پژوهشنامه بیمه (صنعت بیمه سابق)
پژوهشنامه بیمه سال سی و پنجم تابستان 1399 شماره 2 (پیاپی 138) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه در صنعت بیمه، ایفای نقش مشتری از دنباله روی ارائه کنندگان خدمت به هدایتگر خدمت دهندگان بدل گشته است بنابراین باتوجه به تفاوت در سودآوری، نوع خرید، وفاداری، ریسک، بُعد رفتاری و جمعیت شناختی مشتریان در پی ایجاد مرزبندی قابل توجه ای بین آن ها با استفاده از رویکرد بخش بندی مشتریان می باشیم تا با شناخت ویژگی های هریک از این گروه های مختلف، افزایش قدرت رقابتی و موفقیت فعالان این حوزه فراهم گردد. روش شناسی: در این پژوهش بخش بندی مشتریان شرکت بیمه البرز با استفاده از روش خوشه بندی دو مرحله ا ی با الگوریتم تحلیل کلاستر مقیاس پذیر باتوجه به قابلیت این روش در تحلیل همزمان متغیرهای پیوسته و طبقه ای، انجام گردید. الگوهای حاکم در گروه بندی مشتریان شناسایی و سپس از تحلیل تشخیصی برای اعتبارسنجی خوشه بندی استفاده شد. یافته ها: باتوجه به تأثیر شاخص های تعیین شده مشتریان در شش خوشه دسته بندی شدند. از بین شاخص های مورد بررسی متغیرهای میزان تخفیف ارائه شده، سودآوری، ضریب خسارت، حجم و تعداد بیمه نامه خریداری شده به ترتیب بیشترین نقش را در جداسازی خوشه ها از هم داشتند. از نظر متغیر سودآوری تمامی خوشه ها با یگدیگر متفاوت می باشند. از نظر شیوه جذب خوشه بدحساب ها با رهگذران و نورچشمی ها با خوشه های خوش حساب ها متفاوت است. نتیجه گیری: شرکت های بیمه می توانند با بهره گیری از تکنیک بخش بندی مشتریان براساس معیارهای پیشنهادی این مقاله و شناسایی ویژگی های آن ها، شناسایی جایگاه هریک از گروه ها در سود یا زیان شرکت، پیش بینی و ترسیم الگوی رفتاری مشتریان بالقوه و آتی با ویژگی های مشابه، همچنین تعیین بازار هدف و استراتژی بازاریابی مناسب توان رقابتی خود را نسبت به سایر رقبا افزایش دهند. طبقه بندی موضوعی: G22, C38, G2
ارزیابی ریسک و بررسی انطباق با قواعد کسب وکار در بیمه با کمک تکنیک فرایندکاوی مطالعه موردی: فرایند خسارت بیمه شخص ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه سازمان ها برای بهبود فعالیت های خود به رویکردهای فرایند محور روی آورده اند. شناخت و اصلاح فرایندها در سازمان ها به دلیل صرفه جویی در زمان و کاهش هزینه ضروری می باشد. مدیریت فرایند و مدیریت ریسک بنگاه و بررسی انطباق با قواعد از چالش های اصلی سازمان های فرایندمحور امروزی به خصوص شرکت های بیمه است. امروزه، بیمه موجب پیشرفت های شگرفی در جامعه ما شده است. در این بین تکنیک فرایندکاوی به شرکت های بیمه ای در شناسایی فرایند موجود و درک به موقع میزان عدم انطباق فرایندهای عملیاتی با قواعد سازمان کمک می کند. روش شناسی: این پژوهش هدف دارد با استفاده از تکنیک های فرایندکاوی از طریق متدولوژی ساختاریافته پیاده سازی پروژه های فرایندکاوی (PMPM)[1] به شناسایی فرایند موجود و درک به موقع میزان عدم انطباق با قواعد سازمان بپردازد. این مطالعه در یکی از شرکت های فعال بیمه کشور برای فرایندهای انتخابی آن مجموعه پیاده شده است. یافته ها: در این پژوهش با استفاده از نگاره رویدادهای[2] ثبت شده در سیستم های اطلاعاتی سازمان، شمایی از فرایند به دست آمده است. سپس با استفاده از نرم افزار پرام فرایندهای سازمانی تجزیه وتحلیل شده، توالی فعالیت های مربوط به فرایند با در نظر گرفتن قواعد کسب وکار منتخب، مورد بررسی قرار گرفته اند و درنهایت پیشنهاداتی جهت اصلاح فرایندها ارائه شده است. نتیجه گیری: در این مطالعه موردی بینش های جدیدی که می تواند برای دیگر متخصصان در کاربرد فرایندکاوی در حوزه مالی مفید باشد ارائه شده است. این رویکرد می تواند در کنار رویکردهای لایه کنترل نظارت و بهبود عملکرد سیستم اطلاعاتی و کاهش ریسک عملیاتی مورد استفاده قرار گیرد. چراکه می تواند با ارائه تحلیل فرایندی به موقع مبتنی بر قواعد بینشی مفید برای سازمان به همراه آورد.
بررسی عوامل موثر بر گرایش به بازخرید بیمه های عمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، در صنعت بیمه تلاش زیادی صورت گرفته تا سهم پورتفوی بیمه های عمر کشور افزایش یابد. در حال حاضر این سهم در مقایسه با آمارهای جهانی ناچیز است و از همین میزان نیز هرساله درصدی بازخرید می شوند. باتوجه به این که تحقیقات صورت گرفته در زمینه بیمه عمر همگی نگاهی پس نگر داشته اند و هیچ یک به دنبال پیش بینی این رفتار در مشتریان نبوده اند، هدف این تحقیق این است که گرایش افراد به بازخرید بیمه های عمر را، به وسیله متغیرهای مستقل تقدیرگرایی، سرمایه اجتماعی، آگاهی از مزایای بیمه عمر، ارزشمندی مزایای بیمه عمر برای فرد، احساس امنیت سیاسی، احساس امنیت اقتصادی، احساس امنیت شغلی و متغیرهای زمینه ای بسنجد و در نتیجه رفتار بازخرید در بیمه گذاران عمر را بیازماید. روش شناسی :روش مورد استفاده در این تحقیق، آزمون های همبستگی و رگرسیون است. یافته ها : طبق یافته های این تحقیق که روی نمونه ی 400 نفری از بیمه گذاران عمر شرکت بیمه کارآفرین در سال های 1390 تا 1395 انجام شده، فقط میان سرمایه اجتماعی با گرایش به بازخرید رابطه مستقیم وجود دارد و سایر روابط معکوس است. هم چنین، فرضیه وجود رابطه معکوس میان گرایش به بازخرید با امنیت اقتصادی رد شد. از بین متغیرهای زمینه ای، میزان تحصیلات قوی ترین رابطه را با گرایش به بازخرید دارد که این رابطه نیز معکوس است. به علاوه، طبق نتایج آزمون رگرسیون، از بین متغیرهای مورد بررسی، متغیر تقدیرگرایی در گرایش به بازخرید بیمه های عمر از بیشترین قدرت برخوردار است و پس از آن، به ترتیب ارزشمندی مزایای بیمه عمر و احساس امنیت سیاسی در رتبه های بعدی قرار دارند. متغیرهای امید به آینده و احساس امنیت اقتصادی، از کمترین اثر کل برخوردارند و قدرت تبیین کنندگی کمتری نسبت به دیگر متغیرها دارند. نتیجه گیری: بنابراین، با توجه به اهمیت شاخص ارزشمندی مزایای بیمه عمر، بیمه گران و فروشندگان بیمه های عمر بایدحداکثر تلاش خود را برای فهماندن مزایای واقعی پوشش بیمه عمر، به مشتری یا بیمه گذار بیمه عمر انجام دهند. طبقه بندی موضوعی JEL: G32،G23،G22
شناسایی و تبیین رفتارهای مشاهده پذیر فرهنگ جانشین پروری در صنعت بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اکتشاف و تبیین رفتارهای مشاهده پذیر فرهنگ پشتیبان برنامه های جانشین پروری در صنعت بیمه ایران روش شناسی: پژوهش حاضر مبتنی بر روش شناسی آمیخته با رویکرد توصیفی- اکتشافی صورت گرفته است. جامعه آماری برای مرحله کیفی، شامل خبرگان دانشگاهی و صنعت بیمه، و برای مرحله کمی، کلیه کارکنان شعب مرکزی شرکت های بیمه بوده است. نمونه آماری در بخش کیفی با رویکرد هدفمند قضاوتی به تعداد 13 نفر به حد اشباع رسید و در بخش کمی به روش طبقه ای تصادفی به تعداد 284 نفر انتخاب گردیده است. ابزار جمع آوری داده ها در مرحله اول شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و در مرحله دوم پرسشنامه 33 سوالی محقق ساخته بوده که روایی آن به روش صوری و محتوایی و پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ (893/0) تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و داده های کمی به روش تحلیل عامل تأییدی در نرم افزار Amos 21 انجام شده است. یافته ها: الگوهای رفتاری فرهنگ جانشین پرور شامل رفتارهای مشاهده پذیر محتوایی و ساختاری می باشند. همچنین در بین رفتارهای مشاهده پذیر فرهنگ، پیاده سازی برنامه های جانشین پروری (با بار عاملی 649/0)، مدیریت تغییر و تحول جانشین پرور (با بار عاملی 595/0) و مدیریت شایستگی ها (با بار عاملی 585/0) بیشترین حمایت را از مدل اندازه گیری داشته اند. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، یکی از رفتارهای مشاهده پذیر اصلی فرهنگ برای پشتیبانی از برنامه های جانشین پروری در صنعت بیمه، رفتارهای محتوایی می باشد که شامل؛ رفتارهای انگیزشی جانشین پروری، ارتباطات سازمانی یکپارچه و متعهدانه، رهبری تحول آفرین مبتنی بر مشارکت، مدیریت تغییر و تحول جانشین پرور می شود. همچنین سایر یافته های این پژوهش نشان داد که رفتارهای ساختارگرایانه نیز یکی دیگر از رفتارهای مشاهده پذیر فرهنگ برای پشتیبانی از برنامه های جانشین پروری در صنعت بیمه است که شامل؛ قوانین و مقررات تسهیل گر، ساختار سازمانی چابک، مدیریت شایستگی ها، مدیریت راهبردی سرمایه انسانی، پیاده سازی برنامه های جانشین پروری، توانمندسازی مبتنی بر آموزش و مدیریت دانش، و مدیریت عملکرد مبتنی بر جانشین پروری می گردد. طبقه بندی JEL: J24, M51, M54
اعتبارسنجی قاعده مرور زمان در بیمه های مربوط به وسایل نقلیه(با بررسی فقهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مقاله بررسی اعتبار قاعده مرور زمان در بیمه های مربوط به وسایل نقلیه می باشد و مرور زمان یکی از مهم ترین و اساسی ترین نهادهای حقوق کیفری مح سوب م ی ش ود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی مقنن آن را به طورکلی نسخ و حذف نمود و سپس مرور زمان کیفری را با شرایطی محدود و مقید در امور کیفری در سال 1378 پذیرفت و نهایتاً با تصویب قانون مجازات اسلامی سال 1392 نهاد مرور زمان را در قواعد ماهوی تصویب نمود. روش شناسی: در این تحقیق با روش تحلیلی و توصیفی به این مسأله پرداخته شده است. یافته ها: این تحقیق به دلیل سکوت عمدی و اَماره و قراینی که در قوانین پیشین وجود دارد، در صدد اثبات حذف مرور زمان در قانون جدید می باشد و در این خصوص به نظر می رسد، اعتقاد به نسخ صریح این قاعده وجود دارد و در مشروعیت مرور زمان بین فقها اختلاف نظر وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد: حکم عام مرور زمان در قانون بیمه به قوت خود باقی است و می بایستی جهت روشن شدن اعتبار این قاعده در خصوص بیمه های مسئولیت وسایل نقلیه، به قانون جدید مراجعه نمود. در این فرض، در صورتی که قانون خاص جدید حکم کلی قانون بیمه را نسخ (اعم از صریح یا ضمنی) نموده باشد از جهت تقدم قانون خاص لاحق بر قانون عام سابق، باید قائل به حذف این قاعده شد. از سوی دیگر، در صورت ابهام، اجمال یا سکوت محض قانونگذار در قانون جدید، استناد به قانون بیمه به عنوان قانون عام راهگشا خواهد بود. طبقه بندی موضوعی: K12, K41, G22
مسئولیت بیمه گر در برابر راننده مسبب حادثه در قانون جدید بیمه اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این نوشتار در پی تبیین مسئولیت بیمه گر در برابر راننده مسبب حادثه است که در قانون بیمه اجباری 1395 پیش بینی شده است. لذا بایستی مفهوم، مبانی و قلمرو مسئولیت بیمه گر در این زمینه بررسی شود. روش: توصیفی- تحلیلی یافته ها: مسئولیت بیمه گر در برابر راننده مسبب حادثه یکی از مسائلی است که تقنین آن در قانون بیمه ضروری می نمود و قانون گذار ما در قانون بیمه اجباری وسایل نقلیه موتوری 1395 اقدام به تقنین آن نمود. در این مورد قانونگذار بایستی میان منافع بیمه گر و بیمه گذار توازن ایجاد کند و به همین جهت به شکل کمتری از ذینفع بیمه در این موارد حمایت شده است. لذا با این رویکرد به تبیین قلمرو مسئولیت بیمه گر در این زمینه پرداخته شده است. نتیجه گیری: بیمه مسئولیت راننده مسبب حادثه قبلا به شکل اختیاری وجود داشت و از وی حمایتی صورت نمیگرفت که قانون گذار در قانون مصوب 1395 علاوه بر اجباری نمودن اخذ این بیمه نامه، سایر شرایط و احکام آن را نیز بیان نمود. قلمرو مسئولیت بیمه گر در این مورد از مسئولیت در برابر شخص ثالث محدودتر اما خسارات بدنی و جانی ناشی از قوه قاهره را نیز بر عهده دارد. جبران خسارت راننده در زمان افزایش خسارات بدنی و خسارات بعد از اتمام قرارداد در صورت تحقق در زمان وجود قرارداد بر عهده بیمه گر است. پرداخت خسارت در مهلت نیازمند درخواست ذی نفع و شروع آن از قطعیت حکم دادگاه یا توافق طرفین است و در پایان نیز پیشنهاداتی ارائه شده است. طبقه بندی موضوعی: K12, K49, G22
تعهد افشای پیش قراردادی بیمه گذار در حقوق ایران و انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اساسی تحقیق این است که تعهد افشای بیمه گذار، مبنا و قلمرو آن را در مرحله پیش قراردادی در دو نظام حقوقی ایران و انگلیس مورد مطالعه قرار دهد. روش شناسی:روشی که در تحقیق به کار گرفته شده است روش توصیفی و تحلیلی است که در بستر مطالعه تطبیقی بین حقوق ایران و حقوق انگلیس خصوصاً قانون جدید بیمه انگلیس مصوب 2015 انجام شده است. یافته ها:در بیمه به عنوان یک قرارداد با حداکثر حسن نیت تعهدات متقابلی بر عهده طرفین خصوصاً بیمه گذار پیش بینی شده است. یکی از مهمترین تعهدات پیش قراردادی بیمه گذار تعهد به دادن اطلاعات است؛ بیمه گذار نه تنها باید از اظهار خلاف واقع امتناع ورزد، بلکه لازم است اطلاعات لازم و اساسی را در اختیار بیمه گر قرار دهد تا وی بتواند به اتخاذ تصمیم آگاهانه در پذیرش اصل ریسک و تعیین شرایط آن نائل شود. با این که در تعهد بیمه گذار مبنی بر افشای اطلاعات در مرحله پیش قراردادی اختلاف نظری نیست، لیکن در مقام عمل به خصوص در حقوق ایران در خصوص گستره این تعهد، مبنا و آثار آن اختلافاتی وجود دارد که باعث شده است فواید ضرورت افشای اطلاعات تقلیل یابد. بنابراین پیشنهاد می شود قانون گذار به صراحت در خصوص مبنا و گستره تعهد افشای پیش قراردادی بیمه گذار وضع قاعده کند. نتیجه گیری:ارائه دقیق اطلاعات پیش از انعقاد قرارداد می تواند به پیش بینی پذیری خطرات بیمه ای و تعیین حق بیمه متناسب با آن از طرف بیمه گر کمک کند. لیکن این تعهد بی قید و شرط نیست و محدودیت هایی چون اعراض، عدم آگاهی و ... بر آن بار می شود و به لحاظ ضمانت اجرای حقوقی نیز نقض این تعهد می تواند حسب مورد به بطلان، فسخ و همچنین طرح دعوای مسئولیت مدنی منتهی شود. طبقه بندی موضوعی: K12, K15, K19
تخصیص بهینه منابع بازاریابی کوتاه مدت بر مبنای ارزش دوره عمر مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در دهه های اخیر، با توجه به آن که هزینه های جذب مشتری جدید به طور پیوسته در حال افزایش است، توجه به نگهداری مشتریان و بالا بردن وفاداری آن ها، برای سودآوری سازمان ها بسیار مهم و حساس است. از این رو سازمان ها برنامه های مختلفی را برای افزایش ماندگاری مشتریان خود اجرا می کنند. از سوی دیگر همه مشتریان سودآوری یکسانی برای سازمان ندارند و منابع محدود سازمان باید صرف مشتریان با ارزش شود. هدف این پژوهش ارائه مدلی ریاضی برای انتخاب بهینه مشتریان هدف جهت برنامه های ماندگاری و همچنین انتخاب میزان هزینه برای هر مشتری است. روش شناسی: اجرای تحقیق حاضر در 3 گام اصلی صورت گرفت. در گام اول با استفاده از داده کاوی احتمال رویگردانی مشتریان بدست می آید. در گام دوم ارزش دوره ی عمر مشتری محاسبه می شود و در گام آخر مدل بهینه سازی پیشنهادی حل می شود، برای حل مدل از LP-Metric استفاده شده و حل آن در نرم فزار GAMS انجام شده است. در حل مدل پیشنهادی داده های واقعی یکی از سازمان های بیمه ای کشور مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یک مدل بهینه سازی دو هدفه بر مبنای ارزش دوره عمر مشتری ارائه شده است. یکی از توابع هدف مربوط به بیشینه کردن ارزش دوره عمر مشتری با اجرای برنامه ماندگاری و هدف دیگر مربوط به کمینه کردن هزینه های برنامه است. نتیجه گیری: با حل مدل بهینه سازی پیشنهادی، یک نمودار پارتو بدست آمده که با در نظر گرفتن نظر کارشناسان، هر نقطه بر روی این نمودار می تواند یک جواب بهینه برای انتخاب مشتریان هدف برنامه های ماندگاری و شیوه هزینه کرد برای آن ها باشد.