فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۸
159 - 192
حوزه های تخصصی:
این نوشتار کوشیده است ویژگی های «دگرمفهومی» از دیدگاه «باختین» را در داستان کوتاهِ «کبابِ غاز» سیدمحمدعلی جمال زاده بررسی کند. بررسی ویژگی هایی همچون سبک خنده دار، زبان، واقعیت معاصر، قلمرو شخصیت، گفتمان، انکسار و انحراف نویسنده در داستان، دیدگاه تازه ای به مخاطب می دهد تا لایه های دیده نشده یا سطحی نگریسته شده برای او آشکار شود. همچنین بتواند زبان و گفتار نویسنده و شخصیت های داستانی را بشناسد؛ حتی با مکالمه گرایی و نسبی گراییِ باورها در داستان آشنایی پیدا کند. از آنجاکه جمال زاده را آغازگرِ واقع گرایی در داستان نویسی می دانند، این مقاله به بررسی دگرمفهومی در یکی از داستان های او می پردازد. داستانی که طنزگونه است؛ و خنده که در دگرمفهومی اهمیت فراوانی دارد در آن جریان دارد.
انعکاس داستان آفرینش آدم / انسان در برخی از متون ادب عرفانی فارسی (تا قرن نهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان آفرینش آدم/انسان یکی از مهم ترین موضوعاتى است که بخش هاى زیادى از آثار دینى و غیر دینى را به خود اختصاص داده است. در این آثار، به مطالبى از این نوع، فراوان برمى خوریم که آدم/انسان چگونه آفریده شد، چرا آفریده شد، چرا بر روى زمین جاى گرفت و در میان دیگر موجودات، چه جایگاهى دارد. هریک از اسطوره هاى کهن، آثار آیینى و دینى و آثار ادبى و عرفانى کوشیده اند به گونه اى به این پرسش ها پاسخ دهند. در آثار ادب عرفانى فارسى این نگرش حاکم است که نخستین آفریده انسانى، آدم است و آفرینش او نیز به صورت مستقیم از خاک انجام مى گیرد. در این آثار، درباره چگونگى گردآورى این خاک و سپس آماده کردن آن براى فراهم آوردن گِل قالبِ آدم، فراوان سخن گفته اند و هر یک برداشت خاص خود را ارائه کرده اند که در این نوشتار بدان ها اشاره شده و هریک مورد بررسی قرار گرفته است. در بررسی نهایی آشکار می شود که آثار ادب عرفانی فارسی، ضمن آن که در این زمینه از قرآن تأثیر پذیرفته اند، بیش از آن - احتمالاً از طریق روایات اسرائیلی که وارد احادیث و متون تفسیری اسلامی شده اند – تحت تأثیر روایت یهودی آفرینش بوده اند.
بررسی تطبیقی مفهوم عدالت در شاهنامه (ایران باستان) و آثار افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و یونان، دو تمدن کهن، در طول تاریخ همواره با یکدیگر در ارتباط بوده اند. به رغم برخوردهای نظامی که گاه میان آنها درمی گرفته است، تاریخ گویای دادوستدهای فرهنگی آنها نیز بوده است؛ چنان که در دوره ای ایرانیان از اندیشه فلاسفه یونان بهره ها برده اند و در زمانی دیگر یونانیان از فرهنگ ایرانیان تاثیر گرفته اند. بررسی مفهوم عدالت در شاهنامه (ایران باستان) و آثار افلاطون و به ویژه کتاب جمهوری او می تواند روشن کننده بخشی از این دادوستدهای فکری و فرهنگی باشد که در این مقاله به چگونگی آن خواهیم پرداخت. آنچه از بررسی تطبیقی مفهوم عدالت در میان این دو تمدن برمی آید، گویای تأثیرپذیری افلاطون از اندیشه های ایرانیان باستان ـ که انعکاس آن را در شاهنامه می توان دید ـ است. جدای از وجود یک ساختار طبقاتی ایستا در نظریه افلاطون که ظاهراً باید متأثر از نظام طبقاتی ایرانیان باستان بوده باشد، می توان به موارد دیگری چون فضای دموکراتیک یونان که با نظام طبقاتی بیگانه بوده است، نزدیکی برخی از تمثیل ها و آموزه ها و ... اشاره کرد که می تواند اثبات کننده تأثیرپذیری افلاطون از نظریه سیاسی ایران باستان باشد.
زنجیره ها، عناصر و گزاره های روایی در داستان «بانوی حصاری» از هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان «بانوی حصاری»، یکی از هفت داستان شگفتانگیز و پرماجرای هفتپیکر نظامی است. با توجه به ساختار ویژهای که این داستان دارد، مقالهی حاضر به نقد و تحلیل ساختار و اجزای روایت در آن براساس دیدگاههای گریماس اختصاص یافته است.شیوهی کار به این صورت بوده که ابتدا نظریات گریماس دربارهی ساختار وعناصر واجزای تشکیل دهندهی یک روایت، نقل وبررسی شده وسپس این عناصر و اجزا در داستان بانوی حصاری، شناسایی وتجزیه وتحلیل گردیده است. زنجیرههای روایی در ساختار این روایت شامل زنجیره های پیمانی، اجرایی وانفصالی است.زنجیرهی پیمانی، بیانگر پیمانی است که بین«بانوی حصاری» (فرستنده) با شاهزادهی جوان (شناسنده؛ گیرنده) بسته میشود، زنجیرهی اجرایی شامل آزمونها و مبارزههایی است که قهرمان باید پشت سر بگذارد تا به هدف برسد و زنجیرهی انفصالی، حاکی از سیر رخدادهای داستان از وضعیت نامتعادل به وضعیت متعادل و پایان خوش داستان است. در این روایت ساختارکلی« فقدان قرار داد (بینظمی) وجود قرار داد (نظم)» به کار گرفته شده است؛ یعنی درآغاز داستان، به دلیل عدم وجود قرارداد وضعیت پریشانی به وجود میآید.بعد فرستنده قرارداد و پیمانی وضع میکند؛ که در نتیجهی آن نظمی برقرار و در پایان داستان به خاطر اقدامات قهرمان، آرامش حاکم میشود.
نقد و بررسی داستان فرود سیاوش بر اساس رویکرد ساخت شکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژاک دریدا (Derrida, Jacques) با بنیانگذاردن رویکرد ساختشکنی، هرگونه قطعیت معنا را رد کرد. دریدا معتقد بود که باید در رویارویی با هر متن، آن چه را تاکنون آشکار دانستهایم، کنار نهاد و با شکستن آگاهانهی شالودهی متن، امکان بروز معناهای دیگرگونه را فراهم کرد. در داستان فرود، ظاهر امر از این قرار است که بر خلاف توصیههای مکرر کیخسرو مبنی بر نرفتن از راه کلات و درگیر نشدن با فرود، توس خودسرانه از راه کلات میرود و فرود را میکشد. در این جستار، با تحلیل داستان فرود بر مبنای نقد ساختشکنی، کوشش شده که قرائتی دیگر از این داستان پیش روی خواننده قرار گیرد؛ به این ترتیب که با توجه به نشانههای درونمتنی در شاهنامه، چنین به نظر میرسد که برخلاف ظاهر این داستان، کیخسرو ، به فرود به چشم یک رقیب سرسخت مینگریسته ؛ کسی که پور ارشد سیاوش بوده و بالتبع نسبت به تصدی مسند قدرت، اگر بیش تر از کیخسرو سزاوار نباشد، کم تر از او هم نبوده است؛ از این رو کیخسرو که از جانب فرود، احساس خطر می کرده، با طراحی دسیسهای در پشت پرده با رجال حکومتی، در پی نابودی برادر خود برآمده است. او به بهانهی انتقام از افراسیاب، سپاهی را به سپهسالاری توس، روانهی مقر فرود می کند تا بزرگترین رقیبش در سلطنت را از میان بردارد. سپس برای فریب اذهان عمومی، چندی توس را در بند میکند و بعد او را آزاد میگرداند و به این ترتیب، موفق میشود بدون برانگیختن کوچک ترین سوءظنی، بزرگ ترین رقیبش در سلطنت را از میان بردارد.
مولوی و منطق الطیر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطق الطیر تعبیری است برگرفته از قرآن که از آن هم در معنای ظاهری (زبان مرغان) و هم در معنای باطنی (زبانی رمزی میان خداوند و انبیا/ اولیا) تعبیر و تفسیر کرده اند. این تعبیر، دست مایة آفرینش رساﻠﺔ الطیرها و به ویژه منظومة منطق الطیر عطار شده است که به شرح معنوی سفر ارواح از غربتکدة غربی خاک، به ســوی اصل شرقی افلاک پرداخته اند. افزون بر کاربرد فراوان این ترکیب و مترادفات آن در شعر فارسی، مولانا نیز بارها از آن یاد کرده و ازجمله در پایان دفتر دوم مثنوی، از تعبیر «منطق الطیر خاقانی» در مقابلِ «منطق الطیر سلیمانی» استفاده کرده است. عموم شارحان، این تعبیر را اشاره ای طعن آمیز به قصیده منطق الطیر خاقانی دانسته اند. نگارنده ضمن ردّ این نگاه، منطق الطیر سلیمانی (منسوب به سلیمان = انسان کامل) را زبان ولی خدا می داند که با ارواح به فراخور درک و استعداد هر یک سخن میگوید و منطق الطیر خاقانی (منسوب به خاقان= پادشاهان دنیوی)، درک و دریافت عوام از این زبان رمزی به صورت صوتی ظاهری است.
گشتارهای ثابت در سفرنامه های روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک منظومه های داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک داستانهای بلند منثور
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک سفرنامه و حسب حال
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی ریخت شناسی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
نگاهی به داستان سرخه در شاهنامه (نظرة نقدیة عابرة إلى قصة سرخه فی الشاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قد تتخلّل قصصَ الشاهنامة قصصٌ داخلیةٌ یمکن دراستها منفکة عن الحوادث الأصلیة. من تلک القصص ما یجری حول ابن أفراسیاب المعروف بـ""سرخه"" الذی ینتهی مصیرُه، فی الحرب التی وقعت بین إیران وطوران وهو یطلب فیها بثأر سیاوش، بما انتهى إلیه مصیرُ ""سیاوش"" علی ید ""رستم"".
والسؤال الذی یتبادر إلى الذهن هو أنه: لماذا لم ینصرف رستم عن قتل هذا الشاب البریء؟ فالإجابة عن هذا السؤال هو أنّ الرجل فی القصص الملحمیة إذا وقف إلى جانب الأعداء فهو منهم، صالحا کان أو مُسیئا، وهذا کما نراه فی غایة سیاوش حیث قتله أفراسیاب، ولم ینصرف عنه، مع ماکان له من الصفات النبیلة. ثم إنّ الأقدار هی التی تحکم فی الملاحم، فإذا حکمت للموت فلا مردَّ لحکمها بشیء.
إذن لابدّ أن یعالج هذا النوع من القصص التی تنتهی عادة إلى موت البطل من منظر ملحمی. فإن الشاهنامة مجموعةٌ من القصص الملحمیة، وإن اختتمت هذه الملاحمُ اختتاما تراجیدیا. فیسعى المقالُ الذی بین أیدیکم إلى معالجة الأسباب التی انتهت إلى مقتل هذا الشاب بید رستم، مما أدّى إلى سخط القارئ له، وضجر الشاعر منه.
اندیشه آرمان شهری در اشعار "فریدون مشیری" و "آدونیس"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۳
71 - 82
حوزه های تخصصی:
آرمان گرایی و داشتن جامعه ای آرمانی (Utopia) از اساسی ترین آرزوها و مشغله های ذهنی انسان های کمال طلب بوده است . دنیای ادبیات، عرصه گسترده ای برای طرح این اندیشه در اختیار شاعران و نویسندگان قرار داده است. شاعران کلاسیک شعر فارسی و عربی در اشعار خویش از این موضوع غفلت نکرده اند و از زاویه های گوناگون به روایت آرمان شهر مطلوب خود پرداخته اند و نمونه هایی بر جای نهاده اند. در شعر مدرن نیز می توان ردپای آرمان گرایی و تصور جهان آرمانی را به خوبی مشاهده کرد و ویژگی های جهان مطلوب را از لابه لای شعر شاعران معاصر به دست آورد. فریدون مشیری و آدونیس دو شاعر نوپرداز ادب فارسی و عربی به شمار می روند که در شعر خویش به موضوع آرمان شهر پرداخته اند و می توان مشابهت هایی از این زاویه در شعر ایشان جست. مقاله حاضر به بررسی ویژگی ها و مؤلفه های جهان آرمانی از دیدگاه این دو شاعر می پردازد و تا حد ممکن مشترکات اندیشه ایشان را در این زمینه مورد بررسی قرار می دهد.
پیشینه نوع ادبی واسوخت و بررسی تطبیقی آن در ادبیات فارسی و اردو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: یکی از نتایج «مکتب وقوع» که در سده دهم هجری در ادبیات فارسی پدید آمد، نوع ادبی معروف به«واسوخت» بود که به ظاهر در ادبیات فارسی، حتی در عهد شاعران مشهوری که اشعاری با مضمون واسوخت سروده اند، دیده نمی شود. همان طور که محققان در شبه قاره گفته اند، این عنوان بعدها در هندوستان به اشعاری با مضمونِ اِعراض و روی گردانی بر مبنای اظهار گله و شکایت از معشوق نسبت داده شده است. در واقع، شاعران اردوزبان، با توجه به فرهنگ و ویژگی های ادبی آن اقلیم، نوآوری ها و ابداعاتی در شیوه بیان این مضامین ایجاد کرده اند که بررسی تطبیقی و نشان دادن آنها از منظر مقایسه و پژوهش حائز اهمیت است. دراین مقاله، ضمن اشاره کوتاهی به تاریخچه واسوخت، به بررسی چگونگی واسوخت های سروده شده به زبان اردو در ادوار مختلف می پردازیم.
معرفی مثنوی بلقیس و سلیمان، احمدخان صوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی غنایی ""بلقیس و سلیمان""، اثر ""احمد خان صوفی""، شاعر هندی قرن دوازدهم و سیزدهم ﻫجری قمری، به تقلید از ""خسرو و شیرین"" نظامی سروده شده است. در این پژوهش، نسخه ی چاپ سنگی این اثر به همراه شرح احوال و آثار دیگر این مؤلف معرّفی شده، ضمن تبیین مستند داستان قرآنی بلقیس و سلیمان به ویژگی های معراجیّه و ساقی نامه ی آن نیز پرداخته و جنبه های ادبی، زبانی و بلاغی متن مورد تحلیل قرار گرفته است. پس از بررسی زبانی و محتوایی این نسخه، معلوم گشت که شاعر در ایجاد فضای غنایی داستان بلقیس و سلیمان موفّق بوده است. فصاحت و بلاغت منظومه، در حدّ قابل قبولی است و سخن دان پارسی گوی شبه قارّه به زوایا و ظرافت های صورخیال نیز آگاهی و اشراف داشته است.
بررسی دلایل اجتماعی تشتّت روایات در باره پادشاهی همای چهرزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همای چهرزاد به روایت حماسه ملی نخستین پادشاـ زن ایرانی است که سرگذشتش آمیزه ای از افسانه، حماسه و تاریخ است. او دختر،همسر و جانشین بهمن اردشیر، پسر اسفندیار و پادشاه ایران بود. حضور همای در نقش پادشاهی و رهبری سیاسی کشور، حضوری غیر متعارف و چالش برانگیز بود. تکثر و اختلاف روایات در مورد او چون ضبط 8 نامِ متفاوت، هویت یکسان پدر و همسر، رها کردن فرزند در رودخانه، یافتن فرزند، اختلاف در پادشاهی و مدت سلطنت و حتی ساختگی بودن شخصیت و پادشاهی او، موضوعی قابل بحث در حماسه، تاریخ و مطالعات زنان ایران است. از این رو در این جستار عامل این پراکندگی آرا و اطلاعات ریشه یابی و با خوانشی نو نقشِ جنسیتی همای و نگرش و واکنش سنتی جامعه به این تغییرِ نقش بیان شده است. در این تحلیل به این نتیجه رسیده ایم که موقعیت اجتماعی همای به عنوان زن ـ پادشا سبب تکثر روایات و رویدادهای زندگی او شده است.
آسیب شناسی رفتارهای رجال دینی در انتقادهای ناصر خسرو قبادیانی و ابوالعلاء معری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهمّ اجتماعی در طول تاریخ، عرصة دین و آسیب شناسی مسائل مرتبط بدان بوده است که از دید منتقدان بزرگ اجتماعی در تمامی دوران ها دور نمانده است. در این میان رفتارهای رجال و وابستگان دینی در شناساندن حقیقت دین و نحوة تعامل آنها با مسائل دینی در اجتماع بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر، به صورت تطبیقی و با رویکردی اجتماعی به بررسی آفات و آسیب های رفتارهای این قشر اجتماعی در انتقادهای ناصر خسرو قبادیانی و ابوالعلاء معرّی؛ دو منتقد ب زرگ اجتماعی ق رن چهارم می پ ردازد و نشان می دهد که وضعیت دینی جامعة دو شاعر دچار فساد و تباهی ناشی از رفتارهای برخی رجال دین بوده و از آن به عنوان دامی جهت به بند کشیدن مخالفان و رسیدن به مطامع دنیوی استفاده می شده است. ریا، حیله گری در مسائل شرعی، پرداختن به ظاه ر دین در عین تغافل از حقیقت آن، تزویر، بی بصیرتی در مسائل اعتقادی، رشوه خواری، ابزاری بودن دین، تصوفِ صوفی نمایان و... از انتقادهای سازنده ای است که در اشعار منتقدان دینی و اجتماعی آن روزگار تجلّی یافته است. با توجّه به حسّاسیّت و رویکرد دینی ناصر خسرو به عنوان حجّت شیعیان اسماعیلیّه در خراسان، بسامد این انتقادها و جزئی نگری اش در مسائل دینی، در مقایسه با ابوالعلاء بیشتر و دقیق تر است. ناصر خسرو در این انتقادها صریح و جسور است و در مقابل ابوالعلاء همچان که شیوة اوست غالباً به طور غیر مستقیم به انتقاد از آفات و آسیب های رفتاری رجال دین می پردازد.
تحلیل محوری و منظومه ای دفتر دوم مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پیشینة مثنوی پژوهی، شرح مبسوط ابیات مثنوی و به تازگی نیز پژوهش های موضوعی، مرسوم و مورد توجه بوده است. اما کمتر به بررسی کلان فکرهای مثنوی در هر دفتر و سپس مقایسه و تطبیق آن با سایر دفاتر پرداخته شده است. خواننده این کتاب گاه در پیچ و خم ابیات ژرف و دقیق و در لابه لای حکایت های تودرتوی مثنوی و به تعبیری در جریان موّاج و سیال ذهن مولانا گم میشود و کمتر مجال این را مییابد که نگاهی از افقی بالاتر ـ نگاهی کل نگر ـ به هر دفتر مثنوی داشته باشد. در این پژوهش با استعانت از تجربه چند سال تدریس مثنوی در مقطع کارشناسی ارشد به شیوه تحلیل محتوا، تلاش شده است تا درون مایه های مندرج در دفتر دوم مثنوی از نظر بسامدی ارزیابی شود تا از رهگذر آن بتوان کلان فکرهای مندرج در این دفتر را معرفی کرد.