فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۱٬۵۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
رشد سریع و نوآوری در فناوری های دیجیتال به طور اساسی چشم انداز رقابتی، استراتژی ها، فرآیندها و ساختارهای سنتی را تغییر داده است. در دنیای دیجیتال، هر کاری را می توان از طریق رایانه یا تلفن هوشمند انجام داد. کارآفرینی دیجیتال با سرمایه گذاری در این فرآیند مزایای بسیاری را برای شرکت ها و جامعه به ارمغان آورده است. عوامل تعیین کننده موفقیت و توسعه کارآفرینی دیجیتال و نحوه ارتباط آن ها با یکدیگر هنوز مشخص نیست. این مطالعه ازآن جهت حائز اهمیت است که محیط های دیجیتال در اکثر کشورهای درحال توسعه به طور فزاینده ای در حال رشد هستند. چنین محیطی به عنوان یک فرصت برجسته برای ارتقای کارآفرینی دیجیتال تلقی می شود. هدف مقاله تعیین عواملی است که در توسعه کارآفرینی دیجیتال از طریق سواد دیجیتال نقش مؤثری دارند. این عوامل با بررسی ادبیات و مقالات نشریات خارجی در این زمینه و دسته بندی این عوامل و سپس ارائه مدلی جامع بر اساس داده های به دست آمده شناسایی شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SMART PLS 3 استفاده شده است. جامعه آماری در این تحقیق کلیه فارغ التحصیلان و اساتید دانشگاه های هنر تبریز می باشد. نتایج به دست آمده از تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد که سواد دیجیتال (ارتباط و همکاری, مهارت های تدریس و یادگیری, سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات, تحقیق دیجیتال و سواد اطلاعاتی) یکی از موضوعات مهم مرتبط با توسعه کارآفرینی دیجیتال است.
تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی: نقش میانجی سرمایه فکری (مورد مطالعه: معلمان شهر اصفهان)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
58 - 43
حوزه های تخصصی:
تحقق دوسوتوانی سازمانی در ابعاد اکتشاف و بهره برداری در نظام آموزشی می تواند از طریق افزایش و رشد مهارت های تفکر و سرمایه فکری ایجاد گردد. به همین دلیل پرداختن به آن و تلاش برای شناسایی و تقویت عناصر کلیدی مؤثر در موفقیت و تعالی آن از وظایف پژوهش گران و اندیشمندان است لذا هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی با نقش میانجی سرمایه فکری در معلمان شهر اصفهان بود. نوع پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر اصفهان بود که از طریق جدول کرجسی و مورگان و به روش تصادفی خوشه ای طبقه ای متناسب، با حجم 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه دوسوتوانی سازمانی، مهارت های تفکر کارآفرینانه و سرمایه فکری بود. پایایی ابزارها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای مهارت های تفکر 98/0، دوسوتوانی سازمانی 97/0 و سرمایه فکری 90/0 برآورد شد. تحلیل داده ها به صورت توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزارهای Amos نسخه 22 و SPSS نسخه 26 انجام گرفت. نتایج نشان داد اثرات کل مهارت های تفکر کارآفرینانه، سرمایه فکری و اثرات کل سرمایه فکری بر دوسوتوانی سازمانی، مثبت و معنادار بود و نقش میانجی سرمایه فکری، در تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی، مثبت و معنادار شد. بر این اساس متصدیان و برنامه ریزان امور درسی و آموزشی باید تدابیر لازم را جهت آشنایی معلمان با مهارت های تفکر کارآفرینانه در نظام آموزش و پرورش و محیط های یادگیری اتخاذ نمایند.
شناسایی منافع و مخارج مالی زنجیره تامین پایدار در شرایط عدم قطعیت در شرکت های تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی منافع و مخارج مالی زنجیره تامین پایدار در شرایط عدم قطعیت در شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل پنج پایگاه داده به زبان انگلیسی شامل اسکوپوس، امرالد، ساینس دایرکت، اسپرینگر و پروکوئست و دو پایگاه داده به زبان فارسی شامل پایگاه نشریات کشور و پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی می باشد. روش تحلیل بصورت تحلیل محتوا می باشد. تعداد 30 مقاله و 210 کد و 24 مفهوم از مقالات انتخاب شده استخراج شد که شامل قابلیت فرآیند مدیریت فرآیند سفارش، قابلیت فرآیند مدیریت ارتباط با مشتری، قابلیت فرآیند مدیریت تقاضا، ظرفیت و قابلیت فرآیند مدیریت منابع، زمان عرضه به بازار، اعتبار خریدار، پلتفرم های الکترونیکی، هماهنگی و همکاری در زنجیره تامین برای بهبود عملکرد خدمات، همگام سازی تصمیمات مربوط به مالی، اشتراک اطلاعات نوآورانه مرتبط با مالی، قابلیت فرآیند مدیریت ارتباط با تامین کننده، قابلیت فرآیند مدیریت عملکرد خدمات، تعامل بین بخشی شرکت های زنجیره تامین, تامین مالی موجودی، نوآوری محصول، فاکتورینگ معکوس، همسویی انگیزشی جریان نقدی، سرمایه در گردش زنجیره تامین، اعتبار بانکی برای تامین مالی زنجیره تامین، یکپارچه سازی تامین کننده، مدیریت بازیافت، ریسک اختلال زنجیره تامین، مدیریت حمل و نقل زنجیره تامین، تغییرات در برآوردها و مبنای آنها به عنوان منابع و مخارج زنجیره تأمین پایدار در شرایط عدم قطعیت می باشد.
