در همه گیری کوید 19 با یک بحران اجتماعی تأثیرگذار بر تمامی ابعاد زندگی انسان ها روبه رو هستیم. فهم ابعاد دقیق این دگرگونی مستلزم به کارگیری مدلی مفهومی یا رویکردی میان رشته ای است. ازهمین رو، هدف اصلی مقاله حاضر فهم تأثیرها و واقعیات بحران کووید 19 بر مبنای نظریه سیستم های اجتماعی نیکلاس لومان و با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی است. سؤالی این است که بحران کووید 19 چه ابعادی از حیات انسان ها را متأثر ساخته و شامل چه واقعیاتی می شود؟ فرضیه مورد آزمون عبارت است از: «بحران کرونا در سه سطح سیستمی تعاملاتی، سازمانی و جامعوی قابل بررسی است و در خرده سیستم هایی چون قانون، علم، دین، سیاست، اقتصاد و آموزش و پرورش قابل فهم است». نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که تغییر رویکرد در بستر سیستم تعاملات اجتماعی باعث دگرگونی اساسی در تعاملات روزمره افراد شده است. در سیستم سازمانی برخی سازمان ها منتفع و برخی زیان دیده اند و کنش سازمانی برخی نهادها به داخل منازل کشیده شده است. سیستم جامعوی که خود شامل شش قسمت می شود نیز تغییراتی مهم در زمینه اقصادی، ظهور قوانین جدید در بسیاری از ابعاد زندگی شهروندان، تحوّلی عمیق در زمینه باورهای دینی، تغییر رویه در شیوهٔ آموزشی، توجه ویژه به علوم تجربی و تمرکز گرایی در حوزهٔ خرده سیستم سیاست را تجربه نموده است.