آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین مهارت های پایه آزمون خواندن و درک مطلب وتحلیل سوال های آزمون و درنهایت تعیین نقاط ضعف و قوت آزمودنی ها از طریق مدل های سنجش تشخیصی شناختی با تحلیل باز برازش بود. داده های مورد بررسی در این پژوهش شامل پاسخ نامه 3000 نفر از شرکت کنندگان در آزمون سراسری کارشناسی ارشد رشته زبان انگلیسی بود که از بین 16044 نفرشرکت کننده به تصادف انتخاب شده بود. در ابتدا با کمک نظر متخصصین یک ماتریسQ که شامل روابط بین 20 سوال آزمون خواندن با 7 مهارت پایه بود تشکیل گردید و سپس با بکارگیری مدل G-DINA تجزیه و تحلیل نهایی انجام شد. در نهایت با استفاده از روش پسینی مورد انتظار در چهارچوب مدل G-DINA احتمال تسلط هر فرد بر هریک از مهارت ها با کمک بسته CDM در مجیط نرم افزار R محاسبه شد و با تعیین نقطه برش 6/0 برای حد تسلط، افراد مورد بررسی در هریک از مهارت ها به دو گروه مسلط و غیر مسلط تقسیم شدند. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که در هریک از مهارت ها بیشتر افراد به حد تسلط نرسیده اند، البته وضعیت افراد در مهارت SUM(تجزیه و تحلیل و ارزیابی اهمیت نسبی اطلاعات موجود در متن با کمک تفاوت قائل شدن بین ایده اصلی و جزئیات) نسبت به سایر مهارت ها بهتر بود و حدود نیمی از افراد در این مهارت به حد تسلط رسیده بودند. نتیجه ی نهایی گویای این مطلب بود که به طور کلی وضعیت آزمودنی ها در کاربرد راهبردهای شناختی برای رسیدن به پاسخ صحیح نامطلوب می باشد و باید این راهبردها در سرفصل های درسی مهارت خواندن و درک مطلب گنجانده شود.

تبلیغات