مراکز رشد بین المللی به عنوان واسطه ارتباطی توسعه صادرات شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای فعال شدن شرکت های دانش بنیان در بازارهای جهانی، نیاز مبرمی به شبکه سازی میان توانمندی های داخلی و فرصت ها و بازیگران خارجی وجود دارد. مراکز رشد صادراتی (بین المللی) یکی از بازیگران کانونی هستند که هنوز شناخت مناسبی از آن ها در کشور وجود ندارد. هدف این مقاله تبیین نقش مراکز رشد صادراتی با استخراج مولفه های کارکردی و فضای کاری آنها و سپس ارائه مدل مفهومی شبکه ارتباطی است که این مراکز در آن به عنوان هاب و تسهیل گر بین المللی شدن شرکتهای دانش بنیان عمل می کنند. در این پژوهش، با رویکرد اکتشافی و با اتخاذ راهبرد مطالعه چندموردی، سه مرکز نوآوری دارای بیشترین فعالیت بین المللی در کشور انتخاب شدند. منابع داده ای عبارت است از اسناد و گزارشهای منتشرشده از مراکز و خصوصا مصاحبه های عمیق با 22 نفر از مدیران و خبرگان مرتبط با آن ها که با روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفتند. مطابق نتایج 11 مضمون سازمان دهنده از کارکردهای مراکز نوآوری صادراتی شناسایی شد که متعاقبا در قالب 5 مضمون فراگیر دسته بندی شدند که عبارت است از: مربیگری صادراتی، خوشه بندی شرکت ها، پیوندهای ضعیف، پیوندهای قوی و حفاظت راهبردی. این نقش ها به همراه توصیفی از فضای کاری مراکز و شبکه ارتباطی آن ها برای صادرات، در قالب یک مدل شماتیک ارائه شدند. همچنین با ارزیابی میزان تحقق نقش های فوق در سه مرکز، سه سطح بلوغ، شامل «در حال رشد»، «بسترساز» و «آغازگر» برای یک مرکز نوآوری صادراتی پیشنهاد شد تا بدین ترتیب مسیر توسعه فراروی مراکز رشد در کشور جهت ارائه خدمات صادراتی روشن تر شود.
ارائه مدل تبیین اثر مؤلفه های تصمیمات درون و برون سازمانی بر بهای تمام شده محصولات صنعتی با رویکرد عامل بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ارائه مدل تبیین اثر مؤلفه های تصمیمات درون و برون سازمانی بر بهای تمام شده محصولات صنعتی با رویکرد عامل بنیان است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی است و از نظر فرایند انجام جزء تحقیقات کیفی و کمی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش کلیه متخصصان و مطلعین بهای تمام شده محصولات تولیدی صنعتی می باشند و با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی 35 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. به منظور گردآوری داده ها از بانک های اطلاعاتی شرکت ها از قبیل داده های مربوط به تولیدات صنعتی و قیمت گذاری محصولات استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از سه روش تحلیلتم، تکنیک دلفی و مدل عامل بنیان استفاده گردید. نرم افزار مورد استفاده جهت تکنیک دلفی SPSS نسخه 25 و جهت اجرا و شبیه سازی مدل عامل بنیان و اعتبارسنجی آن از نرم افزار Netlogo استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد تغییرات در هر عامل در دوره مورد بررسی ضمن اثرگذاری در عاملهای دیگر در بهای تمام شده تاثیرگذار است و در پایان نیز اعتبار مدل توسط خبرگان مورد تأیید قرار گرفت. بنابراین ادغام تئوری محدودیت ها با مدل سازی عامل بنیان می تواند به عنوان یک ابزار کارا در بهای تمام شده محصولات تولیدی مورد استفاده قرار گیرد، و به کمک آن می توان قیمت مناسب فروش محصولات در دوره های کوتاه مدت و بلندمدت را تعیین و پیش بینی نمود.
تأثیر قابلیت های صادرات پویا بر عملکرد بازاریابی: نقش تعدیلگر کیفیت رابطه صادرکننده - واسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر قابلیت های صادرات پویا بر عملکرد بازاریابی با توجه به نقش تعدیلگر کیفیت رابطه صادرکننده – واسطه است. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت روش نیز توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل، شرکتهای صادرکننده شهر اهواز که محصولات خود را به بازار کشور عراق صادر می کنند. برای انتخاب نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 234 نفر بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پس از جمع آوری داده های تحقیق در مجموع 200 پرسشنامه قابلیت اجرایی داشتند. ابزار اصلی گردآوری داده های تحقیق، پرسشنامه استاندارد می باشد. برای سنجش متغیر قابلیت های صادرات پویا از پرسشنامه کالنیت و همکاران(2018)، برای سنجش متغیر عملکرد بازاریابی از پرسشنامه استاندارد لیانگ و گائو(2020) و برای سنجش متغیر کیفیت رابطه صادرکننده – واسطه نیز از پرسشنامه استاندارد ماریا و همکاران(2015) استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه ها از طریق اساتید متخصص و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ویژوال پی ال اس استفاده شده است. نتایج نشان داند که قابلیت های صادرات پویا بر عملکرد بازاریابی با توجه به نقش تعدیلگری کیفیت رابطه صادرکننده – واسطه در شرکتهای صادرکننده شهر اهواز تاثیر معناداری دارد. همچنین قابلیت سازگاری، قابلیت انعطاف پذیری، نوآوری و قابلیت شبکه سازی در صادرات نیز بر عملکرد بازاریابی با توجه به نقش تعدیلگری کیفیت رابطه صادرکننده – واسطه در شرکتهای صادرکننده شهر اهواز تاثیر معناداری دارند.
طراحی الگوی نوسازی استراتژیک بین المللی کسب و کارهای صنعت دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه الگوی نوسازی استراتژیک بین المللی کسب وکارهای صنعت دارویی می باشد. تحقیق حاضر، روش بر حسب هدف داده بنیاد و بر حسب گردآوری داده ها داده بنیاد است که در سال 1400 از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری شد. به منظور گردآوری اطلاعات، جامعه آماری شامل 18 نفر از خبرگان شامل مدیران و کارشناسان حوزه صادرات کسب و کارهای برتر صادر کننده صنعت دارویی فعال در سطح استان تهران صورت پذیرفت. روش نمونه گیری هدفمند به صورت گلوله برفی می باشد که کفایت نظری طبق قاعده اشباع نظری مشخص شد. داده ها بخش کیفی از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی توسط نرم افزار MAXQDA مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد در طراحی الگوی نوسازی استراتژیک بین المللی کسب وکارهای صنعت دارویی در مجموع 10 مؤلفه که در قالب عوامل راهبردی (مولفه های سازمانی، زنجیره تأمین ناب و چابک، استراتژی بین الملل)، شرایط علی (مؤلفه بازاریابی)، شرایط ساختاری (کارآفرینی)، پیامدها (عملکرد مالی، عملکرد سازمانی) و شرایط زمینه ای (مولفه های محیطی، مولفه های مدیریتی، مولفه های اجتماعی) شناسایی و استخراج شد.
شناسایی یک طرحواره نظری برای عوامل موفقیت و شکست ابرپروژه ها: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابرپروژه به معنای پروژه هایی با دامنه تلاش های گسترده جهت دستیابی به هدف های راهبردی در چهارچوب های کلان زمانی، مالی و کیفی است. ابرپروژه دارای پیامدهای تام، فراگیر و ماندگار است. به این دلیل شناسایی عوامل مرتبط با موفقیت و شکست ابرپروژه حائز اهمیت است. هدف این پژوهش شناسایی یک طرحواره نظری از عوامل موفقیت و شکست ابرپروژه ها با استفاده از رویکرد فراترکیب است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، دارای رویکرد روش شناختی کیفی و رویکرد راهبردی فرامطالعه است. جامعه آماری شامل پژوهش های حوزه مدیریت ابرپروژه، روش نمونه گیری قضاوتی و حجم نمونه برابر 23 است. روش تحلیل داده ها شامل گام های تلخیص و کدگذاری داده ها، تحلیل در سطح موردی، ترکیب در سطح میان موردی و نظریه سازی با فرترکیب است. طرحواره نظری عوامل موفقیت و شکست ابرپروژه دارای 139 مفهوم، 21 زیرمقوله و 6 مقوله است. این مقوله ها شامل سطح محلی، سطح ملی، سطح حاکمیتی، سطح بین الملل، سرمایه در دسترس و فرآیند مدیریت ابرپروژه است. در این طرحواره مقوله های سطح محلی، سطح ملی و سطح حاکمیتی دارای تأثیر متقابل بر یکدیگر است. این مقوله ها همچنین بر مقوله سرمایه در دسترس تأثیرگذار است. مقوله سرمایه در دسترس نیز بر مقوله فرآیند مدیریت ابرپروژه تأثیرگذار است. در پژوهش های حوزه مدیریت پروژه نادیده گرفتن سرمایه های فرهنگی و نمادین با تمرکز صرف بر سرمایه های فیزیکی و اجتماعی امری واضح است. همچنین نادیده گرفتن یا بزرگ نمایی سطح بین الملل بسیار مشخص است. در این پژوهش سطح بین الملل به عنوان یک عامل زمینه ای در شبکه روابط فراعلی عوامل موفقیت و شکست ابرپروژه ها شناسایی شده است.
