریعی داشته و روند جهانی شدن بازارها، اهمیت زیربنایی درک رفتار و عملکرد شرکت ها را در بازارهای صادراتی بیشتر کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بیرونی بر عملکرد صادراتی با در نظر گرفتن نقش میانجی قابلیت های پویا است. این پژوهش کاربردی، به شیوه پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران ارشد و صادرات شرکت های صادراتی استان اصفهان است که در سال های 1395 و 1396 به عنوان نمونه یا برگزیده انتخاب شده اند. به دلیل محدود بودن اندازه جامعه، نمونه گیری انجام نشده و جامعه آماری به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و به شیوه مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS3 تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد سرمایه اجتماعی بیرونی بر عملکرد صادراتی و قابلیت های پویای اکتشاف و بهره برداری بازار صادراتی، پژوهش و توسعه، کارآفرینی گرایی صادراتی و انعطاف پذیری در تولید اثر مثبت دارد. علاوه براین، قابلیت های اکتشاف بازار صادراتی و کارآفرینی گرایی صادراتی بر عملکرد صادراتی تأثیر مثبت می گذارد. برخلاف انتظار، در پژوهش حاضر، قابلیت بهره برداری بازار صادراتی تأثیر منفی بر عملکرد صادراتی داشته است. تأثیر قابلیت های پژوهش و توسعه و انعطاف پذیری در تولید نیز بر عملکرد صادراتی مورد تأیید قرار نگرفته است.
تعیین روش ورود شرکت های دانش بنیان به بازار خارجی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکت های دانش بنیان با دارا بودن مزیت فناورانه ، ظرفیت خوبی برای ورود به بازارهای خارجی دارند. هدف این پژوهش ارائه چارچوبی برای اولویت دهی به روشهای ورود به بازارهای خارجی توسط این شرکتهاست. روش این پژوهش ترکیبی است. در بخش شناسایی معیارها از رویکرد کیفی و در بخش اولویت بندی از رویکرد کمی استفاده شده است. ابتدا با مرور پیشینه تحقیق، مولفه های تاثیر گذار بر انتخاب روش ورود شامل عوامل داخلی (سازمان و محصولات آن) و عوامل خارجی (بازار داخلی و بازار خارجی) شناسایی شده است. سپس با استفاده از روش بهترین-بدترین معیارهای موثر بر حضور در بازارهای خارجی برای شرکتهای دانش بنیان رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد «تمایز محصول» و «شبکه سازی با شرکای خارجی» مهمترین معیارها برای این شرکتها هستند. این موضوع با فناورانه بودن محصولات این شرکتها و از سوی دیگر محدودیت منابع شرکتهای کوچک و متوسط برای سرمایه گذاری خارجی و لزوم جبران فقدان منابع با شبکه سازی همخوان است. در گام دوم، روش های ورود از منظر یک شرکت دانش بنیانِ دارای فعالیت گسترده بین المللی با استفاده از روش تاپسیس اولویت بندی شده است. نتایج نشان داد ایجاد شرکت تابعه با مالکیت کامل رتبه اول را دارد؛ در واقع این روش برای شرکتی که مراحل اولیه بین المللی شدن را طی نموده است، علاوه براینکه امکان محافظت از تکنولوژی اختصاصی شرکت را فراهم می کند، زمینه را برای صادرات به کشورهای مجاور شرکت تابعه فراهم می کند و البته می تواند حاکی از آن باشد که محدودیتهای صادرات از مبدا ایران، مطلوبیت روشهای ورود با ریسک بیشتر را افزایش می دهد.