هویت یابی مکانی-فضایی عناصر شهری با تأکید بر مؤلفه های کالبدی–عملکردی (مطالعه موردی: مساکن بومی جلگه ی غربی گیلان) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مسکن به عنوان یکی از مهمترین عناصر شهری محسوب می شود که هویت یابی مکانی-فضایی آن می تواند القاءکننده ی نوعی وابستگی و احساس تعلق و تعهد در بین ساکنان گردد. با این حال، امروزه کالایی شدن مسکن و توجه به سودآوری این بخش، عدم توجه به الگوهای سنتی و عناصر هویت ساز را در طراحی ساخت وسازها به دنبال داشته است. با توجه به اهمیت مسکن و هویت مندی آن، هدف از تحقیق حاضر بررسی هویت یابی مکانی-فضایی مساکن شهری با تأکید بر مؤلفه های کالبدی–عملکردی و کاربست آن ها در طراحی مساکن آتی در راستای دست یابی به هویت پایدار و ارتقای حس و تعلق مکانی در جلگه ی غربی گیلان (شهرهای تالش، صومعه سرا و رضوانشهر) می باشد. در این راستا، روش تحقیق کاربردی با ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی-میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشگری) استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز مساکن شهرهای مورد مطالعه می باشد که از روش نمونه گیری هدفمند برای انتخاب حجم نمونه استفاده شده است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های تحلیل واریانس، ضریب رگرسیون و پیرسون بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری بر هویت یابی مساکن محدوده ی مورد مطالعه بر مبنای شاخص های کالبدی-عملکردی مربوط به مؤلفه ی انطباق مسکن با سایر فضاها و عملکردها می باشد. همچنین در شهرهای تالش و صومعه سرا در وهله ی دوم انطباق مسکن با اقلیم و در رضوانشهر انطباق مسکن با فرم و عملکرد قرار دارد. همچنین می توان گفت که مهمترین عامل هویت یابی مکانی-فضایی مساکن جلگه ی غربی گیلان تشابه/تمایز (تشابه مساکن با یکدیگر در منطقه و تمایز با مساکن مناطق دیگر) می باشد.Locative-spatial identification of urban elements with emphasis on physical-functional components (Case study: Indigenous housing of the western plain of Guilan)
,Nowaday the commodification of housing and attention to the profitability of this sector, has led to a lack of attention to traditional patterns and identity-building elements in the design of construction. Considering the importance of housing and its identity, the purpose of this study is to investigate the spatial identification of urban housing with emphasis on physical-functional components and their application in designing future housing in order to achieve sustainable identity and promote a sense of place in the western plain Guilan (Talesh, Someehsara and Rezvanshahr cities). In this regard, research method is applied with descriptive-analytical in nature, which has been used to collect information from documentary-field method (observation, interview and questioning). The statistical population of the research is also the housing of the studied cities, which has used the purposeful sampling method to select the sample size. Also have been used for data analysis of variation analysis, regression and Pearson coefficients. The research findings show that the greatest impact on the identification of housing in the study area is based on physical-functional indicators related to the component of housing adaptation with other spaces and functions. Also it can be said that the most important factor in the spatial-spatial identification of the western plains of Gilan is similarity/differentiation (similarity of houses with each other in the region and differentiation with the settlements of other regions).