طراحی الگوی انواع خدمات هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای امروز پر از پیچیدگی هایی است که سازمان ها را درزمینهٔ رشد و تعالی با مشکلات عدیده ای روبرو ساخته است. اگرچه شرکت های هلدینگ در بخش تجارت داری قدمت طولانی می باشند و در اقتصاد یک کشور نقش مهمی بر عهده دارند اما دانش و کمی در مورد چگونگی خدمات هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی وجود دارد؛ بنابراین ضروری است که این شرکت ها که سهم بسزایی در اقتصاد ملّی دارند برای موفقیت، یک الگوی جامع از خدمات و یک استراتژی مناسب داشته باشند؛ لذا در راستای این هدف، پس از مطالعه مبانی نظری، صد هلدینگ موفق نوآوری و تجاری سازی در سطح بین المللی شناسایی شدند و از جنبه های مختلف با استفاده از روش فراترکیب موردمطالعه قرار گرفتند. با عنایت به مطالعات تطبیقی انجام گرفته، مبانی نظری و در نظر گرفتن شرایط بومی کشور ایران، الگویی از انواع خدمات در هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی در کشور ایران طراحی گردید. درنهایت ابعاد و الگوی استخراج شده به نظرخواهی خبرگان گذاشته شد و ضمن تحلیل نظرات، الگوی نهایی ارائه گردید. نتایج نشان داد که خدمات در هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی، شامل شانزده بعد اصلی است که درنهایت به چهار بعد نهایی شامل: مدیریت مالی، آموزش، تحقیق و توسعه و مرکز رشد تقسیم بندی شدند و مورد تأیید خبرگان قرار گرفت. یافته های حاصل از اعتبار یابی الگو نشان داد که این طراحی مورد موافقت صاحب نظران قرارگرفته است. اکثر صاحب نظران معتقدند که الگو انواع خدمات سازمانی طراحی شده برای هلدینگ های بین المللی نوآوری و تجاری سازی مناسب و کاربردی است و می تواند باعث بهبود عملکردهای این هلدینگ ها گردد.
ارائه مدل پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تبلیغات و فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
223 - 270
حوزه های تخصصی:
دنیای دیجیتال فرصت های متعددی را برای بازاریابان فراهم می کند تا به مشتری دسترسی پیدا کنند. بااین حال، در دنیای پرسرعت، یافتن راه های جدید و نوآورانه برای تبلیغات و فروش محصولات و خدمات بسیار مهم است. با توجه به پیشرفت هوش مصنوعی و توسعه آن در حوزه تبلیغات و فروش، متخصصان در حال حاضر ابزارهایی برای بازتعریف کامل درک فعلی از برندسازی، بازاریابی، تبلیغات و فروش دارند. محبوبیت روزافزون اینترنت و افزایش استفاده از دستگاه های تلفن همراه، حجم عظیمی از داده ها را برای مصرف کنندگان تولید می کند که سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی را تغذیه می کنند. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نح وه گ ردآوری داده، از نوع مطالعات توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان متخصص در حوزه بازاریابی دیجیتال و IT در حوزه تبلیغات و فروش، بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کیفی ابزار گردآوری اطلاعات، بررسی کتابخانه ای و مقالات، مصاحبه و در بخش کم ی پرسشنامه بود. در بخش کیفی روش تحلیل داده ها، با استفاده از تحلیل تم که با نرم افزار MAXQDA و ب ا استفاده از روش کدگذاری تدوین شد و در بخش کمی، روش تحلیل بر مبنای آزمون همبستگی کندال بود. مطابق با نتایج پژوهش، 7 تم اصلی، 22 تم فرعی و 44 کد کشف شدند که شامل پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تبلیغات و فروش بودند.
توسعه فروش از طریق محرک های بین المللی سازی: نقش تعدیلگری دوراندیشی استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهمترین واحد هر کسب و کاری واحد فروش است و توسعه فروش پیشران اصلی توسعه کسب و کار می باشد. توسعه فروش نقش کلیدی در موفقیت مداوم یک کسب و کار دارد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر محرک های بین المللی سازی بر توسعه فروش با توجه به نقش تعدیلگری دوراندیشی استراتژیک در شرکت های صادرکننده می باشد. تحقیق حاضر بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت روش نیز یک تحقیق توصیفی – همبستگی است. از نظر شیوه جمع آوری داده ها نیز یک تحقیق پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارکنان شرکت های صادراتی در استان ایلام می باشند که تعداد آنها برابر با 850 نفر است. برای انتخاب نمونه نیز با توجه به جدول مورگان تعداد 265 نفر و بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار اصلی گردآوری داده ها در این تحقیق، پرسشنامه استاندارد در زمینه متغیرهای تحقیق می باشد. برای سنجش متغیر محرک های بین المللی سازی از پرسشنامه استاندارد ریندا و همکاران (2022)، برای سنجش متغیر دوراندیشی استراتژیک از پرسشنامه استاندارد هال و همکاران (2022) و برای سنجش متغیر توسعه فروش نیز از پرسشنامه استاندارد کای و همکاران (2021) استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط خبرگان تائید شده است و پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تائید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج نشان دادند که؛ محرک های بین المللی سازی بر توسعه فروش در شرکت های صادرکننده تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین محرک های بازار، محرک های هزینه، محرک های دولتی و محرک های رقابتی نیز بر توسعه فروش در شرکت های صادرکننده تاثیر مثبت و معناداری دارند.
شناسایی ابعاد بین المللی سازی کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی در بازار های نوظهور خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بین المللی سازی کسب وکارهای کوچک و متوسط، بعنوان یکی از اهداف اصلی کسب وکارها، عامل موفقیت کارآفرینان به شمار می رود. این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد بین المللی سازی کسب و کارهای کوچک و متوسط در بازارهای نوظهور انجام شده است. پژوهش حاضر ذیل پارادایم تفسیرگرایی، با رویکرد کیفی و استراتژی مطاله موردی چندگانه، سعی به فهم و یافتن چگونگی بین المللی سازی کسب وکارهای کوچک و متوسط در بازارهای نوظهور دارد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته، از چهار کارآفرین موفق بین المللی در بازارهای نوظهور بواسطه پیشینه آنها در راه اندازی کسب وکارهای مختلف در صنایع غذایی، سواد آکادمیک و همچنین میزان تسلط و شناخت ایشان از بازارهای نوظهور، جمع آوری شده است. با تحلیل محتوای مصاحبه ها و استخراج کدها، ابعاد و مولفه های مدل بین المللی سازی کسب و کارهای کوچک و متوسط در بازارهای نوظهور شناسایی و استخراج شدند. فرایندکدگذاری داده ها از طریق نرم افزار مکس کیو دی نسخه 2020 صورت گرفت. بر اساس نتایج تحلیل داده ها، چهارده بعد اصلی مدل بین المللی سازی کسب و کارهای کوچک و متوسط در بازارهای نوظهور شامل هوشیاری کارآفرینانه، تجارب زیسته کارآفرین، ویژگی های شخیصتی کارآفرین بین المللی، گرایش کارآفرینانه، چشم انداز، قابلیت های پویا، نوآوری در اجزای مدل کسب و کار و استراتژی های کسب وکار، برندسازی، مزیت رقابتی، بازاریابی، ارزش های حاکم بر بازار هدف، محیط نهادی و پویایی محیط کسب وکار است.
طراحی مدل بهبود رفتار مشتریان تجارت الکترونیکی صنایع دستی ایران با رویکرد ارتقاء اعتماد مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی مدل بهبود رفتار مشتریان تجارت الکترونیکی صنایع دستی ایران با رویکرد ارتقاء اعتماد مشتریان می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر روش گردآوری داده ها بخش کیفی از نوع توصیفی-اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل 19 نفر از خبرگان که شامل اساتید دانشگاهی رشته مدیریت بازاریابی، صنایع دستی و مدیران ارشد شرکت های صادرکننده محصولات صنایع دستی ایران می باشند که با استفاده از نمونه گیری غیرتصادفی و به صورت گلوله برفی، برای مصاحبه انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، شامل 11 نفر از اساتید دانشگاهی رشته مدیریت بازاریابی، صنایع دستی و مدیران ارشد شرکت های صادرکننده محصولات صنایع دستی ایران می باشند که با استفاده از نمونه گیری غیراحتمالی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی ابتدا از تحلیل محتوا برای کدگذاری مصاحبه ها و در بخش کمی پژوهش برای مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) از ماتریس خودتعاملی استفاده شد. در بخش کیفی 16 تم فرعی و هفت تم اصلی (شاخص) استخراج شد. در بخش کمی نیز مدلی چهار سطحی بدست آمد که تاثیرگذارترین شاخص این مدل ارتباط و تعامل الکترونیک با مشتریان است. همچنین، تاثیرپذیرترین شاخص آن در سطح هفتم اطمینان در خرید است. بنابراین، 5 معیار دیگر نیز نقش عوامل رابط در این مدل را بازی می کنند.
آینده پژوهی فرصت های کارآفرینی فین تک در صنعت مالی با رویکرد سناریونگاری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
271 - 311
حوزه های تخصصی:
فین تک و فرصت های کارآفرینی نهفته در آن، توانایی ایفای نقشی اثرگذار در توسعه صنعت مالی را داراست. بنابراین لازمه سیاست گذاری و تصمیم گیری صحیح و اثربخش در این حوزه شناسایی آینده محتمل آن است. مطالعه حاضر از حیث هدف، اکتشافی و از منظر جهت گیری، کاربردی می باشد. در این پژوهش از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه جهت گردآوری داده ها استفاده شد. 28 پیشران با مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان استخراج گردید. جهت غربال پیشران ها در مرحله اول از پرسش نامه خبره سنجی و روش دلفی فازی استفاده شد. سپس پیشران های غربال شده در مرحله قبل، از طریق پرسش نامه اولویت سنجی و تکنیک کپراس توسعه یافته رتبه بندی شدند. طبق یافته ها دو پیشران توسعه قراردادهای هوشمند در صنعت مالی و میزان گرایش نهادهای مالی به نوآوری باز بالاترین اولویت را داشته و برای نگاشت سناریوهای پژوهش استفاده شدند. بر اساس این دو پیشران 4 سناریوی عصر فرصت های بکر، عصر مدیران محافظه کار، عصر زیرساخت های فرسوده و عصر یخی توسعه یافتند. سپس با کاربست تکنیک ماباک سناریوی عصر زیرساخت های فرسوده به عنوان سناریوی محتمل پژوهش انتخاب گردید. پیشنهادهای پژوهش بر اساس پیشران های اولویت دار و سناریوی محتمل مطرح گردید. حمایت های دولتی، تامین بودجه کافی به منظور ایجاد زیرساخت های لازم برای توسعه قراردادهای هوشمند توسط بانک ها و یا ایجاد رابطه همکاری بین بانک ها و نهادهای مالی کشور، قانون گذاری منصفانه، توسعه رگ تک ها و ایجاد سازگاری بین سیستم های فعلی با فناوری های جدید از مهمترین پیشنهادهای کاربردی پژوهش بودند.
تبیین الگوی خلق ارزش از درآمد مالیاتی و تولید ناخالص داخلی مبتنی بر اصلاحات نظام مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی خلق ارزش از درآمد مالیاتی و تولید ناخالص داخلی مبتنی بر اصلاحات نظام مالیاتی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر ماهیت و روش، اکتشافی - تبیینی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 12 نفر از مدیران و معاونین سیستم نظام مالیاتی، کارشناسان و مشاور و به روش نمونه گیری، غیراحتمالی با راهبرد چندگانه (شدت و گلوله برفی) می باشد و در بخش کمی شامل 265 نفر از تعداد افراد شاغل در اداره امور مالیاتی استان تهران و با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. گرد آوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه صورت گرفت. تحلیل داده های کیفی از روش داده بنیاد و با نرم افزار MAXQDA و بخش کمی با Smart PLS انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که شکل گیری مفهوم شاخص های ارزش آفرینی درآمد مالیاتی و تولید ناخالص داخلی مبتنی بر اصلاحات نظام مالیاتی شامل 69 مولفه در قالب 43 مقوله و 17 مقوله عمده است. در طی روابط بررسی شده، مدل مفهومی تحقیق پیاده سازی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تأثیرگذاری بین مولفه ها در مطالعه کمی، از میزان لازم و مناسبی برخودار بوده است. نتیجه گیری اصلاحات نظام مالیاتی با تمرکز بر ارزش آفرینی درآمد مالیاتی و تولید ناخالص داخلی، اهمیت بسیاری در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها دارند. با بهبود نظام مالیاتی و اصلاحات مربوطه، می توان به ایجاد ارزش افزوده، توسعه پایدار، کاهش فقر و بهبود شایستگی های اجتماعی دست یافت.
