شرایط نظام بین الملل و ساختار قدرت جهانی، مبین تسری ناامنی و بحران در مقیاس های مختلف محلی تا جهانی است. امروزه وقوع بحران های پردامنه و فراگیر، سازوکارهای امنیتی نظام بین الملل را با چالش مواجه کرده و ضرورت بازآرایی و گذار از ابهامات امنیتی را ایجاب کرده و به اهمیت به کارگیری راهبردهای کارامد و به روزرسانی ساختار سیاست گذاری امنیت ملی کشورها افزوده است. «فرسایش» به عنوان یکی از راهبردهای دیرینه و کارامد کشورها در جنگ و کنترل بحران در شرایط تغییر معادله قدرت، قدمتی تاریخی دارد و با سازوکارهای کارامد و مقرون به صرفه در منازعات مختلف، طرف های قوی یا ضعیف به عنوان ابتکاری راهبردی از آن استفاده کرده اند. با وجود کاربرد گسترده این راهبرد در سیاست گذاری امنیت ملی، چارچوب نظری مدونی برای شناخت عمیق و کاربرد اثربخش آن در سطوح راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی وجود ندارد. ادبیات موجود درباره آن نیز ماهیت تاریخی و توصیفی داشته و روند نظری مدونی ندارد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف چارچوب بندی نظری راهبرد فرسایش در سیاست گذاری امنیت ملی به وسیله ادبیات نظری و دانش علمی رشته های مدیریت راهبردی و سیاست گذاری راهبردی و نیز اطلاعات علمی و تاریخی راهبرد فرسایش سامان یافته است. این پژوهش ماهیت نظری دارد و با رویکرد کیفی و روش تحلیلی توصیفی انجام گرفته است. داده ها با روش کتابخانه ای گردآوری شده و در تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل عمیق و کیفی استفاده شده است. در مباحث علمی سیاست گذاری به رهیافت فرایندی و در موضوع شکل گیری راهبرد، به مکتب توصیفی اتکا شده است. سرانجام براساس مدل مفهومی طراحی شده، اطلاعات علمی و تاریخی راهبرد فرسایش در سه گام «تدوین»، «اجرا» و «ارزیابی» که شامل پنج بخش «کاوش مفهومی»، «کاوش محیطی»، «تصمیم گیری»، «پیاده سازی» و «کنترل و بازخورد» است، متناظر با مراحل فرایندی سیاست گذاری امنیت ملی چارچوب بندی نظری شده است.