شهرسازی دربردارنده نظریه های مشارکتی و عمل باور است. یادگیری این نظریه ها مستلزم کنشگری مدنی و مردم سالار دانشگاه ها در محیطی فرارشته ای است، که در برخی کشورها از طریق خدمات مدنی انجام می شود. این خدمات در برنامه آموزشی شهرسازی ایران جایی ندارد و هدف مقاله بررسی امکان ارائه آن است. پس از مرور برخی از تجربیات جهانیِ خدمت رسانیِ دانشگاهی در شهرسازی، با توجه به تمرکز نظام آموزش عالی ایران، گونه ای خدمت رسانی موسوم به «خدمت آموزی»، که در سطح کارگاه های آموزشی ارائه می شود، در ساختار کنونی آموزش شهرسازی قابل انجام به نظر رسید. مرور تجربیات کشورهای دیگر نشان داد که خدمت آموزی در شهرسازی با موانعی در سطح فنی (به ویژه مشارکت مدنی) و ساختاری (آموزش عالی) روبه روست که به نظر می رسد ناشی از جدایی دانشگاه ها از جامعه است. در این تحقیق، با تمرکز بر سطح فنی، برای تبیین مشکلات مبانی نظری عمل باورِ (پراگماتیست) خدمات دانشگاهی بررسی و بر اساس آن روشی مبتنی بر تمثیل برای مشارکت مدنی ارائه شد که بتواند خدمت آموزی را در ساختار کنونی آموزش عالی ایران توجیه کند. در یک اقدام پژوهی، خدمت آموزی با کاربرد این روش در دو دانشکده شهرسازی تهران برگزار شد. پس از سه چرخه کاربرد و تأمل طی سه نیمسال، نتایج با نگرش چندسویه بررسی شد، که نشان داد کاربرد روش یادشده می تواند مشکل مشارکت را تعدیل و خدمت آموزی را برای دانشجویان توجیه کند، ولی به تنهایی نمی تواند مدرسان را به پذیرش خدمت آموزی در ساختار کنونی آموزشی قانع نماید. در این مقاله، دلایل احتمالیِ مخالفت مدرسان و سرنخ هایی برای بررسی بیشتر و پیشبرد خدمت آموزی ارائه شده است.