سمیه رسولی

سمیه رسولی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

مقایسه عصب شناختی اعتیاد به رسانه ها ی اجتماعی و اعتیاد به مواد مخدر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اعتیاد آمیگدال دوپامین رسانه های نوین اجتماعی هسته اکومبنس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۵۳
زمینه و هدف: ادعا می شود که آسیب های ناشی از کاربرد رسانه های نوین اجتماعی، شباهت هایی با آسیب های حاصل از مصرف مواد مخدر دارد. محققان بر این باورند اگرچه علائم و پیامدهای رفتاری مصرف مواد مخدر بر اساس نوع ماده متفاوت است، اما نقاط مشترکی درباره علائم مواد مخدر در همه انواع آن وجود دارد که با آسیب های رسانه های اجتماعی قابل تطبیق است. از سویی، عصب شناسان در سال های اخیر، ساختارهای مغزی مرتبط با اعتیاد به رسانه های اجتماعی را مورد بررسی قرار داده اند و شباهت ها و تفاوت هایی با اعتیاد به مواد مخدر یافته اند. این پژوهش با هدف مقایسه اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد به رسانه های اجتماعی انجام شده است. مواد و روش ها:  این مقاله بر اساس روش گردآوری تنظیم شده است. در این مقاله ابتدا مؤلفه های رفتاری اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد به رسانه های اجتماعی را بیان می کنیم، و تفاوت «اعتیاد» و «وابستگی» را نشان می دهیم. یافته ها: ما از این فرضیه حمایت می کنیم که اعتیاد به رسانه های اجتماعی، وابستگی محسوب نمی شود. از این رو نواحی مغزی درگیر در اعتیاد به رسانه های نوین اجتماعی و اعتیاد به مواد مخدر را همراه با تصویربرداری های عصبی و آزمایش های این دو حوزه، ذکر می کنیم. نتیجه گیری: در انتها ضمن برشمردن شباهت ها و تفاوت های عصب شناختی اعتیاد در هر دو گروه، پیشنهاد می کنیم که به جای تقسیم بندی افراد به «معتاد» و «غیر معتاد»، بهتر است از «سطوح مختلف اعتیاد» سخن بگوییم. در این صورت می توانیم اعتیاد به رسانه های اجتماعی را، نوع خاصی از اعتیاد و به عنوان سطحی از اعتیاد بپذیریم و نقاط اشتراک و اختلاف این نوع از اعتیاد با دیگر انواع اعتیاد را دسته بندی کرده و راه کارهای درمانی متناسب با این سطح از اعتیاد را پیشنهاد دهیم.  
۲.

شناسایی تجربیات معلمان در پیاده سازی الزامات آموزش فعال در فرآیند آموزش و تدریس: یک مطالعه پدیدارشناسی

کلید واژه ها: تجربیات معلمان آموزش فعال آموزش و تدریس پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۸۰
در دهه های اخیر، الزامات آموزش فعال به عنوان رویکردی مؤثر و نوآور در حوزه آموزش و یادگیری مطرح گردیده است. این مطالعه با هدف شناسایی تجربیات معلمان در پیاده سازی این الزامات انجام گرفته است. روش انجام این پژوهش از نوع کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است. جامعه آماری پژوهش، معلمان مدارس متوسطه در شهر تبریز و در سال 402-1401 بوده است. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب گردیدند و حجم آن با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع داده ها (16) نفر ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و ژرف نگر گردآوری گردید و با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت (1995) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. سه مضمون اصلی از یافته ها استخراج گردید که عبارتند از: مزایای پیاده سازی آموزش فعال، چالش های پیاده سازی آموزش فعال و راهکارهای پیاده سازی آموزش فعال که هر یک از این مضامین شامل مضامین فرعی می باشد. نتایج نشان می دهد که معلمان با ارتقاء فرآیندهای آموزشی از طریق تجربه پذیری دانش آموزان، ترغیب به مشارکت فعال آن ها و ایجاد انگیزه برای تعامل، توانسته اند الزامات آموزش فعال را بهبود بخشند. همچنین، این تجربیات نشان می دهد که مقابله با چالش های اجرایی این رویکرد از طریق آمادگی معلمان، استفاده از راهکارهای متنوع، و ایجاد محیط های موثر آموزشی، می تواند به عملکرد بهتر آموزشی منجر گردد.
۳.

