مطالعهٔ تطبیقی تابلوی «خیانت تصاویرِ» رنه مگریت با نظریهٔ «واسازیِ» ژاک دریدا (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
دریدا در سال 1966 با مقالهٔ جنجالبرانگیز «ساختار، نشانه و بازی در گفتمان علومانسانی» نگرشی را پدید آورد که امروزه فرصتهای بیشماری را فراروی پژوهشگران قرار داده است؛ راهکاری که با تجزیهٔ بسیاری از ساختارها و دوباره برساختنِ اجزای بهدستآمده، افقهای نوینی را در عرصهٔ آفرینش معنا رقم میزند. با واکاوی و تحلیل صورتگرفته در این پژوهش، این واقعیت عیان میگردد که 37 سال قبل از اینکه دریدا با «نظریهٔ واسازیِ دریدایی» خود، توجه محافل فلسفیِ را به مفهومی مناقشهبرانگیز معطوف کند، رنهمگریت با تابلوی «خیانت تصاویر» بیهیچ سروصدایی «بیانیهٔ واسازیِ مگریتیِ» خود را بر دیوارهٔ هنر مدرن نگاشته بود. این تابلو «یکی از اولین اُفقهای پساساختارگرایی» است. اگرچه دریدا در مواجهه با این تابلو به ستایش آن پرداخته، اما هیچگاه از الهامبخشیِ ایدهٔ این اثر هنری در شکلدهی و پیریزیِ نظریهاش سخنی به میان نیاورده است. هدف از این پژوهش که در زمره تحقیقات بنیادیِ نظری به روش کیفی و کتابخانهای است، مطالعهٔ تطبیقیِ تابلوی «خیانت تصاویرِ» رنهمگریت با نظریهٔ «واسازیِ» دریداست، بهگونهای که پرده از ارتباط مُتناظر و مستور میان تابلو و نظریه واسازی بردارد. در این مقاله ضمن معرفی و تشریح کامل مهمترین مؤلفههای نظریهٔ واسازی از جمله لوگوسِنتریسم، تقابلهای دوتایی، گراماتولوژی، دیفِرانس، پارِرگون، آپوریا و گردهافشانی و نیز انطباق یکبهیک آنها با تابلو، چنین استنتاج میشود که گویی دریدا همه این مفاهیم را برای رهیافت، تجسّم و تفسیر نظریهٔ خود، همانند یک الگو از این اثر اتخاذ نموده و در نهایت این تابلو به تنهایی برای تجسم و تجلی مؤلفههای واسازی مکفی، گویا و بسنده است.A comparative study of René Magritte's painting “The Treachery of Images” with Jacques Derrida's theory of deconstruction
In 1966, Derrida's groundbreaking essay "Structure, Sign, and Play in the Discourse of the Human Sciences" introduced a paradigm that has since opened countless avenues for researchers. By deconstructing existing structures and reconstructing their components, this approach has ushered in new horizons for the creation of meaning. A comparative analysis within this research reveals that 37 years before Derrida, with his "Derridean Deconstruction," drew philosophical attention to this contentious concept, René Magritte, with his painting "The Treachery of Images," had quietly painted his own "Magrittean Deconstruction Manifesto" on the canvas of modern art. This painting is considered "one of the first horizons of post-structuralism." Although Derrida praised this painting, he never acknowledged the inspiration it provided in shaping and grounding his theory. This foundational, qualitative, library-based research aims to conduct a comparative study of Magritte's "The Treachery of Images" and Derrida's theory of "deconstruction" to unveil the hidden correspondence between the painting and the theory. By introducing and comprehensively explaining the key theoretical components of deconstruction, including logocentrism, binary oppositions, grammatology, différance, parergon, aporia, and dissemination, and by mapping them onto the painting, this article concludes that Derrida seems to have adopted these concepts from the painting as a model to approach, visualize, and interpret his theory. Ultimately, this painting alone is sufficient, explicit, and comprehensive to visualize and manifest the components of deconstruction.