ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نهم بهار 1392 شماره 30 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تفکر اصلی عطار در الهی نامه در قالب پیرنگی منعکس شده است که در آن روح به عنوان پدر همراه با اطوارش به صورت شش پسر، در قالب بیست و دو مقاله و صد و هشتاد و دو حکایت، هفت شهر عشق را می پیماید و مراحل تکامل را پشت سر می گذارد. این پژوهش تلاش دارد تا الگوهای مورد نظر عطار را در شیوة ساختارمند اثر در ارتباط دقیق لفظ و معنا، با به دست دادن شواهدی از متن ذکر کند؛ قوانینی که در چهار سطح کلی به صورت یک شبکة منسجم لفظی ـ معنایی، منطق درونی اثر را مشخص می سازند. با یک نگاه محققانه می توان دریافت که عطار در سراسر اثر به این الگوها پایبند است؛ گویا این شیوه برای بیان تفکر اصلی او در الهی نامه به صورت خط یا رشته ای در خلال اثر کشیده شده است و موقعیت های مهم داستان را به هم پیوند می دهد.
بررسی تطبیقی مفهوم عدالت در شاهنامه (ایران باستان) و آثار افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و یونان، دو تمدن کهن، در طول تاریخ همواره با یکدیگر در ارتباط بوده اند. به رغم برخوردهای نظامی که گاه میان آنها درمی گرفته است، تاریخ گویای دادوستدهای فرهنگی آنها نیز بوده است؛ چنان که در دوره ای ایرانیان از اندیشه فلاسفه یونان بهره ها برده اند و در زمانی دیگر یونانیان از فرهنگ ایرانیان تاثیر گرفته اند. بررسی مفهوم عدالت در شاهنامه (ایران باستان) و آثار افلاطون و به ویژه کتاب جمهوری او می تواند روشن کننده بخشی از این دادوستدهای فکری و فرهنگی باشد که در این مقاله به چگونگی آن خواهیم پرداخت. آنچه از بررسی تطبیقی مفهوم عدالت در میان این دو تمدن برمی آید، گویای تأثیرپذیری افلاطون از اندیشه های ایرانیان باستان ـ که انعکاس آن را در شاهنامه می توان دید ـ است. جدای از وجود یک ساختار طبقاتی ایستا در نظریه افلاطون که ظاهراً باید متأثر از نظام طبقاتی ایرانیان باستان بوده باشد، می توان به موارد دیگری چون فضای دموکراتیک یونان که با نظام طبقاتی بیگانه بوده است، نزدیکی برخی از تمثیل ها و آموزه ها و ... اشاره کرد که می تواند اثبات کننده تأثیرپذیری افلاطون از نظریه سیاسی ایران باستان باشد.
رابطة شناخت و بینش با عین و ذهن در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به رابطة مقوله های شناخت و بینش با عین و ذهن در مثنوی پرداخته شده است. انگیزة انتخاب این موضوع تشکیک مولانا در تطابق عین و ذهن است و این خود یکی از اشتراکات او با فیلسوفان است؛ به همین دلیل، در بخشی از مقاله دیدگاه برخی از فیلسوفان درباره توانایی انسان در شناخت حقیقت به اختصار بررسی شده است. از دید مولانا امکان شناخت حقیقت به وسیله چشم حس، غیر ممکن است. او عوامل گوناگونی را بر بینش و شناخت انسان مؤثر می داند؛ عواملی چون تقدیر، نفس و انواع تمایلات درونی، شیطان، تغییر ناشی از زمان، تقلید و...؛ اما از تأثیر ذهنیات بیش از دیگر موارد سخن گفته است. پرداختن به عوامل مخلّ دید در مثنوی لزوماً برای رسیدن به تطابق میان عین و ذهن نیست، بلکه برای رسیدن به بینشی از گونه ای دیگر است؛ بینشی که خود طریقی بکر و فراتر از دریافت عقلی است که تنها معتقدان آن را درک می کنند. در این بینش فرد باید بتواند به مقام آخِر بینی برسد و هستی حقیقی را در ورای جهان نمودها مشاهده کند.
بررسی آیین های اساطیری «داوری ایزدی» در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بشر اولیه با خدای خود ارتباطی نزدیک داشت و وی را از طبیعت می شمرد؛ بنابراین در محاکمی که عقل را در آن راهی نبود، با بینشی اساطیری، عوامل طبیعی را داوران آزمونی قرار می داد و این داوری را شمولی از داوری خدایان می دانست. در ایران باستان، به مثابه یکی از کهن ترین تمدن های جهان، این داوری ها همچون دیگر تمدن ها متداول بود. آن چنان که در محاکم پیچیده این سرزمین، این گونه داوری ها معمولاً به مدد قدرت تمییزبخشی آتش، فلز گداخته و آب آمیخته به گوگرد و زرنیخ صورت می پذیرفت. آگاهی از پیشینه این باورها در ایران باستان و بررسی دلایل به کارگیری عناصری چون آب، آتش و گوگرد، می تواند در شناخت اندیشه اقوام این سرزمین مؤثر باشد؛ لذا مقاله پیش رو مضامین فوق را هدف تحقیق قرار می دهد و می کوشد تا حقیقت اساطیری این آزمون ها را تبیین کند؛ حقیقتی که در ستایش برقراری راستی و عدالت به گونه ای سازمان یافته و اندیشمندانه، بروز می یافت تا ضمن دستیابی به آنچه می بایست، ارزشمندی عناصر طبیعی را نزد آنان خدشه دار نسازد.
بررسی ژرف ساخت اساطیری تشبیه زلف به مار و لب به شفاخانه در بیتی از دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی ریشه های اسطوره ای تشبیه زلف به مار و لب به شفاخانه در بیت «دل ما را که ز مار سر زلف تو بخست / از لب خود به شفاخانه تریاک انداز» از حافظ می پردازد. این جستار بر مبنای دیدگاه یونگ نوشته شده است؛ دیدگاهی که به وجود تصویرهای اصلی و آغازین (کهن الگو) در ضمیر ناخودآگاه جمعی افراد بشر اشاره دارد. یونگ معتقد به انتقال موروثی افسانه ها و اسطوره ها بود و آن را علت مشابهت افسانه ها و رؤیا و حتی وجود نمادهایی مانند نمادهای باستانی در بیماران روانی عصر ما می دانست. این کهن الگوها معمولاً در آثار شعرا و نویسندگان و هنرمندان نابغه تجلی پیدا می کنند؛ بنابراین وجود فواصل تاریخی و جغرافیایی، مانعی برای تجلی اسطوره های ملل مختلف در رؤیا، هذیان و هنرهای تصویری ایجاد نمی کند.
علل گسترش جماعت های اولیه صوفیان و شکل گیری خانقاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقامتگاه صوفیان را در زبان فارسی خانقاه گویند. این واژه که نخستین بار در متون سدة چهارم هجری، در اشاره به فعالیت های مانویان و کرّامیان به کار رفته، در سدة پنجم، با گسترش جماعت های صوفیه، در سرتاسر قلمرو اسلامی رواج یافته است. خانقاه ها در این عصر مراکزی فرهنگی ـ اجتماعی بودند که صوفیان و مردم عادی در آنجا از خدماتی برخودار می شدند؛ از جمله این خدمات می توان به این موارد اشاره کرد: تربیت مریدان، فراهم آوردن غذا و سرپناه برای مسافران و نیازمندان، تدریس علوم اسلامی، تألیف و تکثیر کتب، و ایجاد کتابخانه. گسترش خانقاه ها مانند هر پدیده اجتماعی دیگر معلول علل و عوامل متعددی بوده است که اهمیت یافتن مقام شیخ، تأکید بر تربیت (در مقابل تعلیم) و خدمت به خلق الله از جمله این عوامل است.
تأثیر آنیما و تجلّی آن در هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر پایه اندیشه های کارل گوستاو یونگ، روان شناس سوئیسی، «ناخودآگاه جمعی» میراثی است بازمانده از دوره های نخستین نیاکان بشر که در ذهن آنان وجود داشته است. در این ناخودآگاه جمعی، «تصاویر ازلی» و مفاهیم مشترک جهانی وجود دارند که یونگ آنها را «کهن الگو» می نامد. مهم ترین کهن الگوها از نظر او عبارتند از: سایه، نقاب، خود، آنیما، آنیموس، پیر خرد و تولد دوباره. آنیما شاید مهم ترین این کهن الگوها باشد که حضور آن را در بسیاری از آثار ادبی از جمله هفت پیکر نظامی که مجموعه ای از افسانه های عاشقانه و خیال انگیز است، می توان مشاهده کرد. در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر کهن الگوی آنیما در افسانه های هفت پیکر پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هفت پیکر بستر مناسبی برای تجلّی کهن الگوی آنیما است که در رؤیاهای شیرین و کابوس های تلخ افسانه های آن به شیوه ای نمادین حضور دارد. می توان گفت که کاربرد ویژگی های زنانه در شعر نظامی، یکی از تأثیرات مهم آنیما در شعر او است. آنیما همان واقعیت ژرفی است که در موقعیت های گوناگون بر رفتار و حالات شاعر تأثیر می گذارد تا او را به پختگی و کمال برساند.
جایگاه عشق در مبانی سنت های اول و دوم عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند تاکنون جریان عرفان اسلامی، متناسب با هر عصر و روزگاری به اشکال گوناگونی، چه به لحاظ سبک شناختی و چه از جهت ادوار تاریخی، رویدادها، آثار، پیشگامان و بنیان گذاران سرشناس فرقه های عرفانی تقسیم شده است، شاید تقسیم آن به دو سنت اول و دوم که یکی از آغاز تا سده هفتم هجری و دیگری از سده هفتم با ظهور ابن عربی تا دوران حاضر را در برمی گیرد، از شمول بیشتری برخوردار باشد. هدف از بررسی موضوع عشق در دو سنت عرفانی، شناخت چگونگی تعامل قوه نظری و عملی در دو سنت عرفانی مذکور و تبیین این واقعیت است که چگونه مبانی فکری سنت دوم که مراد از آن مکتب مبتنی بر وحدت وجود ابن عربی است، توانست با تبیین و تشریح اصولی شالوده های علمی و نظری خود، قوه عملی را نیز تحکیم و تعمیق بخشد. برای روشن تر شدن این موضوع، «عشق» را که هم از مضامین پرکاربرد و هم از کلیدواژه های این دو سنت به شمار می آید، از خلال دو اثر منتخب، یعنی عبهرالعاشقین روزبهان بقلی و فصوص الحکم شیخ اکبر برگزیده ایم تا با مطالعه دیدگاه های هر یک در خصوص عشق، نتایج و بازخوردهایی را که با تکیه بر این مبانی در این هر دو سنت حاصل آمده است، بررسی کنیم.