قاسم آهی

قاسم آهی

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، گروه روانشناسی، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۴ مورد.
۲۱.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شاخص های معنوی (صبر و بخشش) در زوجین آسیب دیده از روابط فرا زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۷۳
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شاخص های معنوی (صبر و بخشش) در زوجین آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و تجربی میدانی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه زوجین آسیب دیده از روابط فرا زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400 بود که از بین آن ها، تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در سه گروه زوج درمانی هیجان مدار، زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه گواه (هر گروه 20 نفر) گمارده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه بخشش ری، لویادونو، فلوک، السزیوسکی، هیم و مادیا (2001) و پرسشنامه صبرخرمایی (1388) به دست آمد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد براساس بسته مک کی و همکاران (2012) و پروتکل درمان مبتنی بر زوج درمانی هیجان مدار جانسون (2004) در ده جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی اجرا شدند. گروه گواه، درمانی دریافت نکرد و در لیست انتظار قرار گرفت. در راستای تحلیل استنباطی از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS.22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین سه گروه زوج درمانی هیجان مدار، زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه گواه بر شاخص های معنوی صبر (59/71=F؛ 001/0>P) و بخشش (80/136=F؛ 001/0>P) تفاوت معناداری از نظر آماری وجود دارد و بخشش و صبر در گروه درمان پذیرش و تعهد در پایان پس آزمون بالاتر از گروه زوج درمانی هیجان مدار و گروه گواه بوده است (01/0>p). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت از نظر تاثیرگذاری، درمان پذیرش و تعهد بیش ترین تاثیر را بر بهبود متغیرهای بخشش و صبر داشتند.
۲۲.

نقش میانجی خود تمایزیافتگی و تنظیم شناختی هیجان در ارتباط کیفیت روابط اُبژه با الگوی تجربه روابط نزدیک در زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۵۳
زمینه و هدف: نیاز به برقراری پیوند و صمیمیت و تشکیل روابط نزدیک با دیگران به عنوان انگیزه اساسی و مهم بشر قلمداد شده است. طبق نظریه روابط اُبژه، رابطه زوج ها با هم باورها و تعارضات خانواده، توسط فرزندان درونی سازی می شود و زمانی که فرزندان به سن بزرگ سالی می رسند و روابط صمیمانه جدی برقرار می کنند، دوباره این اُبژه های درونی شده، تجربه و برون فکنی می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کیفیت روابط اُبژه در الگوی تجربه روابط نزدیک در زوجین با میانجی گری نقش خود تمایزیافتگی و تنظیم شناختی هیجان انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد متأهل دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی و مشاوره شهر مشهد در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ بودند که حداقل ۲ سال ازدواجشان گذشته باشد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. از مجموع ۳۰۰ پرسشنامه توزیع شده ۲۶۰ پرسشنامه واجد ملاک های لازم جهت تجزیه وتحلیل تشخیص داده شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های تجربه روابط نزدیک، روابط اُبژه بل، تنظیم شناختی هیجان و تمایزیافتگی خود بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که کیفیت روابط اُبژه پیش بینی کننده میزان تجربه روابط نزدیک در زوجین است (۰۵/۰>p). همچنین خود تمایزیافتگی و تنظیم شناختی منفی هیجان نقش میانجی را دارد (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: بنابراین چه در مشاوره های پیش ازدواج و چه در جلسات زوج درمانی اهمیت سنجش متغیرهای مبتنی بر مفاهیم روانکاوی همچون کیفیت روابط اُبژه و خود تمایزیافتگی و تنظیم مداخلات بر مبنای این مفاهیم با توجه به اینکه میزان دخالت خانواده و وابستگی به خانواده همواره به عنوان یکی از مهم ترین علل طلاق مطرح بوده، اهمیت فراوانی دارد.
۲۳.

مدل ساختاری نقش ویژگی های شخصیت بر سلامت جسمانی با میانجی گری امید به زندگی و کنش های شناختی در زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۵۶
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ویژگی های شخصیت بر سلامت جسمانی با میانجی گری امید به زندگی و کنش های شناختی در زنان سالمند بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است و به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان سالمند مراجعه کننده به سراهای محله شهر تهران بین ماه های اردیبهشت تا خرداد ماه سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل تعداد 384 نفر از زنان سالمند مراجعه کننده به سراهای محله شهر تهران بود که با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ویژگی های شخصیتی پنج عاملی نئو (مک کری و کاستا، 1980)، پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392)، پرسشنامه امید به زندگی ( هزاروسی، 1385) و پرسشنامه سلامت جسمی (اسپنس، هلمریچ و پرد، 1987) به دست آمد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی، ماتریس همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. همچنین کلیه محاسبات آماری با استفاده از نرم افزار Lisrel 8.80 و SPSS.22 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد ضرایب استاندارد و غیر استاندارد مسیر مستقیم مدل فرضی از ویژگی-های شخصیت به کنش های شناختی (48/0= β؛ 01/0 P)، ویژگی های شخصیت به امید به زندگی (58/0= β؛ 01/0 P)، کنش های شناختی به سلامت جسمی (20/0= β؛ 01/0 P)، امید به زندگی به سلامت جسمی (30/0= β؛ 01/0 P) معنی دار شده است. بررسی شاخص های برازش مدل حاکی از آن است که مدل مورد نظر برازش مطلوبی با داده ها دارد. که امید به زندگی و کنش های شناختی اثر غیرمستقیم بر سلامت جسمانی داشته است، بنابراین وجود رابطه غیرمستقیم بین متغیرهای پژوهش با 95 درصد اطمینان تایید می شود (05/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل ویژگی های شخصیت بر سلامت جسمانی با میانجی گری امید به زندگی و کنش های شناختی در زنان سالمند برازش دارد.
۲۴.

نقش میانجی سازمان شخصیت در رابطه بین بدرفتاری های دوران کودکی با نشانه های شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۸۲
زمینه و هدف: اختلال شخصیت مرزی یکی از پرهزینه ترین اختلال های روانی است که از دست دادن منابع بالینی و اجتماعی را به دنبال دارد و با توجه به هزینه های بالای مرتبط با آن، بررسی عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم ویژگی های شخصیت مرزی امری ضروری است. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی سازمان شخصیت در رابطه بین بدرفتاری های دوران کودکی با نشانه های شخصیت مرزی انجام شد. مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان 18 تا 45 ساله دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد (32000 =N) در بازه زمانی بهمن تا اسفند 1400 تشکیل داد. نمونه پژوهش شامل 451 نفر از دانشجویان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه آسیب دوران کودکی، پرسشنامه سازمان شخصیت و مقیاس شخصیت مرزی پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای آماری SPSS نسخه 24 و LISREL8.8 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم بدرفتاری های دوران کودکی به سازمان شخصیت مثبت و معنی دار و به نشانه های شخصیت مرزی مثبت و غیر معنی دار بود. مسیر مستقیم سازمان شخصیت به نشانه های شخصیت مرزی مثبت و معنی دار بود. به علاوه مشخص شد که رابطه غیرمستقیم بین بدرفتاری های دوران کودکی و نشانه های شخصیت مرزی از طریق سازمان شخصیت میانجی می شود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش از نقش میانجی سازمان شخصیت در رابطه بین بدرفتاری های دوران کودکی با نشانه های شخصیت مرزی حمایت می کند. این یافته ها نشان می دهد که سازمان شخصیت می تواند نقش غیرمستقیمی در افزایش اثرات بدرفتاری های دوران کودکی بر نشانه های شخصیت مرزی داشته باشد. تقویت ویژگی های روان شناختی مثبت و کاهش عوامل خطرزا ازجمله محیط های آسیب زای کودکی و طراحی برنامه های مداخله و کاربرد آن ها می تواند به کاهش نشانه های شخصیت مرزی کمک کند.
۲۵.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا (گزارش موردی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضطراب کرونا درمان شناختی رفتاری عدم تحمل بلاتکلیفی کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۲۰۰
زمینه و هدف: شیوع و دنیاگیری کووید-19 علاوه بر تعداد زیاد ابتلا و مرگ و میر فراوان، منجر به مشکلات روانشناختی از جمله اضطراب کرونا شده که زنان بیش از مردان در معرض این اضطراب قرار دارند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع گزارش موردی با خط پایه چندگانه و پیگیری دوماهه بود. سه بیمار زن به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های تعیین شده برای ورود به پژوهش از جامعه آماری مورد نظر انتخاب شدند و به مدت 15 جلسه بر اساس پروتکل درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی تحت درمان قرار گرفتند. شرکت کنندگان سه بار در مرحله خط پایه و در جلسات 3، 6، 9، 12 و 15 و همچنین در جلسات پیگیری ماهیانه به مدت دوماه با تکمیل مقیاس اضطراب بیماری کرونا، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا و پرسشنامه ابعاد نگرانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر مدل عدم تحمل بلاتکلیفی بر نگرانی و اضطراب کرونای زنان از نظر بالینی و به لحاظ آماری موثر بوده است (05/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی می تواند یک مداخله موثر برای کاهش نگرانی و اضطراب زنان مبتلا به اضطراب کرونا باشد.
۲۶.

رابطه فعالیت گرایی هیپومانیا، ضعف روحیه و هیجانات منفی مختل کننده مبتنی بر فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا-2 (MMPI-2RF) در اضطراب، افسردگی و انگیزش جنسی مبتلایان به اختلالات عملکرد جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت گرایی هیپومانیا ضعف روحیه هیجانات منفی مختل کننده اضطراب افسردگی و انگیزش جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۹۶
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه فعالیت گرایی هیپومانیا، ضعف روحیه و هیجانات منفی مختل کننده مبتنی بر فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا-2 در اضطراب، افسردگی و انگیزش جنسی مبتلایان به اختلالات جنسی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه افراد مبتلا به اختلال جنسی که برای درمان مشکلات جنسی به مراکز مشاوره ای و کلینیک های درمانی شهر مشهد مراجعه کرده و دارای پرونده بودند، تشکیل داد. تعداد اعضای نمونه در این پژوهش 336 نفر در نظر گرفته شد. برای انتخاب نمونه روش نمونه گیری در دسترس بکار رفت. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه شخصیت چندوجهی مینه سوتا-2 فرم بازسازی شده و پرسشنامه چندوجهی مشکلات جنسی (خرده مقیاس اضطراب، افسردگی و انگیزش جنسی) انجام شد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین فعالیت گرایی هیپومانیا، ضعف روحیه و هیجانات منفی مختل کننده با اضطراب و افسردگی جنسی همبستگی مثبت و معنی دار و با انگیزش جنسی رابطه منفی و معنی دار وجود داشت . به علاوه مشخص شد فعالیت گرایی هیپومانیا، ضعف روحیه و هیجانات منفی مختل کننده 22 درصد واریانس اضطراب جنسی را تبیین کردند. همچنین 23 درصد واریانس افسردگی جنسی از طریق فعالیت گرایی هیپومانیا و ضعف روحیه تبیین شد. به علاوه فعالیت گرایی هیپومانیا و ضعف روحیه روی هم 14 درصد واریانس انگیزش جنسی را تبیین کردند. یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده نقش فعالیت گرایی هیپومانیا، ضعف روحیه و هیجانات منفی مختل کننده در اضطراب، افسردگی و انگیزش جنسی مبتلایان به اختلالات عملکرد جنسی بود.
۲۷.

نقش میانجی سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری در رابطه بین تجارب آسیب زای دوره کودکی با نشانگان اختلال دوقطبی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی تجارب آسیب زا سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری سوگیری شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۲۱۲
زمینه و هدف: با توجه به شیوع و نرخ عود دوباره اختلال دوقطبی، درک عوامل پیش بین و عوامل آسیب پذیری این بیماری از اهمیت بالایی برخوردار است، ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری در رابطه بین تجارب آسیب زای دوره کودکی با نشانگان اختلال دوقطبی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی بستری شده در بیمارستان شهید یحیی نژاد بابل تشکیل داد. حجم نمونه ۳۷۹ نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس و در یک بازه زمانی ۱۸ ماهه انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه تجارب آسیب زای کودکی، پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس خود گزارشی مانیا و سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری (خرده مقیاس کمال گرایی/ ارزیابی عملکرد مقیاس نگرش های ناکارآمد، خرده مقیاس خود نکوهشگری مقیاس تجربیات افسردگی و خرده مقیاس خودمختاری مقیاس خودمختاری- اجتماع مداری) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS وLISREL و به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تجارب آسیب زای دوره کودکی بر سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری و نشانگان (افسردگی و مانیا) اختلال دوقطبی اثر دارد (۰۵/۰>p). سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری بر نشانگان (افسردگی و مانیا) اثر دارند (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر از این فرض حمایت می کند که سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری، میانجی رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و نشانگان (افسردگی و مانیا) اختلال دوقطبی هستند.
۲۸.

مدل ساختاری نقش ویژگی های شخصیت بر تنظیم هیجان با میانجی گری امید به زندگی و کنش های شناختی

تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۴۶
زمینه و هدف: تجارب استرس آور در طول زندگی می تواند موجب بروز مشکلات جسمانی در سنین مختلف شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ویژگی های شخصیت بر تنظیم هیجان با میانجی گری امید به زندگی و کنش های شناختی در زنان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی – همبستگی است و به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به سراهای محله شهر تهران بین ماه های اردیبهشت تا خرداد ماه سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل تعداد 384 نفر از زنان مراجعه کننده به سراهای محله شهر تهران بود که با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ویژگی های شخصیتی پنج عاملی نئو (مک کری و کاستا، 1980)، پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392)، پرسشنامه امید به زندگی ( هزاروسی، 1385) و پرسشنامه تنظیم هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) به دست آمد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی، ماتریس همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. همچنین کلیه محاسبات آماری با استفاده از نرم افزار Lisrel 8.80 و SPSS .22 انجام گرفت . یافته ها: نتایج نشان داد ضرایب استاندارد و غیراستاندارد مسیر مستقیم مدل فرضی از ویژگی های شخصیت به کنش های شناختی (48/0= β ؛ 01/0 )، ویژگی های شخصیت به امید به زندگی (58/0= β ؛ 01/0 )، ویژگی های شخصیت به تنظیم هیجان (46/0= β ؛ 01/0 )، کنش های شناختی به تنظیم هیجان (47/0= β ؛ 01/0 )، امید به زندگی به تنظیم هیجان (26/0= β ؛ 01/0 ) معنی دار شده است. بررسی شاخص های برازش مدل حاکی از آن است که مدل مورد نظر برازش مطلوبی با داده ها دارد. که امید به زندگی و کنش های شناختی اثر غیرمستقیم بر تنظیم هیجان داشته است، بنابراین وجود رابطه غیرمستقیم بین متغیرهای پژوهش با 95 درصد اطمینان تأیید می شود (05/0> P ) . نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل ویژگی های شخصیت بر تنظیم هیجان با میانجی گری امید به زندگی و کنش های شناختی در زنان برازش دارد .
۲۹.

نقش درماندگی روان شناختی و تاب آوری در کیفیت زندگی ناباروری زنان نابارور شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی ناباروری تاب آوری درماندگی روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۰ تعداد دانلود : ۲۰۱
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش درماندگی روا ن شناختی و تاب آوری در کیفیت زندگی ناباروری زنان نابارور بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان ناباروری که درطول سه ماه به چهار کلینیک درمان ناباروری در سطح شهر مشهد در شش ماهه دوم سال 1398 مراجعه کرده اند، تشکیل می دادند. از این جامعه به شیوه نمونه در دسترس 346 داوطلب زن انتخاب و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. جهت سنجش تاب آوری از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، جهت سنجش درماندگی روان شناختی از پرسشنامه لوی باند و لوی باند (1995) و جهت سنجش کیفیت زندگی ناباروری از پرسشنامه کیفیت زندگی ناباروری بوین و همکاران (2011) استفاده شد. داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین درماندگی روان شناختی و تاب آوری با کیفیت زندگی ناباروری رابطه معنی داری وجود دارد. این به این معنی است که درماندگی روان شناختی (افسردگی، اضطراب و استرس) و تاب آوری در پیش بینی کیفیت زندگی ناباروری زنان ناباور نقش دارند.
۳۰.

نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان، سوگیری های شناختی و طرح واره های منفی در رابطه بین تجارب آسیب زای کودکی و تجارب شبه سایکوتیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تجارب آسیب زا تنظیم هیجان سوگیری شناختی شبه سایکوتیک طرح واره منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۴۹۶
زمینه و هدف: تجارب شبه سایکوتیک شکل های غیر بالینی و خفیف اختلال های روان پریشی در نظر گرفته می شوند و با پیامدهای منفی نظیر درماندگی، اختلال های روانی و نارسایی های عملکردی همراه اند. همچنین می توانند منجر به بروز روان پریشی بالینی گردند. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان، سوگیری های شناختی و طرح واره های منفی در رابطه بین تجارب آسیب زای دوره کودکی و تجارب شبه سایکوتیک انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ (۵۷۰۰= N) تشکیل داد. حجم نمونه ۴۰۰ نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه آسیب دوران کودکی، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، مقیاس ارزیابی سوگیری های شناختی داووس، مقیاس کوتاه طرح واره های اصلی و نسخه ۱۶ ماده ای پرسشنامه پیش مرضی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL و به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تجارب آسیب زای دوره کودکی بر تنظیم شناختی هیجان، سوگیری های شناختی و طرح واره های منفی اثر دارد (۰۵/۰> p). تنظیم شناختی هیجان، سوگیری های شناختی و طرح واره های منفی بر تجارب شبه سایکوتیک اثر دارند (۰۵/۰> p). به علاوه تنظیم شناختی هیجان، سوگیری های شناختی و طرح واره های منفی میانجی رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و تجارب شبه سایکوتیک هستند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر از این فرض حمایت می کند که تنظیم شناختی هیجان، سوگیری های شناختی و طرح واره های منفی میانجی رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و تجارب شبه سایکوتیک هستند.
۳۱.

مقایسه تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد تعارضات زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۳۶۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف ثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل 90 نفر از زوجین مراجعه کننده به مرکز مداخله در بحران شهر مشهد در زمستان 1397 بودند که به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و گروه گواه کاربندی شدند. گروه های آزمایشی، با رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و پروتکل تلفیقی طرحواره درمانی مبنتی بر پذیرش و تعهد مورد آموزش قرار گرفتند. هر سه گروه مقیاس تعارضات زناشویی ((MCQ ثنایی و همکاران (1387) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 24 و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنا داری 0.05 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو درمان بر کاهش تعارضات زناشویی اثربخش می باشندو مقدار F بدست آمده برای هر دو گروه آزمایش در سطح آلفای 01/0 معنی دار بود. همچنین بین اثربخشی دو درمان تفاوت معناداری بود. میانگین تعارضات زناشویی در گروه ACT 2/184 و بعد از درمان4/153 و میانگین تعارضات زناشویی قبل از درمان در گروه طرحواره درمانی مبتنی بر ACT 6/179 و بعد از درمان، 1/132 بدست آمد و مقایسه میانگین ها نشانگر اثربخشی بیشتر طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی بود (P<0.1). نتیجه گیری: با توجه به افزایش نرخ طلاق در کشور، رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند درکاهش تعارضات زناشویی و در نهایت کاهش میل به طلاق موثر باشد.
۳۲.

مقایسه تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهدACT و رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود صمیمیت زوجین متقاضی طلاق

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد صمیمیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۰ تعداد دانلود : ۴۰۰
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT بر بهبود صمیمیت زوجین متقاضی طلاق انجام شد. برای این منظور طی یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و گروه گواه 90 نفر از زوجین مراجعه کننده به مرکز مداخله در بحران شهر مشهد در زمستان 1397 به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و گروه گواه کاربندی شدند. گروه های آزمایشی، با رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و پروتکل تلفیقی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد مورد آموزش قرار گرفتند درحالی که گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. هر سه گروه مقیاس صمیمیت زناشویی را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS و تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود صمیمیت زوجین متقاضی طلاق مؤثرتر است. با توجه به افزایش نرخ طلاق در کشور، رویکرد تلفیقی طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در افزایش صمیمیت زناشویی مؤثر باشد.
۳۳.

اثربخشی خودمهارگری هیجانی بر سرزندگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودمهارگری هیجانی سرزندگی تحصیلی عملکرد تحصیلی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۵۰۷
زمینه و هدف: عملکرد تحصیلی به عنوان یکی از شاخص های ارزیابی یادگیری دانش آموزان و کیفیت آموزش طی سال های متمادی به طور گسترده مورد توجه متخصصان قرارگرفته است. دانش آموزان در زندگی با انواع کشاکش ها، موانع و فشارهای ویژه دوران تحصیل روبه رو می شوند که تهدیدی برای عملکرد تحصیلی و شادابی آنها است. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودمهارگری هیجانی بر سرزندگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. از جامعه آماری که شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوره اول شهر بیرجند در سال تحصیلی 1399-1398 بودند، تعداد 40 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش خودمهارگری هیجانی قرار گرفتند، اما افراد گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای جمع آوری این پژوهش شامل پرسش نامه سرزندگی تحصیلی دهقان زاده و چاری (1391)، عملکرد تحصیلی درتاج (1383) و خودمهارگری تانجنی و همکاران (2004) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بین گروهی در سطح معنا داری 0/05= α انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش خودمهارگری هیجانی بر سرزندگی تحصیلی (0/01 p< )، عملکرد تحصیلی و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، تأثیرات هیجانی، برنامه ریزی، فقدان مهار پیامد، و انگیزش)، مؤثر بود (01/0 p< ) و این نتایج به دست آمده در دوره پیگیری نیز تداوم داشت ( 0/01 p< ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که آموزش خودمهارگری هیجانی به دانش آموزان باعث بهبود مهارت های مربوط به تاب آوری و سازش یافتگی و پیشگیری از بروز هیجان نامناسب شده و در نتیجه سرزندگی و عملکرد تحصیلی آنها، افزایش پیدا خواهد کرد.
۳۴.

اثربخشی رویکرد تلفیقی طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی و میل به طلاق زوجین متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: طرحواره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد تعارضات زناشویی میل به طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۶ تعداد دانلود : ۷۸۵
زمینه و هدف: یکی از مشکلات شایع در روابط زوجین تعارض زناشویی است که ممکن است به صورت افسردگی، اعتیاد، سوء رفتار با همسر و درگیری لفظی بروز نماید . پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی رویکرد تلفیقی طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی و میل به طلاق زوجین متقاضی طلاق انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق شامل زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مداخله در بحران شهر مشهد در زمستان ۱۳۹۷ بود. نمونه شامل ۳۰ زوج (۱۵ زوج گروه آزمایشی و ۱۵ زوج گروه کنترل) بودند که به روش نمونه گیری داوطلبانه با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند. گروه آزمایش طی ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای پروتکل طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند در گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. هر دو گروه مقیاس تعارضات زناشویی و میل به طلاق را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS و تحلیل کوواریانس مانکوا تجزیه وتحلیل شدند . یافته ها: نتایج نشان داد که طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی و میل به طلاق منجر به ایجاد تفاوت معنی داری در پس آزمون گروه مداخله شده و مقایسه میانگین ها حاکی از کاهش تعارضات زناشویی ( ۰۳/۶۷= F ،۰۰۱/۰= p ،۵۲/۰=۲ ƞ ) و میل به طلاق( ۱۸/۶۶= F ،۰۰۱/۰= p ،۵۴/۰=۲ ƞ ) زوجین متقاضی طلاق در گروه مداخله بو د (۰ ۰۱/۰ > p ) . نتیجه گیری: یافته های حاصل از این پژوهش، بیانگر سودمندی طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش تعارضات زناشویی و میل به طلاق زوجین متقاضی طلاق است. مشاوران و درمانگران خانواده می توانند از یافته های پژوهش حاضر در راستای مداخلات بالینی و درمانی استفاده کرده و از این رویکرد تلفیقی و مؤثر در جهت حل تعارضات و کمک به بهبود روابط زناشویی افراد بهره ببرند.
۳۵.

رابطه شرم، خود دلسوزی و عدم تحمل بلاتکلیفی با نگرش های خوردن دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگرش های خوردن شرم خود دلسوزی عدم تحمل بلاتکلیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۸
یافته های پژوهشی نشان می دهد دختران نوجوان برای ابتلا به شکل های متنوع رفتارهای خوردن مستعدند زیرا آن ها به چالش های مربوط به اندازه، شکل و ظاهر فیزیکی حساس هستند. این پژوهش باهدف بررسی نقش شرم، خود دلسوزی و عدم تحمل بلاتکلیفی در آسیب شناسی نگرش های خوردن دانش آموزان دختر انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان دختر سال سوم مقطع متوسطه شهر بیرجند در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل داد. با توجه به حجم جامعه و بر مبنای استفاده از جدول کرجسی/مورگان حجم نمونه 259 برآورد شد. برای گردآوری داده ها از مقیاس شرم از تصویر بدنی دیورت و همکاران (2015)، مقیاس شرم از دیگران متیوس و همکاران (2015)، مقیاس خود دلسوزی رایس و همکاران (2011)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی کارلتون و همکاران (2007) و پرسشنامه نگرش های خوردن گارنر و همکاران (1979) استفاده گردید. برای بررسی فرضیه های پژوهش تحلیل رگرسیون چندگانه بکار رفت. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که شرم از تصویر بدنی، خوددلسوزی سازگارانه و شرم از دیگران در پیش بینی نگرش های خوردن نقش دارند و روی هم 32 درصد از واریانس این نگرش ها را تبیین کردند، اما خوددلسوزی ناسازگارانه و عدم تحمل بلاتکلیفی در تبیین این ارتباط نقشی نداشت. این یافته ها بر نقش تسهیل کننده توانایی های خود دلسوزی و اثرات بیماری زای شرم از تصویر بدنی و شرم از دیگران در نگرش های خوردن دانش آموزان تأکید دارد.
۳۶.

نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی با رفتارهای پرخطر جنسی: طراحی و آزمون یک مدل مفهومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تنظیم هیجان رفتارهای پرخطر جنسی سبک های دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۵۴۵
زمینه و هدف: سطوح بالای رفتارهای جنسی پرخطر نگرانی های زیادی را درباره سلامت عمومی در پی داشته است. همچنین باعث شده است که پژوهشگران توجه زیادی به روند گذار به رفتارهای جنسی مخاطره آمیز داشته باشند. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive emotion regulation) در رابطه بین سبک های دلبستگی (Attachment styles) با رفتارهای پرخطر جنسی (High-risky sexual behaviors) انجام شد. مواد و روش ها: در یک پژوهش توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری از بین کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز در سال تحصیلی 98-1397 نمونه ای به حجم 747 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رفتار جنسی پرخطر (Risky Sexual Behaviors Questionnaire)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (Cognitive Emotion Regulation Questionnaire) و سبک های دلبستگی (Attachment Style Questionnaire) بود. داده های پژوهش به کمک نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL و همچنین با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که رابطه بین سبک های دلبستگی با رفتارهای پرخطر جنسی از طریق راهبردهای تنظیم شناختی هیجان میانجی می شود. شاخص های برازش GFI، CFI، NFI، IFI، NNFI، AGFI، RFI و RMSEA به ترتیب برابر 95/0، 98/0، 97/0، 98/0، 98/0، 93/0 و 061/0 بود. شاخص های به دست آمده بیانگر برازش مناسب مدل پیشنهادی با داده ها است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که 50 درصد واریانس رفتارهای پرخطر جنسی از طریق ترکیب متغیرهای سبک های دلبستگی، راهبردهای مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان قابل تبیین است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی با رفتارهای پرخطر جنسی بود؛ بنابراین در نظر گرفتن نقش این متغیرهای پیش بین توسط متخصصان، درمانگران و برنامه ریزان به هنگام کار با دانشجویان و به طور خاص در مراکز مشاوره ای و درمانی ضروری به نظر می رسد.
۳۷.

بررسی ارتباط بین اجتناب تجربی و صفات طیف اوتیسم با رفتارهای احتکاری: نقش میانجی شناختارهای احتکاری

کلید واژه ها: رفتارهای احتکاری شناختارهای احتکاری اجتناب تجربی صفات طیف اوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۳۵۰
مقدمه: اختلال احتکار یک وضعیت روان شناختی پیچیده و به درستی درک نشده است که میلیون ها نفر را در دنیا تحت تأثیر قرار می دهد. هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین اجتناب تجربی و صفات طیف اوتیسم با رفتارهای احتکاری با نقش میانجی شناختارهای احتکاری انجام شد. روش : پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد شهر بیرجند در سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵ تشکیل داد. نمونه این پژوهش ۳۶۹ نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه رفتار احتکاری تجدیدنظر شده، پرسشنامه شناختارهای احتکاری، پرسشنامه اجتناب تجربی و چک لیست طیف اوتیسم پاسخ دادند. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که اجتناب تجربی به طور مثبت و معنی دار با جنبه های احتکار رابطه دارد، درحالی که صفات طیف اوتیسم با جنبه های شناختی و رفتاری احتکار رابطه ای نداشت. یافته های مربوط به بررسی نقش میانجی نشان داد که در مدل پیشنهادی فقط متغیر اجتناب تجربی نقش میانجی دارد. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش از مدل های شناختی – رفتاری احتکار حمایت کرد و پیشنهاد داد که اجتناب تجربی و شناختارهای احتکاری نقش مهمی را در رشد و حفظ مشکلات مربوط به احتکار بازی می کند.
۳۸.

اثربخشی مداخلات روان درمانی مثبت گرا بر اضطراب مرگ و کیفیت خواب زنان مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس (ام اس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان درمانی مثبت گرا اضطراب مرگ کیفیت خواب مولتیپل اسکلروزیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۵ تعداد دانلود : ۶۰۰
هدف : بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر اضطراب مرگ و کیفیت خواب زنان مبتلابه ام اس شهر بیرجند روش : روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونۀ پژوهش شامل 24 زن بود که از میان بیماران زن مراجعه کننده به درمانگاه های شهر بیرجند در سال 1397 به صورت در دسترس انتخاب شدند. این 24 نفر به صورت تصادفی ساده در دو گروه مساوی آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله به شیوه گروهی، طی 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل ش اخص کیفی ت خ واب پیتزب رگ و اضطراب مرگ تمپلر بود که آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به سؤالات آن ها پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که بین افراد گروه آزمایش وکنترل در اضطراب مرگ و کیفیت خواب تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>p). بنابراین مداخلات روان درمانی مثبت گرا باعث کاهش اضطراب مرگ و بهبود کیفیت خواب افراد مبتلابه ام اس زنان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.
۳۹.

نقش میانجی خود انتقادی و تحمل پریشانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و رفتارهای خودزنی غیر انتحاری نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: دلبستگی رفتارهای خودزنی غیر انتحاری خود انتقادی تحمل پریشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۰ تعداد دانلود : ۶۶۰
زمینه و هدف: تاکنون مدل های چند متغیره روان شناختی و اجتماعی متعددی برای پیش بینی رفتارهای خودزنی نوجوانان موردبررسی قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و رفتارهای خودزنی غیر انتحاری با توجه به نقش میانجی خود انتقادی و تحمل پریشانی انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه شهر کاشمر در سال ۹۸-۱۳۹۷ بود. در ابتدا نمونه ای به حجم ۷۰۰ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد، اما تحلیل نهایی بر روی ۲۹۲ دانش آموزی انجام شد که حداقل تجربه یک بار رفتارهای خودزنی انتحاری را گزارش کردند. ابزارهای پژوهش شامل سیاهه خود آسیب رسانی آگاهانه و تعمدی، مقیاس دل بستگی دوران کودکی نسبت به هر والد، مقیاس تحمل پریشانی و مقیاس خود انتقادی/حمله به خود/ خود اطمینان بخشی بود. داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL و با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل مربوط به رابطه بین سبک های دلبستگی و رفتارهای خودزنی غیر انتحاری نوجوانان با توجه به نقش میانجی تحمل پریشانی و خود انتقادی از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که ۳۴ درصد واریانس مشاهده شده رفتارهای خودزنی از طریق ترکیب متغیرهای دلبستگی به والدین، تحمل پریشانی و خود انتقادی قابل تبیین است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان دهنده نقش میانجی خود انتقادی و تحمل پریشانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و رفتارهای خودزنی غیر انتحاری است؛ بنابراین در نظر گرفتن نقش این متغیرها توسط متخصصان، درمانگران و برنامه ریزان به هنگام کار با نوجوانان دانش آموز و به طور خاص در مراکز مشاوره ای و درمانی، ضروری به نظر می رسد.
۴۰.

نقش «مثلث تاریک شخصیت»، «دل مشغولی های مادی» و «اندوه ناشی از مقایسه» در «گناهان کبیره»(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: مثلث تاریک شخصیت دل مشغولی های مادی اندوه ناشی از مقایسه گناهان کبیره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۲۰۵
این پژوهش با هدف بررسی نقش «مثلث تاریک شخصیت»، «دل مشغولی های مادی» و «اندوه ناشی از مقایسه» در «گناهان کبیره» انجام شد. در یک پژوهش توصیفی همبستگی، 566 نفر از دانشجویان دانشگاه بیرجند با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به «پرسشنامه هفت گناه کبیره»، «مقیاس شخصیت تاریک»، «خرده مقیاس اندوه مقایسه»، «مقیاس حسادت» و «خرده مقیاس دل مشغولی مادی»، «مقیاس حرص−قناعت» پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. بعضی از یافته ها عبارتند از: 1) اندوه مقایسه، ماکیاولیسم و دل مشغولی های مادی پیش بینی کننده خشم هستند؛ 2) اندوه مقایسه، ماکیاولیسم، دل مشغولی های مادی و سایکوپاتی پیش بینی کننده حسادت می باشند؛ 3) ماکیاولیسم، اندوه مقایسه، سایکوپاتی و دل مشغولی های مادی پیش بینی کننده شکم پرستی هستند؛ 4) ماکیاولیسم، دل مشغولی های مادی و سایکوپاتی پیش بینی کننده حرص می باشند؛ 5) ماکیاولیسم، اندوه مقایسه و دل مشغولی های مادی پیش بینی کننده شهوت هستند؛ 6) ماکیاولیسم، دل مشغولی های مادی، سایکوپاتی و اندوه مقایسه پیش بینی کننده غرورند و دل مشغولی های مادی، اندوه مقایسه، سایکوپاتی و ماکیاولیسم پیش بینی کننده تنبلی هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان