در این مقاله نگرش قرآن به پدیده جنگ و جهاد و تبیین شاخص ها و کارکردهای پرورش نظامی مجاهدان با نگاهی تطبیقی به ادیان الهی «یهودیت، مسیحیت و زردشت» مورد واکاوی و بررسی قرارگرفته است. پرسش اصلی این است که با توجه به الهی و غیرتحریفی بودن خاستگاه دانش های قرآنی، به ویژه در مقایسه با ادیان الهی مزبور، رویکردِ واقعی کمی و کیفی قرآن به جنگ و جهاد چیست و در قرآن بر چه شاخص ها و کارکردهایی در پرورش نظامیان و مجاهدان تأکید شده است که می تواند نگرش های نادرست به رویکرد اسلامی و قرآنی نسبت به جنگ را تبیین نماید؟ روش این پژوهش، کتابخانه ای و اسنادی است. نوع پژوهش به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی است که بر اساس رویکرد روش شناسیِ ترکیبی(کیفی کمیِ) جامعه شناسی و مفسرین قرآن کریم انجام شده است. جامعه آماری شامل کتب مقدس ادیان الهی مورد بررسی است. گردآوری داده ها براساس تحلیل محتوا و مقوله بندی مفاهیم و محاسبات آماری کمّی صورت گرفته است. هدف اصلی، ارائه تصویر و تفسیری واقع بینانه از آموزه های مرتبط با جنگ و جهاد در قرآن است تا بتواند به زدودن چهره خشن و جنگ طلب از اسلام کمک کند. مهمترین نتیجه پژوهش این است که قرآن درباره جنگ، تصویری جامع، واقع بینانه، صلح آمیز و تعالی بخش ارائه می دهد و در اصول ساختاری و کارکردهای قرآنیِ جنگ، عزت، اقتدار، تعالی و تکامل روحانی و معنوی انسان بر اساس آموزه های الهی ملحوظ شده است. این دیدگاه نسبت به جنگ به تربیت مجاهدانی می انجامد که با انگیزه های الهی و هدف گسترش ارزش های الهی به دور از خشونتِ غیرانسانی به جهاد می پردازند. از دیگر نتایج آن است که نشان می دهد در قرآن در مقایسه با سایر ادیان الهی- از جهت کمّی و کیفی- گزاره های کمتری به جنگ و مفاهیم متناظر با آن اختصاص یافته است؛ داده های آماری بیانگر این واقعیت است که حجم آموزه های کتب الهی ادیان مورد نظر درباره جنگ در مقایسه با قرآن (4/12 برابر) بیشتر می باشد.