آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

مشکله نحوه خوانش فلسفه سیاسی، یعنی موضوع اصلی این مقاله، سبب به وجود آمدن مسائل روشی در تفسیر  فلسفه سیاسی فارابی، به طور خاص، و فلسفه سیاسی اسلامی، به طور کلی می شود. در این مقاله دو روشِ عمده «منطق اجتماعی دانش» و «علم الاجتماع فلسفه» مطرح شده است. پس از توضیح مختصری در خصوص روش نخست، سعی می کنیم لوگوس (منطق) حاکم بر فلسفه سیاسی اسلامی، از یک طرف و فلسفه سیاسی فارابی، از طرف دیگر را به وسیله روش دوم بیازماییم. براساس روش علم الاجتماع فلسفه، هنر نگارش و «اقتصاد در حق» در نگاه فارابی را بررسی می کنیم. در پایان سعی می کنیم شیوه های پنهان کردن «تناقض» در نوشته های فارابی را درنظر آوریم. این شیوه ها برگرفته از تفسیر اشتراوس از ابن میمون است. اما در آغاز و پیش از این موضوعات مطالعات عمده بر روی فارابی و مسئله تصحیح انتقادی نوشته های فارابی نشان داده می شود. سؤال اصلی پژوهش بدین قرار است: آیا آثار فارابی امکانِ خواندنِ خود را در خود نهفته دارند؟ و آیا می توان این آثار را در پرتوِ نورِ یکدیگر مورد بازخوانی فلسفی قرار داد؟

تبلیغات