آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

تحولات اخیر جهان عرب و پرسش در خصوص مفهوم بندی این پدیده ضرورت نگاهی دوباره به تئوری های انقلاب را دو چندان ساخته است. خیزش، قیام، شورش، ... و نهایتاً انقلاب نامیدن رخدادهای جهان عرب جملگی، حکایت از نوعی سر در گمی مفهومی در این باب دارد. با نگاهی به ادبیات موجود در باب انقلاب مشاهده می شود که برخی صاحب نظران چنان این مفهوم را موسع تعریف کرده اند که هر کشمکش می تواند بدین مفهوم راه یابد، حال آنکه عده ای دیگر چنان آن را مضیق ارائه داده اند که تنها چند واقعه تاریخی احتمال دارد که انقلاب نامیده شوند. این تعاریف از انقلاب را می توان در تقسیم بندی تعاریف پیامد محور، تعاریف فرآیند محور و تعاریف هدف محور قرار داد. در این مقاله ضمن طرح تعاریف و تئوری های (انقلاب) ارائه شده از سوی برخی از دانشمندان، به قابلیت یا عدم قابلیت آنها در انطباق پذیری با تحولات جهان عرب پرداخته می شود. با وجود آنکه در این تطبیق دهی تمرکز بر «تعریف انقلاب» (چیستی انقلاب) است اما به دلیل روشن تر شدن بحث، بعضاً به «تئوری انقلاب» (چرایی انقلاب) نیز پرداخته می شود.

تبلیغات