بررسی ارتباط مولفه های تجربه مشتری بر تعهد و رفتارهای درگیری مشتری در صنعت خرده فروشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق در مرحله اول بررسی نقش میانجی تعهد مشتری بر ارتباط بین تجربه و رفتارهای درگیری مشتری و در مرحله دوم بررسی ارتباط مولفه های تجربه مشتری بر تعهد و رفتارهای درگیری مشتری و تعهد بر رفتارهای درگیری مشتری بود. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه مشتریان فروشگاه های افق کوروش در شهر اصفهان بود که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برای جامعه نامحدود 384 نفر تعیین شد و برای اطمینان بیشتر تعداد 429 پرسشنامه جمع آوری و تحلیل گردید. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده و جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. همچنین، پایایی پژوهش از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت و تایید شد. به منظور آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS نسخه 3 و SPSS نسخه 19 استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین تجربه مشتری و رفتارهای درگیری مشتری با نقش میانجی تعهد مشتری ارتباط معناداری وجود دارد. بین مولفه های تجربه مشتری(شناختی، هیجانی، فیزیکی/حسی و اجتماعی) با تعهد مشتری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بعلاوه، بین تعهد مشتری با رفتارهای درگیری مشتری ارتباط مثبت وجود دارد. بین مولفه های تجربه مشتری (شناختی، هیجانی، فیزیک/حسی و اجتماعی) با رفتارهای درگیری مشتری (پذیرش، همکاری، بازخورد، کمک به دیگران و تبلیغات دهان به دهان مثبت) ارتباط معناداری وجود دارد. بنابراین، با تمرکز بر ارایه تجارب مثبت مشتری که تعهد را تقویت می کند، سازمان ها می توانند رفتارهای درگیری را پیش ببرند و یک پایگاه مشتری وفادار را پرورش دهند.
سبک رهبری مجازی: فرصت ها و چالش های آن در کسب و کارهای بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
. پژوهش حاضر با هدف فهم سبک رهبری مجازی و تحلیل فرصت ها و چالش های آن در کسب و کارهای بین المللی صورت پذیرفت. با توجه به رویکرد پژوهش جامعه آماری پژوهش را 17 نفر از اساتید و مدیران سازمان های خصوصی تشکیل می دهند که براساس اصل کفایت نظری و نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته است که روایی آن از طریق روایی محتوا و پایایی آن به کمک پایایی درون کدگذار و میان کدگذار تأیید شد. از طرفی ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی پرسشنامه دلفی است که با استفاده از روایی محتوا و نرخ ناسازگاری به ترتیب روایی و پایایی آن تأیید گردید. لازم به ذکر است که داده های به دست آمده در بخش کیفی به کمک تحلیل مضمون، با استفاده از نرم افزار اطلس. تی و روش کدگذاری تحلیل و فرصت ها و چالش های رهبری مجازی در کسب و کارهای بین المللی شناسایی شد. همچنین به منظور تعیین میزان و درجه اهمیت پیامدها در بخش کمی با استفاده روش دلفی فازی این مهم انجام گرفت. نتایج نشان می دهد که ایجاد تیم های چند منظوره، حل مسائل اجتماعی و جهانی، بهبود خلاقیت و نوآوری، انتخاب استعدادهای برتر و کاهش هزینه به ترتیب مهم ترین فرصت های رهبری مجازی در کسب و کارهای بین المللی می باشند. از طرفی ضعف سواد اطلاعاتی، فقدان زیربناهای ارتباطی مناسب، تنوع فرهنگی و زبانی، آموزش و یادگیری و تعارض با سیاست ها، قوانین و مقررات مهم ترین چالش های رهبری مجازی در کسب و کارهای بین المللی است.
ارائه مدل رفتار مصرف کننده در ایجاد دلبستگی به برند با تاکید بر مولفه بسته بندی شرکت های صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل رفتار مصرف کننده در ایجاد دلبستگی به برند با تاکید بر مؤلفه بسته بندی شرکت های صنایع غذایی انجام شده است. روش تحقیق کیفی- کمی (آمیخته) محسوب می گردد. نمونه نمونه بخش کیفی با تعداد 12 مصاحبه با خبرگان بازاریابی، دانشگاهی و صنایع غذایی و در بخش کمی با فرمول کوکران جوامع محدود شامل 384 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد شرکت های صنایع غذایی تهران بوده است. در نخستین گام پژوهش، به کدگذاری مصاحبه های تخصصی پژوهش با استفاده از تحلیل کیفی مضمون با نرم افزار MAXQDA 20 و روش دلفی فازی با نرم افزار MatLab تحلیل ساختاری-تفسیری با نرم افزار MicMac در گام بعدی نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی با نرم افزار Smart PLS 3.0 انجام شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی سه دسته از مقوله های فراگیر شامل بسته بندی، دلبستگی به برند و رفتار مصرف کننده بعنوان مولفه های اصلی شناسایی شدند. براساس نمودار قدرت نفوذ-وابستگی سازه های عوامل ارتباطی، عوامل لجستیکی، عوامل اقتصادی، عوامل زیستی-اجتماعی قدرت نفوذ بالایی داشته و تأثیرپذیری کمی دارند و در ناحیه سازه های مستقل قرار گرفته است. سازه های وفاداری به برند، آگاهی از برند، کیفیت ادراک شده، تداعی های برند نیز از وابستگی بالا اما نفوذ اندکی برخوردار هستند بنابراین سازه های وابسته محسوب می شوند. نتایج بخش کمی ضمن تأیید فرضیه های تحقیق نشان داد که مدل پیشنهادی از اعتبار مناسبی برخوردار است.
