باقر غباری بناب

باقر غباری بناب

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: استاد گروه آموزش کودکان استثنایی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۶۳ مورد.
۲۱.

بررسی رابطه سبک های دلبستگی به خدا، صبر و عزّت نفس در دانشجویان دانشگاه تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی صبر عزت نفس دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۹ تعداد دانلود : ۲۹۹
سابقه و هدف: صبر یکی از روش های خودتنظیمی است که موجب اعتدال روان آدمی می شود. منظور از خودتنظیمی قدرت استفاده از راهبردهایی است که در مقابل محرک های درونی و محیطی یا خوشی های افراطی انسان را از تعادل بازمی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین سبک های دلبستگی به خدا، صبر و عزّت نفس در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران بود. روش کار: این پژوهش از نوع پژوهش های پس رویدادی است. جامعه آماری آن شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 169 دانشجو (84 پسر و 85 دختر) از گروه های آموزشی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم پایه و هنرها انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسش نامه های عزّت نفس کوپر اسمیت، سیاهه ارتباط با خدای روات و کرک پاتریک و پرسش نامه واکنش در رخدادهای غباری بناب و همکاران استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون های تحلیل واریانس چندمتغیّره و یک طرفه، آزمون t و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن با نمره کل صبر ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت و سبک دلبستگی ایمن، پیش بینی کننده خوبی برای میزان عزّت نفس دانشجویان بود. همچنین دانشجویان دختر در مقایسه با دانشجویان پسر صبر بیشتری داشتند و دانشجویان گروه علوم انسانی در مقایسه با دانشجویان گروه های آموزشی دیگر نمره بالاتری در دلبستگی ایمن به دست آوردند. نتیجه گیری: خداوند همواره افرادی را که در مصائب و مشکلات صبر پیشه نمایند، تنها نمی گذارد و همیشه در کنار آنان است و این امر سبب می شود که ارتباط این افراد با خداوند تقویت؛ و دلبستگی ایمن آنان به پروردگار شدیدتر شود.
۲۲.

بررسی رابطه بین دلبستگی به خدا، دلبستگی به بزرگسالان و تاب آوری با خودشفقت ورزی و ذهن آگاهی در دانشجویان دانشگاه تهران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری دلبستگی ذهن آگاهی شفقت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۲۳۵
سابقه و هدف: درباره ارتباط تنگاتنگ بهداشت روانی و تاب آوری اتفاق نظر بالایی وجود دارد. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی رابطه بین دلبستگی به خدا، دلبستگی به بزرگسالان و تاب آوری با خودشفقت ورزی و ذهن آگاهی در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران بود. روش کار: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران در نیم سال اول تحصیلی 96-95 بود که از میان آنان 200 نفر از دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های دلبستگی به خدا، دلبستگی به بزرگسالان، تاب آوری، خودشفقت ورزی و ذهن آگاهی؛ و برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دلبستگی ایمن به خدا با تاب آوری، ذهن آگاهی و خودشفقت ورزی رابطه مثبت و معنادار؛ ولی بین دلبستگی اجتنابی با تاب آوری، ذهن آگاهی و خودشفقت ورزی رابطه منفی وجود داشت؛ همچنین دلبستگی به بزرگسالان با تاب آوری رابطه مثبت و معنادار داشت؛ اما بین دلبستگی اضطرابی به بزرگسالان با ذهن آگاهی و تاب آوری رابطه معناداری به دست نیامد. همچنین بر پایه نتایج به دست آمده، تاب آوری و دلبستگی ایمن به خدا توانستند به طور مثبت ذهن آگاهی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: افرادی که دلبستگی شان به خدا ایمن بود، برای خود ارزش قائل می شدند و می دانستند که خداوند آنان را دوست دارد و کمک کننده و جواب دهنده به خواست ها و دعاهای آنان است؛ برعکس افراد با دلبستگی اجتنابی، خدا را دور از دسترس می دانستند و از او دوری می کردند.
۲۳.

