فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
This study examined the effects of EFL teachers' behavior on intermediate L2 learners’ WTC in English. To this end, a proficiency test was administered to 150 female learners, and 98 intermediate learners aged 16 to 26 were recruited as the participants. Subsequently, a WTC questionnaire was distributed among them to measure their level of WTC. Moreover, interviews were carried out with 30 volunteers who agreed to participate in this phase of the study. The results of the analysis of the WTC questionnaire showed that the WTC level of the learners could be rated as above-average. Besides, the results of the interviews revealed that different kinds of teachers’ behavior affected learners’ WTC both positively and negatively: teachers’ sense of humor and rapport could positively affect learners’ WTC; on the other hand, teachers’ methods of error correction while learners’ speaking and teachers’ lack of support could negatively affect learners’ WTC. Additionally, according to learners’ perspectives, there were a number of ways through which a language teacher could increase the learners’ WTC in English such as encouraging learners to read extra-curricular topics and highlighting learners’ strengths instead of their weaknesses. Several implications were proffered at the end of the study to heighten the awareness of L2 teachers, teacher-trainers, and language institute managers regarding the issue under investigation.
نمود واژگانی در افعال مرکب مشتق از اسم در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نمود واژگانی در افعال مرکب زبان فارسی یکی از موضوعات بحث برانگیز در سال های اخیر بوده است. در مطالعات این حوزه دو دیدگاه عمده به چشم می خورد: در برخی از آثار، «عنصر پیش فعل»، اعم از اسم، صفت، و گروه حرف اضافه ای عامل تعیین کننده ی کرانمندی فعل مرکب قلمداد شده، و در برخی دیگر، از نقش «فعل سبک» سخن به میان آمده است. هدف از پژوهش حاضر که به تحلیل «ویژگی های نمودی افعال مرکب مشتق از اسم» در زبان فارسی اختصاص دارد، بررسی نقش هر یک از اجزای فعل مرکب در ظهور و بروز ویژگی های نمودی آن است. در رسیدن به اهداف پژوهش، با استفاده از رویکرد «نحو مرحله ی نخست»، مقوله ی اسم بر حسب ساخت رویدادی که در خود واژگانی کرده، در قالب دو طبقه ی فرایندی و غایتمند طبقه بندی شده است. شواهد پژوهش نمایانگر آن است که کرانمندی در افعال مرکب مشتق از اسم رویدادی در زبان فارسی، اساساً تابعی از ساخت رویدادی عنصر پیش فعل آنهاست. از این رو، افعال مشتق از اسم فرایندی، ناکرانمندند، چرا که اسم فرایندی بر رویدادی دلالت دارد که فاقد نقطه ی پایانی است. در مقابل، افعال مرکب مشتق از اسم غایتمند، به اعتبار آن که اسم مذکور بر رویدادی دلالت دارد که مستلزم وجود یک نقطه ی پایانی است، از خوانشی کرانمند برخوردار خواهد بود. نتایج این پژوهش، از یکسو، نشان دهنده ی خنثی بودن فعل سبک در تعیین کرانمندی فعل مرکب است، و از سویی دیگر، برخلاف دیدگاهی است که در آن تمامی افعال مرکب مشتق از اسم رویدادی کرانمند انگاشته شده است.
سببیت در زبان فارسی (تحلیلی بر اساس دستور نقش و ارجاع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستور نقش و ارجاع در راستای تحلیل ساخت های مرکب چارچوبی ارائه می دهد که «سلسله مراتب روابط میان بندی» نام دارد و به عنوان قاعده ای کلی برای بررسی های بینازبانی به کار می رود. این سلسله مراتب خود متشکل از دو « پیوستار معنایی» و «پیوستار نحوی» است و بر اساس تصویرگونگی بنا نهاده شده است، به این معنی که ساخت هایی که دارای همبستگی زیاد معنایی هستند در قالب ساخت های نحوی مستحکم تری بیان می شوند و برعکس. در این سلسله مراتب، ساخت های سببی نیز جای دارند و محور مطالعه پژوهش حاضر قرار گرفتند. ساخت های سببی در مطالعه حاضر به سه نوع سببی نوع یک، سببی امری و سببی نوع دو تقسیم شدند. بر این اساس نخست به بررسی ابعاد نحوی، معنایی و تعامل این دو بعد در ساخت های سببی پرداختیم. در بعد نحوی نوع رابطه الحاق-پیوند و در بعد معنایی، سلسله مراتب معنایی مورد بحث بودند. یافته ها حاکی از آن است که سببی های نوع یک در رابطه هم وابستگی هسته ای و سببی های نوع دو و امری در رابطه هم وابستگی مرکزی به سر می برند. تعامل دو سطح نحو و معنا در ساخت های سببی نیز در قالب الگوریتم های پیوندی تبیین شدند. در نهایت چنین محرز شد که یافته های زبان فارسی در جهت تائید «سلسله مراتب میان بندی» عمل می کنند و از این رهگذر می توان بر کفایت تبیینی آن صحه گذارد.
ساخت های نامعین کاربردی در فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی معناهای کاربردی «ساخت های نامعین» در زبان فارسی معاصر ازمنظر دستور ساختی است. در فارسی معاصر، ساخت نامعین [(če) (Ɂajab) … [X]NPi=i] معناهای کاربردی ’تأکیدی‘، ’تقدیری‘ و ’تحقیری‘ را رمزگذاری می کند. علاوه بر این ساخت، در این دوره از زبان فارسی ساخت های نامعین کاربردی [(ye) [X]seni]j با معنای ’تأکیدی‘، [(ye) [X]NPi] با معنای ’تحقیری‘،[ye/yak [X]NPi=i] با معنای ’تقدیری‘ و[yak [X]APi] با معنای ’'تأکیدی‘ وجود دارند. نشانه های نامعین (=ی (=i)، یه (ye) و یَک (yak)) در نقش های کاربردی تکیه براند؛ به این معنا که در رمزگذاری معناهای کاربردی ’تأکیدی‘، ’تقدیری‘ و ’تحقیری‘ دارای دیرش بیشتری نسبت به همتای دستوری خود هستند و همچنین ذکر این نکته لازم است که این نشانه ها در نقش های ’تأکیدی‘ و ’تقدیری‘ نسبت به نقش ’تحقیری‘ دیرش کم تری دارند و در رمزگذاری دو نقش اول افزایش شدت انرژی تولیدی تدریجی و در نقش بعدی کاهش انرژی تدریجی قابل مشاهده است. به منظور بررسی فارسی معاصر، بخشی از پیکره گفتاری برخط هم بام (HAMBAM)، متشکل از یک سخنرانی رسمی به مدت 31 دقیقه و چند مصاحبه غیررسمی به مدت 40 دقیقه و علاوه بر آن دو کتاب انتری که لوطیش مرده بود (چوبک، 1395) و حاجی آقا (هدایت، 1330)، به عنوان پیکره این پژوهش برگزیده شدند. تحلیل های آوایی نشانه های «نامعین» موجود در ساخت های نامعین کاربردی را در پیکره گفتاری با بهره گیری از نرم افزار پرَت (praat) 08/0/6 به دست داده ایم.
Evaluation of ELT Practicum Courses: Exploring the Perspectives of Student Teachers and Graduated Student Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Practicum as a component of the English language teacher education program has been welcomed by pre-service teacher education institutes. Despite the great emphasis laid on practicum by Farhangian University, it has not been evaluated comprehensively by the student teachers and graduated student teachers up to now. The main objective of the study was to explore the benefits and problems of the practicum program. To do so, a qualitative case study was employed. 25 informants were recruited using a purposive sampling procedure. The data were collected through semi-structured interviews with student teachers and graduated student teachers. The interpretational and reflective analysis techniques were employed to analyze the data. The findings were content analyzed in terms of benefits/advantages and challenges of the practicum. They indicate that practicum courses make the student teachers ready for real teaching, help them learn about the realities of real teaching and overcome the negative attitudes and feelings about the teaching profession. It has been also found that the practicum program needs revision in terms of evaluation, quality of placement schools, and cooperation between mentors, university educators and student teachers. Findings can be used by teacher training institutes, practicum educators, school mentors, and EFL student teachers.
بررسی اثر بخشی بازخورد همسالان در یادگیری زبان انگلیسی در محیط وب2.0 (بازخورد همسالان2.0)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
556 - 570
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات مطرح در تحقیقات آموزشی بررسی تأثیرات بازخورد و انواع مختلف آن در آموزش است. نتیجه مطالعات موجود نشان دهنده اهمیت نقش بازخورد، به عنوان یکی از قدرتمندترین عناصرِ یادگیری و آموزش، در فرایند یادگیری است. در عین حال، تعامل در فرایند یادگیری از مهم ترین کارکردهای شبکه های اجتماعی برخط است که به بازخورد منتهی می شود. هدف این مطالعه بررسی نقش بازخورد همسالان در یادگیری زبان در محیط شبکه های اجتماعی برخط است که این امر از طریق مقایسه دو گروه مورد مطالعه (گروه آزمایش و کنترل) صورت گرفته است. در این روش تأکید بر بازنمود ادراک کاربران نسبت به بازخورد همسالان بود، نتایج حاکی از این است که هر دو گروه احساسات مثبتی در ارتباط با بازخورد همسالان داشته اند. همچنین، نتایج نشان دهنده وجود شباهت ها و تفاوت های معنادار بین دو گروه تحقیق است، از جمله اینکه تفاوت های اساسی بین بازخوردهای تولید شده در دو گروه به لحاظ شکل و تعداد وجود دارد. در هر دو گروه، بازخورد اصلاحی به وفور ارائه شده است؛ با این وجود، میانگین به دست آمده از گروه آزمایشی حدوداً دو برابر میانگینِ گروه رودررو (حضوری) بود. در نهایت، انواع مختلفی از بازخورد همسالان (تحسین، تحسین توضیحی و اصلاحی) در هر دو گروه ثبت گردید. اگرچه بازخورد تولید شده در گروه آزمایشی از لحاظ کمی و کیفی بیش از گروه کنترل بود.
بررسی زاویه دید در رمان پلنگ های کوهستان بر اساس الگوی روایت شناسی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی موضوعی است که دردهه های گذشته مورد مطالعه کسانی چون تزوتان تودوروف، نورمن فریدمن، ژاپ لینولت، ژرالدپرس، اشتانسل و ژرارژنت بوده است . نزدیک چهل دهه است این مقوله، به عنوان علمی مستقل در غرب، جای خود را باز کرده است و از دیدگاه ساختار گرایان به مطالعه ی طبیعت، شکل و نقش روایت می پردازد و می کوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. ژرارژنت فرانسوی، به گفته ی بسیاری از محققان ، کامل ترین نظریات را در باب این حوزه مطرح کرده است. زاویه دید یا کانون روایت مبحثی است که نویسنده یا راوی برای نگریستن به داستان خود بر می گزیند. نظرات دقیق و آراء منسجم وی درباره ی کانون روایت چنان ظرفیتی دارد که می توان با کمک الگوی روایت شناسی او، متون مختلف ادبی را بررسی کرد و دید تازه ای را به روی آن ها گشود. در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی، شگردهای روایی را در رمان پلنگ-های کوهستان امین فقیری بر اساس نظریه کانون روایت ِژرارژنت مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
Exploring Translation Strategies of Middle Persian Texts: The Case of the 19th Chapter of Vandidad
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۱, Winter ۲۰۲۱
21 - 34
حوزه های تخصصی:
The main objective of the present study was to semantically and syntactically explore translation strategies applied by translators in the translation of chapter nineteen of Vandidad from Avestan to Middle Persian for ritual purposes. To this end, the Middle Persian translation of Vandidad was studied, and the meaning of the words accompanying their syntactic roles in the Avestan language were compared to their Middle Persian equivalents. Then, the strategies applied by the translators were divided into two categories: semantic and syntactic ones. The findings of the study can shed some light on the translation strategies applied in the translation of ancient texts which can be used for deeper and broader scientific inquiry into Iranian ancient languages.
Software Technology and Writing Skills Improvement of Intermediate EFL Learners
حوزه های تخصصی:
The presented study examined the effect of applying software technology, (i.e., WhiteSmoke Writing Software (TM 2020), on the improvement of EFL learners' writing skills. To do so, 55 EFL learners ranged in age from 20 to 22 who were studying English as a Foreign Language in Bahar Institute of Higher Education, Iran were invited to participate in the research. During the study, the participants who were already studying Passages coursebook were informed that for 7 weeks the class orientation and focus will change to writing instruction, which was most welcome by them. One class was considered as an experimental group of 26 students, while the other one was a control group of 29 students. Based on the prior completion of the course, all were considered intermediate. Control group students worked conventionally on the book and received feedback on their performance from the teacher while the learners in the experimental group worked with WhiteSmoke Writing Software which is the most comprehensive grammar checker. At the end of the study, the comparison of the pretest and posttest demonstrated that the participants in the experimental group outperformed the control group subjects at a 0.05 significant level. The outcomes of the current study approved that the application of software technology in the classroom context was treasured. Also, the utilization of software made the learners be in charge of their own learning process, which can be a great advantage on the part of online teaching and learning.
بررسی ساخت های دومفعولی و دومتعدی در زبان فارسی در چارچوب صرف توزیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ساخت های دومفعولی و دومتعدی در زبان فارسی بر اساس آراء وود و مرنتز (2017) در چارچوب صرف توزیعی می پردازد و نشان می دهد چگونه می توان تناوب موضوعی را به ویژگی های نحوی معنایی یک هسته معرف موضوع با بر چسب i* فروکاست تا تحلیل واحدی برای هسته های معرف موضوع ارائه کرد. پدیده انتقال مالکیت در ساخت های دومفعولی و رابطه مکانی در ساخت های دومتعدی با این فرض تبیین می شود که توانایی فعل برای حضور در ساخت دومفعولی مستلزم گزینش یک گروه معرف مرکب به صورت D*P و توانایی فعل برای رخداد در ساخت دومتعدی مستلزم گزینش یک گروه حرف اضافه ای مرکب به صورت P * p مکانی است که از رهگذر ترکیب هسته i* با یک متمم DP و pP ، به ترتیب نقش تتایی مالک و پیکر به شاخص اعطا می شود. چگونگی تعبیر این نقش ها از یک قاعده تعبیری وابسته به بافت مایه می گیرد که در سایه ساخت های نحوی تعریف و بر اساس اصل خوانش معنا تحدید می شود. تعبیر موضوع های برونی در ساخت های یادشده از جایگاه ساختاری یک هسته نحوی و نقش مفهومی معنایی ریشه مایه می گیرد.
تحلیل مقایسه ای شعری از مثنوی مولوی با ترجمه انگلیسی آن بر اساس نظریه انسجام هلیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش بر اساس نظریه ی انسجام هلیدی و حسن (1985) و با روش توصیفی – تحلیلی و آماری انجام شد. هدف نگارندگان این بود که در چارچوب فرانقش متنی هلیدی، به بررسی مقایسه ای کاربست عوامل انسجام متنی و میزان انسجام و پیوستگی در متون شعری هشت بیتی از دفتر اول مثنوی مولوی و ترجمه ی انگلیسی جاوید مجدِّدی بپردازند و به سؤالات زیر پاسخ دهند: 1 .بر اساس نظریه ی انسجام هلیدی و حسن (1985)، میزان انسجام و پیوستگی در این شعر مثنوی مولوی و ترجمه ی آن چقدر است؟ و چگونه به کار رفته است؟ 2. با توجه به تحلیل مقایسه ای بسامد انسجام و پیوستگی در دو متن مبدأ و مقصد، مترجم تا چه حد در انتقال مفاهیم، موفق بوده است؟ به این منظور، مطابق مدل هلیدی، بسامد عوامل انسجام واژگانی و دستوری و درصدهای انسجام و پیوستگی در اشعار محاسبه شدند. بر اساس «تعادل نقش بنیاد هلیدی در ترجمه» نزدیکی درصد های انسجام (% 6/94, %4/96) و پیوستگی (% 8/92 , 91%) در دو متن و نیز شباهت نحوه ی توزیع عوامل انسجام در آن ها که به جز در عوامل برابری و هم معنایی، بسیار نزدیک به هم بودند، می توانند نشان دهنده ی تبعیت مترجم از سبک متن مبدأ در انتقال مفاهیم متن مبدأ از طریق ترجمه باشند.
فرایند تکرار در گویش شوشتری: نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه ساخت واژه با ساختار درونی کلمات سروکار دارد و واژه سازی از مباحث مهم آن به شمار می رود. یکی از فرآیندهای زایا و زیرشاخه واژه سازی، فرایند ساخت واژه تکرار است. از آن جایی که فرایند تکرار در بیش تر زبان های بشری دیده می شود، از دیدگاه ها و نظریه های مختلفی تحلیل و تبیین شده است. نظریه بهینگی یکی از این نظریه ها است که در پی کشف مشترکات زبان ها وگویش های گوناگون است. پژوهش حاضر نیز به تحلیل و توصیف فرایند تکرار در گویش شوشتری، یکی از زیرشاخه های گویش بختیاری و متعلق به زبان های ایرانی نو جنوب غربی، در چارچوب نظریه تناظر بهینگی می پردازد. در این مطالعه روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های زبانی از متون و واژه نامه های گویش شوشتری و همچنین گفت وگوهای روزمره گویشوران شوشتری گردآوری شده اند. در تحلیل داده ها از شم زبانی یکی از مولفین که خود گویشور بومی است، استفاده شده است. تحلیل داده ها حاکی از آن است که در گویش شوشتری فرایند تکرار کامل افزوده و ناافزوده قابل مشاهده است و تکرار کامل افزوده خود نیز بر دو نوع میانی و پایانی تقسیم می شود. فرایند تکرار ناقص نیز به دو صورت پیشوندی و پسوندی در گویش شوشتری دیده می شود. در ادامه محدودیت های مرتبط با هر کدام از فرایندها شناسایی شده و با توجه الگوی ساختاری هر یک در تابلوهای بهینگی رتبه بندی شده اند. یافته های این جستار کارآمدی نظریه بهینگی در تحلیل انواع فرایند تکرار را نشان می دهند. بر اساس یافته ها می توان به این امر نیز پی برد که چگونه در ساخت انواع متفاوت فرایند تکرار در شوشتری از محدودیت های خاص پایایی و نشانداری، با سلسه مراتب ویژه پیروی می شود.
بررسی انواع امکانات تکریمی در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان یکی از وسایل ارتباطی در جامعه است. ارتباط زبانی، به عنوان یکی از مهم ترین نقش های زبان، نشان دهنده روابط میان افراد است. مفهوم ادب به عنوان یک عامل اجتماعی-شناختی، بیانگر شأن و فاصله اجتماعی میان افراد است. این مفهوم با ابزارهای متفاوتی در ارتباط میان افراد تجلی می یابد. یکی از این ابزارها امکانات تکریمی هستند. افراد جامعه برای رعایت احترام و ادب، تشخیص جایگاه و شأن اجتماعی مشارکت کنندگان و مخاطبان از صورت های امکانات تکریمی بهره می جویند. امکانات تکریمی در زبان ژاپنی در چهار گروه جای می گیرند؛ تکریمی های ارجاعی، تکریمی های مخاطب، زبان های اجتنابی و زیباسازی. در اغلب زبان ها تکریمی های ارجاعی نسبت به سایر انواع تکریمی ها بیشتر به کار می روند و در میان انواع تکریمی های ارجاعی نیز تکریمی های فاعلی بیشتر از تکریمی های فروتنانه و غیر فاعلی کاربرد دارند. در این پژوهش چهار دسته امکانات تکریمی در فارسی میانه بر طبق این چارچوب بررسی شده است. در فارسی میانه نیز همانند زبان ژاپنی، تکریمی های ارجاعی دارای بیشترین کاربرد هستند. علاوه بر تقسیم بندی شیباتنی، می توان استعاره و تشبیه، تکریمی های صفتی متکلم و دعایی را نیز به گروه تکریمی های فارسی میانه افزود.
A Comparative Study on the Effects of Multiple-choice vs. Sentence-writing Modes of Test Practice Manipulation on Intermediate EFL Learners’ Collocation Learning
حوزه های تخصصی:
Within the realm of lexis, the area of collocation is of prime importance to producing natural-sounding language for anyone learning a foreign language. This study aimed at investigating the effects of two modes of sentence writing versus multiple-choice test practice manipulation on Iranian intermediate EFL learners’ lexical collocation learning. For this purpose, to ensure the homogeneity of the participants, Preliminary English Test (PET) was administered to 87 students studying English at two English institutes of Ofoghhaye Nour and Nourmahdi in Roudsar, Guilan, through which 60 students were selected as the target participants. They were intermediate students with the age range between 17 and 23. They were then divided into two equal comparison groups: Sentence-writing Group (SRG) and Multiple-choice Group (MCG). A piloted pretest of lexical collocation was administered to both groups. Then both groups underwent a 7-session treatment. SRG was treated by the virtue of sentence-writing practice for the target collocations, and MCG was instructed through recognition practice, here multiple-choice practice. After the treatment period, the same version of lexical collocation test was administered to both groups as posttest to examine the effectiveness of the treatments. The results of paired-samples and independent samples t-tests indicated that both groups had collocation gains but the effectiveness of multiple-choice test manipulation on learners’ lexical collocation outweighed that of the sentence-writing mode of test practice manipulation. The implications and recommendations were also presented.
ترکیب درون مرکز غیر فعلی در لکی الشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرتکرارترین ساختارهایی که در ترکیب های درون مرکز غیرفعلی در زبان لکی یافت می شوند عبارت اند از: [اسم + اسم]، [اسم + صفت] و [صفت + اسم]. علاوه بر اینها، سه ساختار کم بسامدتر [اسم + حرف اضافه]، [حرف اضافه + اسم] و [عدد + اسم] نیز در این زبان یافت می شود. تحلیل معنایی این ساختارها نشان می دهد که برحسب نوع رابطه بین اجزای سازنده ترکیب، معانی متنوعی از آنها استنباط می شود و تنوع معنایی ترکیب های [اسم + اسم] بیش از سایر ترکیب های درون مرکز است. ترکیب های درون مرکز [اسم + اسم] به دو زیرطبقه هسته آغاز و هسته پایان تقسیم می شوند و در آنها مفاهیم متعددی را می توان یافت که عبارت اند از: منشأ، محتوا، کاربرد، شباهت، جنس، محل، وابستگی، آغشتگی، زمان، اختصاص، نوع، تغذیه، شیوه و هدف. ترکیب های درون مرکز [اسم + صفت] نیز از لحاظ معنایی تنوع قابل توجهی دارند و معانی متعددی شامل نحوه عملکرد، ابزار تولید، محتوا، نسبت، خصوصیت و ارتباط خاص در این نوع ترکیب ها یافت می شود.
تحلیل برخی از فرایندهای واجی در گویش اورامیِ شمال ایران در چارچوب واج شناسی زایشی و نظریه بهینگی (مطالعه موردی: گویش عبدالملکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین گویش های اورامی در خارج از جغرافیای اورامان، گویش عبدالملکی است که گویشوران آن در بخش ساحلی میانکاله شهرستان بهشهر سکونت دارند. این گویش به دلیل دور افتادن از خاستگاه خود یعنی اورامان لهون، تا حدودی با سایر گویش های اورامی که اکنون در استان کرمانشاه رایج اند، تفاوت دارد. هدف مقاله حاضر، آن است که پس از بررسی و توصیف ساختمان هجایی گویش عبدالملکی، برخی از فرایندهای واجیِ آن در واژه های مشترک با فارسی معیار را مورد تحلیل قرار داده و قاعده مخصوص هر یک را ارائه دهد. روش مطالعه حاضر، توصیفی- تحلیلی است و داده ها در چارچوب واج شناسی زایشی و نظریه بهینگی تحلیل شده اند. برخی از مهم ترین یافته های این پژوهش از این قرارند: 1. ساختمان هجایی گویش عبدالملکی از هشت هجا تشکیل شده است؛ 2. در ابتدای هجا می تواند خوشه همخوانی وجود داشته باشد؛ 3. فرایندهای واجیِ همگونی، ناهمگونی، حذف، درج، تضعیف و قلب در این گویش فعال است؛ 4. توالی دو همخوان / n / و / d / در گفتار به کار نمی رود؛ 5. در تحلیل فرایند قلب، سه محدودیت linearity ، SCL ، و SSP دخیل اند؛ 6. در فرایند تضعیف، محدودیت کم کوشی بر تمام محدودیت ها اولویت دارد.
بررسی جریان زایش معنا و فرایند نشانگی نامحدود در هزاره دوم آهوی کوهی سروده محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، جهت بررسی مراکز زایش معنا به عنوان مسئله ای قابل پژوهش که می تواند به گونه شناسی دقیق تر شعر نو فارسی منجر شود، به بررسی و مطالعه شعر هزاره دوم آهوی کوهی (شفیعی کدکنی، 1395) می پردازد؛ با طرح این پرسش ها که مراکز زایش معنا در هزاره دوم آهوی کوهی کدامند، با یکدیگر چه نوع ارتباطی دارند، در نتیجه تعامل این مراکز، فرایند نشانگی نامحدود چگونه پیش می رود و درنهایت تعدد مراکز تولید معنا چه تأثیری بر جریان حسی- زیبایی شعر دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در هزاره دوم آهوی کوهی رابطه بین شعر و نقاشی از نوع بینامتنیت درون فرهنگی و بینانشانه ای است. باز بودن گفتمان دیداری کاشی «مزگت/ مسجد پیر» به شاعر این امکان را می دهد که گریز از سپهر نشانه ای بسته و تک صدای امروز/اکنون به سپهر نشانه ای باز و چندصدای دیروز/ گذشته را عملی گرداند. با تبدیل کارکرد شمایلی نشانه های کاشی به کارکرد نمادین در شعر، فضای فیزیکی یا خرده فضای کاشی تبدیل به کلان فضا یا فضای مجازی می شود و زایش معنا را در جریانی به هم آمیخته، چندبعدی، سلسله مراتبی و در فضای ژرف و بی پهنای تاریخ کهن ایران پیش می برد. در این جریان، فضای گفتمانیی پدید می آید که متناقض ها به جای نفی یکدیگر به همزیستی و تعامل دست می یابند و "کاشی مزگت پیر" از همه گفتمان ها میزبانی می کند. در فرایند نشانه ای دیگر، شمایل های کاشی تبدیل به نمایه شده و از طریق استعاره های ترکیبی بُعد عمیق و غیرمحسوس معنا را خلق می کند که اشاره به «خود» دارد. در این شعر حس درونی، قوی ترین بعد حسی- اداراکی است که حواس ظاهری را از کار می اندازد و درقالب تجربه ای ناب، راه بردن از خود به بی خودی را در قالب تصویرهای زیبا و منحصربه فرد نشان می دهد. با توجه به این که در این شعر، مرکز غالب تولید معنا تاریخ و فرهنگ ایران است، در زیرگونه مفاخره فرهنگی طبقه بندی می شود. پژوهش با رویکرد نشانه شناسی پساساختارگرا و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
A Corpus-based Analysis of Lexical Richness in EAP Texts Written by Iranian TEFL Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The literature on second/foreign language (L2/FL) discourse is replete with corpus-based studies into the use of various features representing lexical proficiency. Nonetheless, the lexical construct of English for academic purposes (EAP) texts developed by postgraduates majoring in teaching English as a foreign language (TEFL) still sounds like a relatively unexplored domain that merits further multi-dimensional investigation. To narrow the gap, the authors in the current study set out to evaluate the lexical richness of a corpus containing doctoral dissertations written by Iranian TEFL students in terms of lexical density, diversity, and sophistication. Taking advantage of the computational tool Coh-Metrix to analyze the lexical features, the corpus was analyzed in comparison with a first language (L1) baseline containing doctoral dissertations written by English native speakers. The comparative analysis of the L1 and L2 corpora revealed that the texts written by Iranian TEFL learners were lexically less diverse but more sophisticated. Additionally, the lexical density of the L2 corpus exceeded that of the L1 one in terms of nouns and adjectives. Based on the results drawn from a discriminant function analysis (DFA), the features representing lexical sophistication and density were found to be the best predictors of lexical richness since they could significantly discriminate between the two sub-corpora. The findings may provide new insights into the ways of evaluating and enhancing the lexical richness of FL/L2 written discourse.
The Joint Effects of Teacher-led and Collaborative Planning conditions and Task Complexity on L2 Oral Production(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This quantitative study aimed to investigate the combined effects of two types of strategic planning, namely collaborative and teacher-led planning conditions and task complexity on Iranian intermediate language learners' oral production in terms of complexity, accuracy, and fluency. To achieve this purpose, 90 EFL learners were selected through convenience sampling from a language institute in Shiraz, Iran, and randomly assigned to two control and four experimental groups. The study adopted a quasi-experimental design in the form of pretest, treatment, and posttest. In the first step, all participants took part in a speaking pretest in which they were required to narrate a story based on a series of picture description tasks. While the experimental groups underwent 10 treatment sessions of picture description task performance along with two planning types i.e., teacher-led and collaborative planning conditions, the control groups were not allowed to plan the task performance. In the last session, the language learners took a posttest whose results were compared with those of the pretest. The findings revealed that the language learners in the collaborative planning groups outperformed the other groups in terms of both fluency and complexity. Further, teacher-led groups did better than the other groups in terms of accuracy. This study carries crucial implications for EFL teachers, material developers, syllabus designers, and speaking skill examiners.
Exploring Iranian EFL Teachers' Creativity-Supportive Behaviors
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۳, Summer ۲۰۲۱
97 - 118
حوزه های تخصصی:
This study investigated the creativity-supportive behaviors of Iranian EFL teachers. A mixed-methods data collection approach was adopted: quantitative data were obtained from randomly selected 94 teachers and 216 students through the Persian version of the Creativity Fostering Teaching (CFT) index (Soh, 2000), and qualitative data were collected via students' reports on twelve classroom aspects. To analyze the quantitative data, an independent samples t-test and for the qualitative data, thematic analysis coding were used. There was a significant difference between the teachers' and the students' views on creativity-supportive behaviors of Iranian EFL teachers. Additionally, environment and interaction were extracted as two main themes from the analysis of the qualitative data. These two themes were discussed as the central factors influencing the creativity-supportive behaviors of the teachers. Although most Iranian EFL teachers want and try to adopt strategies and activities to develop or support creativity in their classrooms, the results showed that Iranian EFL students do not experience the classrooms as a locus of supporting creativity. Generally, creativity is not implemented and supported in Iranian EFL classrooms. The findings illustrate that teacher-training programs should equip Iranian EFL teachers with the knowledge and strategies of creativity- fostering instruction.