طراحی و اعتباریابی برنامه مداخله مبتنی بر سیستم های یادگیری چندگانه برای دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص با نارسایی در خواندن: مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۲۱
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین مهارت هایی که در یادگیری دانش آموزان نقش اساسی ایفا می کند، مهارت خواندن است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی برنامه مداخله مبتنی بر سیستم های یادگیری چندگانه برای دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص با نارسایی خواندن بود. روش: این پژوهش از نوع فراترکیب است. به همین منظور پنج پایگاه اطلاعاتی در بازه های زمانی 2005 تا 2021 با استفاده از راهبرد جستجوی دقیق بررسی شدند. برای به دست آوردن مقالات منتخب جهت ورود به تحلیل، از راهبرد جستجوی نظام مند استفاده شد. کلیدواژه های یادگیری رویه ای، آماری، توالی، نارساخوانی و معادل انگلیسی آنها، Specific learning disability, Learning Systems, Dyslexia در پایگاه اطلاعاتی Scopus، Sciencedirect، PubMed، PsycINFO و Springe، Magiran, Sid, Noormags جستجو شدند. در نتیجه این جستجو، 229 مقاله بازیابی و بر اساس ملاک های ورود و خروج، 22 مقاله برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. برای تحلیل داده های پژوهش از «مدل هفت مرحله ای ساندلووسکی و باروسو» استفاده شد. یافته ها: بر اساس کدهای شناسایی شده، در کل 19 مقوله مربوط به سیستم های یادگیری و برنامه مداخله استخراج شد. برخی از مقوله های مربوط به سیستم های یادگیری عبارت اند از: ضمنی بودن، غیرکلامی بودن، تدریجی بودن، رفتاری بودن، شمارگانی بودن یادگیری؛ و مقوله های مربوط به برنامه مداخله عبارت بودند از: توالی دیداری، توالی شنیداری، توالی حرکتی، هماهنگی حسی و حرکتی، توالی زبانی، بازی، راهبردهای شناختی و فراشناختی، دقت و تمرکز. مقوله های استخراج شده مورد توافق کدگذاران (کاپای کوهن: 65 /0) قرار گرفت. سپس اهداف و محتوا و فعالیت های مرتبط با سیستم های یادگیری شناسایی و برنامه مداخله در 14 جلسه تنظیم شد. روایی اهداف و محتوای برنامه نیز با فرمول نسبت روایی محتوا با نمره 85/0 و نیز شاخص روایی محتوا 79/0 مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه می توان گفت توجه به سیستم های یادگیری، چارچوب مناسبی را برای طراحی برنامه مداخله و همچنین کار با دانش آموزان نارساخوان، فراهم می کند. از یافته های این مطالعه می توان در طراحی برنامه های انفرادی و گروهی بهبود مهارت خواندن استفاده کرد و این برنامه را به عنوان یک برنامه توان بخشی سودمند به متخصصان و درمانگران حوزه اختلال های یادگیری ویژه پیشنهاد داد.
۴.

اثربخشی برنامه مداخله ای مبتنی بر سیستم های یادگیری چندگانه بر عملکرد خواندن و افزایش علاقه به خواندن در دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۱۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه مداخله ای مبتنی بر سیستم های یادگیری چندگانه بر بهبود افزایش عملکرد و علاقه به خواندن در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص با آسیب خواندن بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود، جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان نارساخوان دوره دوم ابتدایی شهرستان مراغه بودند که 30 نفر از دانش آموزان نارساخوان با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. برنامه مداخله مبتنی بر سیستم های یادگیری به مدت 14 جلسه 45 دقیقه ای روی گروه آزمایش اجرا شد. در آغاز و پایان برنامه مداخله ای، شاخص های بهبود عملکرد خواندن که شامل سرعت، صحت و درک خواندن بود، به عمل آمد. همچنین شاخص علاقه به خواندن، نیز در دانش آموزان اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین سرعت خواندن (00/0 P =6/1337F=)، صحت خواندن (00/0 P =6/491F =) و درک خواندن (00/0 P =5/56F=) و همچنین بهبود میزان علاقه (00/0 P =3/16284F=) در دو گروه تفاوت معنا داری وجود دارد. نتیجه گیری: برنامه مداخله مبتنی بر سیستم های یادگیری چندگانه می تواند در بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دارای آسیب خواندن مؤثر باشد. از این رو پیشنهاد می شود تا دست اندرکاران و مربیان مراکز مشکلات ویژه یادگیری از این برنامه برای بهبود نارساخوانی دانش آموزان استفاده کنند
۵.

