تحلیل پراکنش فقرشهری در بافت های ناکارآمد با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: نفت شهر آبادان) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مسأله ی فقر و نابرابری، نتیجه ی عدم نگاه عادلانه به فضای سرزمین است که در کشور ایران نیز نمود فضایی پیدا کرده است. دهه هاست مسأله ی فقر شهری با عناوین مختلفی مورد اشاره قرار می گیرد: سکونت گاه های غیررسمی، بافت های ناکارآمد، بافت های فرسوده و...طرح ها برنامه ها و قوانین مختلفی برای مقابله با این مسأله تدوین می شوند، اما آنچه شاهدش هستیم، گسترده تر شدن و ژرف تر شدن ابعاد مسأله است. بافت ناکارآمد شهر آبادان، چشم انداز نامناسبی در منظر و سیمای شهری داشته و تهدیدی جدی نیز برای ساکنان آن محسوب می شود. تحلیل پراکنش فضایی فقر در بافت های ناکارآمد نفت شهر آبادان، به منظور برنامه ریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی و ارتقای کیفیت زندگی در این بافت ها است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است. در این تحقیق، سی شاخص موردنظر در قالب سه عامل اصلی اقتصادی اجتماعی و کالبدی توسط تکنیک AHP طبقه بندی و برای نمایش نتایج تحلیل فضایی پراکنش فقر شهری در بافت های ناکارآمد شهر آبادان از نرم افزارARC GIS 10/3 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد وضعیت پراکنش فقر در بافت های ناکارآمد شهر آبادان از الگوی خوشه ای تبعیت می کند. بر اساس نتایج فقر چندبعدی، بافت های ناکارآمد با ساکنین خیلی فقیر بیشتر در قسمت های غربی و شرقی شهر تمرکز دارند و این پهنه 54/11 درصد از مساحت بافت های ناکارآمد را در برمی گیرند. پهنه های فقیر نیز با 6/22 درصد مساحت، بیشتر در قسمت های شمالی از قبیل (محله های سلیچ غربی، فیه، کوی ملت و شاه آباد)، غربی (محله های احمدآباد و بریم) و شرقی (محله های الوانیه و ذوالفقاری) شهر قرار دارند.Analysis of Urban Poverty Distribution in Inefficient Contexts Using GIS: A Case study on Abadan
The issue of poverty and inequality has become a problem in Iran due to the lack of a fair view on land. For decades, the issue of urban poverty has been referred to under various titles: informal settlements, distressed textures, worn-out textures, etc. Different plans, programs and laws have been developed to address this issue. However, the dimensions of the problem has been widened and deepened. The purpose of the present study is to examine the spatial analysis of poverty in inefficient textures of Abadan to better plan for organizing, empowering and improving the quality of life in these textures. Findings based on the hot spots method show that in some parts of the east and north of Abadan, more hot spots are formed that have higher values compared to the multidimensional poverty criterion. Cold spot density is also observed in the northeast and parts of the north of the city that have lower values of this criterion, including prosperous and very prosperous blocks. The results show the poverty situation in distressed textures of Abadan has a cluster pattern. The theoretical orientation of this research is towards multidimensional poverty proposed by Amartya Kumar Sen. According to the results of multidimensional poverty, very poor areas are more concentrated in the western and eastern parts of the city. This area covers 11.54% of the area of distressed textures. Poor areas (22.6%) are placed mostly in the northern (e.g., Western Selich, Fihe, Koye Mellat and Shahabad Neighborhoods), western (e.g., Ahmadabad and Barim Neighborhoods) and eastern parts of the city (e.g., Alvanieh and Zolfaqari Neighborhoods). The results of this research can be used to inform managers and urban planners of the current situation and plan to empower residents to reduce urban poverty, and improved the living, physical, socio-cultural and economic conditions of distressed neighborhoods in Abadan.