امیر ملکی

امیر ملکی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور
پست الکترونیکی: a_maleki@pnu.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۲ مورد.
۴۱.

مطالعه جامعه شناختی تحول الگوهای عشق ورزی در میان ساکنان متأهل شهر اردبیل (1398)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوهای عشق ورزی تحول عشق ورزی تکه تکه شدن عشق تنوع طلبی سنت گریزی فردی شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۳۲۳
مقاله حاضر به مطالعه تحول الگوهای عشق ورزی در روابط انسانی پرداخته است. تغییر در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در جامعه ایران در دهه های اخیر سبب شده است که تحول اساسی در الگوهای عشق ورزی افراد، حتی در صمیمی ترین شکل آن روی دهد. این پژوهش کیفی بوده و از روش نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) در آن استفاده شده است. شیوه گردآوری داده ها نیز مطالعه اسناد و مصاحبه های عمیق اکتشافی با 41 نفر از افراد متأهل بود که روایت های آن ها در عشق ورزی تحلیل شد. روایی این پژوهش را مصاحبه شوندگان و سپس استادان متخصص بررسی و تأیید کردند. برای تحلیل داده ها از روش مقایسه مستمر طی مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج پژوهش براساس پنج محور که عامل اصلی تحول الگوی عشق ورزی هستند ارزیابی و در سه فرایند تحلیل شدند. تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد عوامل اشاعه مدرنیسم، توسعه فناوری، فردی شدن، سنت گریزی و بالارفتن میزان تحصیلات، همچنین عوامل مداخله گر تنوع طلبی و افزایش اوقات فراغت و شرایط زمینه ای شهرنشینی و گسترش فضای مجازی بر پدیده هسته ای تکه تکه شدن عشق و متعاقب آن بر دگرگونی کردارها و تحول عشق ورزی تأثیر گذاشته اند و سبب دگرگونی خانواده ایرانی و شکل گیری شکل های جدیدی از روابط شده اند. در فرایند پژوهش 9 الگوی متفاوت عشق ورزی شناسایی شدند که عبارت اند از: عشق ورزی سنتی (پشت صحنه ای، مردسالارانه)، عشق ورزی رمانتیک، عشق ورزی دوستانه، عشق ورزی واقع گرایانه، عشق ورزی شهوانی، عشق ورزی فداکارانه، عشق ورزی ناب، عشق ورزی بازیگرانه و عشق ورزی سیال.
۴۲.

چالش ها و تنش های تقنینی مجلس شورای اسلامی در بستر گفتمان های کنترل اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۴۲۸
در این مقاله چالش ها و تنش های تقنینی کنترل اجتماعی و ریشه های آن در مجلس شورای اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد. این چالش ها و تنش ها در بستر گفتمان کنترل اجتماعی مجلس قابل تبیین است. این گفتمان ها را بر اساس شیوه های کنترل جرائم در قالب قانونگذاری به سه گفتمان مجازات، ترمیم و رجعت ارزشی می توان متمایز کرد. این گفتمان ها شیوه های متفاوتی را برای مقابله با چالش ها و تنش های پیش رو در پیش می گیرند اما رشد جرائم نشان می دهد موفقیت چندانی در این کار کسب نشده است. درک کاستی ها و ناکارآمدی های نظام کنترل اجتماعی، به کارگیری مواضع سنجیده و مقابله آگاهانه و فعال در برابر جرائم نیازمند شناخت عمیق ابعاد گوناگون و پیچیده کنترل اجتماعی است. براساس چنین رویکردی در این مقاله الگوی راهبردی کنترل اجتماعی پیشنهاد شده است.
۴۳.

واکاوی نظام معنایی شهرنشینان از زمانمندی در زندگی روزمره: تحلیل زمانمندی توسعه مدار به مثابه راهبردی نوین در چشم انداز توسعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعه شناسی زمان زمان بیوگرافیکی جهت گیری زمانی پدیدارشناسی تفسیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۲۸
زمان، مقوله و بستری است که فعالیت اجتماعی و فردی انسان در آن روی می دهد و از جایگاهی مرکزی در انتظام و ساماندهی زندگی روزمره کنشگران، تحقق فرایندهای اجتماعی، توسعه برنامه ریزی شده و مدیریت جوامع برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر، واکاوی نظام معنایی شهروندان اصفهانی از زمان، برحسب فهم و تجربه آنها از زمان و زمانمندی در زندگی روزمره است. روش مطالعه، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. پس از انجام مصاحبه های عمیق با 26 نفر و کشف مفاهیم اولیه و مقولات مهم از طریق کدگذاری به شیوه کولایزی، 7 مقوله اصلی حاصل شد: غلبه بی تعادلی بر تعادل در سرعت؛ حرکت های توسعه مدار/ توسعه زدا در مسیر زندگی؛ جهت گیری های ذهنی و کنش های عینی پیش برنده/ بازدارنده توسعه؛ تلفیق زمانی ناکارآمد حوادث در مسیر؛ سازمان زمانی رکودآور، غلبه زمانمندی دگرراهبر بر زمانمندی خودراهبر؛ غلبه حال بر گذشته و آینده . تمامی این مقوله ها فضای مفهومی مقوله هسته ای دوگانه «زمانمندی توسعه مدارانه/ توسعه زدا» را به تصویر می کشند. تجربه زیسته کنشگران، بازگوی آن است که حال گرایی، عدم قطعیت و کنش های خودمدارانه با ریتم نامنتظم در مسیر زندگی بر آینده گرایی، قطعیت و کنش های توسعه مدارانه با سرعت اجتماعی متعادل غلبه یافته است. پیامد این امر، شکل گیری یک زمانمندی ناکارآمد است که مانع تحقق فرایندهای توسعه در پرتو افق و انتظارات مشترک می شود.
۴۴.

کنکاشی جامعه شناختی در مفاهیم و شیوه های درمان سنتی ناباروری زنان: تحلیل کمی و کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیوه های درمان سنتی ناباروری زنان استان مازندران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۴۵۹
الگوهای درمان جویی افراد پدیده ساده درمانی نیست که بتوان تنها از منظر پزشکی آن را تبیین کرد، بلکه انتخاب شیوه های درمانی می تواند بیش از سایر عوامل، تابعی از متغیرهای اجتماعی و فرهنگی باشد. به علت اهمیت زیاد مسئله باروری و فرزندآوری در بسیاری از فرهنگ ها از جمله فرهنگ سنتی جامعه ما، فردی که دچار مشکل ناباروری است اقدام به انجام روش های مختلف درمانی می کند؛ از درمان های سنتی گرفته تا درمان غیر سنتی و مدرن. مقاله حاضر درصدد ارائه کنکاش جامعه شناختی در حوزه مفاهیم و شیوه های سنتی درمان ناباروری زنان در استان مازندران است. این مطالعه به روش ترکیبی و با به کارگیری هر دو رهیافت کیفی و کمی اجرا شده است به نحوی که در ابتدا با به کارگیری نمونه گیری نظری و استفاده از مصاحبه عمیق با 28 زن نابارور، شیوه های سنتی درمان ناباروری مورد کنکاش قرار گرفت که در نهایت این شیوه ها در قالب مفاهیمی همچون مراجعه به ضامن، پیر پزشک، دعانویس، افراد سریع الاجابه، چله بری، دعا درمانی، زیارت و نذری دسته بندی شدند. در ادامه، مطالعه به روش پیمایش بر روی 95 زن نابارور مراجعه کننده به مراکز درمان ناباروری استان مازندران, که به صورت تصادفی انتخاب شدند، اجرا گردید. یافته های حاصل از پیمایش حاکی از آن است که شیوه های دعا درمانی (21%) و زیارت اماکن مقدس و نذر کردن هر کدام (16%) دارای بالاترین فراوانی و مراجعه به پیرپزشک و جادودرمانی نیز هر کدام (2%) کمترین فراوانی را دارا هستند. در پایان با به کارگیری رگرسیون لجستیک احتمال انتخاب هریک از شیوها با توجه به عواملی همچون تحصیلات، سن، مدت ناباروری، محل سکونت و درآمد خانواده مورد بررسی قرار گرفت.
۴۵.

تحلیل و واکاوی گونه های روابط علم- دین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: علم دین رابطه علم و دین تضاد تفکیک ترکیب تکمیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۵۰۲
کاوش در ماهیت رابطه علم و دین، به مثابه دو خاستگاه مهم معرفت بشری، همواره در کانون توجه اندیشمندانِ حوزه های فکری مختلف قرار داشته است. این امر منجر به شکل گیری طیف گسترده ای از دیدگاه ها و نظریه های گوناگون در خصوص آن شده است. واکاوی این دیدگاه های متنوع، به دلیل مباحث دائماً بسط یابنده درباره مبحث علم دینی و به طورخاص تر «علوم انسانی اسلامی» در جامعه ما از اهمیت عمده ای برخوردار است. نوشتار حاضر با وقوف به اهمیت قضیه می کوشد مدل ها و نظریه های مختلفِ معطوف به رابطه علم و دین را با روشی تحلیلی- توصیفی بررسی کند. یافته ها بیش از هر چیز بازگوی آن است که دیدگاه واحدی وجود ندارد که بتواند به قدر کفایت، همه پیچیدگی های مرتبط با مناسبات علم و دین را پوشش دهد؛ بنابراین تدقیق این رابطه، به مثابه یکی از پیش شرط های ضروری تحقق علم دینی، مستلزم فراگذری از یکسونگری و اتکا بر مدل های متکثر و چندجانبه گرا است.
۴۶.

دسترسی افتراقی به سرمایه و توزیع نابرابر سلیقه های هنری (تحلیل کمی رابطه بین سرمایه با مصرف فرهنگی، هنری جوانان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مطالعات پسا استعماری شرق شناسی واسازی بازنمایی مدرنیته سیاسی ایرانی سریال قهوه تلخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۲۲۰
امروزه مصرف فرهنگی به دلیل گسترش فزاینده کالاهای فرهنگی، بخش اساسی و جدایی ناپذیر زندگی انسان ها شده است. این امر تفحص در عوامل اجتماعی موثر بر نوع مصرف فرهنگی و محتوای سلیقه های هنری گروه های مختلف جامعه و خاصه جوانان را، به یکی از محوری ترین موضوعات پژوهش های جامعه شناختی بدل کرده است. مطالعه حاضر در همین راستا و به تاسی از نظریه هومولوژی (همتایی)بوردیو، به مطالعه ارتباط میان سرمایه های اقتصادی و فرهنگی با سلیقه های هنری می پردازد تا نشان دهد چگونه دسترسی افتراقی به انواع سرمایه های اقتصادی و فرهنگی بر کیفیت انتخاب ها و سلایق زیبایی شناختی متمایز جوانان تاثیر می گذارد. تحقیق با روش پیمایش و استفاده از تکنیک پرسشنامه بر روی نمونه ای معرف از جوانان 29-15 سال ساکن شهر تهران صورت پذیرفته است. یافته های حاصل از تحقیق موید آنست که سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی هر دو دارای نقش معنا داری در شکل دهی به نوع سلیقه هنری جوانان اند. بر اساس تحلیل های رگرسیونی نیز مشخص شد که متغیر سرمایه فرهنگی نقش موثری در پیش بینی نوع مصرف و سلیقه هنری جوانان دارد؛ چنانچه بهره مندی اندک از این سرمایه پیوسته از کیفیت متعالی ترجیحات فرهنگی جوانان می کاهد و سلیقه آن ها را به انتخاب ژانرهای هنری عامیانه و مشغول کننده محدود می کند. این در حالی است که بهره مندی بیشتر از سرمایه فرهنگی، از طریق ایجاد نوعی عادت واره یا منش متمایز، جوانان را به سمت و سوی مصرف آثار فرهنگی نخبه گرایانه سوق می دهد. در نتیجه سرمایه فرهنگی با انتقال بین نسلی و جهت دادن به منش ها و سلایق متمایز جوانان، موجبات شکل گیری الگوهای مصرفی متنوعی را فراهم می آورد
۴۷.

مقایسه ساختار طبقات اجتماعی (بر اساس مشاغل) در ایران طی سال های 1335 تا 1395(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار طبقاتی طبقه اجتماعی مشاغل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۲۳۱
شناسایی ساختار طبقات اجتماعی و چگونگی تغییر آن می تواند در تببین بسیاری از مسایل اجتماعی و اقتصادی راهگشا باشد. مطالعه حاضر به مقایسه ساختار طبقات اجتماعی در ایران طی سال های 1335 تا 1395 می پردازد. در این تحقیق از روش تحلیل ثانویه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که طبقه بالا در این سال ها تقریبا ثابت بوده و طبقه متوسط سنتی تقریبا از سهم بیشتری نسبت به سایر طبقات برخوردار بوده است. طبقات متوسط جدید و پایین بیشترین نوسان ها را در سال های مورد مطالعه به خود اختصاص داده اند. مشاهده روند ساختار طبقاتی در دوره های مختلف تاریخی در ایران نشان از این دارد که  عوامل سیاسی، اقتصادی و بین المللی از تعیین کننده های تغییرات و نوسانات ساختار طبقات اجتماعی در ایران است و این تاثیر بیشتر مربوط به طبقه متوسط و پایین است
۴۸.

ساخت گفتمان های کنترل اجتماعی مجلس شورای اسلامی (مقایسه روند گفتمانی دوره های دوم، ششم و هفتم مجلس)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۳۴۰
شیوه های کنترل جرم در قالب قانونگذاری معنای محدودی از کنترل اجتماعی است که موجب ایجاد گفتمان هایی در دوره های مختلف مجلس شورای اسلامی شده است. این گفتمان ها متأثر از تغییرات اجتماعی و سیاسی هستند؛ هر چند حرکت کلی گفتمان های کنترل اجتماعی به تدریج از دوره های اولیه مجلس از مفصل بندی عنصر مجازات به توان بخشی و سپس پیشگیری است با این همه رجعت و حرکت های عکسی نیز بنا به شرایط اجتماعی وجود دارد. در مجموع می توان گفتمان مجازات را از گفتمان ترمیم و گفتمان رجعت ارزشی متمایزکرد. هر چندگفتمان اصلاح طلبانه مجلس ششم در اساس شباهت هایی با گفتمان چپ گرای مجلس دوم دارد اما در مقایسه با آن تأکید بر مجازات را کنار گذاشته و عناصر بیشتری را درون خود مفصل بندی کرده است. گفتمان کنترل اجتماعی مجلس هفتم در گفت وگو و دیالوگی غیر هم زمان با آثار گفتمانی اصلاح طلبانه عنصر ارزش ها را در خود مفصل بندی می کند. در حرکت کلی گفتمان های کنترل اجتماعی هرچند به علت وقوع جرائم جدید جرم انگاری به حیات خود ادامه می دهد اما هم زمان با تخصص گرایی حقوقی ، جرم زدایی نیز با تدقیق مرز بین جرم و غیر جرم و پیشگیری جان می گیرد.
۴۹.

سنخ شناسی دینداری قشرها و طبقات اجتماعی در شهرکرد(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: سنخ شناسی دینداری قشر اجتماعی طبقه اجتماعی دینداری تکلیفی دینداری شریعت مدارانه دینداری اخلاق گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۲۰۲
قشر و طبقه اجتماعی به عنوان جنبه ای از هویت فردی و اجتماعی افراد، نقش مهمی در میزان و نوع دینداری آنان دارد به نحوی که شرایط اقتصادی−اجتماعیِ خاص افراد و گروه ها کم و بیش آنها را به سوی سبک های خاص دینداری سوق می دهد؛ اما در مطالعات اخیرِ جامعه شناسی دین تا حد زیادی از توجه به قشر و طبقه اجتماعی غفلت شده است. ازاین رو در مقاله حاضر کوشش شده تا ضمن توجّه به مقوله قشر و طبقه اجتماعی، به سنخ شناسی دینداری قشرها و طبقات اجتماعی گوناگون در شهرکرد پرداخته شود. این پژوهش به روش کیفی و با رویکرد تفسیری و با الهام از رویکرد سنخ آرمانی ماکس وبر انجام شده است. روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساخت یافته با 57 نفر از قشرهای مختلف مردم است که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده ها براساس تکنیک تحلیل مضمون، ابتدا جمله به جمله کدگذاری و سپس مضامین فرعی و اصلی استخراج و تحلیل شده است. یافته ها، بیانگر نوعی تمایز در نگرش نسبت به مبانی باور دینی، عواطف و احساسات دینی (تجربه دینی) و همچنین رفتارها و کنش های دینیِ قشرها و طبقات اجتماعی سه گانه است؛ به نحوی که می توان از سه سنخ آرمانی دینداری با ویژگی ها و مختصات معین دینی سخن به میان آورد: «سنخ آرمانی دینداری قشرها و طبقات اجتماعی پایین» که شامل انواع دینداری «مناسکی»، «عاطفی»، «توسلی»، «تکلیفی»، «فقهی−تقلیدی»، «موروثی»، «تقدیرگرا» و «خرافه گرا» است؛ «سنخ آرمانی دینداری قشرها و طبقات اجتماعی متوسط» که شامل انواع دینداری «عقلانی»، «نوگرا»، «متعادل»، «رسمی» و «شریعت مدارانه»، است؛ و «سنخ آرمانی دینداری قشرها و طبقات اجتماعی بالا» که شامل انواع دینداری «اخلاق گرا»، «سلیقه ای» و «شخصی» است.
۵۰.

آزمون تجربی رابطه ی آنومی نهادی و جرائم خشونت آمیز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جرائم خشونت آمیز آنومی نهادی تعادل نهادی قدرت سرقت قتل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۵۵
خشونت، رفتاری آسیب زننده به دیگری است و تحقیقات مختلفی نقش متغیرهای اجتماعی را در وقوع آن نشان داده اند. خشونت در تمامی شکل های آن یکی از مسائل اجتماعی ایران امروز است. به طوری که آمارهای مربوط به جرائم خشن در دهه ی گذشته و نیز نتایج تحقیقات نشان می دهند که جرائم خشونت آمیز در سال های اخیر به اشکال و صور متعدد افزایش یافته است. لذا این پژوهش با هدف تبیین جامعه شناختی جرائم خشونت آمیز براساس مؤلفه های نظریه آنومی نهادی طراحی شده است تا در پرتو آن، تبیینی از جرائم خشن را ارائه دهد. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل ثانویه، داده های استانی دو دهه اخیر مربوط به نهادهای اجتماعی و جرائم خشونت آمیز مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهند که حمایت تجربی از رویکرد نظریه آنومی نهادی در ایران در حد متوسطی است و در بین سازه های تعریف شده برای تبیین جرائم خشونت آمیز، اختلال و ضعف نهاد خانواده و اختلال در نهاد اقتصاد بیشترین تأثیر را دارند؛ اما احتمالاً متغیرهای آشکار انتخاب شده برای سنجش میزان ضعف در دو نهاد دیگر، توان تبیین کافی نداشته اند. نتیجه ی تحقیق، گزاره های نظریه آنومی نهادی مبنی بر بالا رفتن میزان جرائم خشونت آمیز در نتیجه ی ضعیف شدن نهادهای غیراقتصادی را تأیید می کند. بدین معنا که رابطه نهادهای غیراقتصادی با جرم مثبت بوده است. در نتیجه می توان گفت که نتایج نشان دهنده ی اختلال و ضعف نهاد خانواده و نیز اختلال در نهاد اقتصاد بر تعادل نهادی قدرت است و می توان ادعا نمود که جامعه ایران با نوعی ناموزونی و عدم تعادل نهادی قدرت و به تبع آن رشد جرائم خشن مواجه است.
۵۱.

مطالعه کیفی دینداری طبقه متوسط جدید به شیوه نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دینداری طبقه متوسط جدید نظریه داده بنیاد عرفی شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۴۵
اهداف: وظیفه جامعه شناسی دین، شناخت صورت های گوناگون بهره گیری از دین است که افراد به کار می گیرند. بنابراین، دینداری همان بهره و کاربرد دین در چارچوب زندگی روزمره افراد است که به فراخور موقعیتِ اقتصادی و اجتماعی آنان شکل های متنوعی پیدا کرده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت دینداری طبقه متوسط جدید است. روش مطالعه: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه داده بنیاد انجام گرفته است. مشارکت کنندگان در این پژوهش دینداران طبقه متوسط جدید در شهرکرد هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شده اند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با شانزده نفر از افراد این طبقه جمع آوری شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی و برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای گوبا و لینکلن استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق بیانگر نوزده مقوله منتخب است که در قالب یک مدل پارادایمی با مقوله محوری (عرفی شدن کنشگری دینی طبقه متوسط جدید)، شرایط علّی (نوگرایی، عقل گرایی، علم گرایی، فردگرایی و مادی گرایی)، شرایط زمینه ای (جامعه پذیری دینی غیر الزام آور)، شرایط مداخله ای (پایگاه اقتصادی - اجتماعی بالا)، راهبردها (دینداری عقلانی، دینداری نوگرا، دینداری اخلاق گرا، دینداری گزینشی و دینداری سکولار)، و پیامدها (کاهش نقش دین در زندگی روزمره، نگرش این جهانی به دین، خود تشخیصی در امور دینی، مدارای دینی، تقدس زدایی و گرایش به معنویت های جدید) سازمان یافته است.نتیجه گیری:  نتایج بیانگر آن است که گر-چه دینداری طبقه متوسط جدید از شکل سنتی آن فاصله و شکل های متفاوتی را به خود گرفته، اما عناصر دینی هنوز از ذهنیت جمعی این طبقه رخت برنبسته و با آن همنشین و همراه است.
۵۲.

عوامل اجتماعی اثر گذار بر سلامت روان زنان در مقایسه با مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفاوت جنسیتی سلامت روان نابرابری در بهره مندی از منابع و فرصتها آسیب پذیری در سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۱۹
این پژوهش، با هدف شناسایی برخی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روان زنان و مردان انجام شده است. برای تحلیل موضوع از آراء آناندال (2013)، نظریه موس (2002) و نظریه آربر و توماس (2001) بهره گرفته شده است. به این منظور یک پژوهش میدانی به روش پیمایشی ترتیب داده شد و از بین زنان و مردان متأهل 20 تا 60 ساله ساکن شهر کرمان، بر اساس روش نمونه گیری سهمیه بندی نمونه ای 600 نفر انتخاب و با آن ها مصاحبه شد. نتایج به دست آمده نشان داد میانگین نمره سلامت روان مردان و زنان به ترتیب 5/23 و 6/20 است. بنابراین، نمره مردان به طور معناداری از نمره زنان بیشتر است. همچنین، میانگین نمره «نابرابری در بهره مندی از منابع و فرصت ها» برای زنان و مردان به ترتیب 6/73 و 8/54 است. نمره «آسیب پذیری مردان و زنان در سلامت به ترتیب 43 و 46 است. به این ترتیب می توان گفت زنان در مقایسه با مردان سلامت روان ضعیف تر، بهره مندی کم تر از منابع و فرصت ها و درجه آسیب پذیری بالاتری در سلامت را تجربه می کنند. تحلیل های آماری نشان داد «نابرابری در بهره مندی از منابع و فرصت ها» با ضریب 16/0- و «آسیب پذیری در سلامت» با ضریب 24/0- بر سلامت روان زنان تأثیر منفی و معناداری دارد. نابرابری های جنسیتی هم به طور مستقیم و هم از طریق افزایش آسیب پذیری در سلامت زنان اثر کاهنده بر سلامت روان آنان دارد. یافته ها حاکی از آن است که در نوع عوامل اجتماعی اثر گذار بر سلامت روان مردان و زنان تفاوت وجود دارد و تحلیل سلامت روان زنان مستلزم توجه به شرایط اجتماعی و تحلیل جنسیتی است.
۵۳.

سنجش عوامل مؤثر بر محیط زیست گرایی زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکوفمنیسم دانش زیست محیطی دینداری محیط زیست گرایی مشارکت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۶۷
بحران محیط زیست، امروزه یکی از گرفتاری های مهم جهانی به شمار می رود. مواجهه با این بحران به منزله یک تلاش جمعی نیازمند ایجاد نگرش های محیط زیست گرایانه در مردم است. آنچه در این زمینه درخور تأمل است شناسایی عوامل مؤثر بر محیط زیست گرایی افراد مختلف جامعه، بالاخص زنان است، زیرا بنا بر دو محور اصلی نظریه اکوفمنیسم، یعنی رابطه زنان با محیط زیست و نقش آنان در حل مشکلات اکولوژیکی، زنان در توجه به محیط زیست جایگاه ممتاز و ویژه ای دارند و از طرف دیگر به علت اینکه زنان با محیط زیست بیشتر عجین اند، می توانند از طریق انتقال دانش و علاقه زیست محیطی به کودکان در حفظ محیط زیست فعال باشند. از این رو، مطالعه عوامل تأثیرگذار بر محیط زیست گرایی زنان می تواند راهگشای بسترسازی برای ایجاد این عوامل و جلب مشارکت زنان در حفاظت از محیط زیست باشد. تحقیق حاضر درصدد شناسایی و مطالعه عوامل مؤثر بر محیط زیست گرایی زنان ایرانی است. بدین منظور، با توجه به تحقیقات انجام شده در این خصوص و با پشتوانه نظری اکوفمنیسم و با تحلیل ثانویه داده های موج پنجم پیمایش «داده های ارزش های جهانی»در کشور ایران با حجم نمونه 2 هزار و 667 نفر، که با روش نمونه گیری احتمالی چندمرحله ای صورت پذیرفته است، به کنکاش در این عوامل می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد متغیرهای مشارکت اجتماعی، دینداری، دانش زیست محیطی، سن، و تحصیلات با محیط زیست گرایی زنان ارتباط معنا داری دارند، ولی طبقه اقتصادی زنان تأثیری بر محیط زیست گرایی آنان ندارد. همچنین، یافته های تحقیق نشان می دهد که سه متغیر دانش زیست محیطی، دینداری، و مشارکت توانسته اند 82 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کنند و توضیح دهند.
۵۴.

بررسی رابطه نابرابری های اجتماعی- اقتصادی و طرد اجتماعی گروه ها در کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرد اجتماعی ادغام اجتماعی نابرابری اقتصادی نابرابری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۳۶
طرد اجتماعی پدیده ای فرآیندی، رابطه ای، چندبعدی، نسبی، مبتنی بر عاملیت است که در سطوح مختلف و در هر زمان و مکان ممکن، در بین گروه های مختلف اجتماعی رخ می دهد. فرآیند طرد/ ادغام اجتماعی گروه های اجتماعی همواره عامل مهمی در نظم اجتماعی جامعه و رفاه و به سامانی گروه ها و افراد است. ازاین رو بررسی وضعیت طرد/ادغام گروه ها و عوامل مؤثر بر آن در کلانشهرها می تواند در تدوین بهتر سیاست های مرتبط با ادغام و رفاه اجتماعی اثرگذار باشد. به این منظور طرد/ادغام گروه های هویتی/ قومی کلانشهر اصفهان در پیوند با دسترسی به فرصت های اجتماعی اقتصادی و در مقایسه با ساکنان بومی برابری اجتماعی سنجش و تبیین گردید. یافته های تحقیق نشان داد همه گروه ها دسترسی یکسانی به منابع ندارند و برخی گروه ها تبعیض اجتماعی بیشتر و طرد اجتماعی به مراتب شدیدتری را تجربه می کنند و بین برابری اجتماعی، دسترسی به منابع و ادغام اجتماعی رابطه مثبتی وجود دارد. با این اوصاف لازم است دولت و جامعه با حمایت های اقتصادی و آموزشی و فرهنگ سازی در راستای برابری اجتماعی، از طرد اجتماعی گروه های آسیب پذیر و ایجاد بی نظمی های اجتماعی و سیاسی ممانعت به عمل آورند.
۵۵.

نظام شاخص های وضعیت اجتماعی: به سوی طراحی و تدوین مدل های مفهومی برای سنجش وضعیت اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مدل بررسی مسائل اجتماعی مدل رصد تغییرات ساختاری مدل سنجش سطح توسعه نظام شاخص های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۷۰
مطالعه و ارزیابی وضعیت اجتماعی جامعه از جمله دغدغه های اصلی سیاست گذاران و علمای علوم اجتماعی است. سازمان های متعددی در کشور به ارائه گزارش های اجتماعی می پردازند که اغلب این گزارش ها به صورت بخشی و مقطعی ارائه می شود. اثربخش ترین راه حل در این خصوص، تدوین «نظام شاخص های اجتماعی» است. منظور از نظام شاخص های اجتماعی، مجموعه ای از شاخص ها است که براساس مدلی نظری به طور نظام مند و هدفمندی انتخاب شده اند، به خوبی تعریف شده اند و به وضوح ساخت یافته اند. مقاله حاضر با علم به اهمیت موضوع، چارچوبی مفهومی برای سنجش وضعیت اجتماعی ایران تدوین می کند.در پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد روش شناسی ترکیبی، از هردو روش اسنادی و مصاحبه عمیق با نخبگان و متخصصان استفاده شده است. رهیافت نوشتار حاضر در تدوین نظام شاخص های اجتماعی، اساساً مفهوم محور است.سه مدل مفهومی مستقل و جداگانه برای سنجش وضعیت اجتماعی جامعه ایران طراحی و تدوین شده است: 1. در مدل «سنجش سطح توسعه»، وضعیت اجتماعی مشتمل بر سه مؤلفه اصلی نظام معیشت، نظام توزیع و نظام تعاملات است که هریک از این مؤلفه ها به ترتیب متناظر با سازه های مفهومی کیفیت زندگی، توسعه انسانی و سرمایه اجتماعی است؛ 2. در مدل «رصد تغییرات اجتماعی» در سطح خرد وضعیت ساختار نظام ارزشی و در سطح کلان، روند تغییرات ساختاری در سه عرصه جمعیتی، قشربندی و فناوری مطالعه می شود؛ 3. در رهیافت آسیب شناسانه، «وضعیت اجتماعی به مثابه بررسی وضعیت مسائل اجتماعی» بررسی می شود.در این مدل، مسئله اجتماعی وضعیت نامطلوبی تعریف می شود که ناشی از اختلال در ابعاد توسعه یا وقوع تغییرات سریع در ساختارهای اجتماعی است.
۵۶.

تحلیل وضعیت رفاه ذهنی در نظامهای رفاهی با تأکید بر ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: رفاه ذهنی مقایسه تطبیقی نظام رفاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۶۱
مقدمه: مقاله حاضر با استفاده از طبقه بندی آندرسن برای نظامهای رفاهی در کشورهای توسعه یافته و طبقه بندی وود و گاف برای کشورهای درحال توسعه، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که آیا نظامهای رفاهی مختلف به رفاه ذهنی متفاوت در بین افراد می انجامد یا نه؟ روش: این تحقیق با روش تحلیل ثانویه روی داده های موج پنجم پروژه بررسی ارزشهای جهانی (WVS) انجام شده است. هم چنین با اتخاذ روش تطبیقی، علاوه بر مقایسه رفاه ذهنی در نظامهای رفاهی دنیا، به بررسی رفاه ذهنی ایران در سطح خرد و مقایسه آن با سایر کشورها در سطح کلان پرداخته شده است. یافته ها: وضعیت رفاه ذهنی در نظامهای رفاهی سوسیال دموکرات بهتر از سایر نظامهای رفاهی است و در نظامهای رفاهی، ناامنی در پائین ترین سطح قرار دارند. میزان شادکامی ایرانیان بیشتر از سلامت ذهنی آنها و میزان سلامت ذهنی نیز بیشتر از رضایت از زندگی در بین آنهاست. هم چنین ایران از نظر رفاه ذهنی با کشورهایی که دارای دولت رفاهی بالقوه هستند (کشورهای آسیای جنوب شرقی) تقریبا برابر است که به نظر می رسد به علت حمایت و نقش خانواده در تأمین رفاه افراد در این کشورها باشد. سایر نظامهای رفاهی بررسی شده از نظر رفاه ذهنی، به جز نظام رفاهی ناامنی، در جایگاه بالاتری نسبت به ایران قرار دارند. بحث: نظامهای رفاهی متفاوت به رفاه ذهنی متفاوت می انجامد. البته این نتیجه لزوماً به این معنی نیست که کشوری که دارای نظام رفاهی حداکثری است از رفاه ذهنی بالاتری نیز برخوردار باشد. چرا که در این تحقیق میزان رفاه ذهنی در بریتانیا با نظام رفاهی لیبرال و ترکیه، به نمایندگی از کشورهای مسلمان، از کشور آلمان با نظام رفاهی مشارکتی بیشتر است.
۵۷.

پدیدارشناسی تجارب زیسته ی زنان سالمند تنها از رهاشدگی و طرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: رها شدگی زنان سالمندی تنهایی طرد اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۸۱
مقدمه: تغییرات ساختار جمعیتی و خانوادگی کشور، سبب افزایش آمار سالمندان و ظهور قشر جدیدی از زنان سالمند تنها شده است. درک و شناخت وضعیت این گروه از زنان نه از دریچه ناظر بیرونی، بلکه از دریچه خود آنان اهمیت بسیاری در موفقیت برنامه های سالمندی و سیاست گذاری اجتماعی برای این قشر دارد. اینکه این گروه سالهای پایانی عمر خود را با چه تجربه ای پشت سر می گذارند و چه فهم و تفسیری از روابط خود با دیگران دارند، سؤال اصلی این پژوهش است. روش: در این پژوهش از رویکرد پدیدارشناسی اسمیت، فلاورز و لارکین برای فهم تجربه زیسته زنان سالمند تنها استفاده شده است. میدان مطالعه، شهر بوکان در استان آذربایجان غربی بود و جامعه موردمطالعه، کلیه زنان تنهای 60 سال به بالای ساکن این شهر بودند. تعداد 10 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته موردمطالعه قرار گرفتند. مصاحبه ها با استفاده از تحلیل تماتیک و با بهره گیری از نرم افزار تحلیل داده های کیفی (MAXQDA12) تحلیل شد. یافته ها: از مجموع مصاحبه ها، 12 مفهوم اولیه استخراج و به شیوه انتزاعی در 5 مقوله دسته بندی شدند که شامل «احساس رهاشدگی»، «احساس طردشدگی»، «احساس تنهابودگی»، «نگرانی از ذلیلی و سرباری» و «نگرانی از مردن در تنهایی» بود. بحث: این تحقیق نشان داد هرچند که زندگی تنهایی و مستقل زنان سالمند، با هنجارهای بومی ناسازگار است، ولی تغییرات ساختاری و ارزشی خانواده منجر به حاشیه ای شدن و گسترش این قشر از زنان شده است که در ضمن مسائل و مشکلات آن، واجد مزایای حمایتی محله ای است.
۵۸.

بازنمائی کشمکشهای گفتمانیِ عدالت جنسیتی در برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران1(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: برنامه‌های توسعه تحلیل گفتمان عدالت جنسیتی کشمکش گفتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۶۲
مقدمه: نظام برنامه ریزی در ایران از گفتمانهای سیاسی و اجتماعی حاکم تأثیر می پذیرد و اینکه این گفتمانها چه جایگاهی برای سوژه ها و ابژه ها قائل باشند در برنامه های توسعه به صورتهای متفاوتی بازنمایی می شوند. ازجمله سوژه های بسیار مهم سوژه «زنان» است. برحسب اینکه سوژه زنان در گفتمان دولتهای کارگزارِ برنامه توسعه چه معنا و هویتی یابد، دال «عدالت جنسیتی» نیز به همان منوال در نظام برنامه ریزی منظور می گردد یا مسکوت می ماند. بدین ترتیب توجه یا بیتوجهی برنامه های توسعه به عدالت جنسیتی است که می تواند به برقراری آن یا تداوم نابرابری جنسیتی منجر شود. روش: پژوهش با روش تحلیل گفتمان لاکلو و موفه به بازنمائی کشمکشهای گفتمانی عدالت جنسیتی در برنامه های توسعه پرداخته است. یافته ها: برنامه های توسعه پس از انقلاب از حیث توجه به سوژه زنان از کشمکشهای گفتمانی جاری در عرصه سیاسی متأثر بوده است. تحلیلها نشان داد که در برنامه اول و دوم، عدالت آموزشی و دلالت ناکامل عدالت بهداشتی موردتوجه بوده است. نشانگان «افزایش فرصتهای اشتغال زنان و ارتقاء شغلی آنان»، «توجه به ترکیب جنسیتی عرضه نیروی کار» و «ارتقای مهارتهای شغلی زنان» با دلالت بر مدلول «عدالت اقتصادی»؛ نشانگان «اصلاحات ضروری در امور حقوقی»، «تسهیل امور حقوقی و قضائی زنان»، «خدمات حقوقی»، «حمایت از حقوق زنان»، «بازنگری قوانین و مقررات» و «تمهیدات قانونی و حقوقی برای رفع خشونت علیه زنان»، نظام معنایی «عدالت حقوقی» در گفتمان اصلاحات را سامان می دهند؛ گزاره «برنامه ریزی برای تدوین برنامه آموزشی ارتقاء سلامت و شیوه های زندگی سالم»، دلالت ناکامل عدالت بهداشتی است و «دسترسی به فرصتهای برابر آموزشی» بازنمایی از «عدالت آموزشی» است که گفتمان توسعه سیاسی آن را در برنامه سوم و چهارم گنجانده است. در برنامه پنجم توسعه نشانگان «ارتقا سلامت زنان» و «تأسیس خانه سلامت دختران و زنان» به مثابه «عدالت بهداشتی» در نظر گرفته می شوند. اگرچه «توسعه و ساماندهی امور اقتصادی معیشتی»، «عدالت اقتصادی» را بازنمائی می کند اما ازآنجاکه بر زنان سرپرست خانوار و آن هم بر مشاغل خانگی تأکید دارد تمام بار معنایی عدالت اقتصادی را دربر ندارد. گزاره های «تأمین آموزشهای موردنیاز متناسب با نقش دختران و پسران» و «تضمین دسترسی به فرصتهای عادلانه آموزشی به تناسب جنسیت» دلالت بر مدلول عدالت آموزشی داشته و بار معنایی آن را به طور کامل پوشش می دهند. همچنین تحلیل گفتمان عدالت جنسیتی در برنامه ششم توسعه نشانگر آن است که گفتمان حاکم بر برنامه ششم با نشانه محوری «عدالت جنسیتی» و با مدلولهای «فرصتهای شغلی»، «سلامت و بهداشت»، «باسوادی زنان»، «اصلاح نظام حقوقی (در حوزه خانواده)» و «مشارکت در تصمیم سازی و تصمیم گیری» (نه فرصت برابری سیاسی) شکل گرفته است که این نشانه های معنایی به ترتیب دربرگیرنده عدالت اقتصادی، عدالت بهداشتی، عدالت آموزشی، دلالت ناکامل عدالت حقوقی و دلالت ناکامل عدالت سیاسی هستند. بحث: با توجه به یافته ها می توان گفت که عدالت جنسیتی یکی از نشانگان معنایی گفتمانهای اصلاحات و اعتدال، با برداشت برابری به مثابه همانندی است و بدین ترتیب حساسیت جنسیتی برنامه های سوم، چهارم و ششم توسعه قابل توجه است. گویی محدودیتهای ساختاری، آنها را در معرض خصومتها و انتقادهای گفتمانهای رقیب قرار داده و مانع از اجرای کامل برنامه ها می شود.
۵۹.

از سرمایه فرهنگی بوردیو تا سرمایه فرهنگی مرتبط با سلامت به تعبیرآبل: کاربرد شاخصهای نوین در تبیین سبک زندگی سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بیماری عروق کرونر سبک زندگی سالم سرمایه فرهنگی سرمایه فرهنگی مرتبط با سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۶۰
مقدمه: سبک زندگی سالم به عنوان یکی از مهم ترین راههای دستیابی به حفظ سلامتی و تندرستی متأثر از عوامل متعددی است. در این بین، دسترسی به انواع سرمایه مرتبط با سلامت، به ویژه «سرمایه فرهنگی مرتبط با سلامت» دارای اهمیت ویژه ای است. «سرمایه فرهنگی مرتبط با سلامت» به آن دسته از منابع مبتنی بر فرهنگ اشاره دارد که برای حفظ و ارتقاء سلامت، در دسترس افراد قرار دارند. این منابع نقش تعیین کننده ای در پیشگیری و مقابله با بیماریهای مزمن دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات سرمایه فرهنگی مرتبط با سلامت و ابعاد آن بر سبک زندگی سالم در میان بیماران عروق کرونر است. روش: روش پژوهش حاضر، پیمایش و از نوع مقطعی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، افراد مبتلاء به بیماری عروق کرونر بالای 50 سال بوده اند که از اوایل بهمن ماه 1393 تا اواخر اردیبهشت ماه 1394 برای معالجه به مرکز آموزشی، تحقیقاتی و درمانی قلب شهید رجایی مراجعه کرده اند. حجم نمونه برابر با 412 بیمار بود که در بخشهای چهارگانه (داخلی مردان، داخلی زنان، دیپلمات و VIP) از طریق نمونه گیری قابل دسترس انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه براساس اعتبار محتوی تأیید شد و پایایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که میزان آن برای سبک زندگی سالم 914/0 و سرمایه فرهنگی مرتبط با سلامت 862/0 برآورد شد. به منظور تقلیل داده ها، روش تحلیل عاملی به کار گرفته شد. جهت آنالیز داده ها نیز از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری متناسب (آزمون تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر) استفاده شد. یافته ها: نتایج توصیفی تحقیق نشان داد که وضعیت سبک زندگی سالم بیماران پیش از ابتلاء به بیماری بر اساس مقیاس کل سبک زندگی «پایین تر از متوسط» بوده است. از میان ابعاد سبک زندگی، بعد «پرهیز از مصرف دخانیات و مشروبات الکلی» در وضعیت «مطلوب» و بعد «ورزش و فعالیت بدنی» در حالت «نامطلوب» قرار داشتند. سایر ابعاد تقریباً در سطح «متوسط» به دست آمد. نتایج آزمون تی نشان داد که تفاوت معنی دار آماری در میانگین نمرات ابعاد «سرمایه فرهنگی عینی مرتبط با سلامت» و «سرمایه فرهنگی نهادی مرتبط با سلامت» میان زنان و مردان مشاهده شد. به طوری که میانگین نمرات مردان بیشتر از زنان بود. با این وجود، اختلاف معنی دار آماری در بعد «سرمایه فرهنگی متجسم مرتبط با سلامت» میان دو گروه جنسی مشاهده نشد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون بیانگر روابط مثبت و معنی دار آماری بین ابعاد سرمایه فرهنگی مرتبط با سلامت و ابعاد سبک زندگی سالم بود. همچنین، نتایج تحلیل مسیر مشخص ساخت که 624/0% از تغییرات مربوط به سبک زندگی با استفاده از تغییرات ابعاد سه گانه سرمایه فرهنگی مرتبط با سلامت قابل تبیین است. در میان ابعاد سه گانه سرمایه مرتبط با سلامت، بعد «سرمایه فرهنگی متجسم مرتبط با سلامت» با بیشترین ضریب (460/0)، در پیش بینی سبک زندگی سالم از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است. بحث: منابع فرهنگی از جمله عوامل تعیین کننده کنشهای افراد و پیش شرط های اساسی برای جهت گیریهای رفتار عاملان در محدوده های ساختاری هستند. این منابع از طریق فرایند جامعه پذیری، گرایشها و سلایق افراد را درون هر طبقه اجتماعی و نسل خاص، به وجود می آورند، بر این اساس سبکهای زندگی متناسب با آن طبقه یا نسل ایجاد خواهد شد. لذا، ترویج منابع فرهنگی مرتبط با سلامت (همچون آگاهی، مهارتها، ارزشها، هنجارها، وسایل و امکانات ارتقاء دهنده تندرستی و...) از عناصری کلیدی در تولید و بازتولید سبکهای زندگی سالم است. پیامد این امر کاهش نابرابریهای اجتماعی– فرهنگی در حوزه سلامت خواهد بود، به طوری که موجبات پیشگیری و مبارزه با بیماریهای مزمن (بیماریهای قلبی، سرطان، دیابت و ...) را برای اغلب کنش گران در سطوح مختلف (فردی و جمعی) فراهم خواهند ساخت.
۶۰.

توزیع اجتماعی ذائقه فراغتی و تمایل به گردشگری (موارد مطالعاتی: شاغلان حوزه سلامت و درمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمایل به گردشگری ذائقه فراغتی نظریه بوردیو گروه های شغلی – تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۶۶
پژوهش حاضر در صدد بررسی این موضوع است که آیا گروه های مختلف شغلی- تحصیلی شاغل در حوزه سلامت و درمان به دلیل بهره مندی افتراقی از انواع سرمایه، دارای ذائقه های فراغتی متفاوتی هستند یا خیر؟ و دیگر اینکه آیا تمایل به گردشگری در بین گروه های شغلی مختلف حوزه سلامت و درمان دارای تفاوت معنی داری است یا خیر؟ مدل نظری پژوهش حاضر مبتنی بر نظریه فرهنگی پیر بوردیو است. مطالعه حاضر از نوع پیمایش است که برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه استفاده گردیده است. جامعه آماری این پژوهش عبارتند از کلیه پزشکان عمومی، متخصص، فوق تخصص، ماماها و پرستاران شاغل در بیمارستان شهدای تجریش شهر تهران که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم گروه ها، تعداد 280 نفراز آنها به صورت تصادفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از مطالعه حاکی از آن است که: میزان تمایل جامعه پزشکی و درمانی به گردشگری در هر دو حوزه داخل و خارج از حد متوسط بالاتر است. تفاوت معنی دار در ذائقه فراغتی گروه های شغلی جامعه پزشکی - درمانی وجود دارد. رابطه معنی دار بین ذائقه فراغتی و تمایل به گردشگری وجود دارد به نحوی که هر چه نحوه گذران اوقات فراغت افراد نخبه تر باشد، تمایل کمتری به گردشگری خواهند داشت. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان