آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

پس از سا ل ها تنش بین ایران از یک طرف و آمریکا و متحدانش از طرف دیگر بر سر برنامه هسته ای ایران، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بین دو طرف به امضا رسید. ویژگی مهم سال های اخیر، تهدید به کاربرد گزینه نظامی علیه ایران بود. این تهدید همراه با افزایش تحریم ها و ممنوعیت های تجاری بود.دلیل کاربرد تهدیدهای نظامی چه بود؟ به طور کلی تهدید نظامی و کارامدی تحریم ها و ممنوعیت های تجاری چه رابطه ای با هم دارند؟ چرا آمریکا و رژیم صهیونیستی در سال های اخیر بارها از تهدید نظامی استفاده کردند؟ بهترین راهبرد واکنشی ایران در وضعیت تحریم و تهدید نظامی، چه راهبردی می توانست باشد؟ در این مقاله در جایگاه پاسخ به این پرسش ها، ابتدا چارچوب نظری جدیدی برای بررسی کنش ها و واکنش های مرتبط با تحریم مطرح می شود که سه پایه مهم و نوآورانه دارد: 1. تعریفی متفاوت و جدید از تحریم و ممنوعیت تجاری؛ 2. تحلیل سود-هزینه مبتنی بر وضعیت و اعمال کنترل بر آن؛ 3. رابطه مکملی ابزارهای سیاست خارجی (تحریم و ممنوعیت تجاری و تهدید نظامی). در قالب این چارچوب نظری و برای پاسخ به پرسش های مطرح شده، این فرضیه مطرح شده است: «در وضعیت اقتصاد جهانی، تبدیل کردن گزینه نظامی از جایگزینی برای تحریم و محدودیت تجاری به مکملی برای آنها، مهم ترین راهبرد آمریکا برای کارامد کردن تحریم ها و ممنوعیت های تجاری علیه ایران بود». با محور قرار دادن این فرضیه و چارچوب نظری در مورد تحلیل کنش ها و واکنش ها در وضعیت تحریم و تهدید نظامی، نتیجه گرفتیم که تهدید به کاربرد گزینه نظامی از طریق تغییر تحلیل سود-هزینه ایران یا شرکای تجاری آن بر کارامدی تحریم ها و ممنوعیت های تجاری تأثیر گذاشته است. همچنین در نتیجه گیری عملی، استدلال کردیم که برای کشورهای مورد تحریم و تهدید نظامی همانند ایران در دوره قبل از برجام، راهبرد «نمایش قدرت نظامی» به عنوان یکی از پایه های مهم سیاست ضد تحریمی می تواند راهبردی مفید باشد و مانع این تأثیر و در نهایت کاهش میزان کارامدی تحریم و ممنوعیت تجاری شود.  

تبلیغات