عمران صادقی

عمران صادقی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

کاربرد عناصر اساطیری در داستان های فانتزی کودکان دهه ی هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات کودکان اسطوره آنیمیسم جادو فانتزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۳۹۵
کاربرد عناصر اساطیری در داستان های فانتزی کودکان دهه ی هشتاد   عمران صادقی* بیژن ظهیری ناو** مهدی رستمی***   چکیده اسطوره یکی از مهم ترین موضوعات بشر است که در سراسر فضای زندگی او جریان دارد. اسطوره امری پویاست و بازتاب این پویایی در تمام کارهای بشر به ویژه ادبیات جلوه گر است. ادبیات کودکان و نوجوانان نیز از این تأثیر برکنار نیست. گستره ی این بازتاب به ویژه در گونه ی فانتزی آشکارتر است. در این پژوهش در ابتدا تعریفی مختصر از اسطوره ارائه داده شده است؛ آن گاه ویژگی های بینش اسطوره ای بررسی شده و سپس درباره ی ویژگی های عناصر اسطوره ای و شیوه ی به کارگیری آن در داستان های منتخب کودکان و نوجوانان بحث شده است. جنبه های بررسی شده در این مقاله عبارتند از: ویژگی های انسان گیاهی، شخصیت های اساطیری مانند غول و پری، جادو، پیکرگردانی و آنیمیسم. بررسی این پژوهش نشان داد استفاده از عناصر اسطوره ای برای نویسنده ی داستان فانتزی یک هدف نیست؛ بلکه یک وسیله ی بسیار کارآمد است. او می تواند با این عناصر، دنیایی نو و سرشار از شگفتی را برای مخاطب خلق کند. زیرا کودک اسطوره زی است و هنوز لایه های ناخودآگاه ذهن او با جهان اسطوره ای و پیوندهای آن در ارتباط است؛ پس بیشترین لذت را از داستان خواهد برد. واژه های کلیدی: ادبیات کودکان، اسطوره، آنیمیسم، جادو، فانتزی.     * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقق اردبیلی emransadeghi1@gmail.com (نویسنده ی مسئول) ** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه محقق اردبیلی zahirinav@uma.ac.ir *** استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سلمان فارسی کازرون dr.rostami@kazerunsfu.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 2/7/1399            تاریخ پذیرش مقاله: 25/2/1400    
۲.

سبک شناسی لایه ای داستان «پرسه در خاک غریبه» احمد دهقان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احمد دهقان پرسه در خاک غریبه سبک شناسی فرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۴۷۹
در این پژوهش به بررسی سبک شناسانه داستان «پرسه در خاک غریبه» از احمد دهقان پرداخته ایم. دهقان یکی از نویسندگان پیشگام و مطرح ادبیات دفاع مقدّساست؛ هرچند برخی او را به دلیل تصاویر تند و بعضاً به دور از انصافش در این حوزه نمی گنجانند. بررسی ساختاری و محتوایی داستان های این نویسنده به ما کمک می کند تا به درک بهتری از آثار او برسیم. ما به روش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای، لایه های مختلف این اثر را کاویده ایم. در سطح زبانی به بررسی لایه های آوایی، واژگانی و نحوی داستان «پرسه در خاک غریبه» پرداخته ایم. ما معتقدیم احمد دهقان از زبانی فرم گرایانه استفاده کرده است. استفاده گسترده از اصطلاحات نظامی، کلمات و عبارات عامیانه، حذف و جابه جایی ارکان جمله و از همه مهم تر استفاده از واژه های نشان دار منفی نگر از ویژگی های سبکی او در سطح زبانی است. از آنجایی که دهقان، روایتی منتقدانه و تاحدودی پلشت انگار از دفاع مقدّس ارائه کرده است، بسیاری از واژه ها در داستان او بار منفی پیداکرده اند. او در سطح ادبی از تشبهات نو و دیر فهم استفاده می کند. از دیگر ویژگی های سبکی دهقان می توان به توصیفات شاعرانه که همراه با جان بخشی به اشیا است، اشاره کرد. نویسنده با این کار مخاطب را درگیر فضای داستان می کند. در سطح فکری، فضای داستان های احمد دهقان به شدت مردسالارانه است. این فضا، اقتضای شرایط جنگی است. دهقان با بیانی جزئی نگرانه به دنبال بیان کردن حقایق و تلخی های جنگ است. همچنین، رگه هایی از طنز تلخ و نیش دار را با توجه به حوادث ناخوشایند در رمان می توان دید. او دوست دارد حقایق و تلخی های جنگ را با چاشنی طنز و طعنه به مخاطب نشان دهد.
۳.

بررسی روایت های پسامدرن در داستان نویسی برای کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات کودک پسامدرن فانتزی نیکولایوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۱ تعداد دانلود : ۷۲۱
استفاده از عناصر پسامدرن در داستان های کودکان با دشواری هایی همراه است؛ زیرا ممکن است مخاطب کم تجربه فهم درستی از این عناصر نداشته باشد و روند درک داستان برایش کند شود. با این اوصاف، بسیاری از شاخصه های پسامدرن را در داستان های کودکانه محمدرضا شمس و سیامک گلشیری می توان دید. مانند: گسست در پیرنگ، خلق دنیایی دیگر، شخصیت های تخیلی و توهمی، راوی غیر قابل اعتماد و تعلیق آگاهانه ناباوری. در این پژوهش برای آنکه نشان دادن تمایز داستان های پسامدرن در برابر داستان های متعارف، داستان های پسامدرنی محمدرضا شمس («من، زن بابا و دماغ بابام» و «من من کله گنده») و تهران کوچه اشباح از سیامک گلشیری را در مقابله با اندیشه های روایت شناختی ماریا نیکولایوا بررسی می کنیم. نیکولایوا با گرایش های پساساختارگرایی، ابزاری را که روایت شناسی می تواند برای بررسی ادبیات داستانی کودکان در اختیار ما بگذارد، به ما نشان می دهد. روایت همزمان سه داستان در آثار شمس و تجویف در داستان گلشیری، نمونه ای برای گسست و شکاف در روایت است. در پایان داستان نیز شاهد روزنه ای به آغاز یک داستان تازه ایم.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان