روند فزاینده تقاضا و مصرف انرژی طی دو دهه اخیر ، همراه با افزایش نسبی شاخص «شدت انرژی» نگرانیهایی را در کشور ما به وجود آورده است . تقریبا از ابتدای برنامه پنج ساله دوم ، این موضوع به صورت جدیتری مورد توجه مدیریت کشور قرار گرفته و برای حل این معضل و کنترل روند مصرف انرژی راه حلهایی ارائه گردیده است ، اما بررسی روندها ، تحول قابل توجهی را نشان نداده و به عبارت دیگر روندها نشان میدهد که اقدامات انجام شده کمتر قرین موفقیت بوده است . به نظر میرسد که در کنار ناکارآمدیهای دیگر که در اینجا مجال پرداختن به آن نیست ، یکی از دلایل مهم عدم موفقیت در این زمینه ، بی توجهی به منطق اقتصادی موضوع (بهینه سازی مصرف انرژی) و همچنین عدم توجه به تجربیات جهانی و تطبیق این تجربیات با ساختار اقتصاد ایران است...