مقالات
حوزه های تخصصی:
گردشگری به منزله صنعتی خدماتی موفقیت آن را تضمین می کند. به همین دلیل به کارگیری و حفظ نیروهای ماهر و باتجربه بر اهمیت این موضوع می افزاید. به نظر می رسد معماری شایستگی مجموعه ای از تمامی شایستگی های لازم برای فرایندهای سازمان، بازنمایی و توضیح آن ها، روابط بین آن ها، نحوه توسعه و موقعیت های سازمانی مورد نیاز آن هاست. بی تردید بااهمیت ترین مزیت رقابتی شرکت های گردشگری در دنیای تغییرات سریع امروزی، داشتن نیروی انسانی شایسته است. این پژوهش با هدف شناخت مؤلفه ها و ابعاد معماری شایستگی کارکنان در صنعت گردشگری انجام شده است.
این پژوهش با روش فراترکیب (متاسنتز) روشی کیفی مبتنی بر مرور نظام مند مطالعات کتابخانه ای برای شناختی ژرف پیرامون پدیده مطالعه شده انجام شده است. فرامطالعه ﯾﮑﯽ از روش هایی اﺳﺖ ﮐﻪ به منظور ﺑﺮرﺳﯽ، ﺗﺮﮐﯿﺐ و آسیب شناسی ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﭘﯿﺸﯿﻦ ﺑﻪ ﮐﺎر می رود. ﺑﺮای دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ این ﻫﺪف، از روش ﻓﺮاﺗﺮﮐﯿﺐ ﻣﻄﺎﺑﻖ با اﻟﮕﻮی سندلوس کی و بارو سو (2007) اﺳﺘﻔﺎده شده است. در این مطالعه، روش اصلی برای برقراری قابلیت اطمینان و قابلیت تأیید ازطریق رسیدگی فرایندها و یافته های تحقیق بوده است.
شناسایی شاخص های اولیه و فرعی معماری شایستگی کارکنان در صنعت گردشگری با به کارگیری روش تحلیل فراترکیب انجام شد. براین اساس، چند مرحله کدگذاری انجام شد. در مرحله اول، پرسش های پژوهش در گروه بندی تنظیم و ابعاد معماری شایستگی کارکنان تحلیل شد. بررسی نظام مند متون پایگاه های علمی معتبر در سراسر دنیا به زبان های فارسی و انگلیسی مدنظر محققان این پژوهش بوده است که در جست وجو و انتخاب متون مناسب، جامعه آماری مشخص و براساس ملاک های ورود اولیه پالایش شدند. در ادامه، ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش CASP ﺑﺎ ده ﺷﺮط ﮐﯿﻔﯽ، ﻫﺮ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﮐﯿﻔﯽ ارزﯾﺎﺑﯽ شد. ﻫﺮﯾﮏ از مقاله ها در مواجهه ﺑﺎ اﯾﻦ ﺷﺮاﯾﻂ، اﻣﺘﯿﺎزی از 1 ﺗﺎ 5 گرفت و ﻣﻘﺎﻻﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮع اﻣﺘﯿﺎزات آنﻫﺎ 21 و ﺑﺎﻻﺗﺮ بود ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﮐﯿﻔﯽ ﺗﺄﯾﯿﺪ و ﺑﺎﻗﯽ ﻣﻘﺎﻻت ﺣﺬف شدند.
پژوهش حاضر با بررسی و دسته بندی کدهای توصیفی حاصل از متون مصاحبه، 53 مقوله فرعی را شناسایی کردند و با توجه به شباهت و قرابت معنایی آن ها، در هشت مقوله اصلی شامل شایستگی مدیریتی، شایستگی ادراکی، شایستگی فردی و شخصیتی، شایستگی دانشی، شایستگی درک تجارت، شایستگی ارتباطات، شایستگی اجرایی و شایستگی حرفه ا ی ارائه شد.
شناسایی ابعاد تأثیرگذاری فنّاوری واقعیت افزوده در گردشگری و موزه با تأکید بر رویکرد «گردشگر به مثابهٔ یادگیرنده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از بخش های اثرگذار در تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشورهاست و تأثیر مستقیمی در توسعهٔ اقتصادی دارد. اما تورهای شهرهای سنتی به دلیل محدودیت های زمانی، سطح متفاوت علاقهٔ گردشگر و مسائل ارتباطی با چالش هایی مواجه شده اند. در این میان، فنّاوری واقعیت افزوده قادر به ارائهٔ محتوای چندرسانه ای بلادرنگ متناسب با ویژگی ها و ترجیحات گردشگران شده است و نباید در صنعت گردشگری نادیده انگاشته شود. به همین دلیل، پژوهش حاضر یافته های حاصل از مرور نظام مند پژوهش های گردشگری را که از واقعیت افزوده استفاده کرده اند ارائه می دهد. جست وجوی نظام مند با استفاده از پایگاه های علمی وب آو ساینس و گوگل اسکالر انجام شد. ابتدا، ۵۷۴ مقاله به دست آمد. سپس، براساس معیارهای پژوهش، ۶۶ پژوهش انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری سه مرحله ای اشتراوس و کوربین استفاده شد. ابعاد اثرگذاری واقعیت افزوده در گردشگری در هفت بُعد دسته بندی شدند که شامل تجربهٔ بازدید، فرهنگ گردشگری، تعامل گردشگر، بُعد زیبایی شناختی گردشگری، ارزش آموزشی برای گردشگر، مدل های بازاریابی حوزهٔ گردشگری و موزه ها و بهبود کیفیت گردشگری برای بازدیدکنندگان کم توان است. همچنین، سیستم واقعیت افزوده مبتنی بر تصویر بیشترین استفاده را نشان می دهد. این یافته ها می تواند به منزلهٔ راهنما برای پژوهشگران آتی و توسعه دهندگان نرم افزارهای واقعیت افزوده در حوزهٔ گردشگری استفاده شوند.
حکمرانی مقصد گردشگری با رویکردی کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآفرینانهٔ حکمرانی مقصد گردشگری به مثابهٔ رویکردی جایگزین برای افزایش مشارکت کلیهٔ ذی نفعان، رقابت پذیری و تحقق حکمرانی گردشگری تدوین شده است. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی و به لحاظ روش پژوهش در زمرهٔ پژوهش کیفی مبتنی بر مصاحبه قرار دارد. مشارکت کنندگان در این پژوهش 20 نفر از مدیران و مسئولان سازمان های متولی گردشگری، مسئولان و فعالان گردشگری و اعضای هیئت علمی دانشگاه ها هستند. یافته های حاصله با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شد که 111 کد باز، 77 کد محوری و ۱۰ کد انتخابی شناسایی و در 3 بعد اصلی دسته بندی شدند. برای تعیین پایایی کدگذاری های انجام شده، از ضریب پی اسکات استفاده شد که هم بستگی داده های این دو ارزیاب 0.82 بود. برای سنجش روایی کدگذاری های انجام شده، کدگذاری ها به 6 نفر از استادان و خبرگان موضوع داده شد که دیدگاه های خبرگان و ارزیابان اعمال شد و شبکهٔ مضامین نهایی شد. بدین ترتیب، مؤلفه های مدیریت یکپارچه، رویکرد کلان و فرانهادی به گردشگری و تولی گری گردشگری در بعد عوامل ساختاری - نهادی؛ مؤلفه های موانع توسعهٔ گردشگری، محیط کسب وکار گردشگری، فرهنگ گردشگری، کارآفرینی در گردشگری در بعد اکوسیستم گردشگری و مؤلفه های شاخص های حکمرانی، سطوح حکمرانی و سازمان مدیریت مقصد در بعد حکمرانی در گردشگری قرار گرفتند. مهم ترین پیشنهاد ارائه شده را می توان در تعیین متولی اصلی گردشگری و واگذاری اختیارات در مقصدهای گردشگری هر استان به دستگاه متناسب، اجرای قانون خصوصی سازی، استفاده از ظرفیت های قانونی و تشکیلاتی موجود در وزارت خانه به منظور ارتقای هماهنگی های بین دستگاهی و بهبود شرایط حاکم بر صنعت گردشگری دانست.
بررسی تأثیر تجربه حسی، عاطفی، رفتاری و ذهنی برنیات رفتاری مشتریان در صنعت گردشگری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تجربهٔ حسی، عاطفی، رفتاری و ذهنی مشتری در نیات مشتریانی که به صورت اینترنتی خرید انجام می دهند با توجه به نقش میانجی برای متغیر تعاملات مشتری در صنعت گردشگری در شهر تهران است. روش پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و، از نظر جمع آوری داده ها، پیمایشی است. جامعهٔ آماری مشتریان اینترنتی ای هستند که از سایت های ارائه کنندهٔ خدمات گردشگری در شهر تهران استفاده می کنند. نمونهٔ آماری 384 نفر از افراد استفاده کننده از سایت های اینترنتی برای تهیهٔ بلیت یا خدمات اینترنتی سفر است. روش نمونه گیری به صورت غیراحتمالی دردسترس و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامهٔ استاندارد است. برای تحلیل داده ها مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Smart PlS3 و SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که تجربیات مشتریان در نیات رفتاری مشتریان در صنعت گردشگری تأثیر مثبت و معناداری دارد و در آینده از آن خدمات استفاده خواهند کرد و آن ها را به دیگران توصیه می کنند. همچنین، تجربیات مشتریان در تعاملات شناختی مشتری نیز تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که گسترش جوانب حسی، عاطفی، رفتاری و شناختی برندهای گردشگری باعث درک بهتر مشتری از برند می شود که در رفتار آتی آن ها تأثیر می گذارد.
بررسی تحلیلی سند راهبردی توسعه گردشگری: تطبیق با اسناد بالادستی و دیدگاه های خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسناد بالادستی به مثابهٔ راهنما و جهت دهندهٔ اقدامات آتی سیاست گذارانه مورد استفاده و توجه هستند. سند راهبردی توسعهٔ گردشگری ایران، که در شهریور ۱۳۹۹ همسو با قانون برنامهٔ ششم توسعهٔ کشور تدوین شد، از مهم ترین اقدامات انجام شده برای توسعهٔ صنعت گردشگری کشور محسوب می شود. این مطالعه، که با روش کیفی و از نوع کاربردی است، با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی و دستیابی به اشباع نظری، درصدد پاسخ به این سؤال است که این سند چه میزان با اسناد بالادستی تطابق دارد و، از نظر محتوایی، چه کیفیتی دارد. مطالعه نشان داد که به بیش از چهل درصد اهداف تعریف شده در اسناد بالادستی در این سند نیز توجه شده است.اما این سند نتوانسته نقش انسجام دهنده و همگرا کننده ای ایفا کند. بنابراین، نامشخص بودن محورها و اولویت های توسعهٔ گردشگری، چیدمان ناصحیح ذی نفعان و بی هدفی در قبال گردشگری داخلی و خروجی به قوت خود باقی است. اهداف و آرمان های تعریف شدهٔ سند نشان می دهد که با این که گزاره های همواره صحیح و مطلوب صنعت گردشگری در این سند وجود دارند، به بسترها و نیازهای گردشگری ایران توجه نشده است. هرچند سند حاضر، با تأکید بر بخش خصوصی، توجه به ارزش ها و فرهنگ جامعه و توجه به جوانان و زنان، گام های مثبتی به سوی عدالت محوری برداشته است، کلیت قابل اتکا و منسجمی برای واقعیت گردشگری ایران مهیا نکرده است. «گردشگری مطلوب جمهوری اسلامی ایران» مفهومی است که تابه حال موردتوجه نبوده است و برای همگرایی برنامه های آتی گردشگری با اسناد بالادستی و رفع مشکلات سند حاضر به منزلهٔ سندی بالادستی نیاز به مفهوم سازی دارد.
تأثیر شاخص های خوشبختی لگاتوم در توسعهٔ گردشگری بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از پایه های اصلی اقتصاد کشورهای توسعه یافته است که در دستیابی آن ها به رشد اقتصادی بالاتر و ایجاد اشتغال بیشتر نقش مهمی ایفا کرد ه است. از سویی، افزایش خوشبختی مردمان کشور میزبان و تقویت روحیهٔ کارآفرینانه در آن ها می تواند به درک بهتر فرصت های کسب وکار و پذیرایی مناسب از گردشگران بین المللی و ایجاد سفر خاطره انگیز برای آن ها کمک کند و جذابیت آن کشور به مثابهٔ مقصد گردشگری را نزد گردشگران بین المللی بیفزاید. در این خصوص، تحقیق حاضر به بررسی تأثیر شاخص های نه گانه خوشبختی مؤسسهٔ لگاتوم در صنعت گردشگری بین المللی در کشورهای منتخب منطقهٔ منا (شمال افریقا و خاورمیانه) می پردازد که اغلب از اقتصاد تک محصولی رنج می برند و توسعهٔ گردشگری بین المللی می تواند آن ها را در رهایی از این وضعیت و دستیابی به توسعهٔ اقتصادی متوازن یاری رساند. برای این منظور، مدل تحقیق با استفاده از رهیافت داده های تابلویی و به روش گشتاورهای تعمیم یافته برای دورهٔ زمانی ۲۰۰۷-2018 برآورد شد که نتایج نشان داد کلیهٔ شاخص های خوشبختی شامل کارآفرینی و فرصت، اقتصاد، حکمرانی، آموزش، سلامت، ایمنی و امنیت، آزادی های فردی، سرمایهٔ اجتماعی و محیط زیست با ضرایب متفاوت و در سطوح اطمینان گوناگون در توسعهٔ گردشگری بین المللی در کشورهای منتخب منطقهٔ منا تأثیر مثبت و معناداری دارند. البته، ضریب تخمینی شاخص ایمنی و امنیت از دیگر شاخص ها بزرگ تر و ضریب تخمینی آموزش از دیگر شاخص ها کوچک تر بوده است.
ارائه الگوی بهینه زنجیره ارزش گردشگری استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه ارائهٔ الگوی بهینهٔ زنجیرهٔ ارزش گردشگری استان یزد است، به گونه ای که امکان بهبود وضعیت فعلی توسعهٔ گردشگری استان یزد فراهم شود. در این پژوهش، با بررسی ادبیات تحقیق، 67 عامل کلیدی تأثیرگذار در زنجیرهٔ ارزش گردشگری شناسایی شد. سپس، با استفاده از روش دلفی فازی، این عوامل بررسی شدند. این تحقیق، از نظر هدف، توصیفی و، از نظر نتایج، کاربردی است. به منظور گردآوری داده ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از دیدگاه های خبرگان آشنا به حوزهٔ تحقیق استفاده شده است. با توجه به نتایج این پژوهش، تعداد 54 عامل را خبرگان تحقیق تأیید کردند. همچنین، عوامل «آثار مثبت و منفی اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و زیست محیطی» و «سازمان مدیریت مقصد» نیز اضافه و تأیید شدند. با توجه به نتایج تحقیق، پیشنهاد می شود سازمان مدیریت مقصد گردشگری استان یزد با تأکید بر نقش آفرینی تمامی ذی نفعان توسعهٔ گردشگری استان و با تأکید بر دستیابی به خروجی های مطلوب، بیشینه سازی رضایت گردشگران و آثار مثبت اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و زیست محیطی و کمینه سازی آثار منفی شکل گیرد و از الگوی بهینهٔ ارائه شده به منزلهٔ چهارچوب و روشی برای تجزیه وتحلیل فرایندهای شکل گیری تجربهٔ گردشگری و شناسایی فرصت هایی برای افزایش ارزش از طریق اقدامات مثبت یا حذف موانع یا محدودیت ها استفاده شود.
اثرسنجی غذاهای بومی در توسعهٔ گردشگری خوراک در رستوران های سنتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه غذا و خوراک در صنعت گردشگری جایگاه ویژه ای دارد و یکی از انگیزه های اصلی سفر است. لذا، اغلب رستوران ها، هتل ها و اقامتگاه ها به ترویج فرهنگ غذایی خود می پردازند. علاوه بر این، ایران نیز با تعدد انواع غذا، نوشیدنی و نان جزء یکی از مکاتب اصلی خوراک محسوب می شود. بنابراین، ضرورت پرداختن به گردشگری خوراک، اهمیت بسیاری در توسعهٔ گردشگری دارد. هدف از این پژوهش اثرسنجی غذاهای بومی در توسعهٔ گردشگری خوراک در رستوران های سنتی شهر تهران است که از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی - تحلیلی است. بدین منظور، از ابزار پرسش نامهٔ محقق ساخته با چهار شاخص توزیع مکانی رستوران ها، فضای داخلی، غذای بومی و جذابیت انگیزشی گردشگری، که روایی آن از طریق صوری و پایایی آن با آلفا کرونباخ ۸۵۹/0 تأیید شد، بهره گیری شد. پرسش نامه با نمونه گیری تصادفی توسط ۳۵۰ گردشگر و ۲۵۰ مدیر رستوران سنتی در ۱۴۰۰ تکمیل شد. تحلیل داده ها نیز از طریق آزمون های تی تک نمونه ای، LSD و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که، در شاخص توزیع مکانی، عامل نزدیکی رستوران های سنتی به جاذبه های تاریخی با بار عاملی 56/0 و رعایت توزیع مکانی رستوران ها با بار عاملی ۳/۰ به ترتیب بیشترین و کمترین اثرگذاری را دارند. از نظر شاخص غذای بومی، متغیر جذابیت غذا با بار عاملی 67/0 بیشترین و استفاده از غذاهای بومی شهر تهران در رستوران با بار عاملی ۱۸/۰ کمترین اثر را دارند. از نظر شاخص فضای داخلی، القای احساس آرامش با بار عاملی 57/0 بیشترین و شناخت گردشگران از غذاهای بومی با بار عاملی ۱۰/۰ کمترین تأثیر را دارد. از نظر شاخص جذابیت انگیزشی گردشگری، تنوع در تهیه و سرو غذاهای بومی با بار عاملی 67/0 بیشترین تأثیر و به اشتراک گذاشتن تجربهٔ سرو غذای محلی با دیگران با بار عاملی ۴۴/۰ اهمیت کمتری دارند. درنتیجه، می توان بیان کرد که وجود غذاهای بومی در رستوران های سنتی شهر تهران در رونق صنعت گردشگری خوراک بسیار مؤثر است.
پیش آیندها و پس آیندهای رفتار هم آفرینی ارزش در گردشگری غذا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی پیش آیندها و پس آیندهای رفتار هم آفرینی ارزش در گردشگری غذایی است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و، براساس روش، در زمرهٔ تحقیقات توصیفی - علّی است. جامعهٔ آماری این تحقیق شامل کلیهٔ گردشگران غذایی است که به شهرهای گوناگون ایران سفر کرده اند و تجربهٔ غذای آن مناطق را هم داشته اند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش منابع کتابخانه ای و پرسش نامهٔ استاندارد مربوط به متغیرهای پژوهش بود که روایی و پایایی آن توسط روایی محتوا و سازه و همچنین ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، 399 نفر از شرکت کنندگان به سؤالات پرسش نامه پاسخ قابل قبولی دادند. نتایج استخراج شده از پرسش نامه با روش های آمار توصیفی، استنباطی و با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که مسئولیت اجتماعی کسب وکار در عجین شدن گردشگران، دل مشغولی و ارزش ادراک شده تأثیر معناداری دارد که این متغیرها نیز در هم آفرینی ارزش تأثیر می گذارند. درنهایت، هم آفرینی ارزش در احترام ادراک شده و رفاه ذهنی تأثیر معناداری دارد.
بررسی تأثیر تجربیات گردشگر در قصد خرید و به اشتراک گذاری تجربیات از طریق رضایتمندی گردشگر: کاربست نظریه اقتصاد تجربه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تجربیات گردشگر در قصد خرید و به اشتراک گذاری تجربیات از طریق رضایتمندی گردشگر است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی است و، از نظر روش، در دستهٔ مطالعات توصیفی - پیمایشی قرار می گیرد. جامعهٔ آماری شامل گردشگران داخلی شهر مشهد است که از اپلیکیشن ها یا وب گاه های رزرو آنلاین بلیت و خدمات گردشگری استفاده می کنند. بنابراین، براساس قاعدهٔ 5 تا 10 برابر تعداد گویه های پرسش نامه (10*22)، 220 نفر به منزلهٔ حجم نمونه در نظر گرفته شدند. پرسش نامهٔ استفاده شده در این تحقیق، به منزلهٔ ابزار گردآوری داده ها، برای کلیهٔ متغیرها، از پژوهش سانگ (2021) در مقیاس پنج گزینه ای لیکرت اقتباس شد. برای روایی ابزار از روایی صوری و تأیید استادان و روایی سازه استفاده و برای پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که درنهایت هم روایی و هم پایایی تأیید شد. درنهایت، داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و PLS تحلیل شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که تجربیات گردشگران از طریق رضایتمندی آنان در قصد خرید و به اشتراک گذاری تجربیاتشان تأثیر دارد.
مرور نظام مند پیامدهای مالکیت روان شناختی از دیدگاه گردشگران مقصدهای گردشگری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مالکیت روان شناختی به مثابهٔ پیش بینی کنندهٔ مهم نگرش ها و رفتارهای افراد پدیدار شده است و در تحقیقات مصرف کننده بسیار به آن توجه شده است. بنابراین، هدف این پژوهش واکاوی پیامدهای مالکیت روان شناختی گردشگران در مقصد گردشگری شهری است. روش تحقیق فراترکیب است. جامعهٔ آماری این تحقیق شامل مقالات خارجی معتبر و دردسترس پژوهشگر در پایگاه های دادهٔ امرالد، ساینس دایرکت و گوگل اسکالر است که بین آن ها تعداد 41 مقاله به منزلهٔ نمونه انتخاب شدند که مرتبط به موضوع تحقیق بودند. روش نمونه گیری هدفمند و روش جمع آوری داده های تحقیق مطالعه نظام مند است. با استفاده از تحلیل کسپ، روایی پژوهش و نیز، با استفاده از ضریب کاپا، پایایی آن ارزیابی و تأیید شد. یافته های تحقیق نشان داد که پیامدهای مالکیت روان شناختی گردشگران در مقصد گردشگری شهری شامل مشارکت، رفتار شهروندی، ارضای نیازهای اساسی روان شناختی، رضایت، تبلیغ، وفاداری، قصد خرید، نگرش و توسعهٔ گردشگری است.
طراحی الگوی تجاری سازی فنّاوری اطلاعات در کسب وکارهای گردشگری آنلاین با رویکرد کیفی و کمّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل تجاری سازی فنّاوری اطلاعات در کسب وکارهای آنلاین با تأکید بر صنعت گردشگری است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر روش گردآوری داده ها آمیخته است. در بخش کیفی پژوهش از 12 متخصص در حوزه های فنّاوری اطلاعات و گردشگری و مصاحبهٔ نیمه ساختاریافته به روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. نمونهٔ آماری در بخش کمّی شامل ۳۸۴ از مدیران، کارشناسان و کارکنان حوزهٔ گردشگری بودند. در بخش کیفی، برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد. در آزمون مدل، ابتدا فرضیه های پژوهش تدوین شدند و سپس با روش مدل یابی معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزارهای Lisrel تحلیل شدند. نتایج نشان داد تجاری سازی فنّاوری اطلاعات در کسب وکارهای آنلاین با 10 مؤلفه شامل عوامل اقتصادی، مباحث حقوقی و قانونی، زیرساخت ها، عوامل مرتبط با بازاریابی، عوامل مدیریتی، عوامل مؤثر در کسب وکار، مسائل سیاسی، پیش نیاز فرهنگی، محیط کسب وکار، مدیریت فنّاوری تبیین شده است. بالاترین اولویت مربوط به عامل مباحث حقوقی و قانونی بوده و مسائل سیاسی، زیرساخت ها، عوامل مؤثر در کسب وکار، پیش نیازهای فرهنگی، عوامل مدیریتی، مدیریت فنّاوری، عوامل اقتصادی، عوامل مرتبط با بازاریابی و محیط کسب وکار به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند.
شناسایی پتانسیل ها و پیشران های کلیدی در رونق گردشگری فرهنگی با تأکید بر فرش دستبافت آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری هنری یکی از بازارهای با علایق ویژه است که رونق آن می تواند در توسعهٔ گردشگری ایران بسیار تأثیرگذار باشد. در میان هنرهای کاربردی ایران، فرش دستبافت سابقه ای تاریخی و شهرت بالایی در جهان دارد. استان آذربایجان شرقی که یکی از کانون های تاریخی تولید فرش دستبافت در ایران است به منزلهٔ منطقهٔ موردمطالعه این پژوهش انتخاب شده است. پژوهش حاضر دو هدف اصلی را پی می گیرد که عبارت هستند از معرفی پتانسیل های استان آذربایجان شرقی برای رونق گردشگری فرهنگی با تأکید بر فرش دستبافت و شناسایی پیشران های کلیدی برای رونق گردشگری فرهنگی با تأکید بر فرش در استان آذربایجان شرقی.
روش کیفی (تحلیل مضمون) به همراه تحلیل ساختاری به منزلهٔ ابزار تجزیه وتحلیل در مطالعات آینده پژوهی با استفاده از نرم افزار میک مک در این پژوهش به کار گرفته شده است.
نتایج تحلیل مضمون نشان می دهد که استان آذربایجان شرقی دارای چهار مضمون اصلی نیروی انسانی، اهمیت تاریخی فرش تبریز، جاذبه ها و فرهنگ اجتماعی است و این نتایج گواهی است بر پتانسیل بالای منطقه برای رونق گردشگری فرهنگی با تأکید بر فرش دستبافت.
به علاوه، خروجی نرم افزار میک مک نشان می دهد که متغیرهای سامان دهی برنامه های آموزشی و توانمندسازی تجار و تولیدکنندگان فرش همگام با تورهای فرش، برگزاری و سامان دهی برنامه های آموزشی و توانمندسازی راهنمایان گردشگری در کنار تورهای فرش و ایجاد انگیزهٔ مالی برای آن ها و تبلیغات هدفمند و گستردهٔ دیجیتال از تأثیرگذارترین متغیرها در رونق گردشگری فرهنگی با تأکید بر فرش دستبافت است.
ارزیابی شاخص های برند در برندسازی جاذبه های ملموس گردشگری، مورد مطالعه: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در شهرها از استراتژی های بازاریابی مقصد به منظور جذب تعداد بیشتر بازدیدکننده استفاده می شود. از مهم ترین این استراتژی ها می توان به برندسازی با استعانت از نشانه ها و نمادهای برجستهٔ یک شهر اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اهمیت جایگاه برندسازی در توسعهٔ گردشگری شهری با روش توصیفی - تحلیلی به شناسایی معیارها و شاخص های اثرگذار به منظور تبدیل شدن نمادی شهری به برند گردشگری پرداخته است. براساس مبانی نظری و مرور ادبیات، شاخص های اصلی تأثیرگذار در برندسازی جاذبه های ملموس شهر تبریز شناسایی و استخراج شدند. سپس، با استفاده از روش دلفی فازی، عوامل شناسایی شده غربالگری شدند. در مرحلهٔ بعد، مقایسه های زوجی تشکیل شد و برای پاسخ گویی به کارشناسان و خبرگان حوزهٔ گردشگری به تعداد 15 نفر ارسال شد. پس از دریافت پاسخ های خبر گان، با تعداد 250 گردشگر در دسترس مصاحبه شد و پرسش نامه های آ ن ها با به کارگیری روش AHP ارزیابی و وزن معیارها تعیین شد. سپس، گزینه ها توسط روش TOPSIS رتبه بندی شدند و عنصر مناسب برای معرفی به منزلهٔ برند گرشگری شهر تبریز انتخاب شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که، با توجه به معیارهای چندگانه درنظرگرفته شده از نظر کارشناسان، مسجد کبود در رتبهٔ اول، ارگ علیشاه در رتبهٔ دوم، مقبرهالشعرا در رتبهٔ سوم، عمارت شهرداری در رتبهٔ چهارم، عمارت \ائل گلی در رتبهٔ پنجم و درنهایت برج یانقین با کمترین امتیاز در رتبهٔ آخر قرار دارد.
بررسی تأثیر تصویر شناختی و احساسی در وفاداری با توجه به نقش میانجی رضایت گردشگران (مطالعه موردی: کلیه گردشگران هتل های شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری امروزه به اصلی ترین رکن اقتصادی و خدماتی جهان تبدیل شده است، به نحوی که بسیاری از کارشناسان توسعه از این صنعت به منزلهٔ محور توسعهٔ پایدار یاد می کنند. با توجه به این رویکرد مقالهٔ حاضر که ایجاد تصویر مناسب از منطقهٔ گردشگری در ذهن گردشگر امکان بازدید مجدد او را از آن منطقه بیشتر می کند و می تواند مدیران این صنعت را در رسیدن به اهداف اقتصادی خود در زمینهٔ جذب گردشگر یاری کند، هدف اصلی این مقاله بررسی تأثیر تصویر شناختی و احساسی در وفاداری با توجه به نقش میانجی رضایت کلیهٔ گردشگران هتل های شهر ساری بوده است. در روش گردآوری داده ها، اجرای پرسش نامه بر روی 374 نفر از افرادی که به هتل های شهر ساری آمده بودند و نمونه گیری به روش نمونه گیری در دسترس انجام شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تأثیر مثبت و معناداری بین تصویر شناختی و تصویر احساسی و رضایت و وفاداری گردشگران وجود دارد. ازاین رو، اهمیت دادن و سرمایه گذاری بر روی عواملی که می توانند در ایجاد تصاویر مناسب از مناطق گردشگری در ذهن گردشگر نقش بسزایی داشته باشند ضروری است.