ابوالمعالی عبدالله بن ابی بکر محمد میانجی، مشهور به عین القضات همدانی، از عارفان و اندیشمندان نامدار در سنت عرفانی ایران و اسلام در دوران میانه است. غالب پژوهش های انجام گرفته درباره این اندیشمند بزرگ، پیرامون مسائل تاریخی مربوط به زندگی و آثار و شخصیت وی یا برخی آرای عرفانی و کلامی او بوده، و وجوه سیاسی اندیشه وی کمتر مورد اعتنا قرار گرفته است. ازاین رو، در این جستار کوشش شده است تا در چارچوب رهیافت دلالتی پارادایمی و با بهره گیری از روش تحلیلی و عقلانی و نیز استعانت از روش ی اشتراوس، ظرفیت ها و امکان های مدنی اندیشه این اندیشمند سنجش و واکاوی شود. پرسش اصلی پژوهش این است که چگونه می توان با تکیه بر مفاهیم بنیادین اندیشه سیاسی عین القضات به زندگی مدنی سامان بخشید؟ در فرضیه خود، نگارندگان استدلال می کنند که اگر فضیلت های مدنی به مثابه شاخص و مؤلفه مهم اندیشه سیاسی به شمار رود، آنگاه واکاوی آثار عین القضات همدانی نشان می دهد که اندیشه وی مشتمل بر هنجارها و فضیلت هایی مانند عدالت، مدارا و عشق و دوستی و نیز نگرش انتقادی و ساختارشکنانه در قبال نظام سیاسی زمانه هستند که از توانایی لازم برای غلبه بر بحران ها و حل چالش های اجتماعی و سامان بخشی به زندگی جمعی برخوردارند. در عین حال، یافته های این پژوهش می تواند نمونه نقضی باشد بر روایت هایی که عرفان و اندیشه عرفانی را در تعارض بنیادین با سیاست و زندگی مدنی ارزیابی کرده اند.