آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

آینده پژوهی را باید اقدامی فرارشته ای و علمی اجتماعی دانست؛ فرارشته ای، به دلیل آنکه هم در راه رسیدن به یافته ها و گزاره های خود و هم برای توجیه آن ها از رشته های گوناگون بسیاری استفاده می کند و علمی عمل گرا، به دلیل آن که می خواهد اطلاعات موردنیاز برای اقدام های بشری را فراهم آورد؛ اقدام هایی که برای شکل دادن به آینده طراحی می شوند. آینده پژوهی برخلاف روند تخصصی شدن و تفکیک رشته ها و حرفه های گوناگون، به مثابه علمی فرارشته ای در حال تکوین و تکامل است. قلمرو موضوعی آینده پژوهی، تمام بخش های فرهنگ، اقتصاد، سیاست، تکنولوژی و هنر را در بر گرفته و نظر به تغییرات پیش رو، موضوعات آن رو به افزایش است. این مطالعه که دارای جهت گیری اکتشافی-توصیفی می باشد، با مروری بر مقالات و کتب موجود در حوزه آینده پژوهی، تلاش دارد سیر تحولات فرارشته آینده پژوهی را در دهه های 1960 و 1970 بررسی نماید و ضمن شناسایی مؤسسات و اندیشمندان تأثیرگذار بر این روند، پارادایم هایی را که پس از جنگ جهانی دوم و جنگ سرد شکل گرفته، برشمرد. نتایج نشان می دهد که تاکنون دو پارادایم در سیر تحول آینده پژوهی وجود داشته است و نشانه هایی از ظهور یک پارادایم نیز جدید به چشم می خورد.

تبلیغات