آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰

چکیده

در ادبیات معماری جهان، معماری اسلامی به عنوان یک سنت تاریخی مهم و قابل اعتنا مطرح شده است. این سنت برای ایرانیان، جایگاه به مراتب بالاتری از صِرف یک سنت تاریخی دارد و به عنوان بخشی از هویت معماری در ایران اسلامی شناخته می شود. نظریه های مختلفی به منظور تبیین معماری اسلامی مطرح شده اند که هرکدام، به پیروی از روشی که اتخاذ کرده اند، بخشی از مختصات معماری اسلامی را مشخص کرده اند، ولی به طورکلی، این نظریه ها به دلیل غفلت از مؤلفه های عملی و انضمامی ای که به طور مشخص می توان آن را در واژه «سبک زندگی»خلاصه کرد، قابلیت کاربست درست و کارآمد خود را در زیست امروزین مسلمانان از دست داده اند. هدف این مقاله، پس از طرح و نقد نظریه های مختلف درباره معماری اسلامیِ مطرح در ادبیات پژوهش، بازگرداندن عنصر «سبک زندگی» به معماری اسلامی است؛ عنصری که به نظر می رسد حلقه گم شده نظریه های معماری اسلامی است و امکان بازگشت معماری اسلامی به متن زندگی اجتماعی ایرانیان را فراهم می کند. «سبک زندگی» به عنوان یکی از اصطلاحات معتبر و رایج در حوزه روان شناسی و علوم اجتماعی، دارای این قابلیت است که به عنوان عنصری کارآمد به تعریف های معماری اسلامی بازگشته و وجوه کارکردی معماری اسلامی را به آن بازگرداند.

تبلیغات