هدف اصلی این مقاله بررسی جایگاه عدالت و گفتگو در رویه های امنیت بین الملل است. چگونه گفتگو می تواند امنیت بین المللی عادلانه تری به همراه داشته باشد؟ واقع گرایی، لیبرالیسم و سازه انگاری، از جمله نظریه هایی هستند که می توانند به خوبی جایگاه گفتگو را توضیح دهند. روند جهانی شدن و پدیدارشدن موضوع بنیادگرایی، عملاً گفتگو را وارد حوزه نظریه و عمل می کند. به عبارتی، گفتگو با جهانی شدن رابطه ای دوسویه دارد، یعنی جهانی شدن، گفتمان فوق را تسریع و این گفتمان نیز به روند جهانی شدن کمک خواهد کرد. گفتگو و عدالت از منظری دیگر، به طور عملی و به واسطه رواداری و کنش ارتباطی که بر مبنای عقلانیت ایجاد شده، می تواند به طرد بنیادگرایی منجر شود. این مقاله، نخست به تبارشناسی دو مفهوم گفتگو و عدالت می پردازد، سپس ارتباط این دو مقوله را با امنیت بین الملل، با استفاده از نظریه های روابط بین الملل مشخص نموده ودر پایان، جایگاه گفتگوی فوق را در رابطه با دو موضوع جهانی شدن و بنیادگرایی مورد کندوکاو قرار خواهد داد.