الگوی تحلیلی نقش واسطه گری نوآوری سازمانی بین بازارگرایی و عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل ارتباط بازارگرایی، نوآوری سازمانی و عملکردکسب وکارهای کوچک و متوسط انجام گردیده است. برای این منظور ابتدا، با رویکرد اکتشافی و با مرورجامع ادبیات، فرضیات پژوهش تدوین و ابعاد/مولفه ها و نیز شاخص های سنجش هریک از متغیرهای مذکور شناسایی و سپس، با برقراری روابط نظری بین سازه های اصلی پژوهش، مدل مفهومی طراحی گردید. داده های مورد نیاز برای آزمون فرضیات با ابزار پرسشنامه از نمونه آماری 170 نفره از مدیران، کارشناسان و دست اندرکاران اجرایی کسب وکارهای کوچک و متوسط استان آذربایجانشرقی با روش نمونه گیری در دسترس گردآوری شد.چارچوب پیشنهادی با تحلیل داده های میدانی و روش مدلسازی معادلات ساختاری اعتبارسنجی و مدل نهایی ارائه شد. بر اساس یافته های پژوهش، ارتباط مستقیم و معنادار بازارگرایی و عملکرد کسب وکارها و نیز ارتباط مثبت و معنادار نوآوری سازمانی با عملکرد تایید شد. همچنین، تاثیر بازارگرایی بر عملکرد از طریق تاثیرگذاری بر نوآوری سازمانی نیز مورد تایید قرار گرفت. مقادیر مربوط به ضریب مسیرها در مدل نهایی تحقیق نشان داد که بازارگرایی به میزان 3/23 درصد از تغییرات متغیر عملکرد را بطور مستقیم تبیین می کند. علاوه براین، متغیر بازارگرایی بطور غیرمستقیم و از طریق متغیر میانجی نوآوری سازمانی به میزان 21 درصد بر متغیرعملکرد تاثیر دارد. همچنین، مقدار آماره (47/0 (VAF= برای تعیین شدت اثر غیرمستقیم بازارگرایی بر عملکردکسب و کار از طریق متغیر میانجی نوآوری سازمانی نشان داد که تقریباً نیمی از اثر کل بازارگرایی بر عملکرد کسب و کار از طریق غیرمستقیم توسط متغیر میانجی نوآوری سازمانی تبیین می شود.
شناسایی مولفه های قابلیت های پویا در شرکت های دانش بنیان: مرور از طریق کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه روند پژوهش ها پیرامون مفهوم قابلیت های پویا و شناسایی مولفه-های آن در شرکت های دانش بنیان، با استفاده از روش تحلیل کتاب سنجی است. این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و با رویکرد کتاب سنجی انجام شده است. تحلیل کتاب سنجی، از طریق استناد، جفت بندی کتابشناختی، هم رخدادی واژگان و خوشه بندی، مروری منتقدانه جهت شناسایی مضامین اصلی و مفاهیم پایه ای موضوع فراهم می نماید. ابزار گردآوری داده ها، پایگاه های داده حاصل از جستجو و فهرست بندی مقالات Web Of Science بوده و روش تجزیه تحلیل، ابزارها و نقشه های کتاب سنجی با استفاده از نرم افزار R است. تعداد مقالات مورد بررسی، 2242 مقاله منتشر شده در پایگاه در بازه زمانی 1991 تا 2023 است. در گام اول، آمار توصیفی از پژوهش های استخراج شده بیان شد، نرخ رشد تقریباً 15 درصدی در این بازه زمانی، بیانگر اهمیت موضوع قابلیت های پویا در شرکت های دانش بنیان از نگاه پژوهشگران می باشد. در مرحله بعد به شناسایی تاثیرگذارترین افراد، آثار و نشریات پرداخته شد. به منظور بررسی روندهای معاصر و جریان های پژوهشی در حوزه قابلیت های پویا، بر اساس روش خوشه بندی از طریق جفت بندی کتاب شناختی شش خوشه حاصل شد. نتایج این خوشه بندی بیانگر محوریت دانش در تمامی این جریان های فکری بود. پس از استخراج و خوشه بندی مقالات، نامگذاری هر خوشه بر اساس پارامترهای مهم کلیدواژگان پرتکرار هریک انجام شد که هفت مولفه «شناسایی، تفسیر و بهره برداری از فرصت ها»، «خلاقیت، نوآوری و چابکی»، «رهبری»، «یادگیری»، «سرمایه های سازمانی»، «انطباق پذیری» و «فرهنگ سازمانی» شناسایی شدند. احصا دو مولفه «رهبری» و «فرهنگ سازمانی» به عنوان جنبه های قابلیت های پویا، از جنبه های نوآوری این پژوهش است.