آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۹

چکیده

ساختار فضایی شهرها نحوه ی استقرار مجموعه ای از عناصر کالبدی و عملکردی در ارتباط با محورهای مواصلاتی، فرم شهری و جمعیت می باشد. در سیر توسعه ی شهرها تغییرات گسترده ای در ساختار فضایی آنها رخ داده است که این تغییرات مواقعی به تعادل فضایی بین عملکردهای شهری و جمعیت و مواقعی به قطبی شدن و نابرابری فضایی منجر گردیده است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی ساختار فضایی کلان شهر تبریز از منظر پراکنش هسته های عملکردی به منظور بازاندیشی در توزیع فضایی عملکردهای شهری در مناطق 10گانه متناسب با جمعیت می باشد. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر توصیفی-تحلیلی با ماهیت علی-همبستگی می باشد که به منظور جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های مرکز میانگین، بیضی انحراف معیار، تخمین تراکم کرنل، شاخص نزدیک ترین همسایه و رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده است. قابل ذکر است که در این تحقیق 9 عملکرد مذهبی، آموزشی، تجاری، درمانی، فرهنگی، صنعتی، فضای سبز، تفریحی-گردشگری و اداری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که پراکنش فضایی هسته های عملکردی به جزء عملکردهای صنعتی، تجاری و تفریحی-گردشگری دارای ساختار فضایی تک هسته ای در مرکز شهر می باشند. از طرفی همبستگی بین هسته های عملکردی و جمعیت کلان شهر تبریز بر اساس آزمون رگرسیون فضایی در حد متوسط یعنی 59 درصد بوده است. بدین ترتیب عدم تعادل در توزیع هسته های عملکردی در کلان شهر تبریز نمایان است و مطلوب ترین رابطه بین هسته های عملکردی با جمعیت نیز مربوط به مناطق 2، 8، 3 و 4 می باشد.

Rethinking the Spatial Structure of Metropolises Based on the Distribution of Functional Cores: A Case Study on Tabriz Metropolis in Iran

The spatial structure of cities is how to establish a set of physical and functional elements in relation to transportation axes, urban form and population. In the course of urban development, there have been extensive changes in their spatial structure leading to occasional spatial balances between the urban functions and population, as well as polarization and spatial inequality. Considering the importance of this subject, the purpose of this study is to rethink the spatial structure of Tabriz Metropolis from the perspective of the distribution of functional cores in relation to population in 10 districts. The research method in the present study is descriptive-analytical with causal-correlation nature. Documentary technique has been used for data collection and average center, standard deviation ellipse, kernel density estimate, nearest neighbor index and geographical weight regression have been used for analysis. It is noteworthy that in this study, educational, commercial, medical, cultural, industrial, green space, recreational-tourism and administrative functions have been found. The results showed that the spatial distribution of the functional cores had a single-core spatial structure in the city center, except for the industrial, commercial and recreational-tourist functions. On the other hand, the correlation between the functional cores and the population of Tabriz Metropolis was average (59%) based on the spatial regression test. Thus, it was found that there was an imbalance in the distribution of the functional cores in Tabriz Metropolis and the most optimal correlation between the functional cores of the metropolis and population also belonged to Districts 2, 8, 3 and 4.

تبلیغات