مهین ناز میردهقان فراشاه

مهین ناز میردهقان فراشاه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

تحلیل رده شناختی واژه بست های وفسی بر اساس پارامترهای آیخنوالد (2003)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارامترهای رده شناختی واژه بست آیخنوالد وفسی قلب نوایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۵۶
پژوهش حاضر به هدف شناسایی و طبقه بندی واژه بست ها در زبان وفسی بر اساس پارامترهای آیخنوالد (۲۰۰۳) انجام شده است. این مطالعه به صورت تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای انجام شده است، زیرا نمونه های وفسی در این تحقیق اغلب از پیکره وفسی استخراج شده توسط استیلو (۲۰۰۴ب) به شکل ۲۴ داستان عامیانه وفسی و همچنین از دیگر اثرات وی در زمینه وفسی (استیلو، ۲۰۰۴آ، ۲۰۱۰) به کار گرفته شده است. در مواردی هم  از پیکره بوگل و همکاران (۲۰۱۸) و یوسفی (۲۰۲۱) و نیز داده های گردآوری شده از گویشوران زبان استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که اولاً نسبت به معیارهای زویکی و پولوم (۱۹۸۳) و سداک (۱۹۹۱) در دسته بندی واژه بست ها، پارامترهای آیخنوالد (۲۰۰۳)، نه تنها همه معیارهای دو دسته دیگر را شامل می شود، بلکه بر خلاف رویکرد دوگانه آن ها، مزیت بررسی واژه بست ها را در یک طیف چندبعدی از ویژگی ها از یک تکواژ کاملاً مقید تا یک تگواژ کاملاً آزاد دارد. در ادامه، بر اساس مجموعه پارامترهای آیخنوالد (۲۰۰۳) نشان داده شده است که وفسی هشت نوع واژه بست دارد که تنها ویژگی های نوع هشتم، یعنی واژه بست های oblique PAMs در وفسی، تحت تأثیر عوامل واج شناختی-نوایی قرار دارند. در پایان، بر اساس ویژگی های indelibility و locality نشان داده شد که واژه بست های oblique PAMs در واقع وندهای تصریفی هستند، از این رو، نمی توانند به عنوان واژه بست ها مطرح شوند.  
۲.

بررسی محتوا و عناصر فرهنگی در کتاب درس «پرفا 1» برپایه انگاره تلفیقی کرتازی و جین و آداسکو و همکاران

کلید واژه ها: ارزیابی منابع آموزشی آزفا محتوای فرهنگی عناصر فرهنگی فرهنگ ایرانی پرفا 1 انگاره تلفیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۸۶
با در نظر داشتن آن که آموزش زبان عمدتاً با ورود مسائل فرهنگی همراه با زبان آموزی همراه است، سهم آموزش زبان در انتقال این مفاهیم فرهنگی شایان توجه است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان بازتاب محتوا و عناصر فرهنگی بر پایه انگاره های فرهنگی «کرتازی و جین» (1999) و «آداسکو و همکاران» (1990) در کتاب درس «پرفا 1» از مجموعه آموزشی «پرفا» به انجام رسیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیل آماری محتوای کتاب آموزشی مورد بررسی برمبنای تلفیقی از انگاره های مذکور است. بر این اساس کرتازی و جین محتوای فرهنگی کتب آموزش زبان را در سه طبقه «فرهنگ مبدأ»، «فرهنگ مقصد» و «فرهنگ بین المللی» درنظر گرفته اند. با در نظر داشتن این نکته که مجموعه پرفا برای آموزش زبان فارسی به صورت عمومی برای مخاطبان بزرگسال زبان مقصد با پیشینه های متفاوت فرهنگی طراحی شده و با توجه به تجلی بیشتر جلوه های فرهنگی زبان مقصد در آن، در طی فرایند پژوهش حاضر، فرهنگ ایرانی به عنوان «فرهنگ مقصد» و فرهنگ های مبدأ و بین المللی در ذیل یک گروه و با عنوان «دیگر فرهنگ ها» مورد بررسی قرار گرفته اند. بر این مبنا، با تلفیق انگاره فرهنگی آداسکو و همکاران، چهار عنصر این انگاره، مشتمل بر «عناصر زیبایی شناسی»، «عناصر جامعه شناختی»، «عناصر معنایی» و «عناصر زبان شناسی اجتماعی» برای بررسی محتوای فرهنگی «پرفا 1» با تأکید بر فرهنگ ایرانی به عنوان زبان مقصد (مبتنی بر کرتازی و جین) مورد تحلیل آماری قرار گرفته شده اند. نتایج تحقیق نمایانگر آن است که، عمده ترین عناصر فرهنگی نمایانده شده در فرهنگ زبان مقصد در «پرفا 1» به ترتیب عبارتند از: 1. عناصر زیبایی شناسی، مشتمل بر هنر، ادبیات، موسیقی و رسانه 2. عناصر جامعه شناختی، مشتمل بر زندگی روزمره 3- عناصر معنایی، مشتمل بر مفهوم سازی های فرهنگی مسائل مختلف و 4. عناصر زبان شناسی اجتماعی، مشتمل بر نحوه استفاده از زبان با توجه به شرایط فرهنگی اجتماعی.
۳.

حوزه های مفهومی واژه «هدایت» در قرآن کریم در چارچوب رویکرد تحلیل انتقادی چارتریس بلک از استعاره های مفهومی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: هدایت رویکرد تحلیل انتقادی استعاره استعاره مفهومی کلید مفهومی چارتریس بلک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۷۳
پژوهش حاضر همراه با تحلیل استعاره های مفهومی و کلیدهای مفهومی واژه «هدایت» در دوازده جزء آخر قرآن کریم به تبیین حوزه های مفهومی آن بر اساس رویکرد تحلیل انتقادی چارتریس بلک (1995) می پردازد. کلیدهای مفهومی فوق و مفهوم سازی آنان در قالب عوامل واژگانی خاص همراه با نمونه های قرآنی نشان داده شده و با حوزه های مفهومی مشخص تبیین گردیده است. روش تحقیق توصیفی–تحلیلی و در چارچوب زبان شناسی شناختی می باشد. پرسش اصلی در پژوهش حاضر تحلیل آن است که در تبیین استعاره های مفهومی و کلیدهای مفهومی واژه هدایت، کدام حوزه های مفهومی به کار رفته اند؟ در این راستا و با تحلیل آیات مورد بررسی حوزه های مفهومی حاصل از نتایج تحقیق عبارتند از: دین، سفر، آگاهی، توحید، نور، وحی، اختیار، درمان، تقوی، داوری، تلاش، پاداش، شرایط آب و هوایی، تکوینی بودن (آفرینش). بیشترین کاربرد این حوزه ها مربوط به حوزه دین و سفر است که خود کلیدهای مفهومی «دین هدایت است» و «زندگی معنوی سفر است» را برمی انگیزد.
۴.

Metaphorical Conceptualization in the Last Eleven Parts of the Holy Qur’an: A Cognitive and Cultural Explanation

کلید واژه ها: Qur’anic conceptual metaphors Basic level concepts Image schema Qur’anic conceptual metonymy similarity-based metaphors

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۷۸
The present semantic research has been performed in order to provide a cognitive and cultural explanation of conceptual metaphors in parts 20 to 30 of the Holy Qur’an. Extraction of ‘types of conceptual metaphors,’ determination of ‘high frequency metaphors,’ ‘source domains’ and ‘target domains’ is the process of conducting research using the conceptual metaphor theory. The variety of concepts of ‘target’ and the functional frequency of ‘source’ concepts indicate what concepts are intended in the holy Qur’an through metaphorical conceptualization. This study provides a basis for further understanding of the worldview presented in the Holy Qur’an and the possibility of determining the behavioral patterns of religion by identifying metaphors. The results of the present study represent a septenary classification of metaphors in the ‘empirical source domain,’ containing: ‘social life,’ ‘needs of the body and its activity,’ ‘image schemas (schema-based),’ ‘elements of nature,’ ‘person,’ ‘body parts,’ and ‘similarity-based metaphors (simile)’; Among which, the highest percentage of metaphorical conceptualization in the source domain is in ‘social life’ and the lowest one is in the domain of ‘person.’ Considering the fact that most of the human knowledge is about the elements and subdomains of ‘social life,’ Qur’anic sources in this domain have played the major role in abstracting the cultural and doctrinal concepts of religion and organizing Islamic religious experiences using the sources of this field and have been used as customary (conventional) and practical models. Accordingly, Qur’anic metaphors lead to the formation of cultural and cognitive patterns, and the ‘monotheistic belief system’ (Qur’anic) directs human bodily experiences in metaphorical conceptualization, and this ‘Qur’anic worldview’ can be seen as an Islamic cultural and cognitive model in the Qur’anic metaphorical schema. 
۵.

ترتیب واژه در زبان ارمنی شرقی برمبنای نظریه سوی انشعاب درایر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۷۹
ترتیب واژه در پژوهش حاضر با هدف تعیین رده زبانی زبان ارمنی شرقی نسبت به گروه زبان های «اروپا آسیا» و «جهان» برمبنای «نظریه سوی انشعاب» درایر (1992) مورد توجه قرار گرفته است. درایر (1992) در این مقاله با عنوان «هم بستگی های ترتیب واژه گرینبرگی»، 23 جفت هم بستگی «هم الگو با فعل» و «هم الگو با مفعول» را برای تعیین ترتیب واژه در زبان ها معرفی کرده و نیز «نظریه هسته وابسته» گرینبرگ (1963) را موردانتقاد قرار داده و با ارائه «نظریه سوی انشعاب» به این نتیجه رسیده است که زبان ها تمایل دارند راست انشعاب یا چپ انشعاب باشند. بر این مبنا در پژوهش حاضر بر روی زبان ارمنی شرقی برآنیم تا به پرسش زیر بپردازیم: زبان ارمنی شرقی در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و همچنین در مقایسه با زبان های جهان به کدام یک از رده های مفعول فعل یا فعل مفعول تعلق دارد؟ در رسیدن به هدف پژوهش، نوزده جفت از هم بستگی های درایر که در گونه ارمنی شرقی دارای مصداق هستند، با استناد بر داده های زبانیِ گردآوری شده به روش مصاحبه و نیز از متون مکتوب این گونه زبانی، موردبررسی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نمایانگر آن است که زبان ارمنی شرقی نسبت به زبان های «اروپا آسیا»، چهارده مؤلفه از مؤلفه های زبان های با ترتیب مفعول فعل قوی و پانزده مؤلفه از مؤلفه های زبان های با ترتیب فعل مفعول قوی و در مقایسه با زبان های «جهان»، چهارده مؤلفه از مؤلفه های زبان های با ترتیب مفعول فعل قوی و 14 مؤلفه از مؤلفه های زبان های با ترتیب فعل مفعول قوی را دارد. نتایج همچنین نشان می دهند که ارمنی شرقی در مقایسه با زبان های «اروپا آسیا» به زبان های با ترتیب فعل مفعول قوی و در مقایسه با زبان های «جهان»، به هر دو گروه زبان های با ترتیب مفعول فعل قوی و فعل مفعول قوی گرایش دارد. برمبنای نتایج پژوهش می توان اذعان داشت که زبان ارمنی شرقی برخلاف ادعای درایر (1992) تمایل به راست انشعاب بودن یا چپ انشعاب بودن ندارد و می توان وضعیتی بین این دو یعنی رده «بینابین» را به عنوان رده ای مستقل برای ارمنی شرقی درنظر گرفت.
۶.

نمود واژگانی در افعال مرکب مشتق از اسم در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نمود واژگانی کرانمندی فعل مرکب نحو مرحله نخست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۱۴
بررسی نمود واژگانی در افعال مرکب زبان فارسی یکی از موضوعات بحث برانگیز در سال های اخیر بوده است. در مطالعات این حوزه دو دیدگاه عمده به چشم می خورد: در برخی از آثار، «عنصر پیش فعل»، اعم از اسم، صفت، و گروه حرف اضافه ای عامل تعیین کننده ی کرانمندی فعل مرکب قلمداد شده، و در برخی دیگر، از نقش «فعل سبک» سخن به میان آمده است. هدف از پژوهش حاضر که به تحلیل «ویژگی های نمودی افعال مرکب مشتق از اسم» در زبان فارسی اختصاص دارد، بررسی نقش هر یک از اجزای فعل مرکب در ظهور و بروز ویژگی های نمودی آن است. در رسیدن به اهداف پژوهش، با استفاده از رویکرد «نحو مرحله ی نخست»، مقوله ی اسم بر حسب ساخت رویدادی که در خود واژگانی کرده، در قالب دو طبقه ی فرایندی و غایتمند طبقه بندی شده است. شواهد پژوهش نمایانگر آن است که کرانمندی در افعال مرکب مشتق از اسم رویدادی در زبان فارسی، اساساً تابعی از ساخت رویدادی عنصر پیش فعل آنهاست. از این رو، افعال مشتق از اسم فرایندی، ناکرانمندند، چرا که اسم فرایندی بر رویدادی دلالت دارد که فاقد نقطه ی پایانی است. در مقابل، افعال مرکب مشتق از اسم غایتمند، به اعتبار آن که اسم مذکور بر رویدادی دلالت دارد که مستلزم وجود یک نقطه ی پایانی است، از خوانشی کرانمند برخوردار خواهد بود. نتایج این پژوهش، از یکسو، نشان دهنده ی خنثی بودن فعل سبک در تعیین کرانمندی فعل مرکب است، و از سویی دیگر، برخلاف دیدگاهی است که در آن تمامی افعال مرکب مشتق از اسم رویدادی کرانمند انگاشته شده است.
۷.

تحلیل و تبیین ساخت های ایستا در زبان عربی بر پایه دستور نقش و ارجاع همراه با شواهدی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور نقش و ارجاع افعال ایستا ساخت های ایستا در قرآن آزمون های تشخیصی ساخت های ایستا در عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۱۸
دستور نقش و ارجاع، نظریه ای ساختی-نقشی است که در آن ساخت نحوی با ساخت معنایی ترکیب شده است؛ اگرچه بخش بنیادی بر عهده ساخت معنایی می باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و توصیف انواع ساخت های ایستا در زبان عربی همراه با شواهدی از قرآن کریم، بر اساس دستور نقش و ارجاع نگاشته شده است. این جستار به دنبال پاسخ به دو پرسش است: 1- ساخت های ایستا در زبان عربی و آیات قرآن کریم کدامند؟ 2- چگونه دستور نقش و ارجاع می تواند ابزار مناسبی برای تشخیص ساخت های ایستا در زبان عربی و قرآن کریم فراهم نماید؟ روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است و داده های زبانی از گویشوران بومی زبان عربی و متون قرآن کریم گردآوری شده است. در تحقیق پیش رو ابتدا به تبیین انواع ساخت های ایستا در عربی با بهره گیری از شواهد قرآن کریم کوشش شده است، در ادامه با کمک ابزار موجود در این دستور، آزمون های طبقه بندی افعال ون ولین و لاپولا (1997)، به تشخیص ساخت های ایستا پرداخته می شود. نتایج حاکی از آن است که در عربی ساخت های ایستا به 9 دسته تقسیم می شوند: ساخت های اسنادی، ساخت های ملکی، افعال ناقصه، افعال حسی و حالتی، افعال رجا و آرزو، افعال تعجب و افعال مدح و ذم. علاوه بر آن، تحلیل داده ها نمایانگر آن است که در عربی از مجموع پنج آزمون در دستور نقش و ارجاع، چهار آزمون جهت تشخیص ساخت های ایستا از کارآیی لازم برخوردار می باشند. به بیانی دیگر بجز آزمون ساخت استمراری، سایر آزمون های تشخیصی مشتمل بر کاربرد قیود شدت کنشی، کاربرد قیود سرعت، همراهی با قید «برای یک ساعت یا بمدت یک ساعت» و همراهی با قید زمان «در یک ساعت»، در زبان عربی کارآمد هستند.
۸.

تحلیلی رده شناختی بر ترتیب واژگانی و مطابقه در گویش اِوَزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل رده شناختی گویشی گویش اوزی مؤلفه های ترتیب واژگانی مطابقه فاعل مطابقه مفعول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۹
هدف از نگارش این مقاله ارائه تحلیلی رده شناختی بر ترتیب واژگانی و مطابقه در گویش اِوَزی، از گویش های جنوب استان فارس، است. این گویش، در نظام مطابقه و ترتیب واژگانی ویژگی هایی متمایز نسبت به فارسی معیار اما متشابه با برخی دیگر از گویش های استان فارس از جمله لارستانی، خُنجی، بَستکی، بیخه ای و گراشی را آشکار می سازد. مبنای نظری تحقیق حاضر بررسی و تحلیل 22 مؤلفه رده شناختی ترتیب واژه درایر  (1992) و دبیرمقدم (1392) است. در بررسی همبستگی میان ترتیب فعل و مفعول و دیگر واحدهای دوگانه از عناصر دستوری در گویش اِوَزی، به بررسی انواع مطابقه و ترتیب واژگانی در این گویش پرداخته شده است. به دنبال آن، پارامترهای مدنظر در قالب 22 مؤلفه ترتیب واژگانی و 3 نوع مطابقه در 61 نمونه گویشی ارائه می شود و در قالب 23 جدول مورد تحلیل قرار می گیرد. نتایج این پژوهش نمایان گر آن است که نظام مطابقه در گویش اِوَزی پیش بست های مطابقه با فاعل فعل های متعدی و پی بست های مطابقه با فعل های لازم و متعدی را آشکار می سازد. بر این اساس فاعل فعل های لازم و فاعل فعل های متعدی از لحاظ مطابقه به صورت پی بست های مطابقه یکسان بر روی فعل تجلی پیدا می کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان