پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره 11 پاییز 1400 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر به بررسی تلقی مدرسان زبان های انگلیسی و فرانسه از دانش محتوایی تربیتی فناوری خود در کلاس های مجازی و در دوران پساکرونا در ایران می پردازد. هدف از این مطالعه تحلیل رابطه میان عواملی نظیر سابقه تدریس مجازی ، شرکت در دوره های مجازی و زبان مورد تدریس با دانش های TPACK بوده است. 116 مدرس این دوره ها در موسسات ایران به پرسشنامه الکترونیکی محقق-ساخت (پایایی 0.96)، متشکل از 7 گویه (دانش های فناوری، تربیتی، محتوایی، محتوایی فناوری، محتوایی تربیتی، تربیتی فناوری، محتوایی تربیتی فناوری و زمینه ای) و 34 پرسش پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان می دهند هر دو گروه از مدرسان ارزیابی مثبتی از سطح دانش محتوایی، دانش زمینه ای و دانش تربیتی محتوایی خود داشته، اما به دانش تربیتی فناوری و دانش فناوری خود امتیاز پایینی داده اند. یافته ها حاکی از آن است که علی رغم گذشت دست کم یک سال از تدریس مجازی و شرکت در دوره های گوناگون تربیت مدرس ویژه این کلاس ها، مدرسان همچنان آمادگی کافی جهت استفاده از فناوری به عنوان محور اصلی در فرایند آموزشی را ندارند. به علاوه، نتایج دال بر این هستند که میان عواملی چون سن، جنسیت، گرایش تحصیلی و زبان مورد تدریس با میزان دانش محتوایی تربیتی فناوری ارتباط معناداری وجود نداشته؛ در حالی که، دانش محتوایی مدرسان متأثر از سابقه تدریس حضوری یا مجازی، مدرک تحصیلی و شرکت در دوره های تربیت مدرس ویژه کلاس های مجازی بوده، دانش تربیتی آنان از سابقه تدریس و شرکت در دوره های ویژه کلاس های مجازی تأثیر گرفته و دانش تربیتی فناوری و محتوایی تربیتی فناوری آنان زیر تأثیر سابقه تدریس مجازی بوده اند.
نقش موسیقی در یادگیری زبان آلمانی به عنوان زبان خارجی: پژوهشی برپایه تحلیل کتب آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش موسیقی در یادگیری زبان خارجی را می توان از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داد: شباهت موسیقی با زبان، ارتقا میزان انگیزه زبان آموزان، جلوگیری از ترس و اضطراب زبان آموزان برای شرکت در فعالیت های کلاسی، فهم بهتر متون ادبی و تقویت فراگیری تلفظ صحیح واژگان، از جمله موضوعاتی اند که اهمیت موسیقی در فرایند یادگیری زبان خارجی را نشان داده اند. نتایج یک نظرسنجی در سال 2019 که از سوی شرکت Shell در میان جوانان آلمانی صورت گرفته، نشان می دهد که شنیدن موسیقی با 57 درصد، بیشترین فعالیت جوانان در اوقات فراغت را به خود اختصاص داده است. پرسش اصلی این تحقیق آن است که کتب آموزشی تا چه حد و در چه زمینه هایی از موسیقی در جهت آموزش زبان خارجی استفاده می کنند. در پژوهش حاضر، علاوه بر معرفی سبک های موسیقی مناسب برای استفاده در آموزش زبان، به معیارهای انتخاب موسیقی با هدف آموزش و همچنین به راه کارهایی برای به کارگیری موسیقی در کلاس زبان خارجی اشاره می کنیم. در بخش عملی، موسیقی به کاررفته در تعدادی از کتب آموزشی به روز را از جنبه های گوناگون، از جمله واژگان، کشورشناسی، دستور زبان و همچنین مهارت های زبانی تحلیل کردیم. نتایج پژوهش نشان می دهد، علی رغم آنچه در بخش نظری از نقش و اهمیت موسیقی و ظرفیت آموزشی موجود در آن گفته می شود، کتب آموزشی بهره کافی را از این ابزار محبوب میان جوانان نبره اند.
آمادگی معلمان برای آموزش زبان بر خط: رویکرد بوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر نتیجه حاصل از یک روایت پژوهی درباره تجربه های زیسته معلمان زبان انگلیسی ایران است که در دوران کرونا از آموزش آنلاین استفاده کرده اند. داده های جمع آوری شده توسط پرسشنامه از 28 معلم زبان انگلیسی با هدف پاسخگویی به سوالات مورد تحلیل قرار گرفته است که معلمان زبان انگلیسی چه درکی از آمادگی خود برای آموزش آنلاین دارند، در طول این انتقال (از آموزش رودررو به آموزش آنلاین) با چه چالش هایی مواجه شدند و چگونه مهارت های آموزش آنلاین خود را در مواجهه با چالش ها ارتقا دادند. تحلیل داده ها نشان داد که معلمان زبان انگلیسی برای چنین انتقال عظیمی آمادگی نداشته اند و در این انتقال به آموزش آنلاین با چالش های متعددی مواجه شده اند. همچنین بیشتر رشد حرفه ای معلم ها به صورت خودآموزش و در نطام های خرد و میان نظام انجام شده است. یافته ها همچنین نشان می دهد یک انتقال موفق به آموزش آنلاین ممکن نیست، مگر زمانی که معلمان خود در جهت رشد گام بردارند که این رشد از چهار لایه خردنظام ، میان نظام ، برون نظام و کلان نظام متاثر است. این پژوهش علاوه بر اضافه کردن به ادبیات موجود در آموزش زبان به کمک فناوری ، بینش مناسبی برای تربیت معلم زبان برای آموزش با فناوری، متخصصان طراحی دوره های رشد حرفه ای آموزش زبان به کمک فناوری و تصمیم گیرندگان این حوزه، می دهد.
سواد دیجیتالی اساتید زبان انگلیسی برای اهداف آکادمیک: چالش ها، فرصت ها و وضعیت کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور آموزش زبان به کمک رایانه (CALL)، سواد دیجیتال دانش آموزان و معلمان موردتوجه بسیاری از مطالعات قرارگرفته است. بااین حال، آموزش انگلیسی برای اهداف آکادمیک یک حوزه نادیده گرفته شده است وتحقیقات بسیار محدودی در این زمینه انجام شده است. هدف از انجام این مطالعه، مشخص کردن سطوح سواد دیجیتال اساتید آموزش زبان انگلیسی برای اهداف آکادمیک و شناسایی موانع محدودکننده ارتقاء سواد دیجیتال اساتید بود. در راستای نیل به اهداف مطالعه، 79 نفر از اساتید ایرانی آموزش زبان انگلیسی برای اهداف ویژه در تکمیل پرسشنامه ها و 29 نفر از آنان در پاسخ به سوالات مصاحبه شرکت داشتند. یافته های پژوهش نشان داد که استادان ایرانی آموزش زبان انگلیسی برای اهداف ویژه دارای سطح متوسطی از سواد دیجیتال هستند و از انواع محدودی از ابزارها و برنامه های کامپیوتری استفاده می کنند. بااین حال، اساتید آگاه بودند که سطح سواد دیجیتال آن ها برای اهداف آموزشی ممکن است پایین تر از سطح سواد دیجیتال آن ها برای اهداف عمومی و شخصی باشد. این مطالعه همچنین نشان داد که این اساتید به دلیل برخی عوامل مانند کمبود زمان، محدودیت های برنامه آموزشی و عدم توجه مدیران آموزشی تصمیم به تقویت سواد دیجیتال خود نمی گیرند. هرچند که آن ها دیدگاه مثبتی نسبت به ارتقاء سواد دیجیتال خود داشتند. علاوه بر این، بر اساس نتایج به دست آمده اساتید آموزش زبان انگلیسی برای اهداف آکادمیک سواد دیجیتال خود را از طریق تجربه شخصی کسب کرده اند و هیچ آموزش رسمی به آن ها ارائه نشده است.
بررسی تأثیر کلاس درس معکوس بر پیشرفت خواندن و خودکارآمدی زبان آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های بسیاری در رابطه با آموزش زبان های خارجی انجام شده است که حکایت از اثربخشی آموزش های معکوس در بهبود نتایج عملکرد زبانی دانش آموزان دارد. بااین وجود، تعداد کمی از مطالعات به بررسی تأثیر آموزش معکوس بر درک مطلب در زبان دوم پرداخته اند. هدف این مطالعه بررسی تأثیر کلاس درس معکوس بر پیشرفت درک مطلب و خودکارآمدی زبان آموزان در مدارس ایرانی است. برای این منظور، نمونه ای متشکل از 48 زبان آموز ایرانی موردنظر قرارگرفته و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (25 نفر ) و کنترل (23 نفر) موردبررسی قرارگرفته اند. پژوهش حاضر با روش شبه آزمایشی به انجام رسیده است؛ به این صورت که آزمودنی ها در گروه آزمایش آموزش های معکوس را دریافت نموده و در گروه کنترل با شیوه های معمول به مدت سه ماه مورد آموزش قرار گرفتند. در راستای جمع آوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه ی استاندارد پرسشنامه ی مقدماتی انگلیسی کمبریج (CPET) و پرسشنامه ی خودکارآمدی خواندن (RSEQ) استفاده گردیده که روایی آن ها با استفاده ازنظر متخصصان مربوطه تائید گردید و پایایی دو آزمون نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب0.84 و... به دست آمده اند. نتایج پژوهش نشان داد تفاوت معنی داری بین استفاده از دو روش نام برده در پژوهش وجود دارد به این معنی که فراگیران گروه آزمایش ازلحاظ پیشرفت خواندن زبان دوم و خودکارآمدی خواندن به طور معناداری بهتر از گروه کنترل عمل می کنند. به طورکلی ، می توان نتیجه گرفت که مدرسان زبان های خارجی می توانند شیوه آموزش معکوس را در کلاس های خواندن بگنجانند تا به زبان آموزان کمک کرده تا اعتمادبه نفس و خودکارآمدی بیش تری را برای انجام مؤثرتر فعالیت های مربوط به درک مطلب از خود نشان دهند.
انواع بازخورد، انتقال معنا و انتقال ساختار در نگارش مشارکتی زبان انگلیسی در بستر تعاملات رایانه ای چند رسانه ای و متن-محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی درگیر شدن زبان آموزان در سه فرآیند انتخاب بازخورد، انتقال معنا و انتقال ساختار در نگارش مشارکتی رایانه ای در بستر تعاملات چندرسانه ای و متن-محور پرداخته است. به این منظور در مرحله نخست، نگارش مشارکتی 30 تن از زبان آموزان ایرانی به روش تجزیه و تحلیل محاوره ای در انتخاب انواع بازخورد (شناختی ، فراشناختی ، احساسی ، بازقالب ریزی و استنتاجی) در دو بستر تعاملات رایانه ای بررسی شد. نتایج تحلیل مجذور کای بر فراوانی بازخوردهای رمز گزاری شده در داستان واره های زبانی (LRE) نشان داد که در بستر تعاملات چندرسانه ای و متن-محور، درگیر شدن زبان آموزان با انواع مختلف بازخورد به هنگام نگارش مشارکتی بطور معنا داری متفاوت است. در مرحله بعد، به منظور بررسی داستان واره هایی که در آنها زبان آموزان به میزان بیشتری درگیر انتقال معنا و انتقال ساختار بودند، تجزیه و تحلیل محاوره ای در دو بستر تعاملات رایانه ای انجام شد. سپس زنجیره های نشانگر، محرک، پاسخ و واکنش در داستان واره ها به هنگام انتقال معنا و انتقال ساختار توسط زبان آموزان شمارش شد. نتایج تحلیل مجذور کای بر واحدهای کد گزاری شده انتقال معنا و انتقال ساختار، نشان دهنده تفاوت معنادار در قابلیت دو بستر نگارش مشارکتی برای درگیرکردن زبان آموزان در انتقال معنا و انتقال ساختار بود. نتایج این تحقیق به جنبه های متفاوت دو بستر تعاملات چندرسانه ای و متن-محور در تسهیل روند یادگیری مهارت نگارش تاکید کردند که شامل طیف وسیعی از فرایندهای تولید نوشتار در زبان آموزان می باشد.
بررسی وضعیت و چالش های تدریس زبان انگلیسی در دانشگاه ها در دوران پیش و پس از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهل و یک مدرس زبان انگلیسی از سرتا سر دانشگاه های ایران با پر کردن پرسشنامه آنلاین در مورد نگرش آن ها نسبت به یادگیری الکترونیکی در قبل و بعد از بحران کرونا در مرحله کمّی این مطالعه شرکت کردند. برای بخش کیفی این مطالعه، تعداد شانزده مدرس زبان انگلیسی داوطلبانه از طریق دعوت در این پژوهش شرکت کردند. از مدرسان خواسته شد تا در مورد شیوه های انتخابی خود در انجام آموزش آنلاین زبان و چالش هایی که با آنها روبرو بوده اند، گزارش کتبی نوشته و ارسال کنند. پنج نفر نیز که امکان ارتباط ویدئویی داشتند برای مصاحبه نیمه ساختار یافته بصورت جداگانه انتخاب شدند. کدگذاری داده ها انجام شد ونتایج لازم به دست آمد. برای اعتبارسنجی داده ها، کدنویسی داده ها بطور مستقل توسط پژوهشگران به همراه چندین چرخه بحث انجام شد. تجزیه و تحلیل داده های کمّی افزایش معناداری در نگرش مثبت نسبت به یادگیری الکترونیکی از قبل به بعد از بحران کرونا را نشان داد. نتایج تحلیل داده های کیفی نیز حاکی از آن بود که مدرسان، تدریس آنلاین را از طریق یک سری فعالیتها همچون کنترل حضور دانشجویان در کلاس مجازی و نمره دهی به تکالیف و پروژه بصورت همزمان یا ناهمزمان انجام می دادند. برنامه ها و سیستم های مختلفی مورد استفاده این مدرسان بوده است. با این حال، مشکلات زیادی در انجام این مهم برای دانشجویان و مدرسان پدید آمده است. بنابراین، یادگیری آنلاین از آنجا که فاقد زیرساختارهای لازم بوده با موفقیت به انجام نرسیده است. پیامدهای یادگیری آنلاین موفق نیز مورد بحث قرار گرفته است.
کاربرد یادداشت های بازاندیشی در افزایش دانش معلمان زبان برای آموزش به کمک فناوری: مطالعه موردی یک دوره برخط آموزش معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش معلمان برای استفاده از فناوری در آموزش زبان یکی از ضرورت های حوزه آموزش است. با این وجود و برخلاف گسترش کاربرد انواع فناوری های دیجیتال و پلتفرم های برخط برای آموزش زبان، آموزش معلمان در این حوزه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش هایی که به طور ویژه به آموزش برخط معلمان و شیوه های ارتقای بهره وری چنین دوره هایی می پردازند بسیار نادرند. آموزش معلمان برای استفاده از فناوری در تدریس زبان بیشتر به معرفی انواع فناوری ها در دوره هایی مدرس-محور محدود شده است. اگرچه پرداختن به انواع فناوری ها می تواند دانش فنی شرکت کنندگان برای استفاده کلی از این ابزارها را افزایش دهد، چنین تمرکزی به افزایش دانش آموزشی شرکت کنندگان کمک چندانی نمی کند. این چالش ها ضرورت بهره گیری از شیوه های کاربردی تر برای افزایش دانش و آگاهی معلمان شرکت کننده در این دوره ها را پررنگ می نماید. برای تامین این هدف، پژوهش حاضر به بررسی کاربرد یادداشت های بازاندیشی برای افزایش و تقویت دانش آموزشی معلمان زبان جهت استفاده از فناوری در تدریس پرداخته است. محتوای 96 یادداشت بازاندیشی نوشته شده توسط 8 معلم شرکت کننده در یک دوره برخط 13 جلسه با استفاده از روش قیاس پیوسته مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها حاکی از اثربخشی این روش در افزایش دانش شرکت کنندگان پیرامون مفاهیم بنیادین، محدودیت ها، پتانسیل های انواع فناوری برای آموزش زبان و تحلیل کارایی روند یادگیری خود بود. تأمل تحلیلی بر موضوعات و مباحث ارائه شده در طول دوره آموزشی به معلمان کمک می کند با به کار گیری دانش به دورنی سازی آن کمک نموده و فرآیند یادگیری خود را تسهیل نمایند.
شیوه های تدریس معلمان و باورهای آنها در مورد به کارگیری فناوری در آموزش زبان دوم: مطالعه موردی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری فناوری های آموزشی در یادگیری و تدریس زبان دوم در حال حاضر بسیار گسترده شده است و بسیاری از محققان تلاش کرده اند تا دیدگاه های مختلف در مورد این موضوع را بررسی کنند. علی رغم تلاش های گسترده تحقیقاتی، مسائل مهمی مانند رابطه بین سبک های تدریس معلمان و باورهای آن ها درمورد به کارگیری فناوری در آموزش زبان دوم نادیده گرفته شده است. این مطالعه به بررسی سبک تدریس 90 معلم ایرانی زبان انگلیسی و باورهای آن ها در مورد آموزش زبان انگلیسی به کمک فناوری می پردازد. به این منظور یک روش ترکیبی با ادغام دو پرسشنامه و یک مصاحبه، به کار گرفته شد. نتایج حاصل از پرسشنامه ها نشان داد که معلمان ایرانی زبان انگلیسی سبک تدریس معلم محور را ترجیح می دهند و نگرش مثبتی به کاربرد فناوری در آموزش زبان انگلیسی دارند. آزمونهای همبستگی پیرسون همچنین نشان داد که بین سبک های آموزشی معلمان و باورهای آنها در مورد به کارگیری فناوری در آموزش زبان انگلیسی، رابطه معناداری وجود دارد. بر اساس نتیجه مصاحبه ها، اکثر مصاحبه شوندگان باورهای مثبتی نسبت به به کارگیری فناوری داشتند، بنابراین نتایج به دست آمده از مرحله اولیه مطالعه (پرسشنامه) تأیید شد. این یافته ها ارتباط بین سبک های تدریس معلمان و باورهای آن ها در مورد به کارگیری فناوری در آموزش زبان انگلیسی را برجسته می کند.
داده های بنیادین استراتژیک زبانشناسی، کلید اکمال متقابل تکنولوژی و هوش مصنوعی در حیطه ترجمه ماشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پرسش که آیا می توان ماشینی اختراع کرد که قادر به انجام رفتارهایی حتی هوشمندانه تر از انسان باشد، حتی پیش از پیدایش رایانه های قدرتمند و داده های هوش مصنوعی نیز مطرح بود. پیشتر برخی از اندیشمندان زبان شناس و فیلسوفان زبان بر این باور بودند که این کار شدنی نیست. ایده بهره برداری از هوش مصنوعی، وتسهیل در بهره وری در حیطه های مختلف علوم ایده ای درست و ضروری بود، اما ابزار تحقق آن مکانیک نبود. مکانیک بستر مناسبی برای ایجاد اکمال متقابل زبان شناسی، منطق، آمار و ریاضی بر حول مکانیک، نبود و چابکی لازم را برای امکان بهره برداری از دستاوردهای خود در تحقق ترجمه ماشینی را فراهم نمی کرد. با ظهور پدیده ای به نام دیجیتال، نه تنها رویه های منطق صوری به سمت منطق نوین و ریاضیات به ریاضیات جدیدتمایل پیدا کرد، بلکه گرایشات نوینی در پژوهش های زبانشناختی متناسب با حضور در بستر دیجیتال شکل گرفت و به سرعت پیشرفت کرد. در این مقاله سعی شده است پس از ارائه مختصری از تاریخچه موضوع و چارچوب نظری آن؛ به چگونگی دستاوردهای بدست آمده پرداخته شود و چشم انداز آتی آن با توجه به متد های انتخاب شده، ترسیم گردد. نویسنده مقاله ضمن ارائه تجربیات شخصی خود در این عرصه، بر ایجاد بانک منابع بنیادی متنوع در حیطه زبانشناسی نوین تاکید دارد. به زعم وی، موفقیت های و دستاوردهای آینده، منوظ به تقویت داده های نوین و مورد نیاز زیرساختی در حیطه زبانشناسی، بعنوان یک علم بین رشته ای با تکنولوژی به منظور کسب دستاوردهای کاربردی، اجتناب ناپذیر است.
بررسی اثر بخشی بازخورد همسالان در یادگیری زبان انگلیسی در محیط وب2.0 (بازخورد همسالان2.0)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات مطرح در تحقیقات آموزشی بررسی تأثیرات بازخورد و انواع مختلف آن در آموزش است. نتیجه مطالعات موجود نشان دهنده اهمیت نقش بازخورد، به عنوان یکی از قدرتمندترین عناصرِ یادگیری و آموزش، در فرایند یادگیری است. در عین حال، تعامل در فرایند یادگیری از مهم ترین کارکردهای شبکه های اجتماعی برخط است که به بازخورد منتهی می شود. هدف این مطالعه بررسی نقش بازخورد همسالان در یادگیری زبان در محیط شبکه های اجتماعی برخط است که این امر از طریق مقایسه دو گروه مورد مطالعه (گروه آزمایش و کنترل) صورت گرفته است. در این روش تأکید بر بازنمود ادراک کاربران نسبت به بازخورد همسالان بود، نتایج حاکی از این است که هر دو گروه احساسات مثبتی در ارتباط با بازخورد همسالان داشته اند. همچنین، نتایج نشان دهنده وجود شباهت ها و تفاوت های معنادار بین دو گروه تحقیق است، از جمله اینکه تفاوت های اساسی بین بازخوردهای تولید شده در دو گروه به لحاظ شکل و تعداد وجود دارد. در هر دو گروه، بازخورد اصلاحی به وفور ارائه شده است؛ با این وجود، میانگین به دست آمده از گروه آزمایشی حدوداً دو برابر میانگینِ گروه رودررو (حضوری) بود. در نهایت، انواع مختلفی از بازخورد همسالان (تحسین، تحسین توضیحی و اصلاحی) در هر دو گروه ثبت گردید. اگرچه بازخورد تولید شده در گروه آزمایشی از لحاظ کمی و کیفی بیش از گروه کنترل بود.
استفاده از گروه های مجازی آموزشی (VLT) جهت بهبود سواد ارزشیابی زبان (LAL) برای مدرسان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود این که آموزش و ارزشیابی دو امر جدایی ناپذیر به شمار می روند، بسیاری از مدرسان توانمند، امکانات خود را برای تدوین/به کارگیری فعالیت های ارزشیابی در کلاس هایشان ناکارآمد می یابند. همچنین، این امکان نیز وجود دارد که مدرسان زبان با روش شناسی آموزش زبان و نظریه های فراگیری زبان دوم آشنایی داشته باشند، اما کماکان میزان کاردانی آن ها در خصوص ارزشیابی آموزشی کم یا صفر باشد. در حقیقت، بسیاری از مطالعات نشان می دهد که اکثر مدرسان زبان، از سواد ارزشیابی زبان (LAL) بی بهره هستند. بنابراین، و هم راستا با نظریه های امروزی در حیطه آموزش که مشوق مشارکت و کار گروهی هستند، تشکیل گروه مجازی آموزشی (VLT) به عنوان راه حلی بالقوه برای این مسئله و مشکلات مشابه در روند تربیت مدرس پیشنهاد می شود: در بررسی پیش رو، سامانه خودآموز مدیریت آموزشی (DIYLMS) به عنوان ابزار فناوری مورد استفاده قرار گرفت و یک گروه مجازی اموزشی با هدف افزایش سواد ارزشیابی زبان (LAL) در مدرسان انگلیسی به عنوان زبان خارجی تشکیل شده و به کار گرفته شد. پروژه گروه مجازی کاملاً موفقیت آمیز بود و عوامل موثر بر اثربخشی آن، به واسطه نظرسنجی صورت گرفته توسط پژوهشگران در قبل و بعد از برگزاری دوره (پیوست الف) و نیز انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته پس از برگزاری دوره (پیوست ب) تعیین شدند. نتایج این بررسی نشان داد که در گروه های مجازی آموزشی، چهار عامل موثر وجود دارد، ازجمله: فناوری، مربی/سرپرست گروه، تعامل، و افزایش دانش/مهارت ها (هم در مورد محتوای دوره و هم در حیطه سواد دیجیتالی). همچنین، مشخص شد که این چهار عامل به صورت جداگانه عمل نمی کنند و با یکدیگر ارتباط پیچیده دارند. نتایج بررسی پیش رو می تواند جهت تدوین برنامه های آتی در حیطه پیشرفت حرفه ای برای مدرسان مفید واقع شود.