مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش استخراج ویژگی های عناصر اساسی برنامه درسی بر مبنای الگوی اشتاینر بود. روش: روش پژوهش ترکیبی (کیفی-کمّی) بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی تعداد40نفر از متخصصان رشته برنامه ریزی درسی و فلسفه تعلیم و تربیت بودند .با استفاده از روش نمونه گیری ملاک محور و بر اساس قاعده اشباع نظری تعداد مشارکت کنندگان تعداد 10 نفر متخصص بودند. جامعه ی آماری در بخش کمی 220 نفر از مربیان مراکز پیش دبستانی شهر همدان در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنها تعداد 135 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. شیوه تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری بود و تحلیل با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد. برای تحلیل داده های کمی، از آزمون آماری تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. برای بررسی روایی سازه پرسشنامه، از برآورد کفایت نمونه برداری (KMO) و آزمون کرویت بارتلت، استفاده شد. یافته ها: با توجه به تحلیل مصاحبه ها تعداد 78 کد باز، 4 کد محوری و یک کد انتخابی استخراج شد.از ویزگی های استخراج شده تعداد 10 ویژگی عنصر هدف ، تعداد 8 ویژگی عنصر محتوی ، تعداد 7 ویژگی عنصر روش و تعداد 5 ویژگی عنصر ارزشیابی از تناسب و اعتبار لازم برخو ردار بودند و این تعداد مؤلفه ها روی هم 084/55 درصد کل واریانس متغیرها را تبیین کردند. نتایج این پژوهش می تواند چارچوب و راهنمای عمل نظام مند در زمینه تدوین اهداف، تولید محتوی، روش های آموزش و شیوه ارزشیابی فعالیت های یادگیری مراکز پیش دبستان فراهم سازد.
تبیین و طراحی الگوی ارزیابی عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کردستان با رویکرد تئوری داده بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگوی مطلوب در حوزه ارزیابی عملکرد برای درک بهتر این پدیده و ارائه الگوی مطلوب در دانشگاه علوم پزشکی کردستان صورت گرفته است. روش: این تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیان است. نمونه گیری به روش هدفمند و ملاک محور در پاییز 97 با استفاده از روش گلوله برفی با مشارکت 24 نفر از کارکنان خبره و متخصصین رشته مدیریت تا اشباع داده ها و با رعایت موزاین اخلاقی ادامه یافت، روش جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفته، داده ها بر اساس روش اشتراوس کوربین تحلیل گردیدند و به طور کلی 17 مقوله اصلی و 39 مفهوم بدست آمده است که در نهایت مقوله های اصلی عبارت بودند از آسیب های ارزیابی عملکرد - پیامدهای نادرست ارزیابی عملکرد- کاربست های ارزیابی عملکرد- بهره وری در سازمان- ایجادفرهنگ پویا- فراهم سازی شایستگی های توسعه حرفه ای کارکنان و مدیران- پیاده سازی مدیریت کیفیت جامع- رهبری اثر بخش- شاخص سازی عینی و ذهنی- آسیب شناسی تعارضات و ارائه راهکارهای بهبود- برنامه ریزی آینده نگرانه- توسعه شایستگی های ارتباطی فن آوری- سازمان هوشمند- ارتقاء بهره وری- بهبود عملکرد کارکنان سازمانیافته ها: نخست فرایند ارزیابی عملکرد، باید نهادینه و آموزش در این خصوص داده شود و سپس مولفه های آن مورد مداخله ، همچنین با توجه به عادلانه اجرا نشدن فرایند، به برنامه ریزان پیشنهاد می شود با توجه به نتایج، برنامه های موجود را با جدیت بیشتر مورد باز بینی و جهت رفع تعارضات بین کارکنان و مدیران اقدام هوشمندانه در راستای استقرار الگوی مطلوب انجام دهند.
توصیفی از تدریس سماعی درس عروض، خود مردم نگاری یک استاد دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بیان تحلیل و تجارب تحصیل و تدریس نویسنده از درس عروض با روش خود مردم نگاری است.روش: این روش رویکردی کیفی و خود-مردم نگارانه دارد. منبع داده های پژوهش، تجارب نگارنده به عنوان یکی از استادان دانشگاه در زمان تحصیل و تدریس درس عروض است که به شیوه روایتگری تنظیم و روایت های پژوهشگر در ارتباط شیوه آموزش ابداعی درس عروض تبیین و تفسیر شده است.یافته های پژوهش: یافته های پژوهش بیانگر این است که روش سنتی تدریس عروض، آموزش این درس را برای فراگیران دشوار و کسل کننده کرده بود. روایتگر مورد مطالعه با تجربه این مشکلات در دوران دانشجویی، روشی تازه ابداع کرد. در این روش برای حاکم کردن پذیرش آموزش سماعی لازم بود ابتدا پیش شرط هایی چون آموزش واج، هجا، تقطیع، املای عروضی و افاعیل عروضی رعایت شود؛ سپس با تکیه بر فراهم آوردن طرح درس مناسب با تکیه بر استراتژی کلان(در سطح دانشگاه ها و مراکز آموزشی)و استراتژی خرد(در سطح کلاس درس) به نیازهای آموزشی فراگیران در این زمینه پاسخ داده شود. فراهم کردن نمونه های جذاب شعری، استفاده از بحور پرکاربرد و سالم، آموزش رهاسازی ذهن، ارائه نمونه های سازگار با مصادیق فرهنگی و متناسب با روحیه و سن دانشجویان و در نهایت استفاده از راهبردهای یاددهی_ یادگیری مشارکتی این درس را به یکی از دروس جذّاب و فراگیری موفقیت آمیز سماعی اوزان و بحور عروضی تبدیل کرد.
ارزیابی خطاهای دانش آموزان پایه چهارم بر اساس مدل تحلیل خطای نیومن در حل مسائل ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی توانایی حل مسائل کلامی ریاضی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی بر مبنای مدل تحلیل خطای نیومن به کمک روش توصیفی-پیمایشی از نوع مقطعی پرداخته است. از میان دانش آموزان پایه چهارم منطقه 12 شهر تهران، تعداد 399 دانش آموز دختر و پسر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب گردیدند. به منظور جمع آوری داده ها از آزمونی محقق ساخته که تلفیقی از چهار سؤال تشریحی و پرسش های نیومن بود، بهره گرفته شد. برای بررسی روایی ابزار پژوهش از روایی صوری و محتوایی و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن 82/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیری) انجام گرفت. براساس یافته ها، دانش آموزان در فرایند دستیابی به پاسخ درست مسائل، بیشترین خطا را در مرحله تبدیل و کمترین آن را در مرحله کدگذاری از سطوح سلسله مراتبی خطای نیومن به خود اختصاص داده اند. نتایج آزمون خی دو نیز نشان داد که بین هر یک از سطوح خطای نیومن با عملکرد دانش آموزان در حل مسائل کلامی ریاضی، رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین، نتایج حاکی از وجود تفاوت معنی دار در عملکرد دو گروه دختران و پسران بوده است و به طور کلی پسران مرتکب خطای کمتری در مقایسه با دختران شده اند. یافته های این پژوهش می تواند در بازبینی فرایند آموزش حل مسئله کلامی و تنظیم مواد آموزشی برای کتب درسی ریاضی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تاثیر بازی های آموزشی بر بهبود یادگیری مهارت های پایه ای زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر بازی های آموزشی بر بهبود یادگیری مهارت های پایه ای زبان انگلیسی دانشجویان دانشگاه پیام نورکرمانشاه انجام شد. روش پژوهش، آزمایشی بود و از طرح چهارگروهی سولومون با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نورکرمانشاه بود. از جامعه مذکور با استفاده از نمونه گیری در دسترس 60 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند و با استفاده از بازی های آموزشی و روش معمول به مدت یک ترم تحت آموزش قرارگرفتند. در این پژوهش برای سنجش میزان یادگیری دانشجویان از آزمون محقق ساخته استفاده شدکه اعتبار آزمون با استفاده از روش کودر ریچاردسون معادل82./. اعلام شد. برای انجام محاسبات آماری از نرم افزار spss و برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بین میانگین نمرات گروه های آزمایش و کنترل، در مولفه های دیداری، نوشتاری، شنیداری و گفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد اما اثر پیش آزمون و همچنین تعامل پیش آزمون و گروه معنی دار نمی باشد.
واکاوی محتوای رنج احساسی در تدریس ریاضی: گفتمان کاوی الگوهای ذهنی معلمان با تکنیک کیو (Q)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوهای ذهنی معلمان ریاضی مقطع متوسطه اول در خصوص محتوای رنج احساسی در تدریس درس ریاضی انجام شده است. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی، به لحاظ ماهیت اکتشافی و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است که با استفاده از روش کیو (کیفی کمی) الگوهای ذهنی مختلف معلمان نسبت به رنج احساسی در کار احصاء شده است. از بین معلمان ریاضی که تجربه بیشتری در تدریس ریاضی به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 12 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب و با آنها مصاحبه به روش کیو (Q) انجام شد و سپس کارت های مربوط به گزاره های کیو در بین آنها توزیع شد. بر اساس کارتهای توزیع شده، از میان 105 گزاره، ۴۱ گزاره نهایی شناسایی و سپس توسط مشارکت کنندگان اولویت بندی شدند . در نهایت، بر اساس یافته ها و نتایج تحلیل عاملی کیو، مشخص شد که سه الگوی ذهنی مختلف نسبت به رنج احساسی در کار (کار احساسی بعنوان الزامات شغلی، کار احساسی بعنوان نمایش های عاطفی معطوف به نقش، کار احساسی بعنوان تجربه روانشناختی) در بین معلمان ریاضی وجود دارد. به عنوان نتیجه می توان چنین تفسیر کرد که درصد زیادی از گزاره ها و الگوهای شناسایی شده مدعی بر نمایش های عاطفی معلمان ریاضی در مدرسه است و طبق ذهنیت معلمان عامل نمایش عاطفی بیشترین تأثیر را در شکل گیری محتوای رنج احساسی معلمان دارد.
رویکرد پدیدارشناسانه به تجارب معلمان جدیدالورود از اولین سال تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته معلمان جدیدالورود از اولین سال تدریس در سازمان آموزش وپرورش استان فارس بود. روش: این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختمند بود. بر این اساس، از بین معلمان دوره ابتدایی 18 نفر براساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از الگوی هفت مرحله ای Colaizzi (1978) و روش تحلیل مضمون انجام شد. اعتبار داده های به دست آمده با استفاده از تکنیک های تأییدپذیری، اعتمادپذیری و هم سوسازی پژوهش گران تأیید شد. یافته ها: پس از استخراج موضوعی و طبقه بندی آن ها، یافته ها در دو مضمون اصلی "پیامدهای مثبت" مشتمل بر سه مضمون فرعی «مهارت های تدریس»، «مهارت های ارتباطی»، «مهارت های روان شناختی» و "پیامدهای منفی" مشتمل بر چهار مضمون فرعی «چالش های حرفه ای»، «چالش های روان شناختی»، «چالش های محیطی» و «چالش های میان دانش آموزان» طبقه بندی شدند.
رتبه بندی ابعاد و مفاهیم ظرفیت کارآفرینانه ی دانشگاه با استفاده از روش تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Creating entrepreneurial educational centers as catalysts for national, national and international innovation is inevitable. Few foreign and domestic studies have considered the entrepreneurial capacity, so this study aimed to identify and rank dimensions of educational centers' entrepreneurial capacity. A framework based on dimensions and develop have been developed and concepts of potential deployments of the Entrepreneurial University Development Model are presented. The study has been conducted based on the Descriptive-exploratory research method in terms of category identification and evaluation model design. The research community consists of specialists, books, documents and related articles in the research literature. Using the focus group method, 15 experts in academic entrepreneurship were selected. Designed based on the Delphi method, data collection tools included a researcher-made form of dimensions and concepts of Entrepreneur educational centers that was designed and developed based on the theoretical foundations and literature of the research as well as experts' opinion. Using TOPSIS software, data were analyzed in terms of content analysis and rating test. The research findings showed that the dimensions and concepts of Entrepreneurial educational centers Capacity include: Governance and Leadership; Entrepreneurial Human Capital; Financial Capital; Entrepreneurial Intellectual Capital; Technical (Digital) Capital; Reflexivity (Strategic Planning Evaluation of effects; Organizational structure; Entrepreneurial culture; Strategy (strategic plan); Pivotal development; Competitiveness; Interdisciplinary Majors, respectively. The findings suggest that, this framework can be used to assess the entrepreneurship capacity and prepare the strategic plan for the national educational centers as well as for academic centers.
تحلیل برنامه درسی تربیت زیبایی شناسی و شناسایی راهبردهای آموزشی زیبایی شناسانه در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی راهبردهای آموزشی تربیت زیبایی شناسی در دانشگاه فرهنگیان و تحلیل برنامه درسی تربیت زیبایی شناسی آن بود.این پژوهش برخوردار از راهبرد کیفی است. برای پاسخ به سؤال اول از روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس نظر آیزنر از روش «خبرگی آموزشی و انتقاد تربیتی» استفاده شد. جامعه آماری و نمونه در این بخش، برنامه درسی رشته های کارشناسی در دانشگاه فرهنگیان بود. برای پاسخگویی به سؤال دوم با استفاده از روش نظریه بنیادی و روش نمونه گیری هدفمند، با 13 نفر از صاحب نظران حوزه علوم تربیتی، هنر و زیبایی شناسی مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. داده های گرد آوری شده با روش استراوس و کوربین در سه مرحله، (کدگذاری باز، محوری و گزینشی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای اعتباربخشی از روش دلفی استفاده شد.یافته ها بیانگر آن است که واحدهای درسی مرتبط باتربیت زیبایی شناسی نیاز به بازنگری در تعداد و محتوا دارد. در این میان افزایش واحدهای تربیت زیبایی شناسی رشته آموزش کودکان استثنایی و گنجاندن آن واحدها در برنامه درسی رشته های مختلف مهارت آموزان ماده 28 در اولویت رسیدگی قرار دارد. براساس یافته های برآمده از تحلیل داده ها، راهبردهای آموزشی تربیت زیبایی شناسی عبارت اند از: زیبایی شناسی کالبدی، مهارتهای خُرد زیبایی شناسی، روش های مبتنی بر زیبایی شناسی، تدریس زیبایی شناسانه، راهبردهای زیبایی شناسانه دانشجو محور، روشهای زیبایی شناسانه مبتنی بر فناوری، تجربه های زیبایی شناسانه، سواد زیبایی شناسی استاد، راهبردهای زیبایی شناسی عمومی، همچنین مقوله هسته ای «راهبردهای زیبایی شناسانه» و مهم ترین مؤلفه راهبردهای آموزشی «تلفیق و تنوع» است.
تصمیم دبیران تربیت بدنی به استفاده از فناوری در آموزش (کاربرد مدل تئوری رفتار برنامه ریزی شده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهت اندازه گیری و درک عواملی که بر تصمیم یک فرد به استفاده از فناوری تاثیر می گذارند، مدل ها و نظریه های مختلف توسعه یافته اند. در این میان، تئوری رفتار برنامه ریزی شده (TPB)حمایت گسترده ای را به عنوان یک مدل قوی جهت توضیح تصمیم افراد به استفاده از فناوری دریافت کرده است. جامعه آماری این پژوهش 28161 دبیر ورزش استان کردستان بودند که از بین آنها 205 نفر به صورت داوطلبانه به پرسشنامه پاسخ دادند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تصمیم به استفاده از فناوری با استفاده از تئوری رفتار برنامه ریزی شده بهره گرفته شد. می شود روابط معنادار می باشند و مدل پژوهش می تواند یک الگوی مناسب را به دست داده و روابط بین ابعاد و متغیرها را به خوبی نشان دهد. این مطالعه اهمیت نظری درک معلمان (یعنی سهولت درک شده ، سودمندی ادراک شده ، کنترل رفتاری درک شده) و فناوری نگرش را در پیش بینی قصد آینده خود از استفاده از فناوری تأیید می کند و همچنین نشان می دهد که عوامل محیطی (یعنی انتظار مدیریت و پشتیبانی فنی) همچنین نقش مهمی در تأثیرگذاری بر فناوری فناوری آنها ایفا می کند.
شناسایی موانع بکارگیری کلاس معکوس در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات فعلی در باره کلاسهای درس معکوس ، بینش محدودی در مورد انگیزه ها ، ادراک ها و چالش های مربیان ، به ویژه در زمینه آموزش عالی ارائه می دهد. هدف از این مطالعه کیفی ، درک انگیزه های مدرسان برای اتخاذ روش کلاس درسی معکوس و چالش ها و مسائلی است که مربیان هنگام تدریس در قالب کلاس معکوس در یک دانشگاه دولتی با آن روبرو می شوند. در این مطالعه از مصاحبه نیمه ساختار یافته برای گرداوری اطلاعات استفاده شده است. 13 نفر از اساتید که قبلاً با استفاده از روش کلاس معکوس، تدریس می کردند ، مصاحبه شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. برای افزایش پایایی و اعتبار تجزیه و تحلیل ، از کمک همکار استفاده شد. یافته های این پژوهش چندین چالش مرتبط با بکارگیری روش تدریس معکوس در آموزش عالی ایران را نشان داد: 1) ضعف مدیریتی و ساختاری نظام آموزش عالی ،2) ضعف محتوای مورد نیاز در کلاس معکوس ، 3) موانع فردی در ارتباط با دانش و نگرش و اطلاعات دانشجویان و اساتید ، 4) ضعف فناوری . این یافته ها به طور بالقوه می توانند به عنوان راهنمایی برای مدرسانی که می خواهند برای بهبود نتیجه یادگیری دانشجویان خود از روش کلاس درس معکوس استفاده کنند، استفاده شود.
فعالیت ها و ادراکات اعضای هیئت علمی در اجرای درس پژوهی به منظور بهبود کیفیت تدریس پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت تدریس از موضوعات مهم آموزش عالی است و درس پژوهی فعالیتی موثر برای بهبود کیفیت تدریس است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی فعالیت ها و ادراکات اعضای هیئت علمی در اجرای درس پژوهی به منظور بهبود کیفیت تدریس پژوهش بود. جامعه پژوهش کلیه اعضای هیئت علمی دانشکده های ادبیات و علوم انسانی، تربیت بدنی و علوم ورزش، علوم اداری و اقتصاد، علوم تربیتی و روان شناسی که روش تحقیق را در مقطع کارشناسی ارشد تدریس می کنند؛ بود. سیزده نفر از آن ها که هدفمند و مبتنی بر ملاک انتخاب شدند؛ نمونه-ی پژوهش را تشکیل دادند. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تحلیل اطلاعات از تحلیل تفسیری استفاده شد. جهت کسب اعتبار پژوهش از روش های توصیف غنی و انتخاب هدفمند افراد، یادداشت های تاملی، کفایت اجماعی و کدگذاری ثانوی استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد بین وضع موجود و وضع مطلوب کیفیت تدریس تفاوت های قابل توجهی وجود دارد. اعضای هیئت علمی قبل از تدریس راه های بهبود کیفیت تدریس را شناسایی و سپس در کلاس اجرا می کنند. آن ها معتقدند برای بهبود کیفیت تدریس؛ اشتراک دانش بین اعضای هیئت علمی و برقراری الزاماتی در درس روش تحقیق ضروری است که در نهایت درس پژوهی به عنوان راهی برای اشتراک دانش بین اعضای هیئت علمی معرفی شد.