آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۹

چکیده

برنامه ریزی کاربری زمین شهری در تمام عمرِ خود به دنبال یافتن راهکارهایی جهت هرچه بهتر محقق کردنِ امرِ توزیعِ خدمات شهری بوده است. و برای تحقق این امر از رویکرد استانداردمحور که کاملا براساس نیازهای یکسان و از قبل پیش بینی شده در قالب استانداردهای شهری استفاده نموده است. این درحالی است که تقاضای واقعی و مشارکت ساکنین در امر برنامه ریزی نادیده گرفته شده است. از همین رو در این تحقیق به مقایسه و تحلیل دو رویکرد استانداردمحور و تقاضامحور برای ارتقا سطح مشارکت ساکنین در امر برنامه ریزی و تحقق نیازهای واقعی ساکنین پرداخته شده است. این تحقیق از نوع کاربردی با روش توصیفی_تحلیلی می باشد که با مقایسه دو اصلِ استانداردمحور و اصلِ تقاضامحور انجام می شود. دو معیار سرانه های شهری و استاندارد شعاع دسترسی برای اصلِ استانداردمحور (برطبق روال معمول برنامه ریزی شهری کشور)، و نظرسنجی ساکنین توسط پرسشنامه و تحلیل در SPSS و عینی سازی نتایج آن در محیط GISبا روش IDWبرای اصلِ تقاضامحور انتخاب شده است. نتایج حاصل از مقایسه این دو اصل با یکدیگر نشان-دهنده این است که تفاوت جدی در نوع نگاه و نتایج برنامه ریزی براساس استانداردهای شهری و برنامه ریزی براساس نظراتِ مردم وجود دارد و برای کاربری های مذهبی، تجاری و آموزشی شناسایی میزان نیاز از طریق یک اصل کافی نبوده و برای تحقق این امر باید از نظرات ساکنین نیز استفاده کرد. البته نوع این کاربری ها خاص نمونه موردی این تحقیق بوده و برای هر تحقیق می-تواند کاربری های دیگری به دست بیاید. ازهمین رو می بایست برای همه پروژه های شهری، از هر دواصل استفاده کرد.

Comparison of the standard-based and demand-based approachs in fair distribution of urban services (case study: Rahahan district in Qazvin)

User planning of urban land, has been trying to find some methods for better distribution of urban service in its whole lifetime. nowadays more important issues _such as justice which tries to assimilate residents_ has been entered into this science and space justice becomes the foremost subject. The current procedure in urban service distribution, regarding given and specified standards, has used need recognition method and it has been totally need-based and without considering residents’ demands and people’s participation or the same demand-based procedure. Whereas some susceptible urban areas like non-efficient urban context, has sustained more damage and this has led to citizens’ dissatisfaction. This study aims to compare and analyze two kinds of need-based planning considering standards and demand-based planning considering real needs and opinions of residents, and in this way it improves citizens and people’s participation during planning procedure and it tries to elevate social justice and keep residents in their place of living specially in non-efficient urban context. This study is practical and uses descriptive-analytical method to compare the principle of standard-based and the principle of demand-based. Two criteria of urban per capita and standard of access points for the principle of standard-based and residents’ poll for the principle of demand-based have been chosen by questionnaire and analysis in SPSS, and the results have been visualized in GIS by IDW method. The outcomes of this compare, show a significant difference in the view and the results of planning based on urban standards and planning based on people’s opinions.

تبلیغات