بررسی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر مغز در دوره پیش دبستانی و اعتباربخشی آن (پژوهش کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره پیش دبستانی برنامه درسی الگوی برنامه درسی مبتنی بر مغز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۲۵۶
زمینه و هدف: یادگیری مبتنی بر مغز به روش های آموزشی، طرح های درس و برنامه های مدرسه ای اشاره دارد که بر اساس آخرین پژوهش های علمی شامل نحوه یادگیری مغز از جمله تحول شناختی، اجتماعی، و احساسی است. هدف این پژوهش، بررسی عناصر الگوی برنامه درسی مبتنی بر مغز در دوره پیش دبستانی و اعتبار بخشی آن است. روش : این پژوهش با روی آورد کیفی و روش تحلیل مضمون به بررسی عناصر اساسی برنامه درسی مبتنی بر مغز می پردازد. برای شناسایی و استخراج مضامین برنامه درسی در دوره پیش دبستانی، از اسناد و مدارک برنامه های درسی دوره پیش دبستانی و برنامه مبتنی بر مغز و نظرات متخصصان علوم اعصاب و علوم تربیتی استفاده شد. روش تحلیل اطلاعات، توصیف مبانی و تحلیل و استنتاج نظری بود. یافته ها: مضامین ناظر بر اهداف برنامه درسی در این برنامه بر سه سازه اصلی شناختی، نگرشی، و مهارتی تکیه دارد. در بخش محتوای آموزشی، هنرهای زیبا، یادگیری مهارت های اجتماعی- هیجانی، یادگیری زبان و ریاضی، مهارت های زندگی، ایمنی، و علوم تجربی؛ و در بخش راهبردهای یاددهی و یادگیری، استفاده از راهبردهای مبتنی بر فعالیت، مبتنی بر هنر، یادگیری مشارکتی، آموزش مستقیم، راهبردهای یادگیری مستقل و مهارت تفکر، و راهبرد کاربست فناورانه شناسایی شدند. توجه به ارزشیابی های تشخیصی، فرایندی و برآیندی، و استفاده از روش های ارزشیابی گوناگون، مورد توجه این الگو بود. روایی الگوهای پیشنهادی با استفاده از فرمول نسبت روایی محتوا و جدول لاشه مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: برنامه درسی طراحی شده ناظر بر توجه به ابعاد مختلف برنامه درسی از جمله هدف، محتوا، روش و ارزشیابی بوده و اعتبار الگوی مذکور توسط متخصصان و صاحب نظران بررسی و مورد تأیید قرار گرفت؛ در نتیجه استفاده از آن در دوره پیش دبستانی پیشنهاد می شود.
۶.

تحلیل عصب شناختی آسیب های رسانه های نوین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسانه های نوین اجتماعی شبکه شناخت خودمرجع شبکه شناخت اجتماعی شبکه پاداش هرس سیناپسی حافظه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۴۰
بیش از دو دهه است که روانشناسان و جامعه شناسان درباره آسیب های رسانه های نوین اجتماعی هشدار می دهند. در دهه اخیر، تحقیقات عصب شناختی نیز به کمک این حوزه آمده است تا بنیادی تجربی برای این مدعا فراهم آورد. (زمینه پژوهش). در این مطالعه ی توصیفی، قصد داریم ابعاد عصب شناختی آسیب های رسانه های اجتماعی را واکاوی کنیم (روش کار). سه بخش مغز یعنی «شبکه شناخت اجتماعی»، «شبکه شناخت خود مرجع» و «شبکه پاداش»، در گرایش افراد به رسانه های اجتماعی نقش اساسی دارند. مکانیسم های پاداش که در رسانه ها تعریف شده است و تغییرات عصب شناختی مغز در دوران نوجوانی، سبب فعالیت بیشتر این سه منطقه می شود و یک تقویت کننده مهم در استفاده روز افزون از رسانه های اجتماعی است. از سویی، تنهایی، افسردگی و ضعف حافظه از مهم ترین آسیب های رسانه های اجتماعی است که ریشه آن علاوه بر تغییرات عصب شناختی مغز در دوره نوجوانی، به تأثیر همسالان و چندوظیفه ای بودن رسانه های اجتماعی نیز باز می گردد (یافته ها). در این مقاله پس از بررسی عصب شناختی برخی از مهم ترین آسیب های رسانه های اجتماعی، به این پرسش پاسخ می دهیم که آیا پژوهش های عصب شناختی از آسیب های رسانه های اجتماعی حمایت می کنند یا خیر؟ در انتها یادآور می شویم که این تحقیق ها با محدودیت هایی نیز همراه است اما اعتبار نتایج پژوهش های این حوزه را مخدوش نمی سازد (نتیجه گیری).
۷.

تأثیر مدیریت سود بر سطح افشا و عملکرد مالی واقعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افشا عملکرد واقعی شرکت نظارت شدید مدیریت سود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۴ تعداد دانلود : ۴۳۳
دراین مقاله تأثیر مدیریت سود بر سطح افشا و عملکرد مالی واقعی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی می شود این مطالعه با استفاده از شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که در معرض افزایش میزان افشا هستند، نشان می دهد که سود خالص افشا وابسته به شرایطی مانند کیفیت اطلاعات ارائه شده توسط یک شرکت م ی باشد. یافته های بررسی اطلاعات 191 شرکت در طول دوره ی 1389 الی 1394 بیانگر آن است که بین کیفیت افشا و عملکرد مالی واقعی شرکت (که بوسیله بازده دارایی های تعدیل شده و حقوق صاحبان سهام تعدیل شده اندازه گیری شده) یک رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. نتایج مطالعه ما نشان می دهد که افشای شرکت احتمال دارد به منافعی منجر شود، اما پس از یک سطح بهینه، افزایش افشا عملکرد مالی واقعی شرکت را کاهش می دهد. همچنین، این سطح بهینه زمانی که بین محیط های نظارتی شرکت ها تفاوت (به عنوان مثال، هیئت مدیره مستقل) وجود دارد، تغییری نمی کند. این نتایج نشان می دهد که نظارت شدید بر مدیران ارشد اجرایی تاثیری بر افشای بیشتر شرکت ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان