اسکندر فتحی آذر

اسکندر فتحی آذر

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: استاد گروه روان شناسی، دانشگاه تبریز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۳۰ مورد.
۱.

بررسی اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد برانگیزش تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کارکردهای اجرایی کارکردهای اجرایی سرد انگیزش تحصیلی انگیزش تحصیلی درونی انگیزش تحصیلی بیرونی بی انگیزیگی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۷۸
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ی ششم ابتدایی انجام شد. روش کار: پژوهش به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه پژوهش شامل دو کلاس پایه ششم از دو مدرسه ابتدایی دخترانه شهر تبریزدر سال تحصیلی 98-1397 بود که با روش خوشه ای چند مرحله ای  انتخاب و به طور تصادفی دردو گروه آزمایش وکنترل قرار گرفت. گروه آزمایش 16جلسه ی آموزش کارکردهای اجرایی سرد را گذراند. داده های بدست آمده از پرسشنامه انگیزش تحصیلی درمرحله پیش آزمون و پس آزمون، با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت.   یافته ها : نتایج نشان داد که بسته آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بطور معناداری انگیزش تحصیلی را بهبود بخشید و باعث افزایش معنادار انگیزش تحصیلی بیرونی و درونی و کاهش معنادار بی انگیزگی تحصیلی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد(001/0>p).   نتیجه گیری: با توجه به نتایج، اثربخشی بسته ی آموزشی کارکردهای اجرایی سرد بر انگیزش تحصیلی درونی ، بیرونی و بی انگیزگی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی تایید شد. بنابراین این بسته آموزشی جهت آموزش به دانش آموزان پایه ششم ابتدایی پیشنهاد می شود.  
۲.

مقایسه اثربخشی مراقبت معنوی و تئوری انتخاب بر شکوفایی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تئوری انتخاب سرزندگی تحصیلی شکوفایی مراقبت معنوی واقعیت درمانی معنادرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۵
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مراقبت معنوی و تئوری انتخاب بر سرزندگی تحصیلی و شکوفایی دانش آموزان دختر متوسطه اول تبریز بود. این پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. 45 دانش آموز  با داشتن ملاک های ورود به مطالعه بعد از غربالگری به روش نمونه گیری خوشه ای از میان کلیه دانش آموزان دختر پایه هفتم و هشتم ناحیه یک تبریز انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و یک گروه کنترل (هرکدام 15نفر) قرارگرفتند.   گروه های آزمایش، مداخله مختص خود را در 12جلسه 70 دقیقه ای، به صورت گروهی دریافت کردند  و گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از پرسشنامه سرزندگی تحصیلی، مقیاس شکوفایی روان شناختی (HPFS) جمع آوری شد. تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی با کمک نرم افزار SPSS  انجام گرفت .یافته ها نشان داد که مراقبت معنوی بر سرزندگی تحصیلی (241/0) و شکوفایی(425/0) و تئوری انتخاب بر شکوفایی(386/0) دانش آموزان دخترتأثیر دارند و تأثیرمراقبت معنوی بر رضایت و شادکامی و مشارکت اجتماعی بیشتر از تئوری انتخاب است. نتایج پژوهش حاکی از اهمیت آموزش مراقبت معنوی و تئوری انتخاب بر سرزندگی و شکوفایی تحصیلی می باشد. آموزش مراقبت معنوی و تئوری انتخاب با کاربرد فنون و روش های خاص خود، احتمالاً سبب پذیرش مشکلات و مواجهه آگاهانه با آن ها و درنتیجه افزایش سرزندگی تحصیلی و شکوفایی شده است؛ لذا می توان از یافته های این پژوهش در تدوین محتوای برنامه درسی نوجوانان بهره جست.
۳.

طراحی الگوی آزادسازی برنامۀ درسی دورۀ ابتدایی: یک پژوهش کیفی

کلید واژه ها: آزادسازی برنامه درسی دوره ابتدایی الگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
هدف پژوهش طراحی الگوی آزادسازی برنامه درسی دوره ابتدایی بر اساس شاخصه بسترها، سطوح و عناصر برنامه درسی بود. رویکرد تحقیق کیفی با روش تحلیل محتوا و سنتزپژوهی بود. جامعه نخست پژوهش کارشناسان آموزش ابتدایی و گروه های آموزشی را بود که 13 از آن ها به صورت هدفمند و از نوع نمونه گیری ویژه انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه شد. جامعه دوم متن اسناد و متون علمی بیست سال اخیر حوزه تمرکززدایی برنامه درسی بود و هم جامعه متخصصان برنامه درسی، کارشناسان و آموزگاران دوره ابتدایی که 19 نفر از آن ها به صورت هدفمند به روش زنجیره ای انتخاب شدند و اطلاعات از طریق مصاحبه و مطالعه و بررسی محتوای علمی به دست آمد. در تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای عرفی و تحلیل محتوای گال و همکاران استفاده شد. یافته ها نشان داد: 1. مؤلفه های گفتمان تغییر، حوزه های موضوعی نرم، تفکر سیستمی و توانمندسازی ارگانیکی بسترهایی هستند که شرایط لازم را برای اجرای رویکرد آزادسازی فراهم می کند. 2. سطوح تصمیم گیری مناسب برای آزادسازی برنامه درسی دارای سطوح چهارگانه (اجتماعی، آکادمیک، نهادی و آموزشی) است که مبتنی بر مشارکت مسئولان و متخصصان استانی، مناطق و مدارس است و سطح نهادی به عنوان محور یا رابط تصمیم گیری های سطوح قبلی و بعدی عمل می کند و نقش و عملکرد آن از بعد نظری - عملی جایگاه ویژه ای دارد. سطح آکادمیک بر بعد نظری و سطح آموزشی بر بعد عملی تأکید دارد، ولی سطح نهادی با تلفیقی از دو سطح تصمیم گیری (شبه عملی)، دارای ابعاد نظری - عملی است. 3. عناصر برنامه درسی مطابق با دیدگاه کلاین در یک ساختار شبکه ای در تعامل با یکدیگر قرار داشته و متأثر از نظریه ساختن گرایی اجتماعی در اجرای آزادسازی برنامه درسی بر طراحی محیط های یادگیری تأکید می کنند.
۴.

تدوین بسته ی آموزشی تربیت مثبت مدرسه محور و اثربخشی آن بر بهزیستی ذهنی دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بسته آموزشی تربیت مثبت مدرسه محور بهزیستی ‏ذهنی دانش آموزان ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۳۶
تربیت مثبت مدرسه محور، سازه جدیدی است که رسالت آن، اصلاح و نهادینه سازی مفاهیم مثبتی همچون امید، شادی، بخشش، همدلی و خودتنظیمی از طریق آموزش دانش آموزان در مدرسه به عنوان محیطی مناسب جهت یادگیری ارزش ها و هنجارها است. هدف از پژوهش حاضر، تدوین بسته آموزشی تربیت مثبت مدرسه محور و اثربخشی آن بر بهزیستی ذهنی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بود. روش پژوهش برای مرحله تدوین بسته آموزشی، روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد سنتزپژوهی آمیخته بود. شاخص روایی محتوا برای کل بسته آموزشی ۸۶/۰ به دست آمد که نشان دهنده روایی صوری و محتوایی مناسب است. سپس، برای تعیین اثربخشی بسته بر بهزیستی ذهنی، دو کلاس (۵۹ نفر) از دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی منطقه یک شهر تهران به شیوه تصادفی چندمرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (کلاس ۲۸ نفری) و کنترل (کلاس ۳۱ نفری) جایگزین شدند. روش پژوهش این بخش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایش ۱۲ جلسه به مدت ۴۰ دقیقه آموزش تربیت مثبت مدرسه محور دریافت نمودند. آزمودنی ها قبل و بعد از آموزش، به پرسشنامه بهزیستی ذهنی رِن شاو (۲۰۱۴) پاسخ دادند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد نمرات بهزیستی ذهنی در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل بود. بنابراین، نتیجه گرفته شد که آموزش تربیت مثبت مدرسه محور بر بهزیستی ذهنی دانش آموزان تأثیر مثبت دارد (P<0/001). همچنین، آموزش تربیت مثبت مدرسه محور باعث افزایش ۷۴% از تغییرات بهزیستی ذهنی دانش آموزان شد.
۵.

برنامه ی درسی مبتنی بر مغز در دوره ی پیش دبستانی بررسی وضعیت موجود و راهکارهایی برای وضعیت مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره پیش دبستانی ابعاد رشدی برنامه درسی مبتنی بر مغز کتابهای راهنمای کار مربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۷۶
هدف این پژوهش تعیین وضعیت موجود برنامه درسی پیش دبستانی با تاکید بر محتوای کتابهای راهنمای کار مربیان از لحاظ پرداختن به ابعاد رشدی و اصول برنامه درسی مبتنی بر مغز بود. از روش تحلیل محتوا جهت مشخص شدن ابعاد مختلف رشدی و فعالیت های یادگیری و نیز اصول برنامه درسی مبتنی بر مغز استفاده شد و سپس میزان توجه به هر یک از ابعاد و اصول در محتوای این کتاب ها به روش تحلیل محتوای مقوله ای استخراج گردید. جامعه و نمونه ی آماری این پژوهش 12 جلد کتاب کار مربی دوره ی پیش دبستانی بود. برای تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته های حاصل نشان داد در کتاب های راهنما به بعد جسمانی و کلامی بیشتر از دیگر ابعاد و اهداف توجه شده است و اصول برنامه درسی مبتنی بر مغز نیز توزیع یکسان و بهنجاری ندارد. وضعیت کنونی پرداختن به برنامه درسی مبتنی بر مغز در این کتاب ها مناسب نیست و پیشنهاد می شود محتوای کتابهای راهنمای مربی در این دوره مورد بازنگری قرار گیرد و به اصول درگیری فیزیولوژیکی، تجربه های تعاملی چندگانه و منحصر به فرد بودن مغز یا تفاوت های فردی در امر یادگیری نیز توجه بیشتری شود.
۶.

ساخت و بررسی پایایی و روایی پرسشنامه هویت حرفه ای معلمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۶۴
مقدمه: هویت حرفه ای معلمان هسته ی فعالیت تدریس و تعهد حرفه ای آنهاست و اکتشاف آن برای اصلاح برنامه های درسی و یادگیری دانش آموزان، اهمیت زیادی دارد. پژوهش حاضر به منظور طراحی و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه هویت حرفه ای معلمان انجام شد. روش کار: تحقیق حاضر از نوع مطالعات ترکیبی متوالی اکتشافی است. جامعه آماری شامل معلمان استان آذربایجان شرقی بود. حجم نمونه بخش کمّی با روش تصادفی ساده، 300 نفر برآورد شد. شرکت کنندگان بخش کیفی به روش هدفمند انتخاب شدند و پس ازمصاحبه با 16 نفر، اشباع داده ها حاصل شد. مقوله ها از طریق مصاحبه با معلمان و مطالعه ادبیات، شناسایی و کدگذاری و بر اساس آن پرسشنامه ای با 86 گویه طراحی شد. برای تعیین روایی محتوایی پرسشنامه از نظر شش متخصص استفاده شد. روایی سازه و تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی وتحلیل عاملی تأییدی با حداکثر درست نمایی به دست آمد. میزان پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شد. یافته ها: نتایج نشان داد که همه سوالات با مولفه خود بار عاملی مناسبی دارند. سازه کلی هویت حرفه ای معلم با مولفه یادگیری برای تدریس بیشترین ضریب تأثیر(79/0) و با مولفه راهبردهای مقابله با تنش کمترین ضریب تأثیر(61/0) را دارد. نتایج تحلیل، نشان گر برازش مطلوب مدل طرح شده با داده های تجربی بود و روایی سازه هویت حرفه ای معلمان هم در سطح سوالات و هم در سطح مولفه ها تأیید شد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که شاخص های برازش مدل در دامنه مورد قبول قرار دارند. همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی بیانگر این است که داده های پژوهش با ساختار عاملی برازش دارد. پرسشنامه هویت حرفه ای معلمان با روائی بالا، ابزاری است که برای کاربرد در پژوهش های آموزشی و روانشناختی، دارای اعتبار است.
۷.

واکاوی تجارب دانش آموزان پایه نهم از فرایند انتخاب رشته تحصیلی

تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب دانش آموزان پایه نهم دوره متوسطه اول از فرایند انتخاب رشته با استفاده از روش داده بنیاد بود. پژوهش حاضر به روش کیفی و داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان پایه نهم دوره متوسطه اول (شامل 12898 نفر) در شهر زنجان در سال تحصیلی 97-1396 بود. مشارکت کنندگان پژوهش نیز شامل 20 دانش آموز پایه نهم بود که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شدند. از روش مصاحبه عمیق برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از روش اشتراوس و کوربین (1990) انجام شد. از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر، 29 خرده مقوله و شش مقوله اصلی شناسایی شد. مقوله های اصلی شامل «همانندسازی»، «تناسب رشته»، «مسیر رشد»، «شأن ادراکی رشته»، «عوامل فردی»، «عوامل محیطی یا واسطه ای» بود. همچنین، با یکپارچه سازی و مقایسه پیرامون مقوله های اصلی، یک پدیده اصلی به نام «انتخاب رشته توصیه ای یا اجباری» حاصل شد. نتایج این مطالعه مؤلفه های مربوط به انتخاب رشته دانش آموزان را در چارچوب روش داده بنیاد مشخص کرد. بر اساس این الگو، انتخاب رشته از دیدگاه دانش آموزان بیشتر بر اساس توصیه خانواده، همسالان، مشاوران مدرسه و گروه های هدایت تحصیلی صورت می گیرد یا تحت تأثیر جبر محیطی، و فضا یا جو حاکم بر جامعه انجام می شود و علاقه تا حدودی در آن نقش دارد. می توان نتیجه گرفت آموزش شیوه صحیح برنامه ریزی و توجه به علاقمندی و توانمندی های شخصی دانش آموزان از سوی مشاوران و روان شناسان مدارس می تواند نقش تسهیل کننده ای در فرایند انتخاب رشته داشته باشد.
۸.

طراحی برنامه آموزش فرزندپروری برای والدین دارای کودکان با اختلال ویژه یادگیری (با آسیب خواندن): رویکردی سنتزپژوهانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال یادگیری ویژه فرزندپروری و سنتزپژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۵۷
اختلال یادگیری ویژه یکی از اختلالات دوران کودکی است که در برخی موارد تا دوران بزرگسالی نیز ادامه یافته و جوانب مختلف زندگی آنان در آینده را تحت تأثیر قرار می دهد. میزان شیوع بالاتر اختلال یادگیری با آسیب خواندن در مدارس کشور و مشکلات ناشی از آن، ضرورت توجه ویژه ای را ایجاب می کند. کودکان دارای این اختلال علاوه بر مشکل در خواندن در زمینه های دیگری نیز با مشکلاتی مواجه اند. سیستم آموزشی به طور معمول بر پایه آموزش مواد درسی بوده و مسائل مربوط به زمینه های دیگری همچون آموزش و توانمند سازی ویژه والدین این کودکان مورد غفلت قرار گرفته است. در حالی که توانمند سازی والدین نه تنها می تواند در زمینه بهبود مسایل روانشناختی که این کودکان به واسطه دارا بودن این اختلال با آن دست به گریبان هستند، کمک کننده باشد؛ بلکه می تواند در راستای بهبود کارکردهای اجرایی این کودکان نیز مفید باشد. در این پژوهش با رویکردی و با در نظر گرفتن مدل هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو به بررسی مقالات پژوهشی داخلی و خارجی پرداختیم که از میان 104 مقاله متناسب با هدف پژوهش، 29 مقاله دارای شرایط مورد نظر انتخاب و مورد بررسی عمیق قرار گرفت و مفاهیم استخراجی از این بررسی در قالب 168 کد و 91 مقوله فرعی خلاصه شدند که در نهایت، 24 مقوله اصلی به دست آمد. سپس با توجه به نتایج به دست آمده، طراحی بسته آموزش 8 جلسه ای فرزندپروری متناسب با شرایط و ویژگی های خاص کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه با آسیب خواندن برای والدین این کودکان اقدام شد.  
۹.

بررسی اثربخشی الگوی تدریس چرخه ای ۹مرحله ای (9E) در تدریس علوم بر درک مفهومی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۵۰
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی الگوی تدریس چرخه ای۹مرحله ای (9E) در تدریس علوم بر درک مفهومی و انگیزش تحصیلی بوده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که در اجرای آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی استان آذربایجان غربی؛ شهرستان خوی در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از بین آنها60دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار های پژوهش شامل آزمون درک مفهومی معلم ساخته و پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر بود که همه ی آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل، قبل و بعد از آموزش با استفاده از آزمون درک مفهومی معلم ساخته و پرسشنامه انگیزش تحصیلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه تدریس 45دقیقه ای الگوی تدریس چرخه ای ۹مرحله ای (9E) در درس علوم را دریافت کردند. گروه کنترل نیز همزمان روش تدریس سنتی (معمول) را دریافت کردند. تجزیه وتحلیل داده ها با روش ها و تکنیک های آماری توصیفی و استنباطی مختلف ازجمله روش های آماری میانگین، انحراف استاندارد، تحلیل کواریانس و با استفاده از نرم افزار Spss26 انجام شد. یافته ها نشان گر تأثیر مثبت الگوی تدریس چرخه ای ۹مرحله ای (9E) بر درک مفهومی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان بود که منجر به بهبود معنی دار درک مفهومی و انگیزش تحصیلی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.
۱۰.

واکاوی تجارب زیسته معلمان از شرایط حاکم بر سیاست راهبران آموزشی و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجارب زیسته سیاست راهبران آموزشی و تربیتی معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۷۸
تعریف پست سازمانی و به کارگیری راهبران آموزشی و تربیتی از سیاست های وزارت آموزش وپرورش در طی چند سال گذشته بوده است. علی رغم اینکه ارزیابی سیاست های آموزشی جزء لاینفک فرایند بهبود و ارتقا کیفیت آموزش و تربیت به شمار می رود، هنوز پژوهشی در ارتباط با ارزیابی سیاست راهبران آموزشی و تربیتی از دریچه واکاوی نظرات و رضایت جامعه هدف و ذی نفعان آن یعنی معلمان صورت نگرفته است. بدین منظور هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته معلمان در زمینه سیاست راهبران آموزشی و تربیتی است. رویکرد پژوهش کیفی است. داده های پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با 13 نفر از معلمان استان آذربایجان شرقی صورت گرفته و با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. جهت برخورداری یافته های پژوهش از روایی و اعتبار به مواردی نظیر مصاحبه های مداوم، اختصاص زمان مناسب و مطلوب، درگیری و بررسی مداوم، دقت در تمامی مراحل پژوهش، روشن بودن روش پژوهش و توافق پژوهشگران در ارتباط با دسته بندی مضامین توجه شده است. تحلیل داده های پژوهش منجر به دسته بندی 4 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی شد. مضامین اصلی شامل مسائل روان شناختی مرتبط با راهبران آموزشی (ترس از مواجهه شدن با راهبر و ...)، نقاط ضعف راهبران آموزشی (فقدان آشنایی مناسب راهبران با ویژگی های مناطق روستایی و عشایری و ...)، نقاط مثبت راهبران آموزشی (کمک به ارتقای شایستگی حرفه ای معلمان کم تجربه و ...) و بایسته های حرفه ای و اخلاقی راهبران آموزشی (عدم التقاط وظایف کارکردی راهبر با سایر عوامل مدرسه و ...) است. یافته های پژوهش نشان می دهد عواملی چون وجود ابهام در چرایی و چگونگی نقش راهبران آموزشی زمینه های بروز کاستی هایی را در سیاست آموزشی مذکور به همراه داشته است. متناظر با یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که مسئولین با برطرف سازی نقاط ضعف سیاست راهبران آموزشی و تربیتی، انتخاب افراد مناسب و اطلاع رسانی های مستمر بر کیفیت این سیاست آموزشی بیفزایند.
۱۱.

بررسی ساختار برنامه درسی دوره ابتدایی با تاکید بر رویکرد کاهش تمرکز

کلید واژه ها: کاهش تمرکز برنامه درسی ساختار دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۸ تعداد دانلود : ۳۴۲
هدف از این پژوهش حاضر شناسایی ویژگی ها و خصوصیات رویکرد کاهش تمرکز به عنوان الگوی نظری سند برنامه درسی ملی در دوره ابتدایی است. رویکرد تحقیق از نوع کیفی و روش تحلیل محتوا تفسیری می باشد. جامعه آماری شامل آموزگاران دوره ابتدایی شهرستان های چایپاره و خوی در سال تحصیلی99-98 بوده است که 16 نفر از آنها به صورت هدفمند و از نوع نمونه گیری مطلوب انتخاب و دیدگاه ها و نظرات شان از طریق مصاحبه مورد مطالعه قرار گرفت. جهت اطمینان و اعتبار بخشی به دقت وصحت داده ها از تکنیک کنترل اعضا و تکنیک مرور همتا استفاده شد. نتایج این تحقیق شامل 24 مضمون فرعی و 59 مفهوم است که در آن عناصر برنامه درسی دارای ویژگی هایی مانند طراحی موقعیتی، توازن متقابل، موقعیت اصیل، بومی گرایی، اکتشافی بودن و کارکرد اجتماعی است. به عبارتی رویکرد کاهش تمرکز در برنامه درسی دوره ابتدایی با ماهیتی قابلیت مدار از نوع اجتماعی تعریف می شودکه نشان دهنده ی فرهنگ جامعه محلی است.
۱۲.

بررسی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر مغز در دوره پیش دبستانی و اعتباربخشی آن (پژوهش کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره پیش دبستانی برنامه درسی الگوی برنامه درسی مبتنی بر مغز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۲۵۶
زمینه و هدف: یادگیری مبتنی بر مغز به روش های آموزشی، طرح های درس و برنامه های مدرسه ای اشاره دارد که بر اساس آخرین پژوهش های علمی شامل نحوه یادگیری مغز از جمله تحول شناختی، اجتماعی، و احساسی است. هدف این پژوهش، بررسی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر مغز در دوره پیش دبستانی و اعتبار بخشی آن است. روش : این پژوهش با روی آورد کیفی و روش تحلیل مضمون به بررسی عناصر اساسی برنامه درسی مبتنی بر مغز می پردازد. برای شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی در دوره پیش دبستانی، از اسناد و مدارک برنامه های درسی دوره پیش دبستانی و برنامه مبتنی بر مغز و نظرات متخصصان علوم اعصاب و علوم تربیتی استفاده شد. روش تحلیل اطلاعات، توصیف مبانی و تحلیل و استنتاج نظری بود. یافته ها: مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی در این برنامه بر سه سازه اصلی شناختی، نگرشی، و مهارتی تکیه دارد. در بخش محتوای آموزشی، هنرهای زیبا، یادگیری مهارت های اجتماعی- هیجانی، یادگیری زبان و ریاضی، مهارت های زندگی، ایمنی، و علوم تجربی؛ و در بخش راهبردهای یاددهی و یادگیری، استفاده از راهبردهای مبتنی بر فعالیت، مبتنی بر هنر، یادگیری مشارکتی، آموزش مستقیم، راهبردهای یادگیری مستقل و مهارت تفکر، و راهبرد کاربست فناورانه شناسایی شدند. توجه به ارزشیابی های تشخیصی، فرایندی و برآیندی، و استفاده از روش های ارزشیابی گوناگون، مورد توجه این الگو بود. روایی الگوهای پیشنهادی با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاشه مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: برنامه درسی طراحی شده ناظر بر توجه به ابعاد مختلف برنامه درسی از جمله هدف، محتوا، روش و ارزشیابی بوده و اعتبار الگوی مذکور توسط متخصصان و صاحب نظران بررسی و مورد تأیید قرار گرفت؛ در نتیجه استفاده از آن در دوره پیش دبستانی پیشنهاد می شود.
۱۳.

تاثیر راهبرد مبتنی بر زمینه براساس اصول یادگیری مغز محور بر سطوح یادگیری درس علوم تجربی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اصول یادگیری مغز محور راهبرد زمینه محور سطح یادگیری علوم تجربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۲۶۴
مقدمه: امروزه استفاده از راهبردهای مناسب و سازگار با مغز در آموزش علوم بسیار مورد توجه قرار گرفته است. به دلیل انطباق زیاد راهبرد زمینه ای با اصول یادگیری مبتنی بر مغز، پژوهش حاضر تأثیر این راهبرد را در آموزش علوم تجربی مورد بررسی قرار داده است. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهر تبریز می باشد که در سال تحصیلی 1397-1398 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 112 دانش آموز(57 نفر گروه آزمایش و 55 نفر گروه شاهد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل آزمون میزان یادگیری در دو سطح دانشی و سطح درک و فهم و بالاتر می باشد که در مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا گردید. طرح آموزشی در گروه آزمایش توسط معلمان آموزش دیده در 8 جلسه اجرا گردید. درحالی که، گروه شاهد با رویکرد مرسوم آموزش دیدند. در تحلیل داده ها از آزمون آماری کوواریانس استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که میزان یادگیری در سطح دانشی بین نمونه های مورد مطالعه در گروه آزمایشی قبل (میانگین 45/4) و بعد از مداخله(میانگین 89/5) اختلاف آماری معناداری نداشته است(326/0 = p). در صورتی که، در سطح درک و فهم و بالاتر میزان یادگیری قبل (35/5) و بعد از مداخله(80/10) تفاوت معنادار می باشد(001/0=p). نتیجه گیری: به کارگیری راهبرد زمینه ای که با اصول مغز محور سازگاری بیشتری نشان می دهد، می تواند در ارتقاء سطح یادگیری فراگیران در آموزش علوم تجربی مورد استفاده قرار بگیرد.
۱۴.

تبیین ماهیت سطوح تصمیم گیری در آزادسازی برنامه درسی دوره ابتدایی: یک پژوهش کیفی

کلید واژه ها: سطوح تصمیم گیری آزادسازی برنامه درسی دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۵۹
هدف از تحقیق حاضر شناسایی سطوح مناسب تصمیم گیری در فرایند اجرای آزادسازی برنامه درسی در دوره ابتدایی است. تحقیق استفاده شده از نوع کیفی بوده و و روش سنتزپژوهی(تحلیل محتوا و مطالعه اسنادی) را در برمی گیرد. جامعه پژوهش شامل معلمان،کارشناسان، اساتید دانشگاه های استان آذربایجان غربی و هم چنین اسناد و متون علمی در حوزه تمرکززدایی در سال تحصیلی 98-97 است. در جامعه اول نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب و مصاحبه ساختاریافته تا نقطه اشباع شدگی حجم نمونه ها به تعداد 19 نفر ادامه یافت. در جامعه دوم نیز حجم نمونه انتخاب شده شامل اسناد و متون علمی 15 الی 20 سال اخیر می باشد. یافته ها نشان می دهد که سطوح تصمیم گیری مناسب برای آزادسازی برنامه درسی دارای سطوح چهارگانه اجتماعی، آکادمیک، نهادی و آموزشی است که در آن سطح نهادی به عنوان رابط تصمیم گیری های سطح آکادمیک(نظری) و سطح آموزشی(عملی) عمل می کند و عملکرد آن از بعد نظری- عملی(شبه عملی) جایگاه ویژه ای دارد. در واقع سطح نهادی با تلفیقی از دو سطح تصمیم گیری، به عنوان تدوین کننده نهایی و و فراهم کننده فرصت های یادگیری در کلاس های درس عمل می کند.
۱۵.

تحلیل محتوای تکنیک ها و روش های استفاده شده در مجلات علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم شناختی روش های آماری تحلیل محتوا الگوریتم فراچترمن - رینگولد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۲۴۶
زمینه: علوم شناختی حوزه ای بین رشته ای است که روش شناسی آن، کمتر در قالب کتاب یا مقالات مستقل تدوین شده است و مشکلات عدیده ای در حوزه روش شناسی آن وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف مطالعه محتوای روش شناختی و تحلیل های آماری مقالات مربوط به علوم شناختی انجام شد. روش: مقالات با روش تحلیل محتوا بررسی شدند. جامعه مورد پژوهش کلیه مقالات مربوط به حوزه علوم شناختی است که در وب سایت رتبه بندی مجلات علمی در سال 2016 نمایه شده اند و روش نمونه گیری هدفمند می باشد. به منظور طبقه بندی تکنیک ها و روش های اتخاذ شده از تحلیل محتوا، ماتریس مربعی مربوط به این تکنیک ها در اختیار 7 نفر از خبرگان حوزه روش شناسی علوم شناختی، قرار داده شد و از آن ها خواسته شد تا نظرات خود را در مورد شباهت هر کدام از این تکنیک ها و روش ها، در یک مقیاس 100 نمره ای وارد کنند. میانگین نمره بدست آمده از این ماتریس ها به عنوان ماتریس مشابهت و با هدف کشف خوشه ها وارد نرم افزار R شد، برای دیداری کردن رابطه بین تکنیک های مختلف از الگوریتم فراچترمن - رینگولد استفاده شد. یافته ها: تحلیل محتوای مقالات و درج کلیدواژه های مربوط، در برگه کدبندی به فهرستی از روش های آماری منجر شد. گراف حاصل از شبکه ارتباط بین تکنیک ها و روش های آماری با فواصل معنی دار (0/001p≤) ترسیم گردید. نتیجه گیری: تکنیک های مجاور در گراف حاصل مورد بررسی محتوایی دقیق قرار گرفت و در نهایت روش های استفاده شده به منظور تحلیل داده های شناختی در 17 خوشه معرفی شدند، هدف اصلی از تکنیک های به کار گرفته شده در هر خوشه تعیین و پژوهش در خصوص نحوه انتخاب این تکنیک ها پیشنهاد گردید.
۱۶.

بررسی اثربخشی بسته آموزشی کارکردهای اجرایی سرد در هیجانات تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارکردهای اجرایی کارکردهای اجرایی سرد هیجانات تحصیلی هیجانات کلاس درس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۳۳
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی کارکردهای اجرایی سرد در هیجانات تحصیلی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی و به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 60 دانش آموز در دو کلاس پایه ششم از دو مدرسه ابتدایی دخترانه شهر تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بودند که با روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش پانزده جلسه آموزش کارکردهای اجرایی سرد را گذراند. داده های به دست آمده، از پرسش نامه هیجانات کلاس درس در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، با روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج نشان داد که بسته آموزشی کارکردهای اجرایی سرد به طور معناداری هیجانات تحصیلی را بهبود بخشید و باعث افزایش معنادار هیجانات مثبت کلاس درس و کاهش معنادار هیجانات منفی کلاس درس در گروه آزمایش به نسبت گروه کنترل شد (0/001>p). با توجه به نتایج پژوهش، اثربخشی بسته آموزشی کارکردهای اجرایی سرد در هیجانات تحصیلی مثبت و منفی دانش آموزان عادی پایه ششم ابتدایی تأیید شد؛ بنابراین این بسته آموزشی برای آموزش به دانش آموزان پایه ششم ابتدایی پیشنهاد می شود .
۱۷.

مقایسه تأثیر آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر برنامۀ درسی پنهان و آموزش ترکیبی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر دوره ابتدایی مناطق محروم: مطالعه موردی شهرستان قلعه گنج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش ترغیبی آموزش روابط اجتماعی احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر مناطق محروم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۲۹۷
زمینه: احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان مدارس مناطق محروم، تحت تأثیر رابط اجتماعی و برنامه درسی پنهان مشکلی است که نه تنها باعث کاهش سطح بازده های شناختی دانش آموزان می شود، بلکه با پیام های دلسرد کننده معلمان تشدید شده و حتی ترک تحصیل را به دنبال دارد. تحقیقات نشان داده است که کادر مدرسه از طریق یادگیری اجتماعی - هیجانی باعث افزایش پیوند دانش آموزان با محیط مدرسه شوند. آموزش ترغیبی و آموزش روابط اجتماعی مبتنی بر برنامه درسی پنهان، حوزه ای است که در سراسر جهان مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، با این همه در ایران در زمینه اثربخشی این دو شیوه آموزشی بر احساس تعلق به مدرسه در مناطق محروم شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی و ترکیب این دو شیوه آموزشی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر مناطق محروم انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری در این پژوهش، دانش آموزان دختر دوره ابتدایی مناطق محروم شهرستان قلعه گنج (استان کرمان) در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از بین آنها، 3 مدرسه به طور تصادفی به عنوان گروه آزمایش و یک مدرسه به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. جهت کنترل پیش زمینه های شناختی اولیه در دانش آموزان، از آزمون هوش ریون و پیش آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (برو، بتی و وات، 2004) جمع آوری شد. بسته های آموزش ترغیبی و روابط اجتماعی مدرسه و شیوه ترکیبی برای عوامل اجرایی مدرسه اجرا و اثرات آن بر دانش آموزان با استفاده از تحلیل کوواریانس تک و چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش ترغیبی، آموزش روابط اجتماعی و شیوه ترکیبی، اثرات مثبتی بر احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دارند. این اثرات در سطح معناداری 0/05 p< متفاوت و از بیشتر به کمتر به ترتیب شامل آموزش ترغیبی، آموزش ترکیبی و آموزش روابط اجتماعی بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر می توان چنین نتیجه گیری کرد در صورتی که شرایط لازم برای ترغیب و رشد روابط اجتماعی دانش آموزان دختر مناطق محروم توسط کارکنان مدرسه به ویژه معلمان فراهم شود، احساس تعلق به مدرسه آنان بهبود خواهد خواهد یافت
۱۸.

اثربخشی آموزش بخشایشگری بر افزایش بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان قربانیِ قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش بخشایشگری بهزیستی تحصیلی قربانی قلدری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۵ تعداد دانلود : ۵۱۶
هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی برنامZ آموزش بخشایش گری بر افزایش بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان قربانیِ قلدری دوره اول متوسطه بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعه نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و دارای گروه کنترل بود. از جامعه دانش آموزان متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 98-99، نمونه ای متشکل از 32 دانش آموز قربانی قلدری، انتخاب شد و در دو گروه 16 نفری به صورت تصادفی قرار گرفت. گروه آزمایش ده جلسه مداخله آموزش بخشایش گری دریافت نمود. بعد از اتمام آموزش نمرات پس آزمون اخذ و با استفاده از روش کواریانس  چند متغیره تحلیل شد. ابزارهای پژوهش شامل؛ پرسشنامه قربانی قلدری، مقیاس بهزیستی تحصیلی و بسته آموزش بخشایش گری بود. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، آموزش بخشایش گری بر مؤلفه های ارزش مدرسه، رضایتمندی تحصیلی و درآمیزی با مدرسه تأثیر مثبت، و بر مؤلفه فرسودگی نسبت به مدرسه تأثیر منفی دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها پیشنهاد می شود، برنامه آموزش بخشایش گری در مدارس ارائه شود تا دانش آموزان بتوانند با ترمیم آسیب های ناشی از تجارب گذشته، تقویت روابط و ایجاد احساسات و نگرش مثبت نسبت به همسالان و مدرسه، بهزیستی تحصیلی را افزایش دهند.
۱۹.

تأثیر آموزش به شیوه افسانه زدایی علمی بر تفکّر انتقادی تحلیلی دانش آموزان با توجه به اهداف پیشرفت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسانه زدایی علمی تفکر انتقادی تحلیلی اهداف پیشرفت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۳۱۱
زمینه و هدف: پرورش تفکر انتقادی تحلیلی دانش آموزان از اهداف پژوهشی مهم تلقی می شود، بنابراین جستجوی روش های نوین پرورش تفکر انتقادی تحلیلی و آزمودن آنها به امید یافتن روش های کارآمدتر، از مدت ها پیش مورد توجه پژوهشگران و روان شناسان تربیتی بوده است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش به شیوه افسانه زدایی علمی بر تحول تفکر انتقادی دانش آموزان با توجه به نقش اهداف پیشرفت اجتماعی بود. روش: روش این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده است. نمونه مورد مطالعه شامل 65 دانش آموز دختر پایه هشتم متوسطه دوره اول شهر تهران در سال تحصیلی 96–1395 بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و به طور تصادفی در یکی از دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. پرسش نامه جهت گیری اهداف پیشرفت اجتماعی آلن (2003) و آزمون تفکر انتقادی کُرنل (1985) به عنوان پیش آزمون توسط گروه ها تکمیل شد. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 10 جلسه برنامه «تفکر و سبک زندگی» را با شیوه افسانه زدایی علمی دریافت کردند. همچنین جداسازی دانش آموزان حائز جهت گیری اهداف پیشرفت اجتماعی بالا و پایین از طریق پرسش نامه اهداف اجتماعی انجام شد. در پایان از گروه ها پس آزمون به عمل آمد و نتایج با کوواریانس عاملی تک متغیره تحلیل شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس عاملی تک متغیره (با تعدیل گری اهداف اجتماعی) نشان داد آموزش مبتنی بر افسانه زدایی علمی به طور معناداری بر بهبود تفکر انتقادی دانش آموزان مؤثر است (0/001 > P و 36/01 = F). نتیجه گیری: مزایای شیوه افسانه زدایی علمی در کنار شناسایی اهداف پیشرفت اجتماعی، این شیوه را به عنوان روش آموزشی مناسبی برای بهبود مهارت های تفکر انتقادی مطرح و تأیید می کند. دانش آموزانی که اهداف اجتماعی بالاتری دارند با مشارکت بیشتر در فعالیت های کلاسی، از رشد بیشتر تفکر انتقادی برخوردار خواهند شد و این افزایش در بهبود مهارت های تفکر انتقادی را می توان در پرتو شیوه افسانه زدایی علمی، محقق ساخت.
۲۰.

تأثیر برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی بر ادراک حل مسئله و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی ادارک حل مسئله پیشرفت تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۹ تعداد دانلود : ۳۲۳
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی بر ادارک حل مسئله و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ششم ابتدایی در درس علوم انجام شد. روش تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره ششم ابتدایی شهر تبریز بودند و نمونه آماری با توجه به ماهیت نیمه آزمایشی بودن آن شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) بود. گروه آزمایش شامل دانش آموزانی بود که در معرض آموزش براساس الگوی برنامه درسی مبتنی بر واقعیت مجازی قرار گرفتند و گروه کنترل شامل دانش آموزانی بود که در معرض آموزش رایج مدارس قرار داشتند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ادراک حل مسئله هپنر و پترسون (1982) و آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد، آموزش مبتنی بر واقعیت مجازی بر هر سه مؤلفه ادراک حل مسئله (اعتماد به خود، نزدیکی به مسئله و کنترل شخصی) و پیشرفت تحصیلی تأثیر مثبت دارد. لذا می توان با بهره گیری از برنامه های درسی مبتنی بر واقعیت مجازی میزان ادراک حل مسئله و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را افزایش داد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان