آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷

چکیده

رابطه بریتانیا و اتحادیه اروپا از ابتدای عضویت این کشور بسیار پیچیده و پرفرازونشیب بوده است. علاوه بر مؤلفه های تاریخی و غرور آنگلوساکسونی که موجب شد این کشور هیچ گاه خود را در حد اتحادیه اروپاپایین نکشد، نوع نگرش دولت های مختلف، رسانه ها و افکار عمومی بریتانیا نسبت به اتحادیه اروپا و حتی دانش و اطلاعات کم در زمینه سازوکارهای اتحادیه اروپا موجب ظهور برچسبی با عنوان «بی میل اروپایی» یا «شکاک اروپایی» شد. بریتانیا از همان اوایل دهه 1950 در راه پیوستن به جامعه زغال و فولاد بی میل بود و در ادامه نیز پس از پیوستن به این جامعه در سال 1973 این بی میلی را در ناسازگاری با سیاست های مشترک (همچون سیاست های مشترک کشاورزی،تجاری،شیلات، سیاست دفاعی- امنیتی و ...) و نپیوستن به مهم ترین نمادهای همگرایی این اتحادیه همچون منطقه یورو و شنگن نشان داد. این مقاله با بهره گرفتن از نظریات منطقه گرایی بین حکومت گرایی و فراملی گرایی این فرضیه را مطرح می کند که تمایلات بیشتر فراآتلانتیکی بریتانیا که در «روابط ویژه» با ایالات متحده خود را نشان داده است و همچنین تمرکز بیش ازحد قدرت در نهادهای اتحادیه که به واگذاری هرچه بیشتر حاکمیت منجر می شد، از مهم ترین عوامل بی میلی و در نهایت رأی به خروج این کشور در همه پرسی 23 ژوئن 2016 بود. این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و از روش شناسی استنباطی به منظور نیل به اهداف تحقیق استفاده شده است.

تبلیغات