اثربخشی آموزش حل مسئله خلاقانه بر رضایت از زندگی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حل مسئله خلاقانه دانش آموز تیزهوش رضایت از زندگی سازگاری اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۴۲۳
تقویت مهارت حل مسئله خلاقانه در دانش آموزان تیزهوش می تواند به آن ها در سازگاری های اجتماعی و رضایت از زندگی کمک کند. با توجه به اهمیت مهارت حل مسئله برای دانش آموزان به ارزیابی اثربخشی آموزش حل مسئله خلاقانه بر بهبود سازگاری اجتماعی و رضایت از زندگی در پسران تیزهوش پرداخته شد. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل اجرا شد. ابتدا دبیرستان های تیزهوشان پسرانه شهر اردبیل به عنوان جامعه آماری برگزیده شد از میان دو مدرسه موجود یکی به روش تصادفی انتخاب شد و سه کلاس میانی (گروه های ایستای پایه های هشتم) به صورت تصادفی به گروه آزمایش و گواه و پایلوت انتخاب گردید با استفاده از آزمون ماتریس های پیش رونده ریون (1938) و آزمون هوش استنفورد–بینه–تهران (افروز و کامکاری،1390) افراد دارای هوشبهر کمتر از 115 از هر دو گروه آزمایش و گواه حذف شدند و دو گروه 46 نفری (هر گروه 23 نفر) نهایی شدند. پس از اجرای پیش آزمون ها (رضایت از زندگی هوبنر(2001) و سازگاری اجتماعی بل(1962)، شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 13 جلسه (هر جلسه 75 دقیقه) در برنامه آموزش حل مسئله خلاقانه شرکت کردند. و گروه گواه هیچ گونه آموزش دریافت نکردند. به منظور ارزیابی اثر آموزش پس آزمون ها مورد استفاده قرار گرفت. داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری مانکوا نشان داد که در خرده مقیاس های رضایت عمومی از زندگی، رضایت از دوستان، رضایت از محیط، رضایت از خود، سازگاری اجتماعی و سازگاری عاطفی بین میانگین نمرات گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). در پایان استفاده از برنامه آموزش حل مسئله خلاقانه به منظور بهبود رضایت از زندگی و سازگاری اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
۲۴.

رابطه علائم نارسایی توجه/ بیش فعالی و مهارت های اجتماعی کودکان: مطالعه نقش تعدیل گر راهبردهای مقابله ای مادران با هیجانات منفی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای مقابله ای هیجانات منفی کودکان علائم نارسایی توجه/ بیش فعالی مهارت های اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۶۲۵
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش تعدیل گر راهبردهای مقابله ای والدین با هیجانات منفی کودکان در رابطه علائم نارسایی توجه ، علائم بیش فعالی و مهارت های اجتماعی کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده که در آن تعداد 191کودک 7 تا 13 سال (دختر: 43 درصد، پسر: 56 درصد) و مادران آنان مشارکت داشتند. داده ها با استفاده از مقیاس درجه بندی کانرز والدین (CPRS-R:S) ، مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (SSRS)، و مقیاس راهبردهای مقابله با هیجانات منفی کودکان (CCNES) جمع آوری شد و با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و راهبردهای حمایت گرانه مادران در مقابله با هیجانات منفی کودکان می توانند به طور معناداری، مهارت های اجتماعی را در آنان پیش بینی کنند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد راهبردهای حمایت گرانه مادران در مقابله با هیجانات منفی کودکان رابطه بین علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و مهارت های اجتماعی را تعدیل می کند. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج استفاده بیشتر مادران از راهبردهای حمایت گرانه، ارتباط علائم نارسایی توجه، علائم بیش فعالی و مهارت های اجتماعی کودکان را تحت تآثیر قرار می دهد. ملاحظات بالینی و کاربردی نتایج مذکور مورد بحث قرار گرفته است.
۲۵.

تحلیل نیمرخ عملکردی حافظه و توجه در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، کودکان با اختلال یادگیری و کودکان با شرایط همبود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نارسایی توجه/بیش فعالی اختلال یادگیری شرایط همبود حافظه توجه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۳ تعداد دانلود : ۴۹۷
پژوهش حاضر باهدف بررسی نیمرخ عملکردی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، کودکان با اختلا ل یادگیری و کودکان با شرایط همبود اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و اختلال یادگیری در انواع حافظه و توجه انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پس-رویدادی بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 دانش آموز عادی، 30 دانش آموز دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، 30 دانش آموز دارای اختلال یادگیری و 30 دانش آموز با شرایط همبود پس از شناسایی، ارزیابی و تشخیص؛ در انواع مولفه های حافظه و توجه مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. از روش تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی شفه به همراه رسم نیمرخ عملکرد گروه ها به منظور تحلیل داده های گردآوری شده استفاده شد. نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین عملکرد کودکان عادی با هر سه گروه کودکان دارای اختلال در همه زیر نوع های حافظه و توجه بود (01/0 > p). همچنین ضعیفترین عملکرد در کارکرد حافظه متعلق به گروه همبود و ضعیفترین عملکرد در زیر مقیاس های توجه نیز در گروه کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مشاهده شد. همچنین مقایسه دو به دویی در همه مولفه ها حاکی از وجود تفاوت بین چهار گروه بود. با توجه به این یافته ها به نظر می رسد که همراه بودن دو اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و اختلال یادگیری می تواند ضعف بیشتر در عملکردهای مبتنی بر حافظه را برای فرد به همراه داشته باشد هرچند این همبودی درزمینهٔ توجه نقش تعدیل کننده داشته و می تواند منجر به بهبود عملکرد فرد با اختلال همبود در مقایسه با زمانی شود که فرد تنها اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی را دارد.
۲۶.

تدوین برنامه آموزش گروهی ارتقاء معنویت و بررسی پیامدهای روانشناختی آن برای مادران کودکان با ناتوانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه آموزش گروهی ارتقاء معنویت پیامدهای روان شناختی مادران کودکان با ناتوانی هوشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۳ تعداد دانلود : ۸۵۵
زمینه : دشواری های تربیتی، آموزشی و توان بخشی کودکان با کم توان ذهنی والدین آن ها را با مشکلات و موانع بی شماری مواجه کرده است، مادران این کودکان به دلیل پیوند عاطفی قوی تر و نقش پررنگ تری که در تربیت و آموزش فرزند خود عهده دار هستند، زمان بیشتری را به آن ها و برآورده کردن نیازهایشان اختصاص می دهند، ازاینرو بیشتر در معرض مشکلات جسمی و روانی قرار دارند. هدف : تدوین برنامه آموزش گروهی ارتقاء معنویت و بررسی پیامدهای روان شناختی آن برای مادران کودکان با ناتوانی هوشی بود. روش : پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 36 نفر از مادران با روش نمونه گیری به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: مقیاس معنویت پارسیان و دانینگ (2009)، مقیاس رضایت زناشویی انریچ فوور و اولسون (1989) و آموزش گروهی ارتقاء معنویت محقق ساخته (1398) . تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری انجام شد. یافته ها : برنامه آموزشی بر ابعاد کلی معنویت تاثیرگذار بود (0/05< P ). بین دو گروه آزمایش و کنترل در ابعاد کلی رضایت زناشویی در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود داشت (0/05< P ). نتیجه گیری: می توان برای افزایش رضایت زناشویی مادران دارای کودک کم توان ذهنی از روش مداخله ارتقاء معنویت بهره برد.
۲۷.

تأثیر برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر بر میزان توجه کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی توانبخشی شناختی حافظه آینده نگر میزان توجه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۸ تعداد دانلود : ۶۸۰
زمینه و هدف: توانایی توجه انتخابی در کودکان با اختلال نارسایی توجه فزون کنشی به خوبی تحول نمی یابد و دامنه توجه کوتاه، به عدم تکمیل تکالیف و طرح ها می انجامد و سبب می شود که توجه آنها به طور مداوم از فعالیتی به فعالیت دیگر معطوف شود. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر بر میزان توجه کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش : پژوهش حاضر، یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 32 کودک با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی در دامنه سنی 8 تا 11 سال شهر کرمانشاه در سال 1397-1396 بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش، برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر را در 18 جلسه 40 دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که گروه گواه در فهرست انتظار ماندند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس درجه بندی کانرز والدین (کانرز، 1999)، مصاحبه بالینی و آزمون رنگ- واژه (استروپ، 1953) بودند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر بر میزان توجه کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی تأثیر مثبت و معناداری دارد (0/0001 P< ). نتیجه گیری: استفاده از برنامه توانبخشی شناختی مبتنی بر حافظه آینده نگر با نتایج مثبت و مؤثری در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی همراه بود و به بهبود میزان توجه آنها منجر شد؛ در نتیجه استفاده از این نوع مداخله در فرایند درمان این کودکان پیشنهاد می شود.
۲۸.

مقایسه نگرش معلمان عادی و ویژه نسبت به دانش آموزان با نیازهای ویژه و آموزش فراگیر و شناسایی عوامل مرتبط با نگرش آنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش معلمان عادی و ویژه دانش آموزان با نیازهای ویژه آموزش فراگیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۰ تعداد دانلود : ۹۰۲
هدف از این پژوهش مقایسه نگرش معلمان عادی و ویژه نسبت به دانش آموزان با نیازهای ویژه و آموزش فراگیر و شناسایی عوامل مرتبط با نگرش معلمان بوده است. در پژوهش پس رویدادی حاضر، 107 معلم ویژه و 107 معلم عادی مدارس ابتدایی از شهرهای زنجان و بیجار (در استانهای زنجان و کردستان) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در مطالعه شرکت کردند. برای اندازه گیری نگرش آنان، از مقیاس نگرش سنج به پژوه (1992) پس از اعمال انطباقهای ضروری استفاده شده است. در این پژوهش تماس اجتماعی، جنسیت، گذراندن دوره ضمن خدمت، سطح تحصیلات، میزان شناخت، رشته تحصیلی، سابقه تدریس، پایه تحصیلی مورد تدریس و داشتن تجربه رابط و تلفیقی، به عنوان متغیرهای پیش بین و نمرات نگرش معلمان متغیرهای ملاک بودند. یافته ها نشان دادند که: الف) معلمان ویژه در مقایسه با معلمان عادی نسبت به دانش آموزان با نیازهای ویژه و آموزش فراگیر به طور معناداری نگرشی مثبت تر داشتند. ب) در هر دو گروه معلمان، سه متغیر پیش بین داشتن تجربه فعالیت به عنوان معلم رابط و تلفیقی، رشته تحصیلی و گذراندن دوره ضمن خدمت، حدود ده درصد از واریانس نگرش نسبت به دانش آموزان با نیازهای ویژه را به طور معنادار پیش بینی کردند. ج) همچنین در هر دو گروه معلمان، تنها متغیر پیش بین میزان شناخت معلمان از دانش آموزان با نیازهای ویژه و برنامه آموزش فراگیر، توانست 7/4 درصد از واریانس نگرش نسبت به آموزش فراگیر را پیش بینی کند. بنابراین با افزایش دانش معلمان درباره دانش آموزان با نیازهای ویژه و برنامه آموزش فراگیر، می توان نگرش آنان را ارتقا و بهبود بخشید.
۲۹.

نقش دلبستگی به والدین در کیفیت زندگی دختران بی سرپرست یا بدسرپرست با میانجی گری شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به والدین کیفیت زندگی شفقت به خود دختران بی سرپرست یا بدسرپرست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۳۵۵
هدف این پژوهش، بررسی نقش دلبستگی به والدین بر کیفیت زندگی ازطریق متغیر میانجی شفقت به خود در دختران بی سرپرست یا بد سرپرست بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. تعداد افراد نمونه، 241 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی از بین 450 دختر بی سرپرست یا بدسرپرست استان تهران انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته، پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ و مقیاس شفقت به خود نف بودند. داده های جمع آوری شده با روش تحلیل مسیر ارزیابی شدند. براساس یافته ها اثر مستقیم دلبستگی به والدین بر کیفیت زندگی معنادار بود. اثر غیرمستقیم دلبستگی به والدین نیز ازطریق متغیر میانجی شفقت به خود معنادار بود. دلبستگی به والدین، هم به طور مستقیم و هم با میانجی گری شفقت به خود در کیفیت زندگی دختران بی سرپرست یا بدسرپرست نقش داشت؛ بنابراین، نتایج این پژوهش می تواند برای تدوین مداخلات در دختران بی سرپرست و بدسرپرست مفید باشد.
۳۰.

مدل تبیینی دلبستگی به خدا و والدین با کیفیت زندگی دختران بی سرپرست و بدسرپرست با واسطه گری شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی دلبستگی به خدا و والدین شفقت به خود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۳۸۹
زمینه و هدف: کیفیت زندگی به عنوان یک مفهوم حیاتی و تأثیرگذار در زندگی افراد از جایگاه ویژه ای برخوردار است و شواهد پژوهشی حاکی از آن است که این سازه تحت تأثیر متغیرهای مختلفی قرار دارد. از آن جا که در مورد تبیین نقش متغیرهای تأثیرگذار بر کیفیت زندگی از جمله دلبستگی به والدین ، دلبستگی به خدا، و شفقت به خود توافق روشنی وجود ندارد؛ این پژوهش با هدف بررسی الگوی روابط بین دلبستگی به خدا، دلبستگی به والدین ، شفقت به خود، و کیفیت زندگی در دختران بی سرپرست و بد سرپرست تهران انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی، از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران بی سرپرست و بدسرپرست 19- 9 ساله ای بود که در سال 1398 در مراکز نگهداری شبانه روزی سازمان بهزیستی استان تهران، تحت مراقبت بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 241 نفر از جامعه آماری مذکور بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان سلامت جهانی (1996)، دلبستگی به خدا در اسلام (غباری بناب و حدادی کوهسار،1390)، دلبستگی به والدین و همسالان (آرمسدن و گرینبرگ، 1987)، و مقیاس شفقت به خود (نف، 2003) استفاده شد. برای بررسی روابط ساختاری بین متغیرها از نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تأثیر مستقیم دلبستگی به والدین و شفقت به خود بر کیفیت زندگی به ترتیب با مقادیر (001/0 p< ، 56/0= β ) و (001/0 p< ، 52/0= β )، مثبت و معنادار است. تأثیر مستقیم دلبستگی به خدا بر کیفیت زندگی معنادار نبود (05/0 p> ، 03/0= β )، اما دلبستگی به خدا و دلبستگی به والدین از طریق متغیر میانجی شفقت به خود بر کیفیت زندگی به ترتیب با مقادیر (001/0 p< ، 29/0= β ) و (001/0 p< ، 34/0= β ) تأثیر مثبت و معناداری دارند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که شفقت به خود می تواند نقش واسطه ای در رابطه بین دلبستگی به خدا و دلبستگی به والدین و کیفیت زندگی ایفا کند. استلزام های نتیجه به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
۳۱.

تأثیر آموزش حل مسئله خلاقانه بر خلاقیت و رضایت از زندگی دانش آموزان پسر تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش آموز تیزهوش رضایت از زندگی خلاقیت حل مسئله خلاقانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۹ تعداد دانلود : ۸۶۱
زمینه و هدف : دانش آموزان تیزهوش و خلاق سرمایه های بالقوه هر جامعه هستند و پرورش و شکوفایی استعدادهای آنها همواره از دغدغه های نظام آموزشی است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر آموزش حل مسئله خلاقانه بر بهبود خلاقیت و رضایت از زندگی پسران تیزهوش انجام گرفت. روش: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه اجرا شد. جامعه آماری 452 نفر از دانش آموزان دبیرستان های دوره اول متوسطه استعدادهای درخشان پسرانه شهر اردبیل در سال تحصیلی 96- 1395 بود. نمونه مورد مطالعه 46 نفر دانش آموز تیزهوش در دامنه سنی13 تا 5/14ساله از جامعه مذکور بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزارهای پژوهشی شامل آزمون های هوش استنفورد – بینه – تهران (افروز و کامکاری،1390)، رضایت از زندگی هوبنر (2001)، و خلاقیت تورنس (1998) بود. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 13 جلسه در برنامه آموزشی حل مسئله شرکت کردند، در حالی که گروه گواه این مداخله را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس تک متغیره و چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد میانگین نمرات خلاقیت و رضایت از زندگی گروه آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری دارند و نمرات گروه آزمایش به طور معناداری بالاتر از گروه گواه بود (0/05 p< ). نتیجه گیری : یافته های پژوهش حاضر دلالت براین دارد که برنامه آموزش حل مسئله خلاقانه علاوه بر افزایش خلاقیت در دانش آموزان، موجب بهبود رضایت از زندگی آنان نیز می شود. برتری نمره گروه آزمایش در بعد رضایت از دوستان نشان داد که عمده ترین تأثیر برنامه حل مسئله خلاقانه در روابط بین فردی است.
۳۲.

رابطه بین شفقت به خود با افسردگی زنان متبلا به سرطان پستان با میانجی گری اضطراب مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرطان پستان شفقت به خود اضطراب مرگ افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۸ تعداد دانلود : ۶۰۱
مقدمه: پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شفقت به خود با افسردگی در زنان دارای سرطان پستان با میانجیگری اضطراب مرگ بود.روش: این پژوهش در دسته پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان ها و مرکز پزشکی مهدیه، بیمارستان امام خمینی، بیمارستان فیروزگر و بیمارستان پارس تهران در سال 1396 بود که با استفاده از فرمول کوکران 397 نفر از آنان به صورت در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک (2001)، پرسشنامه سبک دلبستگی به خدا روات و کرک پاتریک (2002) و پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1979) پاسخ دادند و داده های آن با روش معادلات ساختاری و به وسیله نرم افزار آماری smart PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد تمام مسیرهای واردشده در مدل حاضر در سطح معنی داری (p>0/01) تائید می گردد. این نتایج بیانگر آن است که هم مسیرهای مستقیم و هم مسیرهای غیرمستقیم با افسردگی تأثیر معنی داری دارد ولی مسیرهایی که به مسیر اضطراب مرگ بر افسردگی نسبت به مسیرهای دیگر اعتبار بیشتری دارد. نتیجه گیری: در شکل گیری افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان عوامل معنوی و روانی ازجمله سبک های دلبستگی به خدا و اضطراب مرگ نقش دارد. این امر دلالت بر کارآمدی متغیرهای معنویت با متغیرهای روان شناختی ازجمله اضطراب و افسردگی دارد.
۳۳.

پیش بینی سازگاری زناشویی براساس سبک های دلبستگی همسران جانباز

کلیدواژه‌ها: سازگاری زناشویی سبک های دلبستگی همسران جانباز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۶۰
مقدمه: باتوجه به مشکلات روانی و جسمی جانبازان و آثار آن در زندگی زناشویی، بررسی عوامل مرتبط با سازگاری همسران جانباز که فشارهای ویژه ای را  متحمل می شوند، حائز اهمیت است. پژوهش حاضر به بررسی نقش پیش بینی کنندگی سازگاری زناشویی براساس سبک های دلبستگی همسران جانباز می پردازد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی  همبستگی است که  از اطلاعات به دست آمده از  200 همسر جانباز  به روش نمونه گیری دردسترس انجام شد. ابزار مورد پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری زناشویی (DAS) و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور، (1987) بود. برای تحلیل داده های آماری از ضریب پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که بین اجتناب و اضطراب (مؤلفه های دلبستگی) با سازگاری زناشویی، رابطه ای منفی و بین سازگاری و دلبستگی ایمن، رابطه مثبتی وجود دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش می توان در مشاوره های قبل از ازدواج با تعیین سبک دلبستگی، میزان سازگاری زناشویی را در زوجین پیش بینی کرد و درصورت نیاز آموزش های لازم را ارائه نمود تا در زندگی، رضایت و سازگاری بیشتری حاصل شود. همچنین در مشاوره های خانواده نیز می توان با بررسی سبک دلبستگی و ارائه مداخلات درمانی برای سبک های دلبستگی غیرایمن، میزان سازگاری را ارتقا داد.
۳۴.

اثربخشی برنامه اوقات فراغت عرش بر ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی مدارس استثنایی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اوقات فراغت ظرفیت شناختی مهارت های ارتباطی کم توانی ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۵۱۶
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه اوقات فراغت عرش بر ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی بود. روش: این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 30 دختر کم توان ذهنی که به روش نمونه گیری تصادفی از مدارس استثنایی شهر اصفهان انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. آزمودنی ها به دو گروه 15 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه اوقات فراغت عرش را در 16 جلسه دریافت کردند، در حالی که به گروه شاهد این آموزش ارائه نشد. ابزارهای پژوهش آزمون هوشی وکسلر کودکان (2003) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی (1990) بود. اطلاعات جمع آوری شده از طریق آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد با استفاده از نسخه بیست و سوم نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه اوقات فراغت عرش بر ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی آزمودنی ها تاثیر معناداری معناداری داشت (0001/0 P< ). نتیجه گیری: برنامه اوقات فراغت عرش ظرفیت شناختی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم توان ذهنی را بهبود بخشید. بنابراین، برنامه ریزی به منظور استفاده از برنامه اوقات فراغت برای این دانش آموزان اهمیت ویژه ای دارد.
۳۵.

خوانش روان شناختی معراج نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معراج رشد معنوی شکوفایی روانی روانشناسی اسلامی تحلیل روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۴ تعداد دانلود : ۶۵۲
هدف از نگارش مقاله حاضر خوانش روان شناختی سفر معنوی حضرت نبی اکرم (ص) به عنوان نمونه عالی رشد و شکوفایی روانی و معنوی می باشد. هرچند الگوهای شکوفایی روانی قبلاً توسط روان شناسانی چون مازلو، راجرز، یونگ و فروید ارائه شده اند، اما این الگوها در نهایت ژرف اندیشی به خودشکوفایی و فردیت یابی اشاره نموده اند که سازه های مبهمی هستند که به خوبی تعریف و تفسیر عمیق نشده اند. در مسیر این مطالعه، علاوه بر قرآن کریم، احادیث و معراج نامه های مختلف، متون عرفانی و سازه های روان شناسی اعماق نیز مورد مداقه قرار گرفته اند. با رویکردی تحلیلی نشان داده شد که معنای باطنی معراج در ارتباط انسان با درون خویشتن و تحقق بخشیدن به پتانسیل شکوفایی فطرت می باشد. شکوفایی مراحلی دارد که شامل فراروندگی و پیمودن مراحل عرفانی می باشد که به صورت نمادین به عنوان هفت آسمان مطرح شده اند. علاوه بر سفر آسمانی که به صورت عمودی پرواز روح مصفا را به ذهن متبادر می سازند، سفر زمینی از کعبه به بیت المقدس (سفر افقی) نیز مورد واکاوی قرار گرفته است. درنهایت، معراج نبوی می تواند به عنوان الگوی جدیدی در روان شناسی مثبت اسلامی مطرح شود و در تحقیقات آتی با رویکرد میدانی و رویکرد تاریخی نیز مورد مطالعه قرار گیرد.
۳۶.

مراحل تحول معنوی و درک مفهوم خدا در کودکان و نوجوانان 7 تا 14 ساله

کلیدواژه‌ها: تحول معنوی مفهوم خدا کودکان و نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹۹ تعداد دانلود : ۱۲۱۰
خدا به عنوان یک مفهوم، می تواند تحول و شکل گیری دین داری شخصی افراد را تعیین کند. یکی از شرایط اساسی موفقیت در آموزش مفهوم خدا به کودکان، آشنایی با مراحل تحول معنوی کودک است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط تحول شناختی، سن، جنس و وضعیت اقتصادی و اجتماعی کودکان و نوجوانان با برداشت از مفهوم خدا و یافتن مراحل تحول معنوی در آنها است. پژوهش از نوع پس رویدادی و روش نمونه گیری از نوع بلوکی تصادفی و حجم نمونه 160 نفر از کودکان و نوجوانان منطقه شمال و جنوب تهران که در مدارس ابتدایی و راهنمایی (80 نفر دختر و 80 نفر پسر) حضور داشتند. در این پژوهش از روش بالینی پیاژه (مصاحبه) و آزمون برداشت از مفهوم خدا لارسن (1965) و آزمون نگهداری ذهنی مقدار و وزن استفاده شده است. یافته های پژوهش شامل دو قسمت یافته های کمی و کیفی بوده که در یافته های کمی تحول شناختی، سن و جنس آزمودنی ها با برداشت از مفهوم خدا رابطه مثبت و مستقیمی داشت ولیکن شرایط اقتصادی و اجتماعی در آن مؤثر نبود. در بعد یافته های کیفی، آزمودنی ها مفهوم خدا را با متغیرهای تحول شناختی درک می کنند، آموزش و نگرش والدین در برداشت از مفهوم خدا مؤثر است و یافته مختص این پژوهش آن بود که کودکان در راه شناخت خداوند از چهار مرحله عبور می نماید: مرحله عینی (7 الی 8 سالگی)، مرحله بین بینی (9 الی 10 سالگی)، مرحله واقع نگری ( 11 الی 12 سالگی )، و مرحله انتزاعی (13 سالگی به بالا). بحث: یافته های این پژوهش می تواند در بررسی و بازبینی آموزش مفهوم خدا به کودکان مفید واقع شود و ما را در درک بهتر فضای شناختی کودکان یاری دهد. افراد آگاه به مسائل شناختی کودکان و تحول معنوی آنها نه تنها برای برداشت های انسانگرایانه کودکان از خداوند، دچار نگرانی و واکنش منفی نمی شوند، بلکه می کوشند با بهره گیری از این تصورات، پلی برای رسیدن به اهداف آموزشی و تربیتی خود بسازند و کودک را در غنی سازی افکار خداشناسی اش یاری دهند.
۳۷.

تحلیل روانشناختی معیارهای عدالت

کلیدواژه‌ها: عدالت عمل رفتار نیاز استعداد الگو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۵ تعداد دانلود : ۳۷۴
هدف از مقاله حاضر بررسی و تبیین معنا و مفهوم و معیارهای روان شناختی اجرای عدالت در جامعه اسلامی-ایرانی می باشد. روش: در راستای رسیدن به هدف فوق، متون دینی (قرآن و احادیث) و روان شناختی از جمله نظریه های مختلف مورد بررسی قرار گرفتند. پس از بررسی متون روان شناسی، نقد و یکپارچه سازی از نظریه ها به عمل آمد. نتیجه بررسی هرمنوتیکی متون نشان داد که اجرای عدالت را می توان در یک مثلث نشان داد که اضلاع تشکیل دهنده آن مشروط نمودن اختصاص منابع به عمل فرد (تولیدات با ارزش نظری یا محصولی)؛ نیازهای فردی برای شکوفایی و در دسترس قرار گرفتن توانمندی های بالقوه و پرورش استعداد فرد اختصاص داد. منابع باید به نحوی تخصیص یابند که اولا پاسخگوی نیازهای افراد باشند، در ثانی در راستای شکوفایی استعدادهای آنان باشند و در نهایت، به اندازه مشارکت آنها در رشد و پیشرفت جامعه اختصاص داده شود. بحث و نتیجه گیری: نظریه فعلی تلویحاتی برای اجرای عدالت در ارگان ها، مؤسسات و محیط های آموزشی و اجتماع را به طور کلی دارا می باشد. افزون بر این، بر مبنای این پارادایم می توان به ساخت ابزار و شاخص ها برای اندازه گیری میزان عدالت توزیعی و محصولی پرداخت.
۳۹.

تدوین آزمون آمادگی خواندن کودکان پیش دبستانی: بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های روان سجی آمادگی خواندن پیش دبستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۷ تعداد دانلود : ۴۵۹
زمینه و هدف: یکی از اجزاء سازنده آمادگی برای ورود به مدرسه، آمادگی خواندن است. تدوین ابزارهایی که پیش نیازهای خواندن را در کودکان پیش دبستانی با توجه به زبان و فرهنگ ایرانی ارزیابی کند و دارای روایی و پایایی نیز باشد، یکی از نیازهای آموزشی و بخشی از فرایند تصمیم گیری و جایدهی آموزشی است. هدف از پژوهش حاضر تدوین آزمون آمادگی خواندن برای کودکان پیش دبستانی و بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه مقدماتی است. روش: نوع مطالعه این پژوهش، توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی کودکان پیش دبستانی شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 64 کودک به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمون در مرحله نخست بر روی 33 کودک در پایان دوره پیش دبستانی و در مرحله دوم بر روی 31 کودک در اوایل دوره پیش دبستانی اجرا شد. سوال ها به منظور سنجش شش خرده آزمون واژگان، تمییز دیداری، تمییز شنیداری، نوشته آگاهی، دانش حروف، و سرعت نامیدن طراحی شده است. اعتبار آزمون با روش بازآزمایی (فاصله دو هفته) و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و برای روایی آزمون از روش روایی محتوایی، روایی ملاکی، و روایی سازه استفاده شد. یافته ها: ضریب روایی همزمان آزمون آمادگی خواندن با آزمون تحول زبان و آزمون آگاهی واج شناختی، همبستگی معناداری را نشان داد. با توجه به معناداری T به دست آمده از مقایسه دو گروه کودکان در اوایل و پایان دوره پیش دبستانی و همچنین کودکان با و بدون تجربه پیش دبستانی، روایی افتراقی آزمون تأیید شد. ضریب اعتبار با روش بازآزمایی از 0/39 تا 0/87 و دامنه ضرایب آلفای کرونباخ از 0/15 تا 0/85 نشان می دهد که آزمون از اعتبار مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، آزمون دارای روایی و اعتبار مناسبی است، بنابراین می تواند به عنوان ابزاری جهت بررسی مهارت های پیش نیاز خواندن در کودکان پیش دبستانی مورد استفاده قرار گیرد.
۴۰.

بررسی تأثیر برنامه ی آموزشی چندرسانه ای مبتنی بر داستان اجتماعی و الگوبرداری ویدئویی بر مهارت استفاده از قاشق و چنگال در دانش آموزان کم توان هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودیاری داستان اجتماعی الگوبرداری ویدئویی برنامه آموزشی چند رسانه ای کم توان هوشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۵ تعداد دانلود : ۳۱۸
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه ی آموزشی چندرسانه ای مبتنی بر داستان اجتماعی و الگوبرداری ویدئویی بر مهارت استفاده از قاشق و چنگال در دانش آموزان کم توان هوشی بود. این پژوهش یک طرح تجربی تک آزمودنی از نوع طرح چند خط پایه با استفاده از آزمودنی های مختلف بوده و جامعه آماری آن کلیه ی دانش آموزان کم توان هوشی پایه اول دبستان در سال 1398-1397 در آموزشگاه استثنایی باغچه بان شهرستان مینودشت در استان گلستان بودند که با استفاده از مقیاس رفتار سازشی انجمن آمریکایی کم توانی هوشی و روش نمونه گیری در دسترس 4 دانش آموز (2 دختر و 2 پسر) دارای کم توانی هوشی با هوش بهر بین 70-50 به عنوان آزمودنی های پژوهش انتخاب شدند. سپس از پرسشنامه محقق ساخته ی تاریخچه فردی برای بررسی ویژگی های جمعیت شناختی و از نسخه چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان برای سنجش هوش بهر آن ها استفاده شد. ابزار مورداستفاده برای تعیین میزان تسلط آزمودنی ها بر مهارت های استفاده از قاشق و چنگال، چک لیست محقق ساخته ی استفاده از وسایل غذا خوردن بود که با رجوع به مقیاس رفتار سازشی انجمن آمریکایی کم توانی هوشی و دفترچه ی مهارت آموزی دانش آموزان کم توان هوشی سازمان آموزش وپرورش استثنایی کشور، ساخته شد. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش تحلیل نموداری و ترسیمی استفاده شده و پس از رسم نمودارها با استفاده از نرم افزار R، اثرات متغیر مستقل بر متغیر وابسته از طریق تحلیل روند نمودار بررسی گردید. با توجه به نتایج حاصل به نظر می رسد برنامه آموزشی مورد استفاده در پژوهش حاضر بر یادگیری مهارت استفاده از قاشق و چنگال در دانش آموزان کم توان هوشی مؤثر بوده و منجر به بهبود این مهارت ها در آزمودنی ها شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان