آوازه برابری طلبی و آزادی خواهی ژان ژاک روسو از قرن هجدهم تاکنون عالم گیر شده است. با وجودِاین، قلم توانمندش در معماری اندیشه ها، جایگاه زنان را به قهقرا کشانده است. روسو از شخصیتی دوگانه در رنج بوده است؛ چونان که با یکی از دوگانه های خویش زنان را به ورطه فرمانبرداری محض فرستاده و با دیگری هاله ای از تقدس و برتری به سیمایشان بخشیده است. مقاله پیش رو با تحلیل سه کتاب «امیل»، «قرارداد اجتماعی» و «اعترافات»، این دوگانه ها را به تصویر کشیده است. در امیل، زن موجودی برای مرد و در خدمت وی آفریده شده است. در قرارداد اجتماعی که مهم ترین کتاب روسو و از آغازین کتب مربوط به گفتمان برابری در عصر جدید است، زنان نادیده گرفته شده اند؛ اما در اعترافات، تا سرحد پرستش تحسین شده اند. در این مقاله از روش هرمنوتیک مؤلف محور کوئنتین اسکینر برای موشکافی و تفسیر این سه اثر ماندگار استفاده شده است تا قصد و منظور روسو نمایان شود. همچنین از مقوله بندی مفهومی و نظری لوس ایریگاری، فمینیست پست مدرن و معتقد به شیوه استثمارگرایانه مردان از زبان، برای تبیین قضاوت های ناعادلانه روسو بهره گرفته شده است. در این تحقیقِ میان رشته ای زن، زبان و اندیشه سیاسی روسو درباره نابرابری جنسیتی به هم پیوند خورده اند. حاصل کار اینکه، روسو با استفاده از زبان و تحت تأثیر عقده های روانی، به زنان موقعیتی پست و دور از شأن انسانی آن ها بخشیده است.