مرتضی کرمی

مرتضی کرمی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۰ مورد.
۱.

ارزیابی شاخص های برند در برندسازی جاذبه های ملموس گردشگری، مورد مطالعه: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردشگری شهری برندسازی گردشگری شاخص های برند شهر تبریز جاذبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۵۳
امروزه در شهرها از استراتژی های بازاریابی مقصد به منظور جذب تعداد بیشتر بازدیدکننده استفاده می شود. از مهم ترین این استراتژی ها می توان به برندسازی با استعانت از نشانه ها و نمادهای برجستهٔ یک شهر اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اهمیت جایگاه برندسازی در توسعهٔ گردشگری شهری با روش توصیفی - تحلیلی به شناسایی معیارها و شاخص های اثرگذار به منظور تبدیل شدن نمادی شهری به برند گردشگری پرداخته است. براساس مبانی نظری و مرور ادبیات، شاخص های اصلی تأثیرگذار در برندسازی جاذبه های ملموس شهر تبریز شناسایی و استخراج شدند. سپس، با استفاده از روش دلفی فازی، عوامل شناسایی شده غربالگری شدند. در مرحلهٔ بعد، مقایسه های زوجی تشکیل شد و برای پاسخ گویی به کارشناسان و خبرگان حوزهٔ گردشگری به تعداد 15 نفر ارسال شد. پس از دریافت پاسخ های خبر گان، با تعداد 250 گردشگر در دسترس مصاحبه شد و پرسش نامه های آ ن ها با به کارگیری روش AHP ارزیابی و وزن معیارها تعیین شد. سپس، گزینه ها توسط روش TOPSIS رتبه بندی شدند و عنصر مناسب برای معرفی به منزلهٔ برند گرشگری شهر تبریز انتخاب شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که، با توجه به معیارهای چندگانه درنظرگرفته شده از نظر کارشناسان، مسجد کبود در رتبهٔ اول، ارگ علیشاه در رتبهٔ دوم، مقبرهالشعرا در رتبهٔ سوم، عمارت شهرداری در رتبهٔ چهارم، عمارت \ائل گلی در رتبهٔ پنجم و درنهایت برج یانقین با کمترین امتیاز در رتبهٔ آخر قرار دارد.
۲.

مطلوبیت های نظام راهنمایی و مشاوره نهاد آموزش و پرورش در افق تمدنی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی نظام راهنمایی و مشاوره سیاست گذاری تربیتی نهاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۷
بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از مهم ترین سیاست ها و تدابیر مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در حرکت پیش روی انقلاب اسلامی است که نظام تعلیم و تربیت در تحقق افق ترسیم شده آن، نقش مهم و اساسی دارد؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های مطلوب نظام راهنمایی و مشاوره آموزش و پرورش در افق تمدنی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بود. پژوهش حاضر با هدف توسعه ای، پژوهشی کیفی و توصیفی از نوع تحلیلی استنباطی است. روش گردآوری داده ها، مطالعات اسنادی و ابزار پژوهش، فیش برداری بود. نمونه مورد مطالعه برای احصاء شاخص ها، تمام خوانی متن سند بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بود. برای احصاء شاخص های توصیفی تفسیری از دیدگاه 4 متخصص راهنمایی و مشاوره تحصیلی که سابقه فعالیت در آموزش و پرورش داشتند، استفاده شد و در حوزه سیاست های جهت دهنده از بیانات امام خامنه ای(مدظله العالی) مصداق یابی گردید. محققان برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوا استفاده کردند. در این پژوهش، بر اساس خوانش دقیق و کامل متن بیانیه گام دوم، احصاء و کدگذاری داده ها انجام شد. در مرحله اول، مؤلفه ها، احصاء و در مرحله دوم، طبقه بندی مؤلفه ها و دستیابی به مقوله های اصلی صورت گرفت. در مرحله اول 33 مؤلفه شناسایی شد که در دو طبقه شاخص های مرتبط با نظام راهنمایی و مشاوره و بایسته ها و سیاست های جهت دهنده نظام راهنمایی و مشاوره قرار گرفتند. در مرحله دوم ، نظام راهنمایی و مشاوره حائز شش مقوله اصلی پرورش دهنده، کمک کننده، شناساگر (آینده سازی)، معنویت محور، تمهیدگر و ارائه دهنده خدمات تخصصی شد و بایسته ها و سیاست های کلان و جهت دهنده به نظام راهنمایی و مشاوره در قالب پنج مقوله اصلی تأمین کننده و تضمین کننده، تعمیق بخش و نهادینه ساز، جامعه پرداز، مروج و گفتمان ساز و تبدیل کننده طبقه بندی شدند. نتایج پژوهش حاضر در حوزه تدوین الگوهای مورد نیاز آموزش و پرورش در جهت پاسخگویی به نیازهای روز کشور و حرکت تمدنی انقلاب اسلامی در حوزه راهنمایی و مشاوره، می تواند مورد استفاده متخصصان و متولیان این بخش از خدمات باشد.
۳.

حدود و ثغور مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی: تحلیل دیدگاه صاحبنظران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی مذاکره ای مشارکت دانش آموزان طراحی برنامه درسی صدای دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۲۰۲
این پژوهش، درصدد پاسخگویی به این پرسش بوده که حدود و ثغور مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی از دیدگاه صاحبنظران چگونه است؟ برای پاسخ دادن به این پرسش نخست دیدگاههای صاحبنظران درباره مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی با به کارگیری روشهای اسنادی، کتابخانه ای و تحلیل مفهومی، توصیف و طبقه بندی شده است. سپس ضمن نقد دیدگاههای مطرح شده، ابعاد مورد وفاق و مغفول مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی از دیدگاه صاحبنظران به تصویر کشیده شده است. آنگاه با بررسی وضع موجود، دیدگاه صاحبنظران در زمینه حد و مرز مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی مشخص شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، سیزده نفر از صاحبنظران و سیاستگذاران حوزه برنامه درسی بودند که با معیار داشتن دیدگاه در زمینه مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی، به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دیدگاههای صاحبنظران نشان داد که مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی در همه ابعاد برنامه درسی قابل اجراست. باوجوداین، هنوز سازوکار نظری و عملی مشارکت واقعی دانش آموزان در برنامه درسی فراهم نشده است. سرانجام با بررسی الگوهای گوناگون، «الگوی برنامه درسی مذاکره ای» به عنوان رهیافت بدیل در زمینه مشارکت دانش آموزان در برنامه درسی تعیین شد که بر اساس آن، تغییر اساسی در نگاه به دانش آموز به عنوان "دانش آموز به مثابه فردی موثر و آگاه" که می تواند در بهبود نظام برنامه درسی مشارکت کند، نشان داده شده است.
۴.

شکاف آموزش حسابداری و نیازهای حرفه: بررسی سرفصل های آموزشی با استفاده از روش تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حسابداری مؤلفه های آموزشی تئوری داده بنیاد شکاف بین آموزش و نیازهای حرفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۹۰
هدف: این پژوهش با هدف بررسی و علل ایجاد شکاف بین آموزش حسابداری در مقطع کارشناسی و نیازهای حرفه در ایران انجام شده است. علاوه بر این، سرفصل های آموزشی لازم برای کاهش این شکاف از دیدگاه خبرگان نیز ارائه شده است. روش: این پژوهش با استفاده از روش تئوری داده بنیاد انجام شده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری نظری و با انجام مصاحبه با ۱۴ نفر از صاحب نظران، مفاهیم و مقوله ها استخراج شد. مراحل طی شده برای انجام پژوهش عبارت اند از: تدوین سؤال های کلی پژوهش؛ مصاحبه با صاحب نظران؛ استخراج مفاهیم و مقوله ها و مشخصات و ابعاد آن ها؛ طبقه بندی مقوله ها با استفاده از سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی؛ ارائه مدل نهایی پژوهش. یافته ها: مدل نهایی شکاف بین آموزش حسابداری در مقطع کارشناسی و نیازهای حرفه در ایران، در قالب شرایط علّی، شرایط بستر، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها ارائه شد. بر اساس یافته های پژوهش، شرایط علّی و عوامل ایجاد شکاف شناسایی شده عبارت اند از: الزامات قانونی و مقرراتی جدید حاکم بر کشور؛ تغییرات سریع فناوری؛ جهانی شدن حرفه حسابداری؛ عوامل کیفی آموزش، مانند تغییرنیافتن و به روزنشدن سریع سرفصل ها و متون آموزشی با توجه به تغییرات محیط اقتصادی و مالی و همچنین، به روزنبودن برخی اساتید دانشگاه در خصوص نیازهای حرفه. مهم ترین راهبردهایی که در صورت اجرای آن، می توان به کاهش این شکاف کمک کرد، عبارت اند از: وزن دهی و زمان سنجی در برخی از سرفصل های درسی؛ بازنگری در برخی از درس ها و سرفصل های آموزشی؛ ارتقای کتب آموزشی؛ ارتقای سطح دانش عملی دانشجویان؛ به کارگیری شیوه های مختلف در تدریس و نظارت لازم بر تدریس اساتید؛ ایجاد زیرساخت های فناوری اطلاعات برای به کارگیری آن در حوزه آموزش؛ چابکی در تصویب و راهنمای اجرای استانداردها توسط سازمان حسابرسی؛ برگزاری دوره های آموزش مجازی و حضوری؛ حضور اساتید در تشکل های حرفه ای. پیامدهای حاصل از اجرای راهبردها عبارت اند از: وجود دوره های آموزشی برای تمامی دانشجویان سراسر کشور و رعایت عدالت آموزشی؛ آگاهی اساتید دانشگاه از تغییرات به وجود آمده در حرفه با حضور آن ها در تشکل های حرفه ای و در نتیجه، هماهنگی بیشتر بین حرفه و دانشگاه؛ به کارگیری اساتید متخصص و متناسب با هر درس در دانشگاه ها؛ استفاده از شیوه های جدید آموزشی؛ ارتقای سطح دانش عملی دانشجویان؛ بازنگری و تجدیدنظر در سرفصل های آموزشی. گفتنی است که در متن مقاله، همه با جزئیات توضیح داده شده است. نتیجه گیری: با توجه به پیشرفت های مداوم در بازارهای مالی، شکاف بین آموزش حسابداری و نیازهای حرفه از اهمیت زیادی برخوردار است و نیاز است که به صورت دوره ای، این شکاف و علت های آن بررسی شود. با توجه به راهبردهای ارائه شده در این پژوهش، پیشنهادهایی برای برخی نهادهای مرتبط با موضوع پژوهش ارائه شده است. برای مثال، در خصوص کمیته تدوین برنامه ریزی آموزشی، می توان به فرصت ایجاد عرض اندام برای اعضای حرفه به منظور تعیین سرفصل های آموزشی، وزن دهی و اولویت بندی در سرفصل های آموزشی اشاره کرد. در خصوص نقش دانشگاه ها، باید تلاش شود تا از رساله ها و پایان نامه های حوزه آموزش حمایت کافی صورت گیرد و همچنین، تأمین مالی کافی برای به کارگیری اساتید حرفه در تدریس برخی دروس انجام شود تا از این طریق، فرصت انتقال تجربه های آن ها در برخی دروس کاربردی، مانند حسابرسی و مالیات ایجاد شود. ایجاد هم گرایی بیشتر سازمان حسابرسی با سایر نهادهای دولتی، مثل سازمان امور مالیاتی، برای به رسمیت شناختن استانداردهای تدوین شده در تهیه صورت های مالی، ابهام های به کارگیری برخی استانداردها را کاهش می دهد و می تواند عاملی برای رفع این شکاف محسوب شود.
۵.

توسعه رهبری مدیران آموزشی در دنیای ووکا (VUCA)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت آموزشی شایستگی دانش آموختگان ووکا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۹۲
هدف این پژوهش که با رویکرد کیفی و پدیدارشناسانه انجام شد، شناسایی شایستگی های مورد نیاز دانش آموختگان ارشد مدیریت آموزشی برای رهبری آموزشی در شرایط ووکا بوده است و در این راستا ضمن توجه به چالش های مراکز آموزشی در مدیریت و پاسخ به همه گیری بیماری کووید 19 به عنوان یک مورد قابل مطالعه در دنیای ووکا (دنیای ناپایدار، نامشخص، پیچیده و مبهم)، با نمونه گیری هدفمند و مصاحبه های نیمه ساختار یافته از تجربه دانش آموختگان مدیریت آموزشی در مواجهه با بحران کووید 19؛ انتظارات کارفرمایان آنان؛ دیدگاه اعضای هیأت علمی و سیاست گذاران استفاده شد. یافته های پژوهش پس از تحلیل داده ها با تکنیک مفهوم بندی و مقوله بندی، ضمن اشاره به چالش های مدیریت آموزش در شرایط ووکا، 25 شایستگی موردنیاز برای مدیران آموزشی را نشان می دهد که برخی از این شایستگی ها ازجمله خودتنظیمی، خودرهبری، خودکارآمدی، توانایی بهره گیری از ظرفیت های جامعه، شبکه سازی، تطبیق پذیری، جرأت ورزی، تاب آوری، داشتن مهارت در فناوری های نوپدید، مدیریت اضطراب و پریشانی و مدیریت آموزش و یادگیری الکترونیکی با فراوانی بسیار کم در اکثر الگو های شایستگی مدیران آموزشی مغفول مانده است.
۶.

طراحی، ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش اثربخشی فرایند تدریس دانشجو معلمان برای اساتید کارورزی

کلید واژه ها: طراحی ابزار ویژگی‏های روان‏سنجی کارورزی اثربخشی فرایند تدریس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۷۱
هدف از انجام پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی ابزاری برای سنجش اثربخشی فرایند تدریس دانشجو معلمان در درس کارورزی ۴ بود. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع ابزارسازی است. جهت طراحی ابزار موردنظر، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. ابتدا سرفصل ها و درس نامه های موجود کارورزی ۴ در دانشگاه فرهنگیان مورد تحلیل قرار گرفت و کدهای معنایی که دربردارنده ی مفهوم اثربخشی تدریس در حیطه های مختلف آن (طراحی، اجرا، ارزشیابی) بودند انتخاب شدند. ۶۶ واحد معنایی استخراج گردید و بعد از اخذ نظرات متخصصان و اعمال اصلاحات، ۶۶ گویه به ۵۶ گویه تقلیل پیدا کرد. در اجرای مقدماتی، ابزار موردنظر در میان نمونه ای ۴۲ نفری اجرا و سؤال هایی که نیاز به بازنگری داشت اصلاح شد و در نهایت در مرحله بعد ۳۸۴ نفر از دانشجو معلمانی که درس کارورزی ۴ را در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ به پایان رسانده بودند به تکمیل پرسش نامه پرداختند. روایی محتوایی پژوهش توسط ده تن از اساتید صاحب نظر و روایی سازه ی آن به وسیله ی تحلیل عاملی بررسی گردید. بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش واریماکس ۵۶ گویه در ۴ عامل قرار گرفتند که این چهار عامل در مجموع ۶۱.۵۷۴ درصد از واریانس کل نمرات را تبیین می کنند. شایان ذکر است که نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم و ضرایب آلفای کرونباخ از ساختار ۴ عاملی ۵۶ گویه ای ابزار حمایت کرده و روایی و پایایی آن را تأیید نمودند.
۷.

جهت دهی به آینده: پیوند توسعه منابع انسانی و مسئولیت اجتماعی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه منابع انسانی مسئولیت اجتماعی سازمان مرور سیستماتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۸۶
اکنون دیگر بسیاری از نظریه پردازان اقتصادی و اجتماعی، این قاعده را نمی پذیرند که هدف کسب و کار، صرفاً کسب و کار است. فرضیه آن ها ساده است: سازمان ها علاوه بر پرداختن به مسئولیت های اقتصادی، باید به مسئولیت های اجتماعی و زیست-محیطی نیز بپردازند. پژوهشگران نشان داده اند که «توسعه منابع انسانی» یکی از حوزه هایی است که می تواند در شکل گیری این مسئولیت ها کمک کند. بنابراین هدف پژوهش حاضر یافتن پیوندی میان توسعه منابع انسانی و مسئولیت اجتماعی است، چرا که با وجود ارتباط نزدیک با یکدیگر، پژوهش های اندکی درباره چگونگی این پیوند صورت گرفته است. بدین منظور از طریق مرور سیستماتیک و تحلیل اسناد به بررسی پژوهش های داخلی پرداختیم. بر اساس سوال اصلی پژوهش، محتوا در دو حوزه دسته بندی شده است: حوزه اول: طبقه بندی موضوعی پژوهش ها و حوزه دوم: شیوه پیوند بین توسعه منابع انسانی و مسئولیت اجتماعی سازمان. در حوزه اول، منابع در سه طبقه دسته بندی شده است: الف) نقش توسعه منابع انسانی در شکل گیری مسئولیت اجتماعی سازمان، ب) نقش مدیریت منابع انسانی در ارتقا مسئولیت اجتماعی سازمان و ج) عوامل موثر بر مسئولیت اجتماعی سازمان. در حوزه دوم، دو نوع پیوند مشخص شده است که هر کدام در دو سطح در نظر گرفته شده اند. پیوند نوع اول (توسعه منابع انسانی به مثابه بخشی از مسئولیت اجتماعی سازمان) و پیوند نوع دوم (مسئولیت اجتماعی سازمان به مثابه بخشی از توسعه منابع انسانی).
۸.

بررسی تفاوت های فردی دانش آموزان از منظر دلالت های نظری در طراحی برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طراحی برنامه درسی تفاوت های فردی نظریه های روا ن شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۱۳۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی نظریه های حامی تفاوت های فردی یادگیرندگان در برنامه درسی به منظور استخراج دلالت های آن ها برای عناصر برنامه درسی صورت پذیرفته است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده روش پژوهش نطریه ای انجام شده است و برای این منظور، الگوی برنامه درسی تار عنکبوتی اَکِر (Akker) به عنوان مبنا در طراحی جهت تعیین ویژگی عناصر برنامه درسی برگزیده شده است. یافته های پژوهش در بخش اول به معرفی هر نظریه به طور مجزا پرداخته و سپس دلالت های هر نظریه برای طراحی برنامه درسی ارائه شده است و در بخش دوم دلالت های مشترک حاصل از آن ها برای طراحی برنامه درسی ارائه شده است. نظریه فرهنگی - اجتماعی رشد، نظریه یادگیری در حد تسلط، نظریه هوش های چندگانه، نظریه سبک های شناختی، نظریه سبک های یادگیری و نظریه یادگیری مبتنی بر مغز از مهم ترین نظریه های پشتیبان تفاوت های فردی بوده اند که در این پژوهش به آن ها  پرداخته شده است که از مهم ترین دلالت های مشترک این نظریات می توان چهار اصلِ تنوع و کثرت، شمول و فراگیری، انعطاف پذیری و یادگیرنده محوری در برنامه درسی را بر شمرد که عدالت آموزشی را به دنبال خواهد داشت. از این رو توصیه می شود طراحان و برنامه ریزان درسی با استفاده از دستاوردهای غنی و دلالت های تحول آفرینِ چنین نظریه هایی، برای متناسب سازی برنامه های درسی در نظام آموزش و پرورش ایران اقدام نمایند.
۹.

ادراک تجربه زیسته مدیران مدارس از فرایند توسعه حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه حرفه ای رهبری آموزشی مدیران مدارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۳۴
مقدمه و هدف: کیفیت عملکرد مدیران و رهبران آموزشی از مهم ترین ارکان بهبود آموزش است و نقش مهمی در توسعه نظام آموزشی دارد. ارتقای اثربخشی مدارس تا حدود زیادی در گروه توسعه حرفه ای مدیران است. هدف این پژوهش مطالعه تجربه زیسته مدیران مدارس از فرایند توسعه حرفه ای به منظور ارائه راهکارهایی برای بهبود آن بوده است. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند و به شیوه انتخاب موارد مطلوب انتخاب شدند که شامل 22 نفر از مدیران نمونه مدارس مشهد بود. به منظور گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و روش سه سویه سازی برای اعتباربخشی به یافته ها مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از روش کدگذاری باز و محوری انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بر اساس تجربه زیسته مدیران موفق، فرآیند توسعه آنها در سه بعد اصلی اتفاق افتاده است: 1) مهارت ها، 2) دانش و معلومات و 3) ویژگی های شخصیتی. همچنین، روش های توسعه حرفه ای مدیران مدارس نیز شامل روش های فردی (الگو گرفتن، تبادل نظر با همکاران، گروه های حرفه ای مجازی، مطالعه انفرادی، و خودارزیابی) و روش های سازمانی (تجربه گردانی، کارورزی، جلسات مدیران و کلاس های ضمن خدمت) بوده است. بحث و نتیجه گیری: راهکارهایی که برای بهبود فرایند توسعه حرفه ای مدیران مدارس از دیدگاه آنها شناسایی شد در چهار دسته اصلی قرار می گیرد: 1) بهبود طراحی و برنامه ریزی فرصت های توسعه حرفه ای، 2) حمایت از فعالیت های توسعه، 3) ارزشیابی صحیح فرآیند توسعه و 4) تشویق فعالیت های توسعه مدیران.
۱۰.

طراحی چارچوبی برای تبیین هویت حرفه ای معلمان ایرانی از منظر مناسبات قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت حرفه ای معلمان قدرت میشل فوکو اپیستمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۲۲۷
این مقاله قصد دارد با توجه به زمینه های شکل گیری هویت حرفه ای معلم در نظام آموزش وپرورش ایران، چارچوبی ارائه کند تا انواعی از هویتهای حرفه ای را که می توان برای معلمان ایرانی متصور شد، از منظر مناسبات قدرت بازنمایی کند. بدین منظور نخست با گردآوری روایتهای محیطی و تحلیل اولیه گفتمانهای موجود در هر یک، انواعی از مقوله ها در زمینه هویت حرفه ای معلم شناسایی شد که جملگی به تأثیر قدرت بر تکوین هویت اشاره می کرد. در ادامه برای ساماندهی یافته های اولیه ذیل یک نظریه معتبر، به آرای میشل فوکو و رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی وی مراجعه شد. به همین منظور، به روش اسنادی تحلیلی یک ماتریس دوبعدی همچون یک سامان دانایی (اپیستمه) به عنوان چارچوبی برای نمایش انواع هویتهای محتمل معلم در بافت و ساختار آموزش وپرورش ایران تنظیم شد که یکی از ابعاد آن به عناصر سازنده قدرتهای حاکم بر عمل حرفه ای معلم و بعد دیگر بر انواع واکنشهای معلمان به این عناصر قدرت اشاره دارد. از تقاطع این ابعاد انواع احتمالاتی به دست آمده است که هر یک می تواند گویای یک نماد هویتی برای معلم باشد. لذا انواع هویتهایی را که به صورت نظام مند در چارچوب ماتریس گونه "قدرت به مثابه مراقبت"جایگذاری شده اند می توان به عنوان یافته های اصلی این تحقیق معرفی کرد که برای تبیین محدوده تغییرات هویتی معلمان ایرانی بر اساس جابه جایی در مناسبات قدرت راهگشاست.
۱۱.

بررسی نقش دیدگاه انسان شناختی دانشجویان دختر در انتخاب نوع حجاب (مطالعه موردی: دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۲۰۴
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه دیدگاه انسان شناسی دانشجویان دختر با حجاب مناسب و دانشجویان با حجاب نامناسب بود. روش: روش تحقیق حاضر؛ کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. بدین منظور، از بین دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان، به طور هدفمند نمونه گیری آغاز و تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. در مجموع تعداد 14 دانشجوی دختر با حجاب مناسب(چادر) و 14 دختر با حجاب نامناسب انتخاب و با آنها به شیوه نیمه ساختارمند مصاحبه انجام گرفت و در نهایت، مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که دیدگاه انسان شناسی دختران با حجاب مناسب، عمدتاً حول مؤلفه هایی نظیر مخلوق بودن و خلیفه الله بودن، داشتن روح الهی و کرامت ذاتی، عبد شدن، کسب معرفت و سکینه و داشتن معیار خدایی و پیروی از دستورات دین قرار داشت و تأکید دختران با حجاب نامناسب، پیرامون بی قراری و خودشکوفایی، نبوغ، اجتماعی بودن، ساختار پیچیده مغزی، محور بودن فردیت افراد، همنوایی، عرف و الگوگیری در تصمیمات مختلف قرار داشت. نتیجه گیری: آموزش مبانی انسان شناسی اسلامی از دوران کودکی تا بزرگسالی می تواند در شکل دهی به انواع رفتارها از جمله حجاب اثرگذار باشد.
۱۲.

بازنمایی ادراکات و تجارب زیسته مدیران مدارس از توسعه حرفه ای: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه حرفه ای رهبری آموزشی مدیریت مدرسه آموزش ضمن خدمت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۱۶
هدف این پژوهش بررسی ادراکات مدیران مدارس و دست اندرکاران برنامه های آموزشی نسبت به توسعه حرفه ای مدیران بود. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، مطالعه ای کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر شامل مدیران مدارس شهر مشهد و دست اندرکاران اجرایی برنامه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس (شامل: کارشناسان، برنامه ریزان و مدرسان آموزش) در ادارات آموزش وپرورش شهر مشهد بود. با استفاده از روش «نمونه گیری هدفمند» از نوع «نمونه گیری موارد مطلوب»، 25 نفر شامل 20 نفر از مدیران مدارس و 5 نفر دست اندرکاران و مجریان انتخاب شدند. از روش مصاحبه نیمه ساخت یافته جهت گردآوری داده ها استفاده شد. در پژوهش حاضر برای اعتباربخشی از مدل قابلیت اعتماد لینکلن و گوبا استفاده شد. نتایج نشان داد: روش های توسعه حرفه ای مدیران مدارس به دو دسته کلی روش های رسمی و روش های غیررسمی تقسیم می شوند. مهمترین اهداف مدیران از شرکت در فعالیت های توسعه حرفه ای عبارت بودند از: ارتقای دانش و مهارت های ضروری؛ کسب مقبولیت بیرونی/ اجتماعی و کسب امتیازات و گواهینامه ها و پاداش مادی. همچنین، محتوای برنامه های ضمن خدمت در دو دسته عمومی و تخصصی قرار گرفت. پیامدهای توسعه حرفه ای مدیران مدارس عبارت بودند از: آگاهی بخشی؛ هم افزایی و همیاری؛ تلنگرهای ذهنی؛ راهنما و الگوی عمل؛ استفاده از نتایج ارزشیابی دوره های رسمی.
۱۳.

تحلیل وضعیت موجود و شناسایی رویکرد بدیل محیط های یادگیری کارآموزی در برنامه های درسی مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۱
مقاله حاضر در جستجوی شناخت نوع مواجهه با طراحی محیط های یادگیری کارآموزی دانشجویان رشته مهندسی است. روش تحقیق توصیفی و تحلیل اسناد بود. در تحلیل برنامه درسی تجربه شده، جامعه آماری شامل دانشجویان مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد که واحد کارآموزی را گذرانده بودند و تعداد آنها 250 نفر می شد. تعداد 135 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسش نامه محقق ساخته که شامل 23 گویه و مطابق با نه عنصر برنامه درسی بود، پاسخ دادند. در تحلیل برنامه درسی قصد شده 6 سند برنامه درسی به صورت نمونه هدفمند انتخاب شد. نتایج با استفاده از آزمون ناپارامتریک خی دو یک بعدی (کای مربع) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، دانشجویان برنامه درسی تجربه شده را از لحاظ ابعادی مانند تناسب محتوا با فعالیت های حرفه ای و نیازهای علمی صنعت را مغفول(p<0/001) و در بقیه موارد نوع طراحی آموزشی را به طور معناداری به صورت طراحی آموزشی جزءنگر (p<0/05) ارزیابی کردند. نتایج مربوط به برنامه درسی قصد شده از طریق بررسی برنامه درسی مصوب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و ارزیابی طرح درس های اعضای هیئت علمی دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد نیز نشان داد که طراحی محیط های یادگیری کارآموزی مغفول مانده است. اتخاذ رویکرد کل نگر مبتنی بر محیط های یادگیری تکلیف محور به عنوان رویکرد بدیل در طراحی آموزشی کارآموزی پیشنهاد می شود.
۱۴.

تجربه زیسته ذی نفعان نظام آموزشی در زلزله سرپل ذهاب از برنامه درسی اجرا شده در شرایط بحرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بحران زلزله تغییر برنامه درسی پدیدارشناسی برنامه درسی مبتنی بر بحران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۱۹۱
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجربه زیسته ذی نفعان زلزله زده شهر سر پل ذهاب در مواجهه با برنامه درسی اجرا شده در شرایط پس از بحران زلزله و با روش پدیدارشناسی انجام شده است. عناصر نهگانه برنامه درسی فرانسیس کلاین، مبنای تعیین چارچوب کلی گرد آوری داده ها از طریق مصاحبه قرار گرفته است. طی این فرایند، با 25 ذی نفع و دست اندر کار نظام آموزشی شامل مدیر، معلم و دانش آموز مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است. مصاحبه ها پس از پیاده سازی با سایر داده ها تلفیق و به روش تفسیری تحلیل شدند. پس از آن مضامین، مقوله ها و مفاهیم مرتبط با برنامه درسی از آنها استخراج شدند. به منظور اعتباربخشی داده ها از روش مرور با مشارکت کنندگان و به منظور اعتباربخشی تحلیلها از روش مرور همگنان استفاده شده است. نتیجه تحلیل داده ها حاکی از آن بود که با در نظر داشتن رویکرد انطباق متقابل، برنامه درسی در شرایط زلزله از جهات گوناگون دچار تغییراتی شده است، هر چند میزان این تغییرات برای همه عناصر یکسان نبوده است. در میان عناصر نهگانه، فعالیتهای یادگیری دانش آموزان، بیش از سایر عناصر، دستخوش تغییر و تأثیرپذیری از شرایط پیرامونی شده است، به طوری که ضمن ایجاد وقفه در فرایندهای تحصیلی ایشان، زمینه گرایش به منابع و روشهای غیررسمی یادگیری افزایش یافته است. نتیجه کلی آنکه برنامه درسی می تواند به مثابه ابزاری کارآمد در خدمت مدیریت بحران قرار گیرد و به بازگشت سریع تر جامعه زلزله زده به شرایط عادی از طریق نظام آموزشی کمک کند، اما نبود آمادگی لازم در این نظام و نداشتن پیش بینیهای لازم برای شیوه سازگار کردن و اجرای برنامه درسی در شرایط بحران، مشکلات ناشی از بحران را تشدید می کند.
۱۵.

اجرای برنامه درسی مبتنی بر تفاوت های فردی درس «دین و زندگی» در نظام آموزش و پرورش ایران؛ چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی دین و زندگی تفاوتهای فردی متمایز سازی برنامه درسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۲۱۰
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش ها و موانع اجرای برنامه ی درسی مبتنی بر تفاوت های فردی درس «دین و زندگی» در نظام آموزش و پرورش ایران انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی و نمونه گیری هدفمند ملاک محور، دیدگاه بیست و سه نفر از متخصصان و دست اندرکاران حوزه ی تربیت دینی با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه بیان گر آن است که اجرای این رویکرد با چالش هایی قبل و حین اجرا مواجه استاست. چالش-های قبل از اجرا عبارتند از ضعف در سیستم آموزشی و برنامه های درسی دانشگاه فرهنگیان، ضعف سیستم تربیت معلم در جذب و تربیت معلمان برخوردار از شایستگی حرفه ای، «کنکور» عاملی برای یکسان سازی، انعطاف ناپذیری اهداف و عدم استقلال معلم در انطباق دادن اهداف با تفاوت های فردی دانش آموزان، حاکمیت رویکرد موضوع محوری در طراحی برنامه درسی، تمرکز محوری در تهیه محتوا و عدم توجه به مؤلفه های بوم شناختی، عدم تناسب محتوا با نیازهای گوناگون دانش-آموزان، و چالش های حین اجرا نیز عبارتند از محدودیت در استفاده از مواد یادگیری متنوع آموزشی، ضعف دانشی و عملی معلمان در شیوه های تدریس، عدم «جذابیت و برانگیزانندگی» محیط یادگیری، عدم اختصاص زمان کافی به معلمان، تعداد زیاد دانش آموزان در کلاس درس، عدم امکان استفاده کافی از فرصت های یادگیری برون مدرسه ای، ضعف ارتباط میان خانواده و مدرسه، محدودیت امکانات و تجهیزات آموزشی فن آورانه و روزآمد و حاکمیت شیوه ارزشیابی شناخت محور. همچنین جهت مقابله با این چالش ها راهکارهای مقتضی ارائه شده است.
۱۶.

ارائه الگوی محیط های تسهیل کننده انتقال یادگیری در آموزش عالی با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگو محیط تسهیل کننده انتقال یادگیری آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۲۵۶
امروزه آموزش به عنوان ابزار پیشرفت و توسعه، پاسخگوی نیاز سازمان های یادگیرنده است که به کمک آن می توان دانش، مهارت و نگرش کارکنان را بهبود بخشید و از این راه سازمانی پویا و فعال را که پاسخگوی نیاز فناوری است، ایجاد کرد. این مطالعه با هدف ارائه الگوی محیط های تسهیل کننده انتقال یادگیری در آموزش عالی انجام شده است . مشارکت کنندگان پژوهش شامل ، 30 تن از مدیران، کارمندان، اعضای هیأت علمی، کارشناسان و متخصصان درزمینه آموزش منابع انسانی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که به صورت هدفمند و به شیوه گلوله برفی تا دستیابی به حد اشباع نظری انتخاب شدند . ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه باز و نیمه ساختار یافته بود . تحلیل مصاحبه ها با استفاده از رهیافت نظام مند استراوش و کوربین شامل کدگذاری باز، محوری و منتخب انجام شد. با استفاده از مثلث سازی، روش بازخورد مشارکت کنندگان و خبرگان غیر مشارکت کننده از اعتبار تحلیل ها اطمینان حاصل شد. نتایج نشان داد مقوله محوری مطالعه حاضر مشارکت حرفه ای در آموزش است که باتوجه به شرایط علی (قابلیت های نظام مدیریت منابع انسانی، عوامل شغلی)؛ شرایط زمینه ای (جو سازنده دانشگاهی، عوامل مدیریتی)؛ شرایط مداخله گر (عوامل فراسازمانی)؛ راهبردها (پویایی محیط دانشگاهی، مکانیزم های انگیزشی، مدیریت عمکرد)؛ پیامدها (فردی، سازمانی) تدوین و الگوی نهایی بر اساس عوامل مذکور ارائه شده است. درمجموع می توان این عوامل را برای یادگیری فراگیران در آموزش های سازمانی مورد نظر قرار داد. برنامه ریزان آموزشی و مدیران باتوجه به این عوامل و تقویت آنها می توانند انتقال مهارت های آموخته شده به محیط کار، به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های اثربخشی برنامه های آموزشی را افزایش دهند.
۱۷.

فعالیت ها و ادراکات اعضای هیئت علمی در اجرای درس پژوهی به منظور بهبود کیفیت تدریس پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درس پژوهی روش تحقیق کیفیت تدریس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷
کیفیت تدریس از موضوعات مهم آموزش عالی است و درس پژوهی فعالیتی موثر برای بهبود کیفیت تدریس است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی فعالیت ها و ادراکات اعضای هیئت علمی در اجرای درس پژوهی به منظور بهبود کیفیت تدریس پژوهش بود. جامعه پژوهش کلیه اعضای هیئت علمی دانشکده های ادبیات و علوم انسانی، تربیت بدنی و علوم ورزش، علوم اداری و اقتصاد، علوم تربیتی و روان شناسی که روش تحقیق را در مقطع کارشناسی ارشد تدریس می کنند؛ بود. سیزده نفر از آن ها که هدفمند و مبتنی بر ملاک انتخاب شدند؛ نمونه-ی پژوهش را تشکیل دادند. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تحلیل اطلاعات از تحلیل تفسیری استفاده شد. جهت کسب اعتبار پژوهش از روش های توصیف غنی و انتخاب هدفمند افراد، یادداشت های تاملی، کفایت اجماعی و کدگذاری ثانوی استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد بین وضع موجود و وضع مطلوب کیفیت تدریس تفاوت های قابل توجهی وجود دارد. اعضای هیئت علمی قبل از تدریس راه های بهبود کیفیت تدریس را شناسایی و سپس در کلاس اجرا می کنند. آن ها معتقدند برای بهبود کیفیت تدریس؛ اشتراک دانش بین اعضای هیئت علمی و برقراری الزاماتی در درس روش تحقیق ضروری است که در نهایت درس پژوهی به عنوان راهی برای اشتراک دانش بین اعضای هیئت علمی معرفی شد.
۱۸.

طراحی الگوی حرفه گرایی در دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرفه گرایی آموزش عالی نظریه داده بنیاد اشتغال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۲۹
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی حرفه گرایی در دانشگاه های ایران است. با مدنظر قرار دادن این نکته که مبحث پرداخته شده در این پژوهش نو بوده و نظریات قابل اتکا در مورد آن وجود نداشته است از روش اکتشافی استفاده شد. درواقع طرح پژوهش حاضر ازلحاظ نوع داده کیفی بود و بر مبنای نظریه داده بنیاد اجرا شد. نمونه گیری در این پژوهش به صورت هدفمند انجام شده است و تعداد نمونه های هدفمند انتخاب شده تا رسیدن به اشباع نظری به 12 نفر رسید و روش رسیدن به خبرگان به صورت گلوله برفی بوده است. جامعه آماری در این پژوهش خبرگانی بودند که در حوزه مهارت آموزی و آموزش عالی، تجارب، تحقیقات و سابقه فعالیت داشتند و قابلیت جمع آوری داده های کیفی عمیق را داشتند. بعد از جمع آوری داده ها و در قسمت تجزیه وتحلیل از کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده شد تا نیل به مدل پارادایمی که هدف پژوهش بوده محقق گردد. یافته های تجزیه وتحلیل، حاکی از آن است که سرمایه انسانی و توسعه و پیشرفت پایدار به عنوان مقولات علّی؛ و استقلال، ریل گذاری قانونی و اکوسیستم حرفه گرایی به عنوان شرایط مداخله گر؛ و توجه به بیرون، گفتمان سازی و همگرایی اقدامات با حرفه گرایی به عنوان راهبرد؛ و تحولات آموزش عالی، راهبردهای آموزش عالی، اهمیت دانشگاه و نگرش به حرفه گرایی به عنوان شرایط زمینه ای؛ در مدل پارادایمی شناخته می شوند. نتایج نشان می دهد ایفای مسئولیت اجتماعی و ارتقای کیفیت و تحقق پاسخگویی به عنوان پیامدهای حرفه گرایی در دانشگاه ها قابل احصا هستند.
۱۹.

ارزیابی برنامه درسی برخط: فراتحلیل از مولفه ها، معیارها و استانداردهای آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی برخط ارزیابی معیارها و استانداردها سنتزپژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۲۲۰
با توجه به رشد روز افزون برنامه درسی برخط بعنوان زیر مجموعه ای از آموزش الکترونیکی در نظام آموزش عالی و نگرانی های موجود، ارزیابی آن موضوع مهمی به شمار می آید. لذا هدف پژوهش حاضر انجام مطالعه ای نظام مند و فرا تحلیل از مولفه، معیار و استانداردهای ارزیابی از پیشینه موجود، به منظور تدوین و ارائه چارچوبی جامع برای ارزیابی برنامه درسی برخط در نظام آموزش عالی بود. روش پژوهش کیفی و با شیوه سنتزپژوهی بوده است، با استفاده از الگوی شش مرحله ای رابرتس از 246 سند پژوهشی مرتبط با موضوع، 19 مورد بصورت هدفمند ، با بیشترین هماهنگی و تناسب، انتخاب شدند. پس از تحلیل و بررسی اشتراکات و تلفیق آنها، هفت مولفه اصلی و دوازده زیرمولفه ارزیابی برنامه درسی برخط استخراج شدند. جهت اعتبار داده ها از روش مرور همتا و نظرسنجی استفاده گردید. نتایج این فراتحلیل ضمن فراهم کردن یک چارچوب جامع ارزیابی برنامه درسی برخط، برای دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی نشان داد مولفه سنجش و ارزیابی با بالاترین فراوانی از بیشترین میزان اهمیت و سپس مولفه های محتوای آموزشی، تکنولوژی، فعالیتهای یادگیری، مقدمات ، تعامل و مشارکت و اهداف در رتبه های بعدی اهمیت قرار دارند.
۲۰.

ارزشیابی برنامه های درسی ضمن خدمت بر اساس اصول آندراگوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش ضمن خدمت معلمان ارزشیابی برنامه درسی مدل هاماند آندراگوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۰ تعداد دانلود : ۳۶۷
هدف این پژوهش، به کارگیری الگوی هاماند در ارزشیابی اثربخشی برنامه های آموزش ضمن خدمت بر اساس اصول آندراگوژی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل سه گروه 1- معلمان 2- مدرسان دوره 3- دست اندرکاران و مجریان برگزارکننده دوره است. جامعه آماری گروه اول 175 نفر بودند که 120 نفر به صورت تصادفی، با توجه به جدول مورگان انتخاب شدند، حجم جامعه گروه دوم 12 نفر و حجم جامعه گروه سوم 21 نفر بود که به شیوه سرشماری مطالعه شدند. برای گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در روش میدانی برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش از دو پرسش نامه محقق ساخته در مقیاس پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. برای بررسی کیفیت محتوای ارائه شده در ابعاد مختلف از یک پرسش نامه با 42 گویه و جهت بررسی میزان اثربخشی برنامه درسی ارائه شده در این دوره از یک پرسش نامه با 14 گویه استفاده شد. داده های جمع آوری شده به صورت توصیفی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که کیفیت محتوای آموزشی، کیفیت برنامه درسی  ارائه شده در این دوره در ابعاد مختلف کمتر از حد متوسط، و متناسب با اصول آندراگوژی نبوده است. همچنین، کیفیت سازمان دهی محیط آموزش، امکانات و توانایی مدرسان دوره از نظر فراگیران در ابعاد مختلف درحد